چرا یکشنبههای فاطمی؟!
✍ محمدباقر مشکاتی
🪴 در پس هر نامی، قصهای یا که بهتر بگویم ایده و طرحی نو نهفته است. گفتمانی که از عمق جان برمیخیزد و روحی تازه به کالبد گفتار و رفتار ما می دمد.
🍃"یکشنبههای فاطمی"، نامی است که نه تنها روز آغاز هفته را مزین میکند، بلکه نویدبخش بارش رحمت و برکتی آسمانی است.
🍃در این روزها، به سراغ گوهر وجودی دو بانوی بزرگوار اسلام میرویم؛ حضرت فاطمه زهرا (س)، کوثر نبی مکرم اسلام، و حضرت فاطمه معصومه(س)، کریمه ی اهل بیت(ع) و البته از محضر دیگر بانوان الگو و الهام بخش بهره مند می شویم.
🌟میخواهیم از دریای بیکران معرفت و فضایلشان، جرعهای بنوشیم و با الهام از سیره نورانی و سبک زندگی پربرکتشان، گامی در مسیر کمال برداریم.
🌟در "یکشنبههای فاطمی"، از جایگاه باشکوه بانوانه و منزلت والای مادرانه، از رسالت همسرانه و از ارزش تربیت نسل فرزانه، از مسائل خانه و کاشانه و از ریزش ها و رویش های خانوده سخن خواهیم گفت و از فرزانگی ها و آرزوهای دخترانه.
🌟میخواهیم نشان دهیم که چگونه میتوان با الگوگیری از سیره این دو بانوی بزرگوار، زیست عفیفانه، زندگیای مجاهدانه و سرشار از معنویت را تجربه کرد.
🌷بیایید با هم در این مسیر قدم برداریم و با ترویج فرهنگ فاطمی، جامعهای پویا و با نشاط را برای خود و آیندگان بسازیم.
.
🌷"یکشنبههای فاطمی"، ندایی است که از اعماق تاریخ به سوی ما میآید. ندایی که ما را به سوی مکتب انسانسازی فاطمی فرا میخواند. مکتبی که در آن، زن، نه تنها تکیهگاه خانواده، بلکه الگوی جامعه است.
🌱در این روزها، به سراغ دو ستاره تابناک آسمان ولایت میرویم تا از نور وجودشان، دلهایمان را روشن کنیم.
🌱 میخواهیم با تاسی از سیره این دو بانوی بزرگوار، جامعهای اسلامی و ایرانی بسازیم که در آن، ارزشهای والای انسانی و اسلامی حاکم باشد.
#نویسندگان_آذربایجان_غربی
@howzavian_westazarbaijan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸چه زود پردهی توهم اقتدار دشمن دریده شد!
🔺«آقا» همان دیروز فرمودند:
«امروز کار اساسی دستگاههای تبلیغاتی ما این است که پردهی توهم اقتدار دشمن را پاره کنند و نگذارند تبلیغات دشمن بر روی افکار عمومی اثر کند.»
🔺انگار ابر و باد و مه و خورشید و فلک دستبهدست هم دادهاند تا اولاً این توهم اقتدار را به عالم نشان دهند و از طرف دیگر اندکی باعث خوشحالی مظلومان غزه و لبنان شوند!
🔺وضعیت این پادشاه لخت را در این فیلمها ببینید؛ عاجز از خاموشکردن آتش! عاجز از کمک به مردمش! عاجز از مدیریت میدان! عاجز از جلوگیری تسری آتش!
🔺ایکاش غربگرایان وطنی لختی این پادشاه را ببینند!
🔺چقدر از گفتن «مرگ بر آمریکا» در طول عمرم خوشحالم!
✍عباس بابائی
#نویسندگان_حوزوی_خراسان
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
3.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سجده شکر بعد مطالعه
حضرت آیت الله جوادی آملی
برای ما طلبه ها این کار یک ادب دینی است مُهری کنار آن اتاق مطالعه ما باشد هر وقت مطالعه مان تمام شد یک سجده شکر کنیم، بعد بیاییم بیرون،
اینها را جزء برنامه ها بدانیم، اینها نعمت است، اینها یک چیز عادی نیست؛ خدا را شکر که بدن سالم به ما داد، فکر سالم به ما داد، عقیده سالم داد که آمدیم در طریق اهل بیت، تا حرف اینها را یاد بگیریم، این چنین نباشد که ما وقتی مطالعه می کنیم و بیرون می آییم مثل دیگری باشیم که مطالعه می کند؛ اینها را عبادت بدانیم چه اینکه هست،
سجده شکر کنیم، خیلی هم طول نمی کشد، یک سر روی مهر می گذاریم ولو ذکر هم نگوییم، چون در سجده شکر، ذکر لازم نیست، آن سجده تلاوت است که بعضی برای آن ذکر گفتند، حالا اگر خواستیم ذکر بگوییم «حمداً حمداً حمداً، شکراً لله» خیلی مایه ندارد؛ ولی آدم دینی زندگی بکند غیر از تکلیفی زندگی کردن است؛
آدم بالأخره یک حساب و کتابی هم با ولی نعمت خود داشته باشد، اگر خدا توفیق داد آدم با این خاندان مأنوس بود، چه بهتر که این را رایگان از دست ندهد، فرمود: ﴿لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ﴾
💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
وقتی که تو آمدی
✍🏻 زهرا کبیری پور
بیتردید یکی از باشکوهترین لحظات تاریخ، در ماه رجبِ سی سال پس از عام الفیل اتفاق افتاد؛ همان لحظه که در بُهتِ زائران و طوافکنندگان خانهی خدا، دیوار کعبه شکافته شد و مادر شما وارد آن مکان مقدس شد و خشتهای دیوار مجدد به هم پیوست.
ماجرایِ تولد شما را یزید بن قعنب اینطور تعریف میکند که، من و عباس بن عبدالمطلب و گروهی از خاندان عبدالعزی در مقابل خانهی خدا نشسته بودیم که یکباره دیدیم فاطمه بنت اسد، درحالیکه باردار بود و نُه ماه از مدت حمل او میگذشت و دچار درد زایمان شده بود، نزدیک کعبه شد و به درگاه خداوند عرض کرد: پروردگارا! من به تو و پیامبران و کتابهایی که از جانب تو فرستاده شدهاند ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم خلیل را تصدیق میکنم و باور دارم که او این خانهی عظیم و والا را بنا کرده و به حق این فرزندی که در شکم دارم سوگند میدهم که وضع حمل مرا آسان کنی.
یزید بن قعنب در ادامهی نقل ماجرای تولد شما میگوید: در این هنگام دیدم دیوار پشت کعبه شکافت و فاطمه وارد کعبه شده و از چشمان ما ناپدید شد و دیوار مجدداً به هم پیوست.
برخاستیم که قفل در خانهی کعبه را باز کنیم، قفل باز نشد، متوجه شدیم که این اتفاق به فرمان خدا رخ داده است.
پس از چهار روز فاطمه از خانهی کعبه بیرون آمد و درحالیکه نوزادش را روی دست داشت، گفت: من بر زنان گذشتهی تاریخ برتری پیدا کردهام، زیرا آسیه دختر مزاحم، خدا را به صورت پنهانی در جایی عبادت میکرد که عبادت خدا در آنجا جز از روی ناچاری سزاوار نبود و مریم دختر عمران آن شاخهی خشکیدهی خرما را با دستش تکان داد تا آنکه خرمایی تازه از آن فرو ریخت و خورد؛ ولی من وارد خانهی خدا شدم و از میوهها و نعمتهای بهشتی خوردم و وقتی خواستم خارج شوم هاتفی به من گفت: فاطمه! او را علی نام بگذار، چرا که او بلند مرتبه است و خداوندِ علیِ اعلیٰ میگوید: نام او را از نام خودم مشتق ساختم. او را به آداب و اخلاق خودم تربیت کردم و از علوم پیچیده خود آگاهش نمودم او کسی است که بتها را در خانهی من میشکند و بر بام خانهام اذان میگوید و من را به مجد و بزرگواری یاد میکند. خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد و از او فرمان برد و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و فرمانش نبرد.*
اما از اینجای لحظهی باشکوه تولد شما را دوست دارم من روایت کنم.
اهل مکه در کوچه و بازار ماجرای تولد شما را نقل میکردند.
زنها از عظمت ولادت شما و از شکوه تولدتان در تعجب بودند.
خیلیها به کعبه میرفتن تا از نزدیک جای شکاف را ببینند.
از همه خوشحالتر اما پدر شما بود، که شکوه تولدتان قریشیان بدطینت را هم، در حیرت فرو برده بود و پدر شما جناب ابوطالب، بزرگِ هاشمیان، این بُهت و حیرت را در چشمان آنها میدیدید و بیشتر از قبل به بزرگی خدا ایمان آورده بود.
و چه افتخاری بالاتر از اینکه نام فرزندش را هاتفی از طرف خدا ندا داده باشد.
دوست دارم تصور کنم که ابوطالب طَبقِ شیرینی به دست در کوچههای مکه تولد شما را به گوش تمام آنهایی که خودشان را به نشنیدن زده بودن میرساند.
مگر میشود چنین شکوهی را فریاد نکرد.
خواهران و برادران شما هم دور گهوارهی شما جمع شده بودن و کودکی را نگاه میکردند که در کعبه متولد شده است.
کودکی نورانی که از همان لحظهی تولدش به همه ثابت کرده بود که علیست
و با همه تفاوت دارد.
خانمهای همسایه رو به روی مادرتان نشسته بودن و چهرهی پر از آرامش مادرتان را نگاه میکردند و دوست داشتن دربارهی این چهار روز از او سؤال کنند.
همه کنجکاو بودن بدانند در آن چهار روز در کعبه چه گذشت.
یک روز چقدر توصیفات دارد
کجای مکه را در آن روز توصیف کنم
از کجای مکه بگویم که حق مطلب ادا شود
چند کلمهی دیگر اضافه کنم تا توصیف ولادت شما و شکوه میلادتان کامل شود.
این کلمات عاجزند
و قلم عاجزتر
خوش آمدید به دنیا مرد فاطمه
بابای حسن، حسین و زینب
منابع:
*محمد بن فتّال نیشابوی، روضه الواعظین، قم، رضی، ۱۳۸۶ق، ج۱، ص ۷۶.
ابی محمد الحسن بن محمد دیلمی، مؤسسه اعلمی بیروت، ص ۲۱۱.
علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه ج۱، ص ۵۹.
شیخ طوسی، امالی، ص ۸٠، ۱۳۱۳.
شیخ صدوق علل الشرایع، ص ۵۶.
صابری یزدی، علیرضا، هزار حدیث در فضائل امام علی(علیه السلام)، ترجمه: محمد رضا انصاری محلاتی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸٠، صفحات ۳۱ و ۳۲.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_بارک_لمولانا_صاحب_الزمان
💎@howzavian | نویسندگان حوزوی