eitaa logo
نویسندگان حوزوی
4.6هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
632 ویدیو
209 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🍃#شبکه_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه شما فاضل ارجمند 🌱 یادداشت شما با این مشخصات پذیرش می‌شود ۱. نام و نام خانوادگی... ۲. از استان ... ۳. نشانی کانال شخصی @Jahaderevayat 🚫 این صفحه تبلیغ و تبادل عمومی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 روایت خواندنی سعید تشکری از گفت‌وگو با رهبر انقلاب در حاشیه نمایشگاه «حماسه گوهرشاد» ✅ آقا گفتند اصل این است که کنار جوان‌ها باشید حضرت آیت‌الله خامنه‌ای روز سه‌شنبه ۱۳۹۶/۱/۸ از نمایشگاه آثار هنری و اسناد تاریخی مرتبط با واقعه‌ی مسجد گوهرشاد که در حرم مطهر رضوی برگزار شده بود، بازدید کردند و با برخی هنرمندان و صاحبان آثار که در محل نمایشگاه حاضر بودند، از نزدیک گفت‌وگو نمودند. آقای سعید تشکری، کارگردان تئاتر و داستان‌نویس در گفت‌وگو با پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR روایت خود از دیدار و گفت‌وگو با رهبر انقلاب اسلامی در حاشیه‌ی این نمایشگاه را بیان نموده است که متن آن به شرح ذیل منتشر می‌شود. بهارِ مشهدِ هر سال با حضور رهبر انقلاب، عطر و طعم تحول‌ها است اما حس می‌کنم نعمتی که در بهار ۹۶ به من عرضه شد بی‌شمارش است. خدای را شکر می‌گویم چون هرچه بر من در نگارش رمان «پاریس، پاریس» (با مضمون قیام گوهرشاد) در تنهایی گذشت، این‌بار و امسال گویی آغازی نو است. از گذران زائران داخل صحن معطر حرم رد می‌شوم و بعد از تشریفات، وارد تالار آیینه می‌شوم. در کنار دوستان برگزارکننده‌ی بزرگداشت قیام گوهرشاد و دوستانم در حسینیه‌ی هنر مشهد و تنی چند از دوستان قدیمی‌ام، همه منتظر دیداریم ... حضرت آقا می‌آیند و من قرار است به محضر ایشان گزارشی از روند نگارش نخستین «رمان جمعی» را عرض کنم؛ رمانی با مضمون واقعه‌ی گوهرشاد که در حسینیه‌ی هنر، همراه با جوانان نویسنده‌ای که آینده‌ی رمان‌نویسی ما هستند به‌صورت جمعی در حال نگارش است. ورود رهبر انقلاب اسلامی و همراهان، با دیدار از نمایشگاه و هنرمندان آغاز می‌شود. بعد از اینکه دیدارشان از نمایشگاه تمام می‌شود، نوبت به من می‌رسد. در محضرشان هستم؛ مثل همیشه گرم و به‌دور از هرگونه تشریفات با هم احوالپرسی می‌کنیم. از این روزها و کارهای تازه‌ام می‌پرسند و من خدمتشان عرض می‌کنم: بعد از دیدار چند ماه پیش که به‌خاطر نگارش رمان «مفتون و فیروزه» خدمتتان رسیدم، حس کردم باید در رمان‌نویسی ما اتفاقی نو بیفتد. آقا نگاهم می‌کنند. ادامه می‌دهم: ما اصلاً رمان مستند نداریم و کار جمعی هم که اصلاً نداشته‌ایم. رمان جمعی با حضور دو نفر نمی‌شود. آموزش نیاز است و در تکنیک و در محتوا باورمندی قلبی نیاز دارد. رمان جمعی حضور یک جمع با سنین مختلف است که تفاوتش با تاریخ شفاهی، تکنیک رمان است. رهبر انقلاب با نگاه نافذ و در کمال مهربانی نگاهم می‌کنند و می‌گویند: «کار تازه‌ات چیه؟» می‌گویم: در حال راه‌اندازی و جذب یک تیم نویسنده‌ی جوان هستم تا در حسینیه‌ی هنر مشهد با زحمتی که دوستان در جمع‌آوری اسناد واقعه‌ی گوهرشاد کشیده‌اند، یک رمان جمعی را شروع کنیم. آقا می‌گویند: «با جوانان؟ چه کار سختی! نمونه‌اش را تاکنون در ایران نداشته‌ایم. کارِت خیلی سخته.» می‌گویم: هدفم از تهیه‌ی این کار، آموزش به نویسندگان جوان و آغاز رمان‌نویسی مستند و خلّاق است. ایشان می‌گویند: «رمان جمعی! این کار برای اولین‌بار است که اینجا انجام می‌شود و در صورت موفقیت، کار باارزش و مهمی خواهد بود و به‌واسطه‌ی آن، نویسندگان جوانی به جامعه‌ی هنری تحویل داده خواهند شد؛ کاری که تنها از عهده‌ی نویسنده‌ای پخته و بااندیشه برمی‌آید. افراد زیادی در واقعه‌ی گوهرشاد ایفای نقش داشتند که کمتر در روایت‌ها و داستان‌های نقل‌شده از آن دوران، به آن‌ها اشاره می‌شود؛ افرادی مثل مرحوم حاج حسین قمی و مرحوم آقازاده که از افراد سرشناس مشهد بودند.» آقا می‌پرسند: «خودت هم در آن می‌نویسی؟» عرض می‌کنم: بله حضرت آقا. لبخندی بر چهره‌شان می‌نشیند: «اصل همین است که کنار جوان‌ها باشی. رمان جمعی کار سختی است و امیدوارم به نتیجه برسد.» آقا با هر یک از دوستان دیداری صمیمانه دارند و بعد به جمع دیگر یاران می‌روند و گفت‌وگو با هنرمندان ادامه دارد و بعد فریضه‌ی نماز انجام می‌شود ... حضرت آقا عنصر گمشده‌ی رمان جمعی را به من می‌دهند و سخنانشان برای هر کدام از هنرمندان راه‌گشا و دلگرم‌کننده بود، وقتی در فرازی از بیاناتشان فرمودند: «این خیلی مایه‌ی تأسف است که حادثه‌ی مسجد گوهرشاد با این عظمت و با این اهمیت هیچ انعکاسی در تاریخ ما، در ادبیات ما، در کتابهای رمان ما نداشته باشد. خب الحمدلله خوب کار کرده‌اید. تا آن مقداری که بنده دیدم و آن مقداری که حالا فهم بنده اقتضا می‌کند، خیلی به نظرم جالب و خوب آمد؛ هم کارهای نقّاشی و گرافیکی و همچنین کارهای گزارشی و روایتی؛ خیلی خوب بود.» پس از پایان سخنرانی، حضرت آقا موقع رفتن صدایم می‌کنند و پیشانی‌ام را می‌بوسند و می‌گویند: «آرزوی موفقیت شما را دارم.» @HOWZAVIAN
🔸توسعه بی ضابطه رسانه‌های تصویری! 🔹افزایش درآمد پلتفرم های شبکه نمایش خانگی تا جایی پیش رفته که حالا نه تنها از صداوسیما درآمد بیشتری دارند، بلکه تولیدات آن‎ها هم بیشتر از این سازمان است. فیلیمو در حال حاضر برای حق اشتراک یک ماهه خود ۹۹ هزار تومان دریافت می‎کند. 🔹باتوجه به ۲.۵ میلیون نفری که در سال ۱۴۰۰ اشتراک این پلتفرم را دارند، حتی اگر بر فرض نیم میلیون نفر را نیم‎بها یا اشتراک‎های رایگان محاسبه کنیم، فیلیمو در ماه حدود ۲۰۰ میلیارد تومان درآمد ناخالص خواهد داشت که ضرب آن در ۱۲ ماه سال عدد بسیار بزرگتری را به ما می‎دهد. 🔹در این‎باره مدیر شبکه کودک می گوید: اگر بخواهیم حجم این درآمد را بهتر بفهمیم باید بدانیم که در بودجه سال جاری سازمان صداوسیما، بودجه همه شبکه‌های تلویزیونی سراسری ۷۰۱ میلیارد تومان تعیین شده است. معاون سیما هم معتقد است که جایگاه رسانه ملی با هیچ بخشی قابل مقایسه نیست و هرقدر بخش خصوصی بتواند مبتنی بر هنجارهای بومی حرکت کند، به فرهنگ کشور کمک می‎کند. ✍ خانه هنر طلاب @HOWZAVIAN
نویسندگان حوزوی
🔰تا ابد زندگی به مناسبت ماه مبارک رمضان برگزار می کند: 🔆 ‌ #طرح_تولدی_دیگر 🔀 لایو تعاملی صفحه ی تا
. . ✍ فرصتی برای نویسندگان دینی ، و با مشارکت کانال نویسندگان حوزوی شرایط و فرایند تولید محتوا👇 1⃣ حضور در لایو تعاملی «تا ابد زندگی»؛ طرح تولدی دیگر 2⃣ استخراج ایده بر اساس سرفصل‌های ارائه شده در لایو، و ارسال به نشانی @rahil1357 در قالب سه جمله. 3⃣ راهنمایی نویسنده، ارائه فایل های تکمیلی 4⃣ آغاز تولید محتوا 5⃣ جلسه مشورتی با نویسندگان «معادنویس» 6⃣ برگزاری جشنواره جایزه محور و حق التألیفی 👌 گروه تا ابد زندگی با مشارکت کانون مدادالفضلاء و کانال نویسندگان حوزوی برگزار می‌کند. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6 @ta_abad_zendegi https://instagram.com/ta_abad_zendegi https://instagram.com/ostadabedini 🔸️لینک و ساعت اسکای روم برای شرکت در طرح رمضانه‌ی 👇👇👇 ساعت 14 الی 14:50 https://www.skyroom.online/ch/m.hajipour/ravasi
🕋 رعایت حدود شرعی در زبان هنری 💠 هنرمند اگر چه در کار هنری‌اش آزاد است و می‌تواند با زبان هنر اساسات خود را ابراز کند ولی باید کوشش نماید که حدود اسلامی را در کار هنری خود رعایت نماید؛ زیرا آن‌هایی که با انشا شعر، یا خواندن سرود و یا ساختن آهنگ‌های مفید و یا با هنرهای نمایشی، موازین شرعی را حفظ می‌کنند، از لطافت و جذابیت بیش‌تری برخوردار می‌شوند. ✅ هنرمندانی که این‌گونه باشند، در راه رشد و تعالی فرهنگ و مبانی جامعه اسلامی گام برمی‌دارند و باید از احترام خاص و ویژه‌ای برخوردار باشند. ✍️ سیدضیا آل رسول @HOWZAVIAN
💠 «بسم الله» برای فرهنگ و ارشاد اصیل 🔸جبهه فرهنگی انقلاب برای نخستین بار در پویش بزرگ فعالان فرهنگ، هنر و رسانه حمایت خود را از وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کردند. 🔹امضاکنندگان این بیانیه، هنرمندان، اساتید و کارشناسان عرصه فرهنگ، هنر و رسانه و مدیران و فعالان رسانه‌های کشور می‌باشند. 🔅جبهه انقلاب ضروری است با اعتراض به روندهای غیرقانونی، رانت‌خواری و ویژه خواری‌های فرهنگی، بی‌توجهی به هنرمندان انقلابی و نفوذ ابتذال در دوره‌های گذشته، مواضع دقیق خود را به گوش دلتمردان و متولیان تأثیرگذار فرهنگ برساند، از این رو امیدوار است انتخاب ، مهر پایانی بر اابتذال، فساد، رانت، و بی‌برنامگی باشد. 📣 نویسندگان و هنرمندان و اصحاب رسانه می توانند با اعلام حمایت از دکتر اسماعیلی در تغییر اساسی این نهاد فرهنگی کشور تأثیرگذار باشند. برای امضای حمایت از وزیر پیشنهادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نام و نام خانوادگی و تحصیلات یا جایگاه فرهنگی و تخصصی خود را به آی دی @Arzani68 (ایتا) ارسال فرمایید. @HOWZAVIAN
💠 جریان انقلابی در کجای سرنوشت «سینما» نقش دارد؟ ✍️ علی تجرد، عضو تحریریه مدادالفضلاء سینما پیش از انقلاب نمادی از فساد بود؛ به همان معنای معروفش. محمدرضا منع قانونی حجاب را لغو کرده بود، ولی سیاست کلی همان سیاست پدرش بود؛ ترویج فرهنگ ضد دین و سنت غرب، که بی شک یکی از مظاهر این رویکرد ضد فرهنگی سینما بود. برای درک این معنا نیازی نبود محتوا و پیام فیلم‌ها را تحلیل کنید؛ از همان سر در سینما روشن بود که مخاطب قرار است از دیدن صحنه‌های اروتیک و پوشش نیمه عریان زنان و رقص و... لذت ببرد. با پیروزی انقلاب اسلامی که هدف آن پیاده سازی احکام اسلام و دقیقا در برابر فرهنگ غربی بود، طبیعتا پس از کاباره‌ها و مشروب فروشی‌ها، سینما از نخستین مکان‌هایی بود که باید بسته می‌شد. اما توجه و دقت فرهنگی امام مانع از چنین فاجعه‌ای شد. حیات سینما پس از انقلاب مدیون همین یک جمله حضرت امام است که در نخستین سخنرانی پس از ورود به میهن، در بهشت زهرا، فرمود: «ما با سینما مخالف نیستیم؛ با فحشا مخالفیم». از نگاه رهبر کنونی انقلاب نیز «هنر سینما بلاشک یک هنر برتر است؛ یک روایتگر کاملاً مسلط - که هیچ روایتگری تاکنون در بین این شیوه‌های هنرىِ روایت یک واقعیت و یک حقیقت، تا امروز به این کارآمدی نیامده - و یک هنر پیچیده و پیشرفته و متعالی»[1]. اما در یک نگاه کلی به نظر می‌رسد مدیران فرهنگی در این دوره حدودا چهل ساله غالبا نگاه درستی، همخوان با نگاه انقلاب اسلامی، به این هنر نداشته‌اند. نگاه باصطلاح روشنفکرانه غربگرا هنوز دست برتر را در سینما دارد. در نتیجه می‌بینیم حتی در سالی که خود سینماگران این جریان، از ریاست نامزد مورد حمایتشان بر قوه مجریه مشعوف بودند، رنگ غالب تولیدات سینمایی سیاه نمایی بوده و همچنان هست؛ که البته هر سال به شکلی خودش را نشان می‌دهد. تولیدات شاخص سینمایی سال‌هاست که پر است از خانواده‌های از هم گسیخته درگیر با مشکلات متنوع، از فقر گرفته تا اعتیاد و خیانت و خشونت و... . اگر زمانی پایان تلخ فیلمی را انگشت نما می‌کرد، امروز، باید بگردید دنبال پایان خوش. جشنواره گرایی هنوز یک رویکرد زنده و فعال است. بیشتر تولیدات سینمایی ارتباطی با واقعیات و نیازهای جامعه ندارند. موفقیت‌ها و پیشرفت‌های کشور در عرصه‌های علمی و نظامی و سیاسی، که بعضا مورد توجه جدی رسانه‌های بین‌المللی است جایی بر پرده نقره‌ای ندارد. اکثریت قریب باتفاق شخصیت‌های سینمایی و حتی جغرافیای داستان‌ها متمرکز در پایتخت هستند، که آن هم شامل همه پایتخت نمی‌شود. سینمای دفاع مقدس که گونه سینمایی شاخص انقلاب است و می‌تواند به عنوان پرچمدار سینمای ایران شناخته شود، هنوز همان مشکلاتی را دارد که از سال‌ها پیش داشته و گلایه سازندگان از نبود حمایت، با ده یا بیست سال پیش از این تفاوت چندانی ندارد. نقش مدیریت فرهنگی، در این مشکلات مشخص است، ولی بدنه جریان انقلابی قرار است کدام نقش را بازی کند؟ با این که چند سالی است رویکرد فعال و مثبت فرهنگی نیروهای انقلاب با ورود بعضی سازمان‌های خصوصی یا نیمه خصوصی به طور چشمگیری تقویت شده، و جشنواره عمار خودش را در تقویم سینمایی کشور تثبیت کرده، ولی هنوز فاصله با آنچه باید بسیار است. نیروهای انقلابی باید اهمیت سینما را به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای رسانه‌ای برای صدور انقلاب بیش از پیش دریابند و دستکم در حد حمایت از تولیدات شاخص با خرید بلیت وارد میدان شوند. ظرفیت مساجد و هیئات مذهبی همان گونه که در شرایط سخت اقتصادی به کمک آمده، می‌تواند در پیشرفت سینمای انقلاب هم بازویی قدرتمند باشد. فراموش نکنیم پیشرفت انقلاب نیازمند توجه جدی به همه ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی انقلاب است. پی نوشت: 1. بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون‌ - 1385/03/23 @HOWZAVIAN
💎دو کار مهم هر نویسنده: 1️⃣ غم نهفته در دل شکوه‌مندترین چیزها را بازنماید. 2️⃣ شکوه نهفته در غم بدترین شرایط را کشف کند. @HOWZAVIAN
📚کمک آموزشی نویسندگی 🔹سینما ✍️سیدجواد محمدزاده، عضو تحریریه مدادالفضلاء بلیط بگیرید و روی صندلی سینما بنشینید و هر دو هفته یک فیلم را ببینید. که لنین گفته: « سینما با ما، همه ارتش های دنیا بر علیه ما، سرانجام پیروز خواهیم شد.» سینما یعنی؛ حرکت و نویسنده تلاش می کند تا خوانندگان را به حرکت در آورد و راه ببرد. نوشتن؛ هنر نشاندن حروف کنار هم و چرخاندن آن در نگاه مخاطبان برای رساندن پیامی است و این هنر در سینما به کمک یک سری تصاویر متحرک و بازی بازیگران تبلور می کند. سوله های انباری کلمات را باید آتش زد و به خاکستر مبدل ساخت! اگر نتوانند حرکتی را بیافرینند و پیامی را به دستان انسان ها بیاویزند. سینما و دیدن فیلم به نویسنده مهارت انتقال پیام را خواهد آموخت و بازوان قلم زنی او را بر مدار کاغذ تقویت خواهد کرد. سکانس به سکانس، حرف به حرف، نگاه به نگاه، ایستادن، نشستن، مگس در هوا، سوت قطار، سرعت مترو، جانمایی کتابخانه، انگشتر در دست، همه برای مخاطب پیام دارد و طراحی شده است. نویسنده با نقش دادن به واژگان و جوان و پیر کردن جملات، دست و پا دادن به حروف و درآوردن اشک و خنداندن، یک فیلم با ژانر وحشت، درام، کمدی، اکشن را برای خوانندگان به نمایش می گذارد. اینکه روی پرده سینما فیلمی را مشاهده کنید که کارگردان و تهیه کننده و بازیگران آن پنج سال زحمت کشیدند تا بتوانند؛ فقط بیست دقیقه حرف بزنند و مخاطب را به غلیان بکشانند و این هنر سینمایی در تک تک سلولهای خفته نویسنده باید بجوشد و فوران کند. سینما رفتن و تماشای فیلم برای شدن یک کمک آموزشی نویسندگی است. @HOWZAVIAN
🔻فیلم ایرانی در جشنواره‌ای اسرائیلی ✍️ بابک شکورزاده، عضو تحریریه مدادالفضلاء صفحه فارسی وزارت خارجه اسرائیل در توییتر نوشت که در جشنواره بین‌المللی سینما که در شهر حیفا برگزار می‌شود، فیلم «پسر مادر» مهناز محمدی، کارگردان ایرانی، اکران می‌‌شود و پیشاپیش با استقبال بی‌نظیری مواجه شده است. خلاصه فیلم بدین شرح است : پسر مادر روایت‌گر داستان غم‌انگیزی از مشکلات یک مادر است که مجبور است به تنهایی در مقابل مشکلات زندگی بایستد و زندگی دو فرزند خود را تامین کند، اما سختی بار زندگی روی دوش مادر با کاری که هیچ اطمینانی به ادامه آن نیست او را وادار می‌کند که به ازدواج مجدد و جدایی از پسر 12 ساله اش فکر کند. سالهاست که چنین داستان‌ها و سوژه‌هایی که با محوریت فقر و بیچارگی مردم ایران است مورد استقبال جشنواره‌‌های خارجی قرار می‌گیرد؛ چرا که دستمایه‌ای برای برداشت‌هایی سیاسی بر علیه ایران و به عبارتی بهتر جمهوری اسلامی ایران است. طبیعتا استقبال ازچنین فیلمی آن هم در یک جشنواره اسرائیلی خالی از سیاسی بازی نیست و به خوبی می‌توانند فقر و فلاکت را در جامعه ایران به خورد مخاطب بدهند و آن‌‌ها را متقاعد کنند که جامعه ایران اوضاع بغرنج و فلاکت باری دارد. البته این بدان معنا نیست که جامعه ایران، به قول معروف "گل و بلبل" است و همه در رفاه و آسایش به سر می‌برند؛ بالاخره بخشی از جامعه دچار فقر است و با سختی‌های مرتبط با آن دست و پنجه نرم می‌کند و جای انکار نیز ندارد و چه بسا چنین سوژه‌هایی ما به ازاء خارجی نیز دارد؛ ولی نکته اینجاست که معمولا به گونه‌ای به این سوژه‌ها پرداخته می‌شود که آنچه به ذهن مخاب می‌آید این است که وضع غالب جامعه اینگونه است و خواسته یا نخواسته منجر به سیاه نمایی می شود و ازهمین جاست که بهانه خوبی برای مخالفین جمهوری اسلامی فراهم می‌گردد که در این مورد مانور بدهند و زهر خودشان را بریزند. در این فیلمِ خاص، وقتی پای ازدواج دوم و ترک فرزند به میان می‌آید، احساسات مخاطب نیز تحریک می‌شود و التهاب بیشتری را به مخاطب تلقین می‌کند و بهتر می تواند این نکته را القاء کند که جامعه ایران چه اوضاع نابسامانی دارد. @HOWZAVIAN
✔️ فرهنگ‌سازی درست، رسالت فیلمساز ارزشی ✍️ بابک شکورزاده برخی از سینماگران در مسیر فیلم‌سازی نگاهشان به فرهنگ جامعه است و به گونه‌ای به سوژه‌ها می‌پردازند که صرفا آنچه که مورد علاقه مردم هست را به تصویر می‌کشند؛ این‌ها در واقع چیزی را می سازند که مردم از آن استقبال کنند. این نوع نگاه شاید بتواند در رونق سینما و جذب مخاطب تأثیرگذار باشد ولی با آن فرهنگ سازی که به نوعی باید رسالت یک سینماگر باشد در تنافی است. حالا گهگاهی اگر از این منظر فیلمی ساخته شود، به شرطی که ترویج فحشاء و سیاه نمایی نباشد، ایرادی ندارد، ولی پسندیده نیست که این موضوع به یک رویه برای فیلمسازان تبدیل شود . سزاوار است فیلمساز به گونه‌ای رفتار کند که اگر بحرانی را در جامعه مشاهده کرد با خلاقیت هنری و فیلمنامه‌ای منسجم و جذاب در صدد اصلاح آن برآید و بتواند فرهنگ سازی کند، نه اینکه به عنوان یک موجود منفعل، تحت تأثیر محیط پیرامون خود صرفا آن چه که هست را برای خوش‌آمد مخاطب تولید نماید. برخی از فیلم‌هایی که در سال‌های اخیر تولید شد و معمولا به عنوان فیلم اجتماعی مطرح است با همین نگاه ساخته شد و راه حلی برای بهبود شرایط ارائه نکرده‌اند و به نوعی به ژانر نکبت تبدیل شده است. مسائلی از قبیل عشق دروغین ، خیانت، روابط نامشروع بین زن و مرد و چیزهایی از این قبیل دستمایه برخی از فیلم‌ها بوده و متأسفانه بعضا هم پر مخاطب است. به هر حال فیلمساز ارزشی، فیملسازی است که با مؤلفه‌های منطقی و معقول بتواند فرهنگ سازی کند و مطالب درستی را به مخاطب القا‌ کند تا اثر، به عنوان یک اثر فرهنگ‌ساز جلوه‌نمایی کند و اگر به نوعی مشکلات اجتماعی را مطرح می‌کند بتواند راه برون رفت این مشکلات را نیز برای مخاطب تبیین کند. @HOWZAVIAN
🔴 علیه فساد جنسی سینما در بیانیه زنان بازیگر ✍️ بابک شکورزاده چندی پیش زنان سینماگر که جمع کثیری از آن‌ها را بازیگران تشکیل می‌دهند، بیانیه‌ای تأمل برانگیز صادر کردند که حاکی از اوضاع خشونت جنسی بر علیه زنان در سینما بود . در بخشی از این بیانیه آمده است : 《در ماه‌های گذشته، زنان در بستری که با همت خود در طی جنبشی علیه خشونت جنسی فراهم کردند، روایت‌هایی حاکی از آزارگری و اعمال قدرت بر زنان در محیط سینما را منتشر کرده‌اند. گزارشاتی که نشان می‌دهد هر فرد صاحب قدرت و شهرتی می‌تواند در سازوکار سینمای ایران از موقعیت خود برای قلدری، تهدید، توهین، تحقیر و تعرض به زنان بهره‌برداری کند، بی‌آن‌که نهادهای قانونی، اصناف خانه سینما، سینماگران و منتقدان آن‌ها را وادار به پاسخ‌گویی و پذیرش مسئولیت کارشان کنند. ما زنان دست‌اندرکار سینما، اینجا، کنار هم جمع شده‌ایم تا به مدد این همبستگی اعلام کنیم هرگونه خشونت، آزار و باج‌گیری جنسی در محیط کار از نظر ما محکوم است و برای توقف آن خواستار عواقب قانونی جدی برای متخلفین هستیم. همچنین این نابرابری جنسیتی موجود در سینمای ایران و عدم وجود نظارتی که عرصه را برای زیاده‌خواهی و دست‌درازی افراد در جایگاه قدرت گشوده است، محکوم می‌کنیم. به جامعه سینمایی ایران در مورد شدت و گستردگی این آزارها علیه زنان که اکنون برای اولین بار اعتراض به آن به یک فریاد جمعی تبدیل شده است،هشدار می‌دهیم؛ آزارهایی که علی‌رغم آشکار بودنشان در تمام این سال‌ها نادیده گرفته شده‌اند. در روایت‌هایی که از تجربه‌های دردناک زنان در سینمای ایران منتشر شده، انواع آزارهایی که زیر چتر خشونت جنسی قرار می‌گیرند مطرح شده‌اند، از جمله «هتک حرمت با الفاظ جنسی و جنسیت‌زده»، «سوء استفاده از سکوت و تحمل افراد با به گروگان گرفتن حق کار با دستمزد»، «اعمال خشونت جنسی به وسیله تهدید موقعیت کاری قربانی»، «تماس‌های بدنی ناخواسته»، «اصرار و اجبار به عمل جنسی» و در نهایت «خشونت جسمی و تجاوز». از طرفی تمامی این روایت‌ها که زخم‌های روانی ناسورشده گویی هم‌سرنوشت را باز می‌کنند، آن‌چه که به شکل روشنی خودنمایی می‌کند، سیستماتیک بودن این خشونت‌هاست...》 این بیانیه گویای فساد جنسیتی تأسف برانگیزِ حاکم بر سینماست؛ فسادی که شاید برای اولین بار، ‌آن هم به این صورت رسمی و علنی از سوی سینماگران زن مطرح شده است. اتفاقا نکته همین جاست که این سخنان، سخن فلان کارشناس و جامعه شناس و فعال فرهنگی و امثال آن نیست که بگویند کسانی ندانسته خارج از سینما بر علیه سینما حرف می‌زنند؛ بلکه اعتراضی است که از سوی زنان شاغل در سینما صادر شده است. خود این مسئله نکته مهمی است و حقیقتا تأمل برانگیز است. آن روزی که مرحوم فرج الله سلحشور سخن از فساد و فحشاء در سینما می‌گفت برخی از همین کسانی که که در تولید این بیانیه نقش داشتند با وی مخالفت کردند و اهانت‌هایی را نثار آن مرحوم کردند. البته چنین فسادی هم چندان دور از ذهنی نیست. وقتی خیلی از مردم جرأت ندارند که تعداد قابل توجهی از فیلم‌ها را به صورت خانوادگی به تماشا بنشینند خدا می داند که درپشت صحنه‌ چنین فیلم‌هایی چه می‌گذرد و چه فسادی حکمفرماست. این مطلب خودش مویدی بر صحت این بیانیه است. جالب این است که بعد از انتشار این بیانیه چیستا یثربی نویسنده و کارگردان تئاتر مطالبی را در صفحه شخصی خود منتشر کرد که حسابی از خجالت صادرکنندگان این بیانیه در آمد و تأیید دیگری بر این اوضاع نابسامان سینما زد. وی نوشت: «یک مشت دروغگوی ترسوی موقعیت طلب؛ چطور اکنون، جرأت پیدا کرده اید؟ ولی آن موقع به من گفتید:خفه شو! و آن مرحومه خانه سینما گفت: حرف بزنی؛ خودم ساکتت می‌کنم! من حرف دارم و می‌زنم... معشوقه یک ‌روزه و یک‌ ساعته شدید! جایزه فجر گرفتید. به عنوان خانم باوقار، متین و خوش‌حجاب سینما از شما یاد شد!» یثربی در بخش دیگری‌می‌نویسد: «حالا بیانیه می‌دهید و لیدر و رهبر جنبش خشونت علیه زنان هم شده‌‌اید؟ شما که اول از همه؛ مرا بایکوت و تهدید کردید خانم‌ها!» این سخنان گویای دل پر خونی از چیستا یثربی است که گویا سال‌ها به عنوان رازی مگو در سینه داشته و این بیانیه بهانه‌ای شد تا این مطالب را به زبان بیاورد و حقایقی را برملا سازد. ازاین‌ها که بگذریم نباید فراموش کنیم که عمل کردن به احکام نورانی اسلام، مانع فساد است. وقتی حریم محرم و نامحرم رعایت نشود، عشوه‌گری و جلوه‌گری زنان برای مردان نامحرم امری عادی تلقی شود و از آن بدتر کلاس و جایگاه خاص داشته باشد و پوشش بانوان به این منوالی باشد که شاهد هستیم، نتیجه بهتری را نمی‌توان توقع داشت و تا زمانی که احکام الهی نادیده گرفته شود وضع همین است؛ چه در سینما و چه در محیط‌های دیگر. @HOWZAVIAN
🎥 لوپیتو، انیمیشنی که آرزوهای بزرگ ما را در خود جای داده است ✍️ حجت الاسلام ابراهیم شریفی، پژوهشگر رسانه 😊 مجدد فرصتی شد به سینما بروم، انیمیشنی حرفه ای و البته کاملا ایرانی را ببینم. 💠 تمام داستان انیمیشن حول این موضوع است که پدر علی در کارگاه لوپتو با یاد دادن ساخت اسباب بازی به بیمارانش، آن‌ها را درمان می‌کند. 🔻 کارگاه اسباب‌بازی‌های خلاقانه لوپتو که بین کودکان ایرانی محبوبیت زیادی دارد با خرابکاری یک ناشناس تعطیل می‌شود. علی تلاش می‌کند پدرش را که ناامید شده است از این مخمصه نجات دهد... 🌐 این داستان از مفاهیمی همچون ، ، ، و... بهره برده البته نه به صورت کلیشه ای و نچسب بلکه کاملا هنرمندانه و داستانی. این فیلم میتواند برای روانشناسان هم نکات قابل تاملی داشته باشد که علی الظاهر نشست‌هایی با همین محوریت برگزار شده است. 🗂 ادامه در صفحه رسانه شریف @HOWZAVIAN