eitaa logo
نویسندگان حوزوی
4.6هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
632 ویدیو
209 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🍃#شبکه_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه شما فاضل ارجمند 🌱 یادداشت شما با این مشخصات پذیرش می‌شود ۱. نام و نام خانوادگی... ۲. از استان ... ۳. نشانی کانال شخصی @Jahaderevayat 🚫 این صفحه تبلیغ و تبادل عمومی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 آفساید آگاهانه مهدوی کیا! 🔴 صهیونیسم ناستیزی مهدوی‌کیا و حمل پرچم رژیم اشغالگر! ✍️ عمار جوکار 🔺سرمربی تیم فوتبال امید، با پرچم در بازی نمادین حضور پیدا کرد، ولی ستارگان الجزایری در حمایت از مردم فلسطین از بازی در این دیدار منصرف شدند و ستارگان عربستان و عمان نیز نقش پرچم را از روی پیراهن خود پاک کردند. 🛎با توجه به واکنش ستارگان الجزایر، عمان و عربستان به نقش پرچم رژیم صهیونیستی روی پیراهنشان، نمی توان پذیرفت که بی تفاوتی مهدی مهدوی کیا نسبت به این موضوع ناشی از غفلت بوده است. 🛎 اگر باورهای شخصی مهدوی کیا در مورد رژیم کودک کش صهیونیستی، که ازقضا دستش به خون شهدای دانشمند این مرز و بوم هم آلوده است با سیاست های هم خوانی ندارد، ایرادی بر او وارد نیست؛ چون اساساً وقتی در فضای ، صادق ، کشور اسرائیل را به رسمیت می‌شناسد؛ مهدوی کیا و “برخی ورزشکاران” مرفوع القلم هستند و انتظار نمی رود درکی به اندازه مارادونا، بوفون یا همین نواف التمیاط و عماد الحوسنی از وحشی گری های رژیم صهیونیستی داشته باشند. 🛎 حتی اگر نیاز مهدوی کیا به دیده شدن در این بازی یا شوق کورکننده وی به حضور در چنین رویدادی، مانع از انصرافش از بازی شده بود، حداقل کاری که می توانست انجام دهد، محو کردن پرچم رژیم صهیونیستی از روی لباسش بود؛ همان کاری که ستارگان عمان و عربستان انجام دادند! از این نظر می توان گفت سرمربی تیم ملی امید، آگاهانه خود را در آفساید ارزشی قرار داده است. 🔗 متن کامل در صدای حوزه @HOWZAVIAN
🔶پاردوکس «لیبرالیسم» و «دفاع از زنان» ✍️ حجت الاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی، نویسنده حوزوی، رئیس دانشگاه قم يکي از بدترین پيامدهاي عملي ليبراليسم، هنجار شدن «بي‌بند و باري» و «بي‌حيايي عمومی» جوامع ليبرال بوده است. «زاد و ولدهاي نامشروع»، ‌«طلاق و زندگي‌هاي مجردي»، «صنعت پرنوگرافي» و درآمدهای نجومي ابرسرمایه‌داران دنياي فيلم و سينما از این صنعت؛ «رواج همجنس‌بازي»؛ «رواج روسپيگري»، «اصالت فرديت»، و «لذت‌گرايي لجام‌گسیخته» از جمله دیگر پیامدهای عملی لیبرالیسم بوده است. اموری که نه کرامتی برای زنان باقی گذاشته است و نه جایگاهی جز ابزارهای برای ارضای شهوت‌های حیوانی عده‌ای از مردان و وسایلی برای کسب ثروت برای سرمایه‌داران. لطفا به این آمارها و گزارش‌ها که مربوط به سال ۲۰۱۲ است (و الان به مراتب بیشتر شده است) توجه کنید: فقط در ایالات متحده آمریکا: ✔️در هر ساعت 78 زن و در هر روز 1872 زن و در هر سال بيش از 638 هزار زن مورد تجاوز به عنف قرار مي‌گيرند! ✔️بر اساس گزارش «سازمان مبارزه با خشونت»، در هر 9 ثانيه يک زن آمريکايي مورد ضرب و شتم قرار مي‌گيرد. و طبق برخي از گزارش‌هاي ديگر، روزانه بيش از 3 زن آمريکايي به دست شوهران خود کشته مي‌شوند. ✔️براساس گزارشي که «شبکة ملي بررسي تجاوز، آزار و زناي با محارم» در چند سال گذشته ارائه داد، قريب به 60 درصد از تجاوزات جنسي هرگز به پليس گزارش نمي‌شود. ✔️براساس گزارشي ديگر سالانه حدود 20 هزار نفر براي بردگي جنسي به آمريکا قاچاق مي‌شوند. افزون بر اينها، تعداد زيادي نيز با مليت آمريکايي به بردگي جنسي گرفته مي‌شوند. از اين برده‌ها در تجاوزات دسته‌جمعي و رفتارهاي ساديسم‌گونة جنسي استفاده مي‌شود. 🔻آیا هیچ زن یا مرد خردمندی علاقمند به چنین سرنوشت و چنین سبکی از زندگی هست؟ مع الاسف قدرت رسانه‌ای غرب و فرهنگ مهاجم لیبرالی اجازه تفکر و تأمل را به قربانیان خود نمی‌دهد! @HOWZAVIAN
🔴 مهدی نصیری؛ اعوجاج یا تکامل ✍️ روح الله رضوی، نویسنده حوزوی نوازنده، ننوازد خواننده، نخواند نویسنده، ننویسد عکاس، عکس نگیرد شاعر، شعر نسراید خبرنگار، خبر تهیه نکند دانش‌آموز، نپرسد و ساکت باشد روزنامه‌نگار، از وقایع گزارش ندهد جامعه‌شناس، جامعه‌اش را نشناسد پژوهشگر اجتماعی، پژوهش اجتماعی نکند معلم، درس ندهد و از شاگردانش حمایت نکند هیچکس کار حرفه‌ای‌اش را دنبال نکند تا در امان باشد. این است «امنیت»ی که سال‌هاست پشت بلندگوهایشان فریادش می‌زنند و منت بر سرمان می‌گذارند. این کلمات از قلم کسی سرریز می شود که تا همین چند وقت قبل خود در حلقه حامیان نظام تعریف می شد. این کلمات از قلم کسی سرریز می شود که خود تا چند وقت قبل به چنین کلماتی می تاخت. واین ابهام را ایجاد می کند که شاید نویسنده سهم مورد انتظار را دریافت نکرده است؟ جا دارد چنین تیتر بزنیم که آقای فلانی هم به اسلافش پیوست؛ گفتم اسلافش، منظورم طلحه و زبیر بودند که مصداق کامل تاریخی برای چرخش‌های ناگهانی در اثر سهم خواهی هستند، آنان که سالها از اصحاب حامی امیرالمومنین علیه السلام بودند و حتی در شورای خلیفه دوم برای انتخاب جانشین به آن حضرت رای مثبت داده بودند پس از بیعت با ایشان به دلیل عدم اعطای منصب از سوی حضرت، وی را ترک نموده و در صف دشمنان و محاربینش قرار گرفتند. جالب آن که همچون آقای نگارنده، امام زمانشان را به انواع اتهامات واهی منتسب نمودند و از بی عدالتی علی ع سخن گفتند و نابلدی حکومت وی. کارگاه شبیه سازی تاریخی فقط تفاوت زمانی دارد. این تذهبون؛ آقای فلانی، به کجا چنین شتابان، اجر مجاهدت‌ها و مواضع اصولی سابقتان را به چه قیمتی فروختید که حالا هم نشین عده ای لمپن سیاسی شده‌اید؟! بگذریم؛ اگر هنوز به شرافت روزنامه نگاریتان پایبندید به اتهاماتی که وارد کرده‌اید مجددا نظر کنید؛ واقعا در این کشور هر کسی به کار حرفه‌ای خود بپردازد دستگیر شده یا مورد پیگرد قرار می‌گیرد؟! آیا در تعریف حرفه‌ای بودن رعایت ضوابط و خطوط قرمز لحاظ نشده است؟! آیا در همان مذهبی که باور دارید و می‌دانم هنوز وجدانتان درگیر آن است، هر نوازنده‌ای می‌تواند هر چه خواست بنوازد و هر خواننده‌ای رواست هر چه خواست بخواند؟ آیا در مذهبی که نسبت به احکامش اشراف دارید، نویسنده حق دارد هر چه خواست بنویسد و شاعر هر چه خواست بسراید و خبرنگار از راست و دروغ در هم بیامیزد؟ اگر شما پاسخی صادقانه به پرسش‌های بالا بدهید تکلیف همه روشن خواهد شد که از این به بعد با چه شخصیتی مواجه خواهد بود؛ شاید به وجدان خودتان هم کمک کند تا به آرامش برسید. @HOWZAVIAN 🖌 انتشار دیدگاه حوزویان به منزله تأیید همه مواضع و تحلیل‌ها نیست؛ می خواهیم فضایی فراهم کنیم برای نوشتن، خواندن، تأمل و تفکر همه مخاطبان‌مان.
. ♨️ اضمحلال یا بازخوانی 🔶 تلاش روشنفکران حوزوی در برقراری آشتی میان تفکرات حوزوی و مدرن غربی، چالش‌آفرین و بحران‌زا است؛ زیرا بنای روشـنگري مـدرن بر نفـی مرجعیت علمی وحی و نقل است و حـوزه‌هـاي اسلامی با همه اختلافات، بر محور وحی و نصوص دینی، وحدت و انسجام می‌یابند. این چالش غالبا به غلبـه بُعـد روشنفکري پایان می‌پذیرد و باورها و اعتقادات حوزوی، موضوع تحلیل‌هـاي روشـنفکرانه قرار گرفته و در بازخوانی مجدد، یا به طور کلی نفی شـده و از دست می‌روند و یا آن که با قرائتی جدید، منقلب و دگرگون گشـته و هـویتی نـوین پیـدا می‌کنند. 🔷 باور و اعتقـادات دینـی حـوزوی نسـبت بـه عـالم و آدم، آنگـاه کـه از منظـر روشنفکري مدرن بازخوانی می‌شود، یا از نوع پندارهاي تاریخی‌اي دانسته می‌شود که بر اساس نظریات مختلف به اصطلاح علمی در اثر جهل بشر یـا زمینـه‌هـاي اقتصادي، سیاسی و تاریخی پدید آمده و اینک بطلان و فساد آنها آشکار شده است، و یا از نوع باورهاي مفیدي خوانده می‌شود که در اثر کارکردهاي روانی بشر به وجود آمده و هنوز نیز به دلیل آن که انتظارات بشر را برآورده می‌سـازد، مفیـد و کارآمـد اسـت. 🔶 تفسیر روشنفکرانه اخیر گرچه ظاهري همدلانه با باور دینی داشته و تـداوم آن را ممکـن می‌سازد، و لکن در حقیقت، با رویکردي سکولار، دین را در خدمت زندگی دنیوي بشر تقلیل داده و ابعاد معرفتی و قدسی آن را زائل و نابود ساخته است. 🔗 متن کامل @HOWZAVIAN
. 🔻دین‌ستیزی روشنفکرانه! کدام یک از جهل افراد استفاده می‌کنند؟ @HOWZAVIAN
🟢 3 نقطه مشترک مدعیان روشنفکری ✍️ حجت الاسلام دکتر احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم 🔻در تعطیلات آخر هفته گذشته فرصتی دست داد تا نوشته‌های دو ماه گذشته پاره‌ای از مدعیان بزرگ در کشور را مرور کنم. 🔻 خلاصه مهم‌ترین مسائل و ایده‌های مورد بحث آنها عبارت است از: یک. تشویق به «بی‌اعتنایی و بی‌تفاوتی مدنی در فضاهای عمومی» (که از مهمترین نمودهای رفتاری و ظاهری فردگرایی لیبرالی است) به عنوان یکی از نشانه‌های «مدنیت»! و تفسیر امربه معروف و نهی از منکر به عنوان نشانه «بربریت»! و «دخالت در حریم خصوصی دیگران در فضاهای عمومی»! دو. دفاع از «چندآمیزشی بودن انسان»! به هدف غیرت‌سوزی و توجیه خیانت زنان متأهل و طبیعی جلوه دادن آن! و ناطبیعی جلوه دادن غیرت و عفت و حیا! سه. سیاه‌نمایی پررنگ و بی‌محابای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و علمی؛ تا جایی که یکی از مدعیان و بزرگان این جریان بدون هیچ شرم و حیایی چنین نوشته بود: «ما دائمأ در سوگ از دست دادن هموطنانمان بخاطر استفاده از هواپیماهای 50 سال پیش هستیم.»! چهار. مناسک‌ستیزی و به سخره گرفتن شعائر دینی و تفسیر مجالس حسینی و هیئات عزاداری به عنوان «لشکرکشی مذهبی»، «مذهب خیابانی» و «ابزاری برای تزویر»! متن کامل در این صفحه @HOWZAVIAN
♨️مهدی نصیری در نقش رفاعه بن شداد!؟ ✍️دکتر محمدصادق خرسند، پژوهشگر سیاسی ⚠️بدون تردید حافظه زمان پر است از شخصیت هایی که در سمت درست تاریخ ایستاده بودند، اما به دلایل گوناگونی از ادامه مسیر بازماندند. اشخاصی نظیر «رفاعه بن شداد بجلی» قاضی اهواز در حکومت امیرالمومنین (ع) که داستان زندگی عجیبی دارد. رفاعه در قبیله سرشناس «بجیله» که خواستگاه بزرگ مردانی چون «زهیر بین قین بجلی» بود، دیده به جهان گشود. او در جنگ جمل، فرمانده لشکر پیاده و در جنگ صفین، پرچمدار قبیله بجیله بود. این شخص با چنین سابقه درخشانی، از اولین کوفیانی بود که به امام حسین (ع) نامه نوشت، اما نتوانست ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام زمان خویش را لبیک بگوید. حال بماند که چه اتفاقاتی برای او بعد از حادثه کربلا رقم خورد. اما بدون شک، عبرت آموزترین برگ زندگی او، همراهی با قاتلین امام حسین (ع) علیه قیام مختار ثقفی بود! ⭕️در تاریخ انقلاب اسلامی نیز این دست افراد کم نبوده اند. اشخاصی با تیپولوژی همیشه طلبکار نظیر مهدی نصیری، سوپرانقلابی که همواره یا در وادی افراط بوده و یا در دامن تفریط فرو غلتیده است. البته باید به این نکته اذعان کرد که نصیری یک هزارم افتخارات و سوابق درخشان رفاعه را ندارد، اما سیر تفکرات این دو از شباهت های غیر قابل انکاری برخوردار است. دیدن احوال این روزهای مهدی نصیری در مصاحبه با دشمنان قسم خورده انقلاب و حضور در مزار مهسا امینی با جعل عناوینی چون زیارت مزار حضرت عشق، شهیده ژینا امینی!! انسان را ناخودآگاه به تأمل وا می دارد؟ 💔شاید رفاعه که سرانجام متوجه خطایش شد و زیر پرچم مختار به شهادت رسید، عاقبت به خیر شده باشد، اما گویا مهدی نصیری قصد بازگشت از مسیری را ندارد که امثال رفاعه ها رفتند و چیزی جز سراب نیافتند. فاعتبروا یا اولی الابصار. @HOWZAVIAN
🔴«امید معکوس» مصطفی ملکیان ✍️ حجت الاسلام دکتر حبیب الله بابایی جناب استاد ملکیان اخیرا پرسشی را مطرح کرده‌اند که «چرا به آیندۀ ایران امیدوارم؟» ایشان بهانۀ امیدواری به آینده ایران را در این می‌دانند که نسل جوان ما غرب، فلسفه غرب، علوم غربی،هنر غربی و فنون غربی را شناخته است به گونه‌ای برتر و بالاتر از دیگر کشورهای اسلامی و حتی بیشتر از اندازۀ خودِ غربیان. اینکه مثل ایشان به مقوله «امید» می‌پردازند واقعا جای امیدواری است، ولی آنجا که می‌بینید همین امید، زمینه را برای انحطاط و پس‌رفت می‌گشاید مایۀ ناامیدی و حسرت است. از این رو، باید نکاتی را متذکر شد: 1. آیا خواندن مدرنیته (آنهم ترجمه‌های مغلوط مدرنیته در ایران، آنهم هم گزیده‌های سکولار از مدرنیته، و نیز آنهم قسمت‌های تاریخ‌گذشتۀ از غرب) به شناخت از غرب منتهی می شود یا ما را به تعبیر برخی از محققان «انباردار کالاهای مصرفی غرب» قرار می‌دهد. چه‌طور جامعه‌ حوزوی و دانشگاهی که اندازۀ یک واحد درسی، غرب‌شناسی نمی خواند و به اندازه یک کتاب محققانه در باره شناخت غرب (نه مدرنیته) نمی‌نویسد، می تواند ادعای غرب‌شناسی پیدا ‌کند؟ 2. از استاد ملکیان باید پرسید که آینده ما در گرو کدامین نسل است، نسلی که غرب را شناخته است، یا نسلی که «خود» را می‌شناسد؟ در میانۀ «خود» و «غرب» اولویت ما برای آینده کدام است؟ چرا ایشان در این امیدواری، هیچ و هیچ به شناخت «خود» اشاره نمی‌کند. اساسا از نظر ایشان، نسبت شناخت ما از غرب با شناخت ما از خود چیست و ما چسان از مسیر شناخت غرب به شکوفایی و آیندۀ درخشان خود می‌رسیم؟ 3. از نظر جناب ملکیان، ما در مدرن شدگی ترقی کرده ایم و باید به آینده‌ای بازتر همچنان امیدوار باشیم. مثال‌های ایشان را توجه کنید: اینکه چون الان خانم‌های ما مجبور نیستند پوشیه بزنند پس رو به رشدیم؛ اینکه ما در خانه ویدئو داریم پس آینده‌ای خوب در انتظار ماست. جناب ملکیان به این سئوال پاسخ نمی دهند که غرب در ایران کدامین امیدهای ما را در حوزه آموزش، در حوزه فرهنگ عمومی و اخلاقیات اجتماعی، در تأمین ارزش‌های خانوادگی، در ساخت عدالت اجتماعی، در عرصه رفاه عمومی و اقتصادی، برآورده کرده است؟ همین‌طور معلوم نیست جناب ایشان در امیدواری‌شان و در میزان ترقی انسان ایرانی در این چهل و اندی سال چرا به «استقلال سیاسی و استقلال اجتماعی»، به «رشد علمی»، به «امنیت فراگیر در منطقه» و نیز به «رشد و توسعۀ معنویت» اشاره‌ای نمی‌کند و آنها را در پازل امیدواری خود نمی‌گنجاند و از آنها الهامی برای خوشینی دریافت نمی‌کند؟! 4. آقای ملکیان، در مورد کشورهای اسلامی واقعا به گزاف سخن گفته است. به نظرم جناب ملکیان اندیشه‌های نوین ترک‌های امروز در دانشگاه های جدید ترکیه، محققان مسلمان در موسسات علمی جهان عرب، پژوهشگران شبه قاره و نیز اندیشمندان شرق آسیا در جاهایی مثل ISTAC را نمی‌شناسد و از این رو خود را به راحتی بالا می‌بیند. برخی از نخبگان جهان عرب در همین کشورهای عربی مثل قطر، مثل تونس، حتی مثل سوریه گاه چندین دهه از امثال ماها و نیز از اساتیدی مثل ملکیان جلوتر، غربی‌تر (در ادبیات سکولار) و مسلمان‌تر (در ادبیات دینی‌شان) هستند. اساتیدی مثل جناب ملکیان که به تواضع شهرت دارند، نباید مخاطبین و دانشجویان خود را متوهم بار بیاورند و در غرور تاریخی‌ و گاه جهل مرکب‌ نسل امروز، که از کشورهای پیرامون و از زبان آنها هیچ نمی‌داند، بدمند. 5. دوگانۀ «تجدد» و «تمدن» را همواره باید در نظر داشت. واقعیت این است که «تجدد» در ایران در یک فرایند کاریکاتوری شکل گرفته است به گونه‌ای که به جدّ می‌توان گفت که «تجدد غربی در غرب» تفاوت‌های بنیادین و اساسی‌ای دارد با «تجدد غربی در شرق» از جمله در ایران. یعنی همان میزان از پیشرفت غربی در غرب، برای شرقیِ در شرق حاصل نشده است. آنچه جناب ملکیان همچنان بدان امیدوار است، تجدد شکسته‌ و آب‌رفته‌ای است که نه مدرنیتۀ اورجینال غربی است و نه مدرنیتۀ بومی شدۀ شرقی (ببینید همین وضعیت حجاب ما را که از پوشیه عبور کرده‌ایم و پوشش استاندارد لیبرال را هم پیدا نکرده ایم و حالا از جناب ملکیان بخواهید هویت یا بی هویتی همین حجاب موجود امروز را که نه غربی است و نه شرقی، تعریف کند و آینده‌ای برای آن ترسیم نماید.) حال در این سیر معیوب تجدد، جناب استاد ما را به چه آینده‌ای از غربی شدن امیدوار می‌سازد؟ 6. بله باید به آینده امید داشت، ولی نه به آینده تجدد غربی در ایران، بلکه باید به آینده تمدن ایرانی و اسلامی امیدوار بود. تمدنی که صبغۀ ایرانی بودن، مسلمان بودن، و معاصر بودن در آن جامعه، شاخص و برجسته باشد. ما امید داریم به ساخت آیندۀ خود، آینده‌ای که از رهگذر شناخت خود (نه از رهگذر صِرف ترجمۀ دیگران) و تکیه بر دارایی‌های خود و الگوهای خودی حاصل می‌شود. @HOWZAVIAN
. 🔴 وضعیت تأسف‌بار روشنفکری در برابر نابسامانی نظام سرمایه‌داری @HOWZAVIAN
18.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖥 ا ☑️ دود روشنفکری در چشم هویت ایرانی ▪️فتوایی که روزی حکم به تحریم استعمار داده بود، به اجتهاد تقی‌زاده‌ها، ملغی شد تا با شعار پیشرفت، چوب حراج بر پیکر استقلال فکری و فرهنگی ملت بزند. اکنون، ۴۴ سال از انقلاب اسلامی گذشته است. ▪️گویا دوباره تقی‌زاده‌ها، ملکم خان‌ها و آخوندزاده‌ها از انزوایی که انقلاب اسلامی برای آنها درست کرده بود، برخاستند تا دود سیگار روشنفکریشان را در هوای آزاد ملت ایران، پراکنده کنند. 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ وبگاه| فکرت |مدرسه فکرت | رادیو فکرت
با طعم 🖌بخش دوم؛ طنزی برای کارل مارکس: همیشه پای یک پدرزن در میان است https://fekrat.net/article/lnk/38155 🔻بخش اول(طنزی برای نیچه) را هم می توانید اینجا بخوانید: خواستگاری با تِم نیچه https://fekrat.net/article/lnk/19340 ✍️ به قلم سمیه رستمی، طنزنویسی و پژوهشگر حوزوی @HOWZAVIAN
. 🔻 سفر به قم برای استحاله انقلاب از درون و برخی آخوندها؛ خواب یا خائن @HOWZAVIAN