eitaa logo
نویسندگان حوزوی
4.6هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
632 ویدیو
209 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🍃#شبکه_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه شما فاضل ارجمند 🌱 یادداشت شما با این مشخصات پذیرش می‌شود ۱. نام و نام خانوادگی... ۲. از استان ... ۳. نشانی کانال شخصی @Jahaderevayat 🚫 این صفحه تبلیغ و تبادل عمومی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔍بحران هويت در غرب ✍️ محمد تهرانی بحران هویت در تعریف روانشناسان و جامعه‌شناسان، به وضعیت ناپایدار فرد که با تردید و فقدان شناخت نسبت به خود و اطرافیان همراه است اطلاق می‌گردد. چنین وضعیتی نوعاً در نوجوانی پیدا می‌شود و تا بزرگسالی ممکن است استمرار یابد. مارکس در نقد فرهنگ نظام ليبراليستي و سرمايه‌داري از عنوان شئ گشتگي، عدم شناخت و از خودبيگانگي انسان غربي نام مي‌برد. از ديدگاه مارکس در دنياي سرمايه‌داري همه تحت نفوذ يک نيروي غيرانساني قرار مي‌گيرند. نظير اين مباحث در آثار "وبر"، "مارکوزه" و برخي از انديشمندان ديگر نيز مشاهده مي‌شود؛ وبر با اشاره به بحران معنا در جامعه سرمايه‌داري و مدرن، اين جامعه را به ماشيني تشبيه مي‌کند که زندگي را از معنا تهي و انسان را درون قفسی آهنين زندانی می‌کند؛ مارکوزه نيز نتيجه اين تحولات را در جامعه غربي، خلق انسان تک‌ساحتي مي‌داند و تاکيد مي‌کند صنعت، انسان را به پيچ و مهره‌اي بي‌معنا تبديل نموده است. همين ويژگي‌هاي نظام سرمايه‌داري، اصحاب مکتب فرانکفورت را به نقد از مدرنيته و تبیین تهديدات آن واداشت. اين اتفاقات پيامدهاي ناگوار ديگري را نيز در فرهنگ غرب در پي داشته که برخي از انديشمندان از آن با عنوان فقر اخلاقي ياد نموده‌اند. امروزه جامعه‌شناسان یکی از دلایل اصلی شورش‌های اجتماعی در جوامع غربی را در همین عامل جستجو می‌کنند. نتایج تحقیقات مربوط به اعتراضات و شورش‌های مردمی فرانسه در سال‌های اخیر نشان می‌دهد غالب اعتراض کنندگان به دلیل نوعی «احساس بی‌هویتی و پوچی و دل‌آزردگی‌های مبهم و بازگونشده» دست به این اعتراضات زده‌اند. از نگاه جامعه‌شناسان، این «احساس بی‌هویتی و پوچی و دل‌آزردگی‌های مبهم و بازگونشده» امروزه به عنوان یک بحران جدی سرتاسر غرب را فراگرفته است از این رو سایر کشورهایی اروپایی و غربی باید منتظر چنین حوادثی مانند آنچه در فرانسه اتفاق افتاده باشند. نکته مهم در این زمینه این است که به گفته روانشناسان خانواده نقش اساسی در شکل گیری هویت فرزندان و اعضای خانواده دارد. والدینی که هویت مشخصی را برای خود شکل نداده‌اند و خود دارای بحران هویتی هستند، مانع از پیشرفت اعضای خانواده و شکل‌گیری هویت واحد در آن‌ها می‌شوند. امروز در غرب مفهومی به نام خانواده وجود ندارد و فرهنگ غربی آن را به کلی نابود ساخته است. @HOWZAVIAN
🔴خشونت و وحشی‌گری در غرب باستان ✍️ محمد تهرانی یکی دیگر از ویژگی‌های تمدن غرب، خشونت و ترور می‌باشد. امروز نشانه‌های پدیده تروریسم و خشونت‌گرایی به عنوان یکی از مهمترین کارکردهای سیاسی-فرهنگی غرب در مناطق مختلف جهان آشکار گردیده است. برای بررسی و نقد دقیق‌تر این پدیده می‌توان رویکرد تاریخی گرایش به خشونت‌گرایی در فرهنگ غرب را در سه دوره باستان، میانی و دوره معاصر مورد مطالعه قرار داد: اندیشمندان یونانی قرون پنجم و چهارم پیش از میلاد نخستین مباحث پیرامون این مقوله را ارائه داده‌اند. حتی ریشه بسیاری از نظریات امروزی مارکسیستی که در آنها مباحث مربوط به انقلابها و خشونت‌های سیاسی اهمیت فراوانی دارند نیز تا حدود زیادی در فلسفه افلاطونی قابل مشاهده می‌باشند. نظریات ارسطو در توجیه نظام خشن برده‌داری –با این توجیه که بردگان در خصوصیات فیزیکی و روحی، خلق شده برای بردگی می‌باشند- بعدها مستمسک فاتحان اسپانیایی قاره آمریکا قرار گرفت تا با آسودگی بیشتری به کشتار و اسارت بومیان این منطقه روی آورند و کلیسای کاتولیک در این منطقه نیز با اعلام این حکم که بومیان آمریکایی "فاقد روح انسانی" می‌باشند، دست غارتگران را در قتل‌عام و اسارت گسترده بومیان آزاد گذارد. "توسیدید" از اندیشمندان دوران باستان، نخستین نظریات غربی امروزی در مورد جدایی اخلاق از سیاست را مطرح نمود؛ به باور وی، سیاست باید فارق از هرگونه احساسات و اخلاق، راهنمای تصمیم‌گیری دولتها باشد. محتوای تحریف شده کتب عهد عتیق به ویژه تورات که بعدها پیروان بسیاری در غرب و اروپا به دست آورد نیز آکنده از مفاهیم خشونت‌آمیز می‌باشد. در این کتاب یهود به قوم برگزیده خدا توصیف شده و از غیر یهودیان، به حیوانات و حشرات موذی نام برده شده است! امروزه رواج توهم خودبرتربینی در میان صهیونیسم، به گسترش دیدگاه‌های نژادپرستانه در میان این قوم منجر گردیده است. در کتب تحریف شده عهد عتیق شواهد فراوانی وجود دارد که اشغال و تجاوز و خشونت افراط‌‌‌ گونه علیه مردمان سرزمین‌های اشغال‌شده را تجویز می‌کند: «...جمیع ذکورانشان را به دم شمشیر بکش، زنان و اطفال و بهایم و آنچه در شهر باشد را برای خود به تاراج ببر»! عجیب آنکه تورات موجود این‌گونه خشونتها را حتی به انبیای بنی‌اسراییل هم منتسب می‌سازد! کتاب تلمود نیز سراسر آکنده از دشمنی و ناسازگاری با هر آیین غیر یهودی و مدافع دیدگاه نژادپرستانه این قوم می‌باشد. در این کتاب هر موجود غیریهودی به حیواناتی تشبیه گردیده‌اند که خداوند «در ظاهر آنان را به صورت انسان آفرید تا لیاقت خدمتگذاری برای یهود را داشته باشند»! خشونت‌طلبی و تجاوزگری کنونی رهبران صهیونیسم که همواره مورد حمایت قدرتهای غربی نیز بوده است نمی‌تواند با چنین متون و ذهنیت‌هایی بی‌ارتباط باشد. موشه‌دایان نیز با پشتوانه همین دیدگاه، ادعای صهیونیسم بر سرزمین فلسطین را توجیه می‌کرد. @HOWZAVIAN
📛خشونت و وحشی‌گری در غرب باستان ✍️ محمد تهرانی یکی دیگر از ویژگی‌های تمدن غرب، خشونت و ترور می‌باشد. امروز نشانه‌های پدیده تروریسم و خشونت‌گرایی به عنوان یکی از مهمترین کارکردهای سیاسی-فرهنگی غرب در مناطق مختلف جهان آشکار گردیده است. برای بررسی و نقد دقیق‌تر این پدیده می‌توان رویکرد تاریخی گرایش به خشونت‌گرایی در فرهنگ غرب را در سه دوره باستان، میانی و دوره معاصر مورد مطالعه قرار داد: اندیشمندان یونانی قرون پنجم و چهارم پیش از میلاد نخستین مباحث پیرامون این مقوله را ارائه داده‌اند. حتی ریشه بسیاری از نظریات امروزی مارکسیستی که در آنها مباحث مربوط به انقلابها و خشونت‌های سیاسی اهمیت فراوانی دارند نیز تا حدود زیادی در فلسفه افلاطونی قابل مشاهده می‌باشند. نظریات ارسطو در توجیه نظام خشن برده‌داری –با این توجیه که بردگان در خصوصیات فیزیکی و روحی، خلق شده برای بردگی می‌باشند- بعدها مستمسک فاتحان اسپانیایی قاره آمریکا قرار گرفت تا با آسودگی بیشتری به کشتار و اسارت بومیان این منطقه روی آورند و کلیسای کاتولیک در این منطقه نیز با اعلام این حکم که بومیان آمریکایی "فاقد روح انسانی" می‌باشند، دست غارتگران را در قتل‌عام و اسارت گسترده بومیان آزاد گذارد. "توسیدید" از اندیشمندان دوران باستان، نخستین نظریات غربی امروزی در مورد جدایی اخلاق از سیاست را مطرح نمود؛ به باور وی، سیاست باید فارق از هرگونه احساسات و اخلاق، راهنمای تصمیم‌گیری دولتها باشد. محتوای تحریف شده کتب عهد عتیق به ویژه تورات که بعدها پیروان بسیاری در غرب و اروپا به دست آورد نیز آکنده از مفاهیم خشونت‌آمیز می‌باشد. در این کتاب یهود به قوم برگزیده خدا توصیف شده و از غیر یهودیان، به حیوانات و حشرات موذی نام برده شده است! امروزه رواج توهم خودبرتربینی در میان صهیونیسم، به گسترش دیدگاه‌های نژادپرستانه در میان این قوم منجر گردیده است. در کتب تحریف شده عهد عتیق شواهد فراوانی وجود دارد که اشغال و تجاوز و خشونت افراط‌‌‌ گونه علیه مردمان سرزمین‌های اشغال‌شده را تجویز می‌کند: «...جمیع ذکورانشان را به دم شمشیر بکش، زنان و اطفال و بهایم و آنچه در شهر باشد را برای خود به تاراج ببر»! عجیب آنکه تورات موجود این‌گونه خشونتها را حتی به انبیای بنی‌اسراییل هم منتسب می‌سازد! کتاب تلمود نیز سراسر آکنده از دشمنی و ناسازگاری با هر آیین غیر یهودی و مدافع دیدگاه نژادپرستانه این قوم می‌باشد. در این کتاب هر موجود غیریهودی به حیواناتی تشبیه گردیده‌اند که خداوند «در ظاهر آنان را به صورت انسان آفرید تا لیاقت خدمتگذاری برای یهود را داشته باشند»! خشونت‌طلبی و تجاوزگری کنونی رهبران صهیونیسم که همواره مورد حمایت قدرتهای غربی نیز بوده است نمی‌تواند با چنین متون و ذهنیت‌هایی بی‌ارتباط باشد. موشه‌دایان نیز با پشتوانه همین دیدگاه، ادعای صهیونیسم بر سرزمین فلسطین را توجیه می‌کرد. @HOWZAVIAN