❇️ امیرانی در مجله خواندنی ها : مشروطیت ایران اولین سال سکوت، رکود، جمود، خمود و نبود خود را سپری کرد / مجالس ایران مانند چراغی در دست دزد وسیله ای برای بهتر چپاول کردن حقوق ملت بوده اند/هر عیبی که هست در وکیل تراشان ناشی است!
#روزشمار
#25_اردیبهشت_1341
✅ مشروطیت ایران اولین سال سکوت، رکود، جمود، خمود و نبود خود را سپری کرد!
#علی_اصغر_امیرانی در ستون «بدون روتوش» امروز مجله « #خواندنی_ها » نوشته است: هفته گذشته مشروطیت ایران، بی سروصدا، ضمن گذراندن پنجاه و چندمین سال دوران حیات پر سر و صدای خود که امیدواریم سالیان درازی در پی داشته باشد، نخستین سال دوران سکوت و رکود و جمود وخمود و نبود خود را که انشاء الله سال دومی در پی نخواهد داشت تا چه رسد به سوم و چهارم، پشت سر گذاشت.
حالت بی مجلسی که اکنون در کشور حکم فرماست و بعضی ها آن را بر مجلس بد ترجیح می دهند و برخی دیگر مجلس بد را بر آن، و در حقیقت هیچ کدام خوب نیستند ، معلول عللی است که عمده آن از خود مجلس سرچشمه می گیرد.
✅ مجالس ایران مانند چراغی در دست دزد وسیله ای برای بهتر چپاول کردن حقوق ملت بوده اند!
مجالس ما، به استثنای یکی دو دوره، غالبا مانند چراغی در دست دزد، وسیله ای جز برای بهتر و گزیده تر بردن کالای حقوق ملت نبوده و نمی توانست باشد.
از دو حال خارج نیست: یا باید تصدیق کنیم که هیچ گونه ناروایی و بی عدالتی و فساد در این بیست ساله یا چهل ساله در کشور روی نداده، یا باید اقرار کنیم که همه یا لااقل قسمتی از آن زیر سر و یا اطلاع و نظارت و حتی مشارکت این «موجود ناقص» انجام گرفته است.
✅ در این مدت مجلس بود و فساد بود!
در این مدت مجلس بود و فساد بود، مجلس بود و خرم ها و دریانی ها به وجود می آمدند و حتی به دامان مصون از تعرضش راه می یافتند، مجلس بود و معنوی های آن طور مادی از آب درآمدند، مجلس بود و کاخ هایی چون کاخ سنا و «از کجا آورده ای؟» سر بر فلک افراشت و پای برسمک گذاشت. با وجود و در حضور همین مجلس بود که برنامه های چندساله به منظور نفله کردن خزانه به هر بهانه، طرح و تصویب و اجرا شد، و بالاخره مجلس بود و کار مداخله در سرنوشت مملکت به دست بی مخان و مردم خیابان و رفراندم چی ها افتاد.
این مسائل و بسیاری از مسائل دیگر است که وقتی صحبت از مجلس و مشروطه و انتخابات می شود به استثنای آن هایی که نان این کارها را می خورند در نظر سایر مردم بستن مجلس به اندازه زایمان دلکش یا مرگ مهوش اثر نمی گذارد.
✅ هر عیبی که هست در وکیل تراشان ناشی است!
با تمام این احوال، داستان مشروطیت و مجلس ما مانند داستان اسلام و مسلمانی ماست؛ همانطوری که اسلام به ذات خود ندارد عیبی، هر عیب که هست در مسلمانی ماست. مشروطیت و دموکراسی هم ذاتا عیبی ندارد هر عیب که هست در طرز انتخابات و وکیل تراشی انتخابات چیان ناشی است.
به نظر من احیای همین وجود ناقص بهتر از امحای آن می باشد تا چه رسد به کمال آن.
همین وجود ناقص مجلس در مملکت مانند پدربزرگی پیر و دردمند و علیل وجودش برای سرپرستی خانواده لازم است تا چه رسد به سالم.
البته ما به محضورات [محذورات] دولت در این کار تا اندازه ای واقفیم و قسمت هایی از آن ها را هم ممکن است تصدیق کنیم، ولی آیا وجدانا امکان این که با وجود چنین «محضوراتی» [محذورات] بتوان به چنین کاری دست زد به کلی منتفی است؟ البته که خیر این کار راه دارد و آن این است که عقلای صلاحیت دار و بی غرض قوم بنشینند و با توجه به تمام نکات برای این مسئله فکری بیندیشند، نه سیاستمداران حرفه ای مقام دار و حقوق بگیر؛ زیرا پیدا کردن هرگونه راهی به وسیله این ها ناچار باید بر محور حفظ مقام و موقعیت و مزایا بگردد.
http://yon.ir/0h4ob
@iichs_ir
❇️ خواندنی ها در تشریح اوضاع اقتصادی ایران در خرداد 1341 : برای مملکت و مردم نه بازاری باقی مانده و نه درآمدی / میلیون ها نفر مدت ها است که بیکارند!
#روزشمار
#8_خرداد_1341
#اقتصاد_ایران_در_دوره_پهلوی
✅ برای مملکت و مردم نه بازاری باقی مانده و نه درآمدی!
« #علی_اصغر_امیرانی » در ستون « بدون روتوش » شماره امروز خواندنی ها نوشته است : انتصاب و یا انتقال وزیر بازرگانی به وزارت دارایی، آن هم در موقعی که برای مملکت و مردم نه بازاری باقی مانده نه در آمدی، ذهن افراد بدبین و دیر باور را قبل از این که متوجه علل داخلی و اضطراری کار کند بیهوده متوجه علل خارجی قضیه نموده است.
این راست است که وزیر جوان دارایی تحصیلات اقتصادی از نوع امریکایی دارد و زبان ینگی دنیائیان را که فهمش لااقل برای این قسمت از دنیا واجب است خوب درك می کند و می فهمد و اگر قصد گرفتن وام و یا جلب مساعدتی هم در میان باشد مورد اعتماد هم هست همه این ها ممکن است صحيح و شاید هم موثر باشد ولی هیچ کدام عامل اصلی این تغییر نمی تواند باشد.
ما قبل از این که به تشریح علل این تغییر بپردازیم به بیان وضع دارایی مملکت نیاز داریم. هم اکنون مهمترین مسئله ای که دولت با آن دست به گریبان است مسئله بودجه وزيادی هزینه آن است. این که می گویم «زیادی هزینه» و نمی گویم کسر در آمد با آن که معنی هردو یکی است برای این است که ما کسر در آمد نداریم بلکه زیادی خرج و برج است که کشور نفت دار مارا پيوسته محتاج بی نفتان نگاهداشته است.
✅ وزیر دارایی دوران تثبیت اقتصادی با وزیر دارایی دوران تورم باید فرق داشته باشد
وزیر دارایی دوران تثبیت اقتصادی با وزیر دارایی دوران تورم ارزی باید فرق داشته باشد اگر او خرید می کرد، این باید فروش کند. اگر در آن اوقات سازمان دادن و ساختمان کردن واجب بود اکنون حرام است. استخدام حتی يك عضو جدید و بنا کردن حتی یک ساختمان نو در این موقع و با این وضع خیانتی است عظیم تا چه رسد به دادن پاداش و اضافات به کارمندان چندشغلی و خرید اتومبیل و مبل. بزرگترین خدمتی که وزیر دارایی در حال حاضر می تواند انجام دهد کم کردن ارقام خرج بودجه است به هر نحو و مربوط به هر کس که باشد و من قطع دارم تمام مردم از شاه تا رعیت از این عمل پشتیبانی خواهند کرد و اگر این کار را از بودجه دربار شاهنشاهی و سپس نخست وزیری و خود وزارت دارایی شروع کند آن که در سایر وزارت خانه ها بتواند مقاومت کند هنور از مادر نزاده است.
هم اکنون مخارج مملکت مطابق دوران توارم ارزی است و حال آن که در آمد آن کفاف دوران تثبیت اقتصادی را هم نمی کند. دولت به دوران تثبیت اقتصادی باید اقساط گشاد بازی های دوران توارم ارزی را بدهد و حقوق کارمندان زیادی و تحمیلی مربوط به آن ایام را بپردازد، بهترین راه کسر مخارج بودجه هم کم کردن تمام هزینه هایی است که در سال های دوران تورم ارزی و به خاطر آن ایجاد شده و در هیچ عصری از اعصار مانند امروز مزاج مردم و افكار عمومی مستعد صرفه جویی در هزینه ها نبوده و نیست اگر از این فرصت استفاده نشود دیگر به دست نخواهد آمد.
تشکیلاتی نظیر بانك تجارت خارجی، بانک بیمه، بانك ساختمانی، بانك صنعتی سازمان برنامه و بانک توسعه صنعتی کم کار و گشاد باز اکنون دیگر علت وجودی خود را از دست داده اند تا چه رسد به سفارت خانه های زائد که اصولاعلت وجودی هم ندارند.
✅ میلیون ها نفر مدت ها است که بیکارند...
وزیری که عاشق مقام و موقعیت نیست و به تحصیلات و نیروی جوانی خود متکی است باید آن قدر شهامت داشته باشد که در این قبیل تشکیلات زائد را تخته کند واز هو وجنجال نهراسد و از بیکار شدن کارمندان نترسد. در مملکتی که میلیون ها نفر مدت هاست بیکارند بگذار چند صباحی هم چندهزار کارمند بیکار باشند.
اگر منتظرید وزارتخانه ها و ادارات خود بودجه هزینه های زائد خود را کم کنند در اشتباهید آن ها همه خرج ها را واجب و هيچ يك را زاند نمی دانند. این وزارت دارایی است که به صورت يك ناظر خرج باید به همه مخارج نظارت کند و به ترتيب الأهم فالأهم از آنها بکاهد. يك چنین موقعیتی برای کسرخرج به دوران هیچ وزیری وجود نداشته است باید دید آقای دکتر آموزگار و آموزگارانش تا چه پایه می توانند در از بین بردن هزار ملیون هزینه اضافی توفیق یابند.
http://yon.ir/X3xvg
@iichs_ir
✳️ علی اصغر امیرانی در مجله خواندنی ها : در ایران هر که نادان تر و دیوانه تر متنفذتر و با عنوان تر/ در ایران مردم فقط در لای کتاب ها در برابر قانون متساوی هستند/ مادام که عدالت اجتماعی نیست این گونه است!
#روزشمار
#5_تیر_1341
✅ تعصب و لجاجت در این کار جنایت در حق چند نسل این مملکت است!
« #علی_اصغر_امیرانی » در ستون « بدون روتوش» شماره امروز #خواندنی_ها نوشت : تعصب و لجاجت در این کار جنایت در حق چند نسل این مملکت است!
«علی اصغر امیرانی» در ستون « بدون روتوش» شماره امروز خواندنی ها نوشت : به مناسبت انتشار برنامه جدید تحصیلی، این مسئله مهم و اساسی که بیست سال است به تعداد سال ها به علاوه تعداد کابینه ها موضوع روز بوده، بار دیگر این روزها موضوع روز شده است.
نخستین شرط صلاحیت برای بحث در این مورد هم مانند سایر موارد احتراز از هر گونه حب و بغض وغرض و دوری از عناد و لجاج می باشد . این کار کار سیاسی و اقتصادی نیست. تعصب و لجاجت در آن در حکم جنایت است، آن هم جنایت نسبت به چندین نسل یک مملکت.
✅ اجتماع ما با تعلیمات مدارس و شاگردان آن ها مطابقت نمی کند!
بزرگترین ایرادی که به برنامه فعلی و گذشته مدارس ما می گیرند این است که در این برنامه ها به احتیاجات کشور و استعداد شاگرد توجهی نشده و مدارس ما، به جای مرد اجتماع کارمند برای دولت و پشت میز نشین برای ادارات درست می کنند.
در کار این ایراد، در عین حال که در خور توجه و به ظاهر وارد می باشد، یک ایراد بزرگتر هست که کمتر کسی خواسته به آن توجه کند و آن این که : این برنامه تحصیلی نیست که با اجتماع ما واحتیاجات کشور و استعداد شاگرد تطبیق نمی کند، این اجتماع ماست که وضعش با تعلیمات مدارس و معلومات شاگردان آن ها مطابقت نمی کند و با خوانده ها و فهمیده هایشان منافات دارد؟
وضع اجتماعی و اداری کشور خاصه در بیست ساله اخیر به صورتی در آمده که شاگرد به محض خروج از مدرسه نه تنها تمام آن معلومات و محفوظات را باید دور بیندازد بلکه ناچار است خلاف آنها را فرا گرفته عمل کند وگرنه از قافله اجتماع عقب مانده محکوم به محو خواهد بود.
✅ در ایران هر که نادان تر و دیوانه تر متنفذتر و با عنوان تر!
از روزی که شاگرد قدم به مکتب می گذارد تا روزی که پاره کاغذی به نام دیپلم به دستش می دهند همه جا می خواند و می شنود و به او تلقین می کنند که : توانا بود هر که دانا بود. ولی همین که قدم به اجتماع می گذارد به رای العین در تمام موارد می بیند که هر که نادان تر و حتی دیوانه تر است توانا تر، داراتر و متنفذتر و با عنوان تر می باشد، دانایان حتی از نوع استادانشان غالبا یا گوشه نشینند یاحانه نشین و نادانان حتی در نوع بی مخانشان کوشک نشینند یا کاخ نشین. در هیچ یک از برنامه های تحصیلی و کتاب های مدارس و کنفرانس های معلمین در باره اسرار و رموز و فنون زمین خواری وکیل تراشی، صندوق سازی، سفته بازی، شهرسازی بدون سرمایه یا با سرمایه دیگران، وام گرفتن بدون اعتبار و اعتبار گرفتن بدون کار، شرکت در مقاطعه کاری های بزرگ بدون داشتن کوچکترین وسائل، زور گفتن بدون اسلحه و حتی نیرو و زور شنیدن با داشتن تمام قوا وانواع سلاح ها و بسیاری امور رایج وجاری دیگر، کوچک ترین اشاره ای نشده و تعلیماتی در این باره به شاگردان داده نمی شود لاجرم حتی شاگردان اول شعب ریاضیات، طبیعیات، ادبیات و سایر دروس وقتی که قدم به اجتماع می گذارند در برابر شاگردان اول این کار مانند معنوی زمین خواروخرم آسفالت کار و دریانی شهر ساز که حتی از نوشتن امضای خود هم عاجزند و سایر زور گویان درجه دار و زور شنوان ارج دار ذره ای به حساب نمی آیند.
✅ در ایران مردم فقط در لای کتاب ها در برابر قانون متساوی هستند!
در جامعه ما مردم اسما و در لای کتاب در برابر قانون و عرف و عادت متساوی الحقوق هستند و عملا هر گز نبوده اند و حق تقدم پیوسته با کسانی بوده که شغل و کاری دولتی داشته و یا پستی سیاسی و نظامی داشته باشند.
در یک چنین اجتماعی چگونه توقع دارید، نابغه علمی و استاد فنی و قهرمان هنری به وجود بیاید، یک چنین کسی اگر هم به وجود بیاید چگونه می تواند همان طور زندگی کند که قهرمانان زمین خوار و شهرساز و زورباز؟!
✅ مادام که عدالت اجتماعی نیست این گونه است!
بنا بر این مادام که عدالت اجتماعی نیست و کار مندی و پشت میز نشینی صرف دارد نه تنها پشت میز نشینان شهری بلکه کشاورزان بیابانی و کارگران حرفه ای هم کار و پیشه آبا و اجدادی خود را رها کرده با چند صباحی مدرسه رفتن خواه در خارج کشور خواه در داخل می خواهند به هر نحوی شده پستی دولتی وشغل اداری دست و پا کنند تا برای عبور از این بیا بان دور وسیله ای داشته باشند که لااقل حقوق خودرا حفظ نمایند.
http://yon.ir/Qq2dV
@iichs_ir
✳️ توجیه مداخله آمریکا در امور داخلی ایران؛ این همه به ما پول می دهند مداخله هم نکنند؟!
#روزشمار
13 تیر 1340
#یک_روز_یک_خبر
❇️ توجیه مداخله آمریکا در امور داخلی ایران؛ این همه به ما پول می دهند مداخله هم نکنند؟!
#علی_اصغر_امیرانی در نشریه #خواندنی_ها نوشت: در میان انواع کارهای مثبت و منفی و خنثی که این دولت هم مانند هر دولت دیگری قادر است انجام دهد ماشاء الله دست به توقیف و بازداشتش مثل این که از همه بهتر و بیشتر است.
بازداشت لازم و ناقص و بدون دنباله یکی دو تیمسار ناوزیر در اوائل کار، آن هم به اتهام فساد و بلافاصله بعد از انحلال مجلسین، اگر از نظر مردم فریبی لازم باشد، اقدام به سرقت منار ، توقیف در مورد سپهبد آزموده، آن هم به اتهام مخالفت با دولت و سپس شروع به کندن چاه برای بیان علت آن و متعاقب آن بازداشت آرامش به جرم دهن لقی، بدون در نظر گرفتن حفر چاه مناسب برای آن، همگی نشانه و گواهی برای این دست به توقیف داشتن است.
امیرانی در ادامه مداخله در امور ایران را حق آمریکا دانسته و نوشت: آرامش گفته بود آمریکایی ها در تمام شئون سیاسی و اقتصادی و مالی ما مداخله می کنند؛ من کار ندارم به اینکه بیچاره آمریکایی ها بعد از هزار میلیون دلار وام و کمک به تصدیق خودمان، آیا باید حق این را داشته باشند که به اندازه یک دهم هم پیمان خشک و نم پس نده انگلیسی مان در کارها و یا لااقل در طرز خرج نظارت و به قول آرامش مداخله داشته باشند یا نه؟
نویسنده در ادامه به توقیف آزموده پرداخته و نوشت: این صحیح نیست که عالی ترین مرجع و مقام صلاحیت دار در توقیف اشخاص، یعنی وزیر دادگستری، از این توقیف اظهار بی اطلاعی کند و نخست وزیرش بگوید: به همان دلیل که آزموده را توقیف کردیم!
http://yon.ir/9r6my
@iichs_ir
✳️ سیاستی که بی هیچ اخطار، مهلت و ملاحظه ای غربی ها به دست مجریان فرمانبردار دادند!
#روزشمار
#16_تیر_1341
✅ کمک خارجی نباید توام با اعمال نظر سیاسی باشد
دکتر #احسان_نراقی مدیر موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران که برای شرکت در کنفرانس همکاری کشورهای توسعه یافته با کشورهای در حال رشد به دعوت موسسه تئودور کورنر به اتریش سفر کرده است طی نطقی در کنفرانس مزبور اظهار داشت : کشورهای توسعه یافته باید توجه داشته باشند که هرگونه همکاری فقط بایستی به خاطر بهبود وضع مردم و پیشرفت کشور بوده و بر پایه بی طرفی و بی نظری استوار باشد و در صورتی که از اعمال نظرهای سیاسی دور بماند مسلما انجام برنامه ها به نتیجه مثبت خواهد رسید.
وقتی همکاری یک کشور توسعه یافته با یک کشور در حال توسعه جنبه نفوذ سیاسی و دخالت در امور مملکتی پیدا کند به هیچ وجه مورد استقبال مردم قرار نخواهد گرفت.
✅ مخالفت و کارشکنی مرا دلسرد می کند!
#علی_امینی نخست وزیر در اجتماع فرزندان پرورشگاه های شهرداری گفت : مخالفت و کارشکنی مرا دلسرد می کند اما امکانات مملکت و حس تعاون و همکاری که در اجتماع وجود دارد به من نیرو می بخشد.
مشکل اساسی مملکت ما عدم ایمان افراد و شیوع سستی عقیده در میان آنان است.
✅ سیاست تثبیت تحصیلی به دنبال تثبیت اقتصادی
« #علی_اصغر_امیرانی » در شماره امروز « مجله خواندنی ها » نوشت : به دوران حکومت «شخصی که پاک آمد و پاک رفت!» روزی نخست وزیر وقت که از سیاست و اقتصاد بویی نبرده بود بی آن که از تیتر دکترا و مقام دانشگاهیش خجالت بکشد رسما اعلام داشت: ما دچار تورم ارزی هستیم! و برای تسکین این مرض فرضی که غرضی محض بیش نبود آن ناپزشک نسخه چنین داد که: هر کس، از هرجا ، هر چه می خواهد وارد کند و هر قدر لازم است پول و اعتبار و وام در دسترسش گذاشته شود.
✅ شما که می خواستید هزار میلیون دلار کمک را به مبدا اصلی برگردانید چرا ته مانده ارز کشور را روی آن گذاشتید؟!
یکی نبود از این مسلمان نماهای قرآن به جیب و ذو وطنان خدمتگزار بیگانه بپرسد: اگر ارز مملکت راکد آن روزها هم مانند امروز و امروز هم مانند فردا و فردا هم مانند همیشه به دینار دینار آن محتاجیم نمی دادید و کارخانه زهرمارسازی مثلا «آلپاین» یا «میشن کالیفرنیا» برای فروش زرداب ینگی دنیا یا «درایو این سینما» برای عشاق و «اتو با نک» برای راننده ها و فرستنده تلویزیون به منظور اعلان کالا های بنجل و بازداشتن بچه ها از درس و کلفت ها از کار با آن برنامه های مبتذلش نمی آوردید و تاسیس نمی کردید خدمت و ماموریتتان کامل نبود؟ شما که قصد داشتید هزار میلیون دلار کمک های به جا و نا بجا را به مبداء اصلی برگردانید چرا ته مانده ارز مملکت را روی آن گذاشتید؟!
✅ سیاست تثبیت اقتصادی را بی هیچ اخطار، مهلت و ملاحظه ای غربی ها به دست مجریان فرمانبردار دادند!
عجب تر آن که این قبیل تصمیمات را در حیات مجلس و به نام دموکراسی و به عنوان حزب اکثریت که بی هیچ خجالتی بار دیگر می خواهند با استفاده از فراموش کاری مردم سر از جیب شرمساری در بیاورد می گرفتند و در نتیجه آن سیاست، کار تفریط اقتصادی و عزای آن به جایی رسید که مرده شوی را گریه گرفت، همان هایی که ثمره این روش به صورت دلار بار دیگر به سوی خودشان و کشورشان برمی گشت سر انصاف آمده کمی به خاطرما و بیشتر به خاطر خودشان جلو این کار را گرفتند و برنامه تثبیت اقتصادی را بی هیچ اخطار و مهلت و ملاحظه ای به دست مجریانی فرمانبردار تر جلو ما گذاشتند و اجرای سریع و قاطع و کامل آن را خواستار شدند.
✅ سیاست تورم تحصیلی برای از بین بردن علمیات و معنویات به وجود آمد!
به دنبال سیاست تورم ارزی و دروازه های باز و سر کیسه های شل که مالیه واقتصاد و به طور کلی مادیات ما را بر باد داد، سیاست تورم تحصیلی و معلوماتی در فرهنگ کشور که گویی مکمل آن بود به منظور از بین بردن علمیات و معنویات بوجود آمد.
دکتر مهران وزیر فرهنگ وقت که گویی با دیگرانش مهری بود و با ملت ایران قهر بدون توجه به مفهوم « العلم فی الصغر، کالنقش فی الحجر» نخست امتحانات را در چهارساله اول ابتدایی از بین بردو به هر کس اجازه داد بی خواندن الفبا وحتی شناختن آن دانش آموزشناخته شود و راه دبیرستان وسپس دانشگاه و اجتماع را در پیش گیرد. بی سواد به آموزشگاه راه یابد و باسواد به اجتماع قدم گذارد. حق هم با او بود! امور مملکت به تقلید از رئیس دولت روی هو و جنجال و گزارش دروغ و گزاف وحزب بازی وصندوق سازی و چاپلوسی و اطاعت محض پیش می رفت و این ها هیچ کدام به تحصیلات و معلومات احتیاج نداشت.
ادامه در پست بعد
✳️ روایت جالب « #خواندنی_ها » از مشکلات مردم در دوره #پهلوی ؛ #بیکاری ، #بیسوادی، عقب ماندگی، کسادی روزافزون بازار و وضع بد پولی و اقتصادی
#یادداشت_دیروز
#معیشت_مردم_در_دوره_پهلوی
#خواندنی_ها ، 31 تیر 1340
آرامش مقدم بر آزادی است، ولی نه آرامش قبرستانی
#علی_اصغر_امیرانی ، مدیر مجله «خواندنی ها»، در یادداشتی که پیش از سی تیر نگاشته شده و در شماره امروز این مجله منتشر شده آورده است: آرامش و آزادی هر دو خوب و مفید و لازم و شیرین هستند، ولی اگر به کتاب لغت هم مراجعه کنید می بینید مقام و موقعیت آزادی با تمام عزتش بعد از آرامش است. همه ما همه وقت در راه به دست آوردن انواع آزادی ها باید بکوشیم، ولی نه به قیمت از دست دادن آرامش، اشتباه نشود مقصود از آرامش، آرامش اجباری از نوع آرامشی که در قبرستان ها و زندان ها حکومت می کنند نیست.
#امیرانی در ادامه، قیام های صورت گرفته از سی تیر تا مرداد 32 که با کودتای 28 مرداد سرکوب شد را تلاش اقلیت برای به دست گرفتن قدرت خواند و نوشت: این درست نیست که یک اقلیت مغزول و غیرمسئول به خاطر در دست گرفتن مقامات و برانداختن یک اقلیت مشغول و جای دادن دار و دسته خود به جای آن ها، آرامش و آسایش و آزادی نسبی را از اکثریت ملتی بگیرند و هرچند صباح یکبار به دست دار و دسته ای بیکار این کار را تکرار کنند و نام آن را 30 تیر یا 28 مرداد بگذارند.
❇️مشکلات امروز مردم؛ #بیکاری ، #بیسوادی، عقب ماندگی، کسادی روزافزون بازار و وضع بد پولی و #اقتصادی
نویسنده در ادامه به مشکلات کشور پرداخت و افزود: سال و ماه و ایام را در کسی اثری نیست؛ آن چه باید از آن حذر کرد بیکاری و بیسوادی و عقب ماندگی و از همه ضروری تر اختلاف و دو دستگی بلکه چند دستگی است که باید مردم و زمامداران در این موارد حساس هر دو نصب العین خود قرار دهند. کسادی روزافزون بازار و وضع بد پولی و اقتصادی و گرانی کمرشکن هزینه زندگی و افزایش روزافزون بیکاران و از همه بدتر بیماران که از هنر عاری و از ادعا سرشار می باشند، طوری بازار ورشکستگی و بی اعتباری را گرم و آسایش را از مردم سلب کرده که چشم اگر بینا بود، هر روز 30 تیر و بدتر از آن می باشد. تقاضای انجام انتخابات آزاد و قانونی و سایر خواست های جبهه ملی آن طور که من در اعلامیه آن ها دیدم ...چیزهایی نیست که ترتیب اثر دادن به آن ها دشوار و یا امری خلاف قانون باشد. چرا باید دولت در انجام این قبیل تقاضاها که غالبا خواست سایر مردم نیز می باشد آن قدر از خود ضعف و مسامحه و جبن نشان بدهد که کار به میتینگ و تظاهرات خیابانی بکشد؟
از طرف دیگر تصور نمی کنم تظاهرات خیابانی به راه انداختن و مردم را به شرکت در آن تشویق کردن، آن هم در موقعی که رادیوهای بیگانه از این کار حمایت می کنند و آن هم به خاطر این که امروز سی تیر است و 29 تیر نیست، راه منحصر به فرد بهبود اوضاع باشد، تا جایی که دولت هم بهانه پیدا کرده تانک ها و زره پوش های خود را به رخ آن ها بکشد، مگر این که به غلط معتقد باشیم دولت و جبهه ملی در باز پس گرفتن آزادی ناقص و امنیت حاصل با هم هم داستان شده باشند!
❇️مشکلات اقتصادی مردم را به قتل و خودکشی واداشته است
امیرانی در ادامه با اشاره به این که مشکلات اقتصادی هر روز مردم را به زد و خورد با هم و اغلب قتل و خودکشی می کشاند نوشت: آن چه من از آن می ترسم اوضاع بعد از سی تیر می باشد خاصه که طرفین سخت مشغول شاخ و شانه کشیدن برای یکدیگر و نشان دادن اسلحه خود به هم می باشند که امیدوارم هرگز آن را استعمال نکنند.
امیرانی در ادامه مخالفین را از زندان ترسانده و نوشت : 18 ساله های امروز آن روزها 8 سال بیشتر نداشتند و 30 ساله های آن روز اکنون در آستانه چهل سالگی، یعنی ریختن پر و بال می باشند. آن روزها این طبقه از مردم سال ها بود نه روی آرامش را دیده بودند و نه رنگ زندان را، اکنون کم و بیش هر یک رنگ و طعم این هر دو را دیده و چشیده اند، اگر لذت آرامش را از یاد برده باشند قطعا ذلت زندان را فراموش نکرده اند.
❇️ناراضی های ناموثر امروز اکثریت مردم ایراناند
امیرانی در ادامه افزود: ناراضی های ناموثر که اکثریت مردم قانع و بردبار و نجیب و سربهزیر کشور را تشکیل می دهند برای آن ها، روز سی تیر با روزهای دیگر فرقی ندارد؛ زندگی بخور و نمیر و نخور و بمیری دارند و به کار کسی کار ندارند. در نظر آن ها تغییر دولت یا عدم تغییر آن، انجام انتخابات یا عدم انجام آن، تشکیل حزب یا انحلال آن، توقیف آزموده یا آزادی او، اعلامیه دادن اصناف یا ندادن آن فرقی ندارد؛ آن ها را مرغ وار در عروسی و عزا هر دو سر می برند و غالب و مغلوب کارهای خود را به نام آن ها که ملت نجیب ایران و مردم شرافتمند تهران می باشند آغاز می کنند.
http://yon.ir/Hmx8L
@iichs_ir
ارباب جراید در دیدار با #محمدرضا_پهلوی ؛ از چپ #علی_اصغر_امیرانی و آنکه در حال تعظیم است سناتور #عباس_مسعودی ، موسس #روزنامه_اطلاعات
شماره آرشیو: 3224-4ع
http://yon.ir/3JrlQ
@iichs_ir