eitaa logo
نویسندگان حوزوی
4.6هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
632 ویدیو
209 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🍃#شبکه_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه شما فاضل ارجمند 🌱 یادداشت شما با این مشخصات پذیرش می‌شود ۱. نام و نام خانوادگی... ۲. از استان ... ۳. نشانی کانال شخصی @Jahaderevayat 🚫 این صفحه تبلیغ و تبادل عمومی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔴 می‌خواهند جوانان را از تحصیل دور کنند امروز دشمنان ما که از برخورد چهره‏ به‏ چهره با این ملت مأیوس‏ اند و از طرق گوناگون می‏خواهند روی این ملت اثر بگذارند، از همین وسایل استفاده می‏کنند؛ یعنی سعی می‏کنند افق را تیره و تار نشان دهند؛ جوان را ناامید کنند؛ جوان را به بازیچه‏ ها و سرگرمی‏ های گوناگون مشغول کنند؛ جوان را از تحصیل علم بازبدارند و او را تحریک به هرج‏ ومرج کنند؛ لذا باید بیدار بود. با وجدان کاری، با همبستگی، با تلاشِ امیدوارانه و گرم و گیرا، با کار مدبرانه و برنامه‏ ریزی شده، و درعین‏ حال با توکل به خدا و استمداد از پروردگار، باید این فاصله را طی کرد. جوان باید همه‏ ی این‏ها را باهم مد نظر داشته باشد. (بیانات‌ در دیدار جمعی از اعضای انجمن‌‌های اسلامی دانش‌آموزان، ‌1383/12/24) @HOWZAVIAN
📌لزوم توجه به پیوست اجتماعی به‌کارگیری جوانان در اداره کشور؛ ✳️ زمینه‌های اجتماعی جوان‌گرایی ✍️ سیدیاسر تقوی در روزنامه فرهیختگان نوشت میانگین سنی دولت‌های جمهوری اسلامی، از بدو پیروزی انقلاب تاکنون همواره رو به افزایش بوده است. طی سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا دهه 90 به‌طور معمول با تغییر روسای جمهور، دولت‌ها یک تا سه سال پیرتر شده‌اند. این رقم با روی کار آمدن دولت حسن روحانی جهشی هشت‌ساله داشت و در اواخر دولت دوازدهم میانگین سنی دولت به 59 سال رسید. اما دولت سیزدهم با رویکرد جوان‌گرایی میانگین سنی کابینه را با کاهشی بی‌سابقه به 51 سال رساند، رقمی که نسبت به دهه 60 و دولت‌های آغازین جمهوری اسلامی فاصله‌ای 10ساله دارد اما می‌تواند شروع خوبی برای سیاست جوان‌سازی کارگزاران نظام قلمداد شود؛ مشروط بر آنکه زمینه‌های اجتماعی آن را نیز فراهم سازد و جامعه ایران را آماده پذیرش آن کند. علی‌رغم آنکه جامعه ایران دولت‌های به‌مراتب جوان‌تری را در دهه 60 تجربه کرده و بخش عمده‌ای از مدیریت جنگ در هشت سال دفاع مقدس را به‌واسطه فرماندهان جوان پشت‌سر گذاشته، اما افکار عمومی امروز از حضور جوانان در عرصه‌های مدیریتی استقبال چندانی نمی‌کند یا بی‌تفاوت از کنار آن عبور می‌کند. اراده حاکمیت به جوان‌سازی دولت و ساحت‌های سیاستگذاری و اجرایی نیازمند پیوست پذیرش اجتماعی است که به نظر می‌رسد راهبرد مشخصی در این زمینه وجود ندارد. این امر باعث می‌شود نخبگان راه‌یافته به دولت و سایر بخش‌های ساختار سیاسی کشور نتوانند از پس هزینه‌های احتمالی ناشی از آزمون و خطا بربیایند و شکست‌خورده از ساختار اجرایی کشور حذف شوند. این درحالی است که در شرایط متفاوت دهه 60 تاب‌آوری جوانان در عرصه مدیریت به این اندازه شکننده نبوده است. آسیب‌شناسی جوان‌گرایی در ایران امروز نیازمند بررسی ابعاد و زمینه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی است که به برخی از آنان اشاره می‌شود: 1. جامعه ایران در رفتار سیاسی دچار تشتت است. البته شاید جریان‌های سیاسی حول یک‌سری گزاره‌ها و مطالبات به وحدت افق و نظر برسند، اما به نظر می‌رسد در عرصه میدان تفاهم عملیاتی وجود ندارد. رسانه‌ها و فضای مجازی با تشدید نگاه انتقادی، علی‌رغم آنکه معطوف به مشکلات ملموس و روزمره مردم هستند، در ساحت ترسیم افق‌های پیش‌رو، اگر یأس و ناامیدی را پژواک نکنند، فضای سوررئال و انتزاعی را به تصویر می‌کشند. درواقع کاربران موثر شبکه‌های اجتماعی که بر بخش عمده افکار عمومی اثرگذارند، تلاش دارند با عبور از لایه «هواداری» در مقام «منتقد سخت» باقی بمانند و آلوده به طرفداری از شخص یا جریانی نشوند. از سوی دیگر بازخوانی آرمان‌های انقلاب و رجوع مجدد به اندیشمندان انقلاب اسلامی هر اندازه به ارتقای سطح مطالبات دامن زده، این پرسش را که «کدام مدیر می‌تواند ما را به تحقق این مطالبات نزدیک کند؟» بی‌پاسخ می‌گذارد. افکار عمومی در نقد وضعیت موجود- و حتی در پاره‌ای موارد سیاه‌نمایی آن- کاملا تفاهم دارد، اما در میدان و عرصه مدیریت آنقدر متشتت است که هیچ جریان و خرده‌جریانی مدیران طرف مقابل و حتی طیف‌های نزدیک به خود را برنمی‌تابد. در این میان- که طبعا تفاوتی میان مدیران باتجربه و جوان نیست- اگر کسی به‌عنوان جوان‌گرایی وارد ساختار سیاسی کشور شود، نه‌تنها از حمایت منسجمی برخوردار نخواهد بود که آزمون و خطاهای وی اصل «جوان‌گرایی» را نیز هدف قرار می‌دهد. 2. سیاست‌ورزی نیازمند یک سنت تربیتی است. این مهم است که جوانان گزینش‌شده برای حضور در دولت و سایر ارکان نظام، براساس کدام سنت تربیتی شایستگی لازم را پیدا کرده‌اند. این مهم در بسیاری از کشورها توسط احزاب تامین می‌شود؛ اما شرایط فرهنگی ما می‌تواند ساختارهای متناسب با خود را داشته باشد. البته سنت سیاست‌ورزی می‌تواند معنای نزدیکی به باند‌ها و قبایل سیاسی پیدا کند، اما این آفت ما را از ضرورت آن بی‌نیاز نمی‌کند. مدیران جوان نیازمند فرآیندی هستند که طی آن پختگی لازم را برای حضور در عرصه‌های کلان به دست آورند. بخشی از آفت‌های جوان‌گرایی مانند «اظهارنظرها و موضع‌گیری‌های غیرمتعارف و عجیب»، «بیگانگی با جهان شغلی و صنفی خود»، «تحولات شکننده به‌منظور اصلاح ناگهانی در ساختار»، «بی‌اعتنایی به آداب سیاست‌ورزی» و... همه بیانگر آن است که وضعیت سیاست‌ورزی در ایران فاقد سنت تربیتی است و به تعبیر دقیق‌تر بزرگ‌تر و قوه عاقله ندارد. برخی مراکز علمی به‌منظور تربیت مدیران جمهوری اسلامی تاسیس شدند اما سنت سیاست‌ورزی جایی بیرون از مراکز علمی رقم می‌خورد و فرآیند انضمامی‌تری را می‌طلبد تا میان ارتقای سطح دانش و فهم دقیق‌تر واقعیت‌ها نسبتی برقرار شود. 🔗 متن کامل در کانال یادداشت خوانی @HOWZAVIAN
💠 چرا قرارگاه اوقات فراغت نداریم؟ ✍️ حامد تقدیری تابستان هنوز شروع نشده بود که همه حواس مان به مسجد محل می رفت تا از قافله جا نمانیم. ما از مسجد کلی خاطره های خوب بازی ها و استخر ها و اردوها را داشتیم. این حجم خاطرات خوب و با هم بودن مان ، ترش کردن و دعواهای پیرمردهای مسجد را از یادمان برده بود. راستش را بخواهید یواش یواش با پیرمردها به تفاهم های راهبردی رسیدیم و قرار شد در عوض مسئولیت کفش ها و تکبیر گفتن و سر و صدا نکردن ، از شکلات هایشان بهره ببریم و این تفاهم پر برکت نشاط مسجد را بیشتر کرد. یادم هست کوچک که بودم به خادم مسجد حسودی ام میشد. چون خانه اش داخل مسجد بود و همیشه می توانست در مسجد باشد. دلمان می خواست بودن هایمان در مسجد تمام نشود. شش ساله که بودم در برف و سرما با اینکه مسجد تا منزل مان حدود یک کیلومتر راه داشت ، در کلاس های قرآن و برنامه‌ها های جذاب مسجد شرکت می‌کردم. حالا که پدر سه فرزند هم هستم، حواسم به مسجد محل است. هنوز که هنوزه کانون فرهنگی مسجد محل ما فعال است و نسل های انقلاب اسلامی را تربیت میکند. مسجد محل ما بیش از شصت شهید تقدیم انقلاب اسلامی کرده و تا توانسته کارخانه تربیت انسان های انقلاب اسلامی بوده است. اگر همه مساجد به خانه خدا بودن شان توجه می کردند و برای خانه ی کودک و نوجوان شان فکر می‌کردند، ما نسل موبایل زده ، بیکار و دچار آسیب را کمتر می دیدیم. من اگر جای آقای آموزش و پرورش بودم، قرارگاه اوقات فراغت می زدم. نه از این قرارگاه های پر اسم و بی عمل و ساختار زده. قرارگاهی که تمام قد پای اوقات فراغت بچه ها ایستاده باشد. بعد می آمدم و همه توان را به کمک مساجد می آوردم و مجموعه های مرتبط با اوقات فراغت بچه ها مثل کانون پرورش فکری ، شهرداری ها، بسیج ، سازمان فرهنگی و هنری و... را التماس میکردم، جلسه میگذاشتم که با همه قوا وارد این جنگ نابرابر شوند و به وظیفه پرورشم عمل میکردم. برادر و خواهر من ، این اوقات فراغت برای همه سنین نیست. کودک شما بزرگتر که می‌شود، همه اوقاتش می‌شود، اوقات آسیب و بحران.اینقدر که حواس تان به پوشاک و غذای فرزندانتان هست، به فکر مسجد محل تان و فعالیت های اوقات فراغت فرزندانتان هم باشد.چرا که هرچه فرزند بزرگ تر شود ، کمتر می توانید روی او اثر بگذارید. برای فعال شدن کانون مسجد محلتان هزینه کنید، کمک کنید و همت کنید تا خداوند به اهل و عیال تان برکت دهد. این را که می نویسم، خودم می دانم فتح یک مسجد برای فعالیت تربیتی چقدر سخت است. اما شما ناامید نشوید وبا همت زیاد، تلاش کنید سنگر مساجد را فتح کنید که انقلاب اسلامی هرچه دارد از مساجد است. @HOWZAVIAN
📌 سلام فرمانده و راهبرد حضور تمدنی ✍️ سیدمهدی موسوی 🔹سرود سلام فرمانده و ترجمه های مختلف آن به زبان‌های مختلف، پیام های مختلفی دارد که یکی از آنها پی بردن به شیوه های نوین حضور تمدنی و گسترش فرهنگ اسلامی است. 🔸از سویی توجه به فرهنگ مهدویت و مقاومت و از سوی دیگر زبان ساده و معصومانه کودکی در قالب سرود از جمله ویژگی‌های این اثر هنری است که توانست در میان ملتها جاگیر شود. 🔹 سلام فرمانده یک سرود تنها نیست بلکه نمادی از حکمت انقلاب اسلامی و فرهنگ متعالی برآمده از آن است که سالیان متمادی متفکران و اندیشمندان انقلاب اسلامی به صورتبندی آن پرداخته اند و توسط امام خمینی و امام خامنه‌ای به یک گفتمان تبدیل شده است و توسط مجاهدان جبهه مقاومت، به عنوان الگوی موفق عملیاتی معرفی شده است. امروز سلام فرمانده با این عقبه تئوریک و زمینه فرهنگی توانست مرزهای جغرافیایی را در نوردد و نمادی از آن فرهنگ و عمل باشد. 🔸 ندیدن این عقبه تئوریک و عدم توجه به حکمت انقلاب اسلامی، موجب می شود که نتوان تحلیلی واقع بینانه از موفقیت سلام فرمانده داشت و صرفا آن را در سطح یک سرود و شعر و آهنگ فهم کرد و به تحلیل نشست. در این صورت، نقدهای هنری برجسته می شود که شاید بسیاری هم وارد باشد. 🔹اما آنچه سلام فرمانده را از سایر آثار همانند متمایز کرد تجلّی فرهنگ متعالی انقلاب اسلامی با محوریت گفتگو با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) در زبانی ساده و سرشار از احساسات پاک آن هم از زبان کودکان و نوجوانانی است که آینده متعلق به آنهاست. 🔸 لذا می توان آنرا نمونه یک اثر تمدنی دانست. اثری است که اولا قابلیت درنوردیدن مرزهای جغرافیایی را داشته باشد و پیامی نو را به ملتها منتقل کند و ثانیا از آنچنان عمق معنایی برخوردار باشد که قابلیت انعطاف محتوایی با اقتضائات فرهنگی، زبانی و سیاسی جوامع مختلف را داشته باشد و لازمه آن امکان شکل گیری جهش‌های مضمونی در چارچوب شبکه مفهومی و نظام معنایی بنیادین آن است به نحوی که اصل پیام محفوظ باشد. 🔹 سلام فرمانده نمونه یک اثر تمدنی است چراکه آغازی بر یک جریان پاک و طيب و خودجوش انقلابی است که خود مسیرش را در داخل و خارج پیدا کرد و به سرعت نسخه های متنوع آن بدون هرگونه دخالت دولت‌ها در میان ملت ها تولید شد. نکته جالب توجه دیگر، جهش های مضمونی آن در نسخه های ملت‌های دیگر است که کاملا موجب سازگاری آن سرود با فرهنگها و اقتضائات زبانی و سیاسی ملتهاست. ارتقا به یکی از جهش‌های محتوایی این اثر است که در آینده جهش های دیگری را هم در پی خواهد داشت. @HOWZAVIAN
📌 چرا حیوان آزاری می‌کنید؟! ✍️ محمدجواد محمودی + چرا گوسفند می‌کشین و حیوون‌آزاری می‌کنین؟ برید به سگ‌های ول‌گرد و بیچاره کمک کنین. - چه خوب و قشنگ! برای کمک به سگ‌ها چی کار کنیم؟ + یک کیلو گوشت بهشون بدید! 😂از وقتی گوسفندا این قضیه رو شنیدن، اومدن پشت در طویله میگن آقا قصاب بیا ما رو از این دنیا راحت کن! @HOWZAVIAN
♦️اوقات فراغت با طناب پوسیده؟! ✍️ سید جواد محمدزاده تابستان با فریاد هندوانه شیرین به شرط چاقو، فرا می رسد و فرهنگی کاران و فرهنگ دوستان؛‌ در اندیشه اوقات فراغت نوجوان و جوان ساعت‌ها به فکر و برنامه ریزی می‌ پردازند که فراغت تابستانه را به یک فستیوال مهارت‌های هزارگانه برای جوانان تبدیل کنند! 🔹زهی طناب پوسیده! شبکه های فضای مجازی از بدو تولد تا لب گور همه لحظات نوجوان و جوان و میانسال و کهنسال را به اوقات فراغت رسانده است! کنار بالشت وقت خواب، سر سفره ناهار و شام، مترو و قطار و اتوبوس، صف نانوایی و واکسن، اتاق انتظار زایمان و رستوران، کتابخانه و مسجد و کلیسا، همه اوقات فراغت است. دیگر فصل اوقات فراغت، تابستان نیست.بهار و پاییز و زمستان و تابستان فرقی ندارد! 🔻جنگ است برادر! 🔻صدای خمپاره و موشک بلند است برادر! 🔻دست و پا و قلب و جان‌ها تکه تکه شده برادر! فراغت جوانان از تابستان به همه فصل‌ها و مکان‌ها، کوچ کرده است برادر عزیزم و خواهر ارجمندم! و ما هنوز در زمهریر اوقات فراغت تابستان قندیل زده‌ایم! وقت کوچ است برادر! وقت برخواستن! وقت دیدن! وقت شنیدن! اینجا برف بر افکار نوجوان باریده است! اینجا شکوفه مصنوعی رشد کرده است! اینجا برگ ریزان جوانان است! اینجا خواهر و برادر در صفحه مجازی متولد شده است! 🔺اینجا جنگ است برادر و خواهر! 🔺اینجا اوقات فراغت است! @HOWZAVIAN
🔴 شارلاتانیزم سلبریتی‌ها چگونه شکل می‌گیرد؟ ✍️ محمدجواد محمودی، نویسنده حوزوی در روزنامه سراج نوشت: گاهی اوقات در بازی دوز، حریف، مهره را طوری حرکت می‌دهد که شما هر پاسخی دهید، بازنده‌ هستید؛ اینجاست که نه راه پس دارید و نه راه پیش! این سناریو، همان کاری است که جماعت سلبریتی و بلاگر چند سالی می‌شود برای مقابله با مردم و نظام در پیش گرفته‌اند. بگذارید یک مثال بزنم، با چند کلیپ تقطیع شده جریانی علیه نیروی انتظامی راه می‌اندازند با این ادعا که ببینید چه برخورد بدی با مردم دارند و سپس همه را به مخالفت فرا می‌خوانند با این هدف که چهره‌ی نیروهای خدوم نظامی را در نزد ملت مخدوش و تخریب کنند. خب تا اینجا حرکت اول انجام شده. مردم در پاسخ دو کار می‌توانند انجام دهند، یکی آنکه با این موج کاذب همراه شوند و نیروهای انتظامی را به انفعال ببرند و دیگر پاسخ آن است که با این تحریف و تقطیع مقابله کنند. اگر گزینه‌ی اول صورت گیرد، گام بعدی اتفاقات سلسله‌واری است که به دلیل پایین آمدن ضریب قدرت نیروهای انتظامی اتفاق خواهد افتاد و آن چیزی نیست جز آسیب دیدن مردم عادی جامعه! چون اگر ضریب قدرت و کنش‌گری نیروهای امنیتی پایین بیاید، اولین کسی که متضرر خواهد شد، خود مردم هستند. اولین پیامد هم افزایش سرقت و کلاهبرداری و ... خواهد بود و در نهایت می‌رسد به گلوی بریده‌ی شهید رنجبر! تا اینجا گروه سلبریتی، یک قدم موفقیت آمیز جلو آمده‌اند! در گام بعدی برنامه این است که اتفاقات پیش آمده را علم عثمان کنند و فریاد بزنند آن امنیتی که دم می‌زدید کجا رفت؟ این مملکت درست شدنی نیست؟ چرا کسی رسیدگی نمی‌کند؟ و ... این نتیجه، همان قضیه‌ای است که در ابتدای یادداشت عرض کردم! یعنی اگر این گروه مجال کنشگری پیدا کردند و کار به این مرحله رسید، هر پاسخی هم بدهی، بازی را باخته‌ای! با این بیان، امنیت را به چالش کشیده‌اند و هم اکنون در قامت مطالبه‌گر هستند؛ اما کسانی که سیبل این جریان کثیف شده‌اند تنها مردم‌اند و بس! کسانی که سودشان را به جیب زده‌اند نیز، تعدادی سلبریتی و بلاگر هستند که به ریش همه می‌خندند و کشته‌ی این ماجرا، شهید رنجبر... این چرخه‌ی باطل که سالیانی است در بخشی از فرایند تهاجم فرهنگی به کشور ما صورت می‌گیرد؛ در بسیاری از جریانات دیگر نیز صادق است. نمونه‌ی بارز و نقدش همین سگ بازی و سگ گردانی است. فرهنگ سگ گردانی و حمایت غیرعاقلانه از حقوق سگ‌ها راه می‌اندازند که البته این هم در نوع خودش خنده‌دار است. اخته کردن حیوان بیچاره و محبوس کردنش در خانه و هزاربلای خانمان سوز به سرش در آوردن را به اسم حمایت انجام می‌دهند و به کسانی که سعی در حفظ چرخه‌ی سالم طبیعی دارند، تهمت ضد حقوق حیوان میزنند! بگذریم... بعد با جوسازی رسانه‌ای، علیه نیروهای شهرداری اقدام به شانتاژ می‌کنند. خب تا اینجا مهره‌ی اول را حرکت داده‌اند! حرکت بعدی با مردم است، اگر کسی غافلانه از این جریان حمایت کند، همان اتفاق که در داستان قبلی گذشت، در اینجا نیز صورت خواهد گرفت و آن هم انفعال نیروهای شهرداری در جمع آوری و کنترل جمعیت سگ‌ها است! به هم خوردن چرخه‌ی زیست محیطی، گسترش بیماری‌های ناشی از هاری و آسیب دیدن دامداری‌ها، بخشی از تبعات این حمایت‌های غیر عاقلانه‌ی این گروه می‌باشد و در این داستان نیز، مردم اولین کسانی هستند که آسیب خواهند دید. شاهدش هم چندین مورد گزارش حملات سگ‌های ولگرد به کودکان در فضای عمومی است که منجر به اختلالات مختلفی در خردسالان شده است. این ابتدای کار است و اگر کسی جلوی این حماقت رسانه‌ای عده‌ای مرّفه بی‌درد را نگیرد، نتیجه‌اش می‌شود اینکه در هفته‌ی اخیر شاهد از بین رفتن دو کودک در شهر قم با فاصله‌ی چند روز بودیم. گفتن این کلمات شاید آسان باشد، اما داغی که بر دل این دو مادر نشسته، سرد نخواهد شد! حال باید دید کسانی که مانع از جمع آوری سگ‌های ولگرد می‌شدند کجا هستند؟! آن‌ها کارشان را کردند و رفتند و الان شهرداری مانده است و خانواده‌ای که داغدار شده... و بازهم بازنده‌ی این بازی خود ما بودیم... بنابراین قاعده مشخص است، با یک حرکت فضا را طوری ترسیم می‌کنند که قانون را ناکارآمد کنند و ضریب امنیتی را پایین بیاورند و در قدم بعدی ضربه را وارد می‌کنند که اصلی‌ترین هدف آن خود مردم هستند و در نهایت نیز خودشان مطالبه‌گر می‌شوند تا ردپایی از خود به جای نگذارند. به قول معروف هم شریک دزد هستند و هم رفیق قافله... خلاصه اینکه اگر قرار باشد مأموران دولتی و انتظامی در ارگان‌های مختلف به صرف یک تشنج و جوسازی عده‌ای معلوم الحال به موضع انفعال بروند، هم در حق خود جفا کرده‌اند و هم در حق مردم. @HOWZAVIAN
📌دورنمایی از چارچوب کنشی انحطاط رسانه‌ای ✍️ سیدصابر رضایی فعالیت رسانه ای به عنوان کنشی ارتباطی، از منظر چارچوب های ارزشی قابلیت ارزیابی دارد. کنش ارتباطی در صورت سالم بودن می تواند به انسجام و استحکام بافت اجتماعی منجر شود و در غیر این صورت می تواند زمینه انحطاط و گسست اجتماعی را فراهم کند. به این روایت توجه کنید!«قال رسول الله ص : یا اَبا ذَرٍّ! لا تَکُن‌ عَیّاباً وَ لا مَدّاحاً وَ لا طَعّاناً وَ لا مُماریاً» در این روایت شریفه چهار شاخصه مهم برای یک کنش ارتباطی منحطّ در این روایت مبارکه بیان شده است که پیگری و تدقیق در پیامدهای منفی این نوع کنش ها در جهان رسانه ای امروز کار چندان پیچیده ای نیست. 1. عیّاب یعنی کثیرالتّعییب؛ که مدام انسان این و آن را تعییب کند، عیب این را بگیرد، عیب آن را بگیرد، عیب آن [دیگری] را بگیرد. بعضی‌ها این جور هستند دیگر؛ مرتّباً در فکر این هستند که یک عیبی از کسی پیدا کنند و آن را ذکر کنند؛ گاهی واقعی، گاهی هم عیب‌جویی‌های غیر واقعی. پس «عیّاب» یعنی عیب‌جو.(رهبر معظم انقلاب، 15/8/1385) 2. ( مداح) نقطه‌ی مقابلش هم این است: مدّاحِ این و آن نباش! همین طور مدام تعریفهای زیادی، بیش ‌از حد؛ این هم مَنهی(۲) است در این روایت. مدح زیادی هم همین جور است، حالا یک وقت انسان منصفانه در مقامی که لازم است تمجیدی از کسی میکند امّا اینکه همین طور مدام مدح یکی را بکند یا مدح همه را بکند یا مبالغه‌آمیز درباره‌ی کسی حرف بزند و مدح بکند، ممنوع است؛ بخصوص مدح صاحبان قدرت و ثروت که عیب آن و زشتی آن خیلی بیشتر هم هست.(همان) 3. ( طعّان) طعنه‌زن به این و آن [نباش]. طعنه‌زنی غیر از عیب‌جویی است. کارهای افراد را طعنه میزند، یک چیزی را در یک کسی مستمسک قرار میدهد. می‌بینیم دیگر این روزها طعنه زدن به این و آن متأسّفانه رایج است بخصوص در این مطبوعات و روزنامه‌ها و مانند اینها. یک کسی یک حرفی زده که مثلاً یک‌ خرده‌ای به نظر مبالغه‌آمیز می‌آید؛ این را به یک شکلی، [مثلاً] مسخره‌آمیز تیتر کنند در روزنامه و بزرگ کنند. «طعّان» این است.( همان) 4. ( مماری) اهل جدل هم نباش. «ممارات» یعنی مجادله کردن، مباحثه‌های بیخودی؛ سر یک چیزی کوچکی یا بحث علمی یا بحث غیر علمی مدام سر و کله زدن و مدام بحث کردن و مدام استدلال کردن و مانند اینها. خب همه‌ی حرفهای دنیا را میشود یک دلیلی برایش ذکر کرد، و بر همه‌ی دلیلهای دنیا هم میشود یک اشکالی ــ وارد یا ناوارد ــ وارد کرد؛ این [یکی] به آن اشکال کند، آن به این اشکال کند؛ تمام‌شدنی نیست.( همان) بنابراین می توان چهار مقولة پیش گفته را مهم ترین شاخصه انحطاط کنش ارتباطی رسانه ای مورد توجه قرار داد. @HOWZAVIAN
🔸مخلوط سمی؛ 🔻الیناسیون، ارتجاع و فیک مدرنیسم؛ مخلوط غرب زده‌ها برای جامعۀ ایرانی ✍️ پوریا نقدی از دیرباز همه دانسته اند که میانه روی بر افراط و تفریط ارجح و برتر است آنچنان که در سیاست داخلی و سیاست خارجه هم این رسم برای پیشبرد امور کشور برقرار است . ایرادی که بر جریانات غرب زده و لیبرال مسلک در کشور ما وارد است توجه افراطی به مضامین منفی غربی ها و ورودی نخاله به جای جنس اصلی ست! کجا انقلابی جماعت گفته ارتباط موثر نباشد و در گلیم خود بپیچیم و بسته باشیم که گواه و شاهد یک سال گذشته که دولت انقلابی بر خلاف تبلیغات و فرافکنی های رسانه های زرد در زمان انتخابات اتفاقا روابط بسیار مثبت و دوطرفه و با منافع مشترک با کشورهای مختلف از همسایه و شرقی و غربی و در قاره های مختلف ایجاد کرده چنان که این روابط بین المللی عزتمند ادامه دار و پربرکت برای کشور و برکات بلند مدت آن در آینده بیشتر به چشم خواهد آمد. الیناسیون آشکار غرب زده ها در کشور آنجا به زیان کشور و مردم است که این تلبوردیگری در خود با جداسازی و الک مثبت و دادن منفی ها به خورد ملت نمایان می گردد که البته غرب زدگی چنان برای این اقشار دچار مسخ و خوددباختگی می گردد که این انسان مسخ شده همچون انسانی که در توهمی عمیق فرورفته فقط دنبال نمادهای ظاهری و اعمال کوتاه مدت و لذت طلبی های زودگذر و در دسترس و خودنمایی های به اصطلاح روشنفکرانه می گردد که این خلسه و توهم مدرنیسم غرب وی را از نگاه مطالبه گر و جزئی نگر به همان مکتب باز می دارد چنان که در مدتی به مقلد بی چون و چرا و عروسک راحت الحلقوم خیمه شب بازی غرب تبدیل می شود و طبع انسان به مرور به آنچه میل دارد می گراید و فرد مورد نظر هم یکی می شود چو آنان اما فقط با ویژگی های منفی ! فرهنگ ایرانی و اسلامی از دیرباز با دید باز و روشن به ارتباط با فرهنگ ها و ملل مختلف نگرش داشته است و فرهنگ ایرانی اسلامی ما چه در تجارت چه در باقی مسائل از ویژگی ها و خصوصیات مثبت دیگر فرهنگ ها و ملت ها بهره برده است اما عجیب که در ۲۰۰سال گذشته و از قاجار تا زمان پهلوی با هدایت غربی ها و تربیت غرب زده های مواجب بگیر آن زمان فرهنگ خود باختگی و تسلیم را وارد کشور کردند که البته به برکت جمهوری اسلامی و مقاومت امام خمینی با پشتیبانی مردم این فرهنگ قبل از اینکه هیچ چیز از کشور نماند شکست خورد که البته بعد از انقلاب هم در قالب های مختلف و اسامی متنوع لیبرال ها همواره تلاش داشته اند که همچون مرتجعین کشور را به دامان ارتجاع غرب زدگی سابق برگردانند که اینبار هم به سد بزرگ رهبر حکیم انقلاب باز هم با پشتیبانی مردم خوردند و کم فروغ شدند. اما بعد و نکته ای به غرب زده های قدیم و جدید و طرفداران ارتجاع ... چگونه است که از دل غرب و غربی جماعت فقط قهوه و سیگار و نوشیدنی و کافه و ورق بازی و سگ بازی و برهنگی و ایسم های ملت بدبخت کن بدون محتوا و دهن پرکن را برای ملت سوغات آوردید و حتی از همان غرب که البته خود منبع و پر از خصوصیات بالاست دنبال صنعت پیشرفته و هواپیمای مسافربری و قطار پرسرعت نبودید ؟!چه شد که اگر فقط غرب زده بودید و نه مواجب بگیر و مزدور غرب همواره این نمادهای سیاه و ارتجاع را دنبال کردید و همزمان کشور با امثال شما در زمان قاجار از ساخت راه آهن به عنوان صنعت پیشرفته آن روز محروم بود و در زمان نزدیک هم دنبال محرومیت کشور از صنعت هسته ای بودی که آن قماش که دنبال تعطیلی صنعت پیشرفته هسته ای بودند همان قماش که در زمان دورتر و قبل دنبال تعطیلی راه آهن صنعت پیشرفته آن زمان! 🔗 متن کامل در افکار حوزوی @HOWZAVIAN
🔰 شنونده و بیننده باید عاقل باشه! ✍️ مجید پاک نیت 🔵 از دو حال خارج نیست: ◀️یا عکس جنجالی این روزهای گشت ارشاد، مربوط به عملیات برخورد با هنجارشکنان اخلاقی است؛ ◀️ یا ناشی از غرض‌ورزی و مرض‌ورزی برخی از نااهلان رسانه‌ای است؛ عکس مربوط به یک رزمایش است، نه برخورد واقعی با چند دختر جوان. 📰 چه فرقی می‌کند؟ در هر صورت، در ادبیات روزنامه نگاری نوین، به هر خبری که به صورت سازمان‌یافته و به قصد تخریب و آسیب‌زدن به افراد، نهادها، سازمان‌ها، دولت‌ها و... برجسته‌‌سازی، تولید و توزیع شود، اطلاعات نادرست (Disinformation) می‌گویند. و گاهی هرچند یک خبر صحیح باشد، خبر جعلی (Fakenews) نامیده می‌شود؛ مخصوصاً زمانی که سروکله‌اش از لابلای صفحات تاریخ، از درون گنجهٔ جنگ ترکیبی دشمن پیدا شود تا موضوعی را زیر سؤال ببرد. 🔶 گاهی حتی اگر یک خبر صحت داشته باشد، در فرآيند دروازه‌بانی خبر (دربانی خبر؛ Gatekeeping) و از طریق تاکتیک‌های خبری و جنگ روانی، به طور کامل فاقد اصل بی‌طرفی و عاری از واقع‌گویی می‌شود و واقعیت را ١٨٠ درجه برعکس برای مخاطب بازنمایی می‌کند. @HOWZAVIAN 👇👇 ادامه
🔰 شنونده و بیننده باید عاقل باشه! (2) ⚠️ سواد رسانه‌ای حکم می‌کند که از کنار خیلی از اخبار رد شویم و بیش از اندازه به آن توجه نکنیم؛ به قول قدیمی‌ها: «شنونده باید عاقل باشه!» و «هیچ گربه‌ای برای رضای خدا موش نمی‌گیره». کار رسانه برجسته‌‌سازی و ساختن چارچوب ذهنی برای مخاطبانش است. در صورت بی‌توجهی به این موضوع و مواجهه گزینشی و احساسی با محتوای رسانه‌ها، در جهانی زیست خواهیم کرد که رسانهٔ مغرض و سادیست غربی یا بی‌بی‌سی‌چی‌های مازوخیست داخلی برای ما می‌سازند. و این سرآغازی است برای زندگی در جهان پساحقیقت، برای کسی که گوشش بدهکار و هوشیار نیست و به رسانه‌های فرصت‌جو و منفعت‌طلب اعتماد می‌کند. @HOWZAVIAN
🔴 تفکیک از مبدأ و بازیافت ✍️ قاسم یزدانی مقدم با یک جستجوی ساده در اخبار میتوان نتیجه گرفت که یکی از جدی نظام در دهه آینده، ناشی از نوع مدیریت پسماند و زباله در شهرهاست. بوی بسیار بد، هجوم حشرات و حیوانات کثیف و موذی و بیماری های مختلف ناشی از سایتهای دفن زباله که دیر یا زود مهمان ناخوانده بسیاری از شهرها خواهد شد. چرا که از طرفی زندگی مدرن شهری زباله ساز است و از دیگر سوی، دست های خالی دستگاه کارشناسی کشور برای مدیریت مسئله. یکی از دلایلی که میگوییم ذات این زندگی زباله ای است، به تولید صنعتی متمرکز و کارخانه ای باز می‌گردد که منشأ بسته بندی صنعتی است. فی المثل اگر هر کدام از ۲۵میلیون خانواده ایرانی یک قالب پنیر بخرند، نتیجه اش تولید ۲۵ میلیون قالب پنیر زباله تنها در یک روز خواهد شد! به همین دلیل حجم تولیدی زباله در جهان بسیار بالاتر از توان بازیافت و تفکیک است. مثلا حجم روزانه‌ی زباله های خانگی تهران، هشت هزار تن و در قم حدود ششصد تن است. اما پیشنهاد واضح و مشخص ما این است که اگر حکومت به سمت ساخت و خانه‌ی حیاط دار برود و به احیای احادیث نورانی حضرات معصومین علیهم السلام در مورد (مانند گوسفند، مرغ، خروس و گربه) بپردازد، آن وقت یکی از ده‌ها خاصیت این طرح این می‌شود که حجم بسیار بالایی از زباله‌های خانگی، غذای همین حیوانات خواهد. از طرفی بساط زباله های خطرناک بیمارستانی هم با گسترش طب اسلامی و افزایش سلامت مردم، به مرور جمع خواهد شد. @HOWZAVIAN