eitaa logo
نویسندگان حوزوی
4.6هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
632 ویدیو
209 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🍃#شبکه_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه شما فاضل ارجمند 🌱 یادداشت شما با این مشخصات پذیرش می‌شود ۱. نام و نام خانوادگی... ۲. از استان ... ۳. نشانی کانال شخصی @Jahaderevayat 🚫 این صفحه تبلیغ و تبادل عمومی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
2.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 ظهور نزدیک است 🔸 حاج قاسم سلیمانی از سربازان امام زمان(عج) به شمار می رود که توانسته بود مسیر منتهی به ظهور را هموار کند. به قول احمد بابایی شاعر که می سراید: «گفت قاسم ظهور نزدیک است/ گفت صهیون به گور، نزدیک است» © شهاب گرافی کپی‌رایت ندارد...🔻 💯📮@SHAHAB_GRAPHY
⚡️از نروژ تا قم 🌻شب میلاد، بلوار پیامبر اعظم(ص) ✍️ مجید رنگی، مستندساز و پژوهشگر رسانه صدا می آید. روی شانه پدر از خواب می‌پرم. سر بند سبزم را کمی بالا می زنم. بابا سعید با یک دست سربندهای سبز و سرخ را که به بچه‌های در مسیر هدیه میدهد، نگه داشته و با دست دیگر مرا در آن انبوه جمعیت بغل کرده است. صدای هلهله و شادی در گوشم می‌پیچد. پیرمردی بلند می‌گوید: "بر جمال نگار نازنین و یادگار آخرین حضرت زهرا(س) بلند صلوات بفرست" نوجوانان و جوانان در موکب‌های مسیر پیامبر اعظم در کنار بزرگ‎ترها چای می‌ریزند و استکان می‌شویند. موج جمعیت پدر را به کنار موکبی می‌کشد. چشمان بوف کرده‌ام از آن بالا در آغوش پدر، به سینا همکلاسی‌ام را می‌افتد. خانواده سینا تازه از نروژ به ایران آمده‌اند و سینا در کلاس دوم با من هم درس است. در اولین برخورد در مدرسه حس خوبی به او نداشتم. به سختی فارسی حرف می‌زد و راستش چند بار بهش خندیده بودم و او سرش را پایین انداخته و صورتش سرخ شده بود. می‌گفت پدر و مادرش ایرانی‌اند؛ اما خودش نه. آن روز خانم معلم در کلاس از رفتار من سر تکان داد و لب گزید. در انبوه صدای صلوات در میان مردم از خود پرسیدم "سینا اینجا در شب میلاد امام زمان(عج) چکار می‌کند؟" ناخودآگاه از دور برایش دست تکان می‌دهم و صدایش می زنم. همان طور که به مردم شیرینی تعارف می کند صدایم را دنبال کرده تا اینکه نگاه مان به هم گره می‌خورد و لبخند روی صورت هر دو مان جا خشک می‌کند. از روی دوش پدر پایین می‌پرم. از بین مردم خودم را به سینا می‌رسانم. "سلام خوبی؟" باز سرخ می‌شود و شیرینی تعارفم می‌کند. "بفرما" دستم را روی شانه‌اش می‌زنم "ببخشید سینا جون" سر بلند می‌کند شکسته می‌گوید: "اس م ت چیه؟" پدر سربند سبزی را جلوی صورتم می‌گیرد و او هم لبخند می‌زند سر بند را روی پیشانی‌اش می‌بندم، رو آن نوشته شده است "مهدی زهرا خوش آمدی" بازویش را فشار می‌دهم. "من مجیدم" پدر سینا جعبه شیرینی دیگری را باز می‌کند و بعد از سلام و احوالپرسی از من می‌خواهد که به سینا کمک کنم. سپس از هر دوی ما که سر بند سبز و سرخ بر پیشانی بسته‌ایم و به مردم شیرینی تعارف می‌کنیم، عکس می‌گیرد. @HOWZAVIAN
(عجّل الله فرجه) 💠ذكرى ولادة منقذ البشرية الإمام المهدي (عجّل الله فرجه) 🗓 15 شعبان/ سنة 255 للهجرة @HOWZAVIAN @taeeralgodes
☀️ دوست نزديک‌تر از من به من است ✍️ علی خسروی وقتی نوح نبی(ع) در میانه بیابان کشتی می‌ساخت، مردم او را بخاطر این کار شگفت ریشخند می‌کردند، اما آنها از سِرِّ ساختار عالم معنا بی‌خبر بودند. در عالم «ظاهر» کشتی را در کنار دریا باید ساخت و این کشتی است که باید دریا را بیابد. اما در سپهر معنا، وقتی کشتی ساخته می‌شود، دریا خودش به سراغ کشتی می‌آید. اهل معنا به ما می‌آموزند که خداوند مانند سقّای کوزه به دوش، هر جا تشنه‌ای ببیند به سراغش می‌رود؛ بنابر این اگر طالب آبی، کافی است «تشنه» شوی: آب کم‌جو تشنگی آور بدست تا بجوشد آبت از بالا و پست در طریق معنا شیوه آب یافتن، چاه کندن نیست، «تشنه شدن» است. شیوه معشوق یافتن، این سو و آن سو رفتن و گشتن نیست، «عاشق شدن» است. و... شیوه یافتن «ولیّ‌خدا»، سیر آفاق و آزمون‌های ولی‌شناسی نیست، بلکه شعله‌ور کردن آتش طلب، و سوز صادقانه درون است، سوزی که در گرمای آن خامی وجود عاشق به بلوغ و پختگی بدل می‌شود. گویی در عالم معنا قاعده این است: وقتی رسیدی در می‌رسد. وقتی که در گرمای شوقِ طلب، پخته شدی، مطلوب را پیش روی خود حاضر خواهی یافت، وقتی «ظاهر» شدی او «ظهور» می‌کند. به همین دلیل است که کسی چون سعدی به ما هشدار می‌دهد که مطلوب را در دور دست نجویید، گنج در خانه است: دوست نزديک تر از من به من است وين عــجب‌تر کـــه من از وی دورم چه كنــم با كه توان گفت كه دوست در كنـــــــار من و مـــــن مهجــــورم. @HOWZAVIAN
. 🌻جهان منجی می‌خواهد🌻 @HOWZAVIAN
20.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢نیمه شعبان 1402 🔻گزارش عاشقی به روایت تصویر 👇به [مدرسه تولید محتوا] وارد شوید👇 @toolid_mohtava
✅ قصیده ای در مدح حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف🍃🌺 ✍ سروده مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف ✍ زنده یاد استاد علی ابوالحسنی (منذر)، مورخ و پژوهشگر فقید معاصر که چندین جلد کتاب در مورد علامه شیخ فضل الله(ره) به رشته تحریر درآورده است، در کتاب «خانه بر دامنه آتشفشان، شهادتنامه شیخ فضل‌الله نوری»، قصیده ای از ایشان را در مدح حضرت ولی عصر(عج) آورده است. گفتنی است، شیخ شهید در این قصیده ی خواندنی، بیت معروف سعدی (ما از تو به غیر تو نداریم تمنا | حلوا به کسی ده که محبت نچشیده) را نیز تضمین کرده است. با هم می خوانیم🔰 ای آنکه کسی سرو، چو قد تو ندیده/چون لعل لبت غنچه ز گلزار نچیده چون نرگس مستت به همه گلشن عالم/نه دیده چنین دیده و نه گوش شنیده ای مظهر خوبان همه «خوب» اند تو «خوبی»/نوری است جمالت که ز انوار چکیده خضر ار لب لعل تو نمی کرد تمنا/تا حشر به سرچشمه حیوان نرسیده «نشناخته» گفتند گروهی که خدایی! /پس «مرد شناسای» تو را چیست عقیده؟! واقف نشد از سرّ تو ای مخزن اسرار/جز عارف چل ساله که در خرقه خزیده ذات تو معماست به بویش نبرد پی/آنکس که یکی جرعه زجامت نچشیده دانم به یقین گر به رخت پرده نبودی/کس یوسف کنعان به کلافی نخریده! می کرد تجلی اگر این یوسف ثانی/دلباختگان، دل عوض دست، بریده! در مردمک دیده و از دیده نهانی/پیدا و نهان! غیر خداوند که دیده؟! جز دیدن روی تو ندارد غرضی چرخ/زین گردش روز و شب با قد خمیده دانی ز چه در پای گل سرخ بود خار؟/از بس که به گلزار، به شوق تو دویده پرسیده ای از خار چرا نوک تو سرخ است؟/از بس که به پای گل بیچاره خلیده از هجر تو، در ساحت گلزار، عزادار/بلبل به نواخوانی و گل جامه دریده دل فاخته سان بهر تو با نغمۀ کوکو/هر لحظه از این شاخ به آن شاخ پریده از چیست که بلبل شده دلباخته گل؟/زین رو که یکی روز، گلی دست تو دیده زان روز که من باخته ام نرد محبت/دانسته ام آخر به کجا کار کشیده دهری است زند زلف تو اندر دل ما نیش/افسون نکند چارۀ این مار گزیده پنهان ز عدویی، زمحبان ز چه ای دور؟/جانها به لب از هجر تو ای ماه رسیده عید است جهانی همه در وصل گل و مل/جز من که ز «هجر» ت دلم از عیش کپیده آیا شود آن دم که کنی تازه روانم؟/زان باد صباحی که ز کوی تو وزیده آیا شود آن روز که بینیم بیکبار آن یار؟!/گذشتیم ز مرّات عدیده! زین رو شده آهوی ختا شهرۀ آفاق/کاندر حرم قدس تو یک لحظه چریده شد چشم سپید از پی دیدار تو، تا کی؟/از دامن وصل تو بود دست بریده؟ تا چند به هجران تو باشیم گرفتار/رحمی بکن ای آهوی از دشت رمیده صد شکر نمردیم و رسیدیم به شعبان/کاین ماه دگر باره به ما روح دمیده گو تهنیت عید بدان نور مجسم/کامروز خدا بر همه ی خلق گزیده «ممتاز[۱]» به شب روز، دعاگو و ثناجو/هست از نظر لطف تو این طرفه قصیده جز شربت لطف تو نداریم تمنا/ حلوا به کسی ده که محبت نچشیده 🔸قابل ذکر است که مجموعه اشعار باقیمانده از مرجع شهید، در قالب یک پی دی اف تحت عنوان "نورالاشعار علامه نوری" نشر یافته است. 🔸[۱] مرجع شهید، به غیر از "نوری" به "ممتاز" نیز تخلص داشته اند. @HOWZAVIAN