نویسندگان حوزوی
#بانک_صفحات_نویسندگان_حوزوی (۲) ۱۹۱. علی حیدری ۱۹۲. سجاد انجم شعاع ۱۹۳. سیدمحمد طباطبائی ۱۹۴. مرتض
.
✔️ بانک صفحات نویسندگان حوزوی 👆بروزرسانی شد
🔅شناسایی 267 کنشگر حوزوی در شبکه پیام رسان ایتا
#پویش_نوشتن
#اخلاق_رسانه
#تبلیغ_مکتوب
#جهاد_روایت
🌻نخبگان، استادان و دوستانتان را به #نویسندگان_حوزوی دعوت کنید.👇
https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
🔴 قمار بر سر فرهنگ!
✔️ احسان توکلیان فرد، نویسنده حوزوی نوشت: اگر جنگ کوتاه بود، شاید این "عقبنشینی فرهنگی" توجیهپذیر بود. اما در یک نبرد طولانی، آنچه حرف اول را میزند "استقامت" و "پایداری مبتنی بر باور" است.
🔗 متن کامل در صفحه نویسندگان حوزوی درخبرگزاری فارس
https://farsnews.ir/howzavian_fars/1764597665640539785
#تبلیغ_مکتوب
#جهاد_روایت
💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
.
صنعت بازی در انتظار فقه فعال
https://farsnews.ir/howzavian_fars/1764699274808366889
#تبلیغ_مکتوب
#جهاد_روایت
💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
💠 دو درس از جلال
✍️حجت الاسلام عبداله جلالی
جلال آلاحمد نه فقط نویسنده و منتقدی تیزبین بود، که صدایی شد برای آنانی که باور داشتند تسلیم ــ چه در برابر ایدئولوژیها و چه در برابر قدرتمندانی که فضای عمومی را تعیین میکنند ــ آخرِ راه نیست.
جلالِ آلاحمد، در میانِ موجِ تحلیلها و گزارههای زمانهاش، بارها و بارها بر امکانِ ایستادن در برابر زورگویان تأکید کرد. واین دعوتیست اخلاقی و سیاسی برای نه گفتن روشنفکران عصر حاضر به استعمارِ فکری که در لباسِ روشنفکریِ محافظهکار یا تسلیمپندار رخ مینماید.
او به ما میآموزد که تسلیمپنداریِ جمعی ــ آن توهم که «با اینها نمیشود درافتاد» ــ محصولِ ارزیابیهای نادرست و شتابزده است. جلال نشان میدهد که تسلیمِ فردی و اجتماعی اغلب راهی است که قدرتمندان برای عادیسازی وضع موجود برمیگزینند؛ راهی که نهایتاً منجر به فروخفتن توانِ مطالبگی و کاهشِ امیدِ جمعی میشود. از همینرو کلام او همواره پُر از فراخوان به شهامتِ فکری و مقاومتِ سازمانیافته بوده است.
در مقامِ روزنامهنگاری و رسانهای، بازخوانی نصایحِ جلال دو کارکرد مهم دارد: نخست، تشویق نخبگانِ فرهنگی و رسانهای به نفیِ خودسانسوری و تقابلِ نقدآمیز با ناهمواریهای قدرت های جهانی؛ دوم، ترغیبِ عامه جهان به بازپسگیریِ حسِ مؤثرِ حضور در عرصه بین الملل — اینکه اعتراض و ایستادگی در مقابل ظلمه تاریخ صرفِ یک آرمانِ دورافتاده نیست، بلکه ابزارِ تغییرِ ممکن است.
یادآوریِ این نکته نیز ضروری است که مبارزه با «گردنکلفتهای عالم» راهبرد تقابلی با آنانی است که بهنامِ روشنفکری، سازِ سازش میزنند یا ناامیدی را ترویج میکنند؛ اینان بیآنکه بدانند، به حفظ وضع موجود ظالمان جهانی کمک میکنند.
#ادبیات
#روشنفکری
#جلال_آل_احمد
#تبلیغ_مکتوب
#جهاد_روایت
💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
🕌 مسجد
نقطۀ پایان جدایی دین از دنیا
👥 ادیان دیگر، عبادت را به گوشهای از زندگی و به معابدِ جداافتاده از متن جامعه تبعید کردند اما اسلام، #مسجد را از حاشیه به قلب زندگی کشاند و آن را به کانونِ سیاست، عدالت، اجتماع، آموزش و عبادت تبدیل کرد.
✍🏻 استاد سعید دسمی
#نویسندگان_حوزوی_خوزستان
@howzavian_khuzestan
🔺خر برفت و خر برفت!
✍️ قمرالملوک اکابرزاده
نمیخواهم این را به همه تعمیم بدهم؛ اما یک دردی افتاده به جان ادبیات، یک چیزی بدتر از مافیای کنکور، کلاس، جزوه و آزمونهای تستزنیاش. معلوم نیست توطئه استکبار جهانی است یا چه؟
اینطور است که چهار پنج نفر به هر دلیلی مثلاً استعداد یا در آوردن چشم خواهرشوهر نفهم و یا حتی از مد افتادن مدرک دکتری که الان دیگر همه چندتاچندتایش را دارند، راه میافتند میروند خدمت نویسنده عزیزی که کتاب پرفروشی داشته، زانوی تلمذ میکوبند زمین و حتی چند باری زانویشان را خدمت اساتید دیگر هم محکمتر میکوبند زمین. جوری که خاک صحنه نویسندگی حتماً تمام حلقشان را پوشش بدهد. بعد میروند سراغ چاپ کتاب.
استادشان میداند از حقالتألیف کتاب هرچند پرفروشی که به چاپ دوم و سوم با تیراژ پانصد تا هم نمیرسد، چیزی در نمیآید؛ برای نشاندادن لول استادیاش و ثمره کارگاهش فارغ از استعداد شاگردانش سخت پیگیر میشود که پا تُنبکیهایش کتاب چاپ کنند و تابلو و دکان دستک نویسندگی استاد معظمٌله را ببرند بالاتر و شاگردان دیگری جذب کنند و منتوری کنند. گاهی حتی انتشاراتی هم میزند که لازم نباشد التماس این ناشر و آن ناشر را بکنند و ناشرها به ثمره کلاسهایشان ایراد بگیرند. اگر بودجه دولتی هم پشت انتشارات باشد یا اصلاً بتوانند چمبره بزنند روی یک نشر پروپیمان، وابسته به بودجههای کلان و بعدش کار تشکیلاتی در راه آرمانهای امام و انقلاب و شهدا و قسعلیهذا، فرتوفرت کتاب شاگردهایش را چاپ میکند و میگوید شاگردانش به ثمر رسیدهاند.
اگر داور جشنوارهای هم بشود به کتاب شاگردش که در انتشارات خودش به چاپ رسیده جایزه میدهد و تقدیر میکنند هی برای هم استوری میزنند و قربانصدقه هم میروند. بماند که چطور خودشان را به درودیوار میکوبند تا تقریظ رهبری بگیرند. هرچقدر هم خودمان را شرحه، شرحه کنیم، گوش شنوایی نیست که یادداشت رهبری درباره عظمت شخصیت آن شهید یا اطرافیانش بوده و تقریظ رهبری آن قسمت فنی و تکنیک داستان و روایت عرقریزان روحی که محمدحسن شهسواری گفته است را پوشش نمیدهد.
بعد شاگردهای این اساتید هم به اعتبار اینکه شاگرد استاد فلانی بودهاند؛ کلاس و کارگاه میزنند و شاگردهای آنها هم و شاگردهای اینها هم... و اینطور شده که اینقدر که نویسنده داریم مخاطب کتابخوان نداریم.
تنها کسانی میتوانند در سلسله جلیله این اساتید حضور داشته باشند که مجیزگوی آنها باشند جزئی از پازلشان اگر نویسندهای استعداد داشته باشد ولی نخواهد باج و شیتیل را بدهد در حلقه ایشان راهی ندارد و خارج از این ماجراست. البته که این رویه آنهایی را که اهلقلماند و دغدغه آرمان امام و انقلاب نیستند هم شامل میشود؛ اما باید از دوستان انقلابی پرسید این بود آرمانهای امام؟
#تبلیغ_مکتوب
#جهاد_روایت
💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
در جستجوی کعبه از مسیر اورشلیم!
نقد سهگانه یک تطبیق نادرست روششناختی (۱)
✍️علی اسدی
۱. طرح مساله
برای رسیدن به هر مقصدی، باید راه درست آن را شناخت و پیمود؛ نااگاهی نسبت به مسیر صحیح، انسان را به گمراهه و بیراهه میکشاند، تلاش ها را بی ثمر می کند و چه بسا انسان هرگز به مقصد نرسد و در ناکجاآباد سرگردان و نابود شود. سعدی چه زیبا گفته است:
ترسم به کعبه نرسی ای اعرابی،
این ره که تو میروی به ترکستان است.
باستانشناسی را تصور کنید که با دستگاههای پیشرفتهٔ تحلیل سنگهای آتشفشانی به سراغ یک بنای تاریخیِ آجری رفته و فریاد میزند: «این بنا ساختگی است! زیرا در مواد آن، هیچ اثری از کانیهای بازالت( یک سنگ سخت و سیاه آتشفشانی) یافت نمیشود!»
این تصویر، دقیقاً نشاندهندهٔ آن چیزی است که در موارد متعددی در برخی پژوهش ها و گفت وگو های علمی شاهد آنیم: تطبیق نادرست یک روش تخصصی، بر حوزهای که با آن ناسازگار است.
این روزها، برخی از سخنان آقای عبدالرحیم سلیمانی، پژوهشگر حوزهٔ ادیان ابراهیمی، به شکلی گسترده در فضای مجازی منتشر میشود. تخصص اصلی ایشان یهودیت و مسیحیت است و آثار علمی ارزشمندی نیز در این حوزه نگاشته است. وی با تکیه بر تخصص خود و آشنایی با جریان موسوم به «نقد کتاب مقدس»، برخی از باورهای تاریخی و کلامی شیعه را—که برای قرنها هویتساز و الهامبخش بودهاند—مورد حمله قرار میدهد. روش او در نگاه نخست، «علمی» و «انتقادی» به نظر میرسد؛ روشی که پژوهشگران کتاب مقدس برای واکاوی متون کهن مسیحی و یهودی به ویژه « کتاب مقدس» یا همان «عهدین» (عهد قدیم و جدید) به کار میبرند.
اما اینجا یک اشتباه مبناییِ خطرناک رخ داده است. گویا این منتقد، ابزارِ جراحیِ طراحیشده برای کالبد یک موجود زندهٔ خاص (کتاب مقدس) را برداشته، و بیتوجه به آناتومی، فیزیولوژی و حتی گونهٔ زیستیِ یک موجود کاملاً متفاوت (تاریخ و کلام شیعه)، آن را به کار بسته است. نتیجه، نه یک تشخیص علمی، بلکه آسیبی روششناختی است که به سه خطای بنیادین منجر شده است:
۱. خطای روششناختی (اشتباه در انتخاب ابزار): نادیده گرفتنِ نظامِ پیشرفته و ذاتیِ نقد متن که خودِ سنت شیعه، قرنها برای بررسی گزارشهایش ابداع کرده است.
۲.خطای هستیشناختی (اشتباه در تشخیص ماهیت موضوع): خلطِ فاحش بین «خودِ متن مقدس» (مثل تورات و انجیل کنونی) با «گزارشهایی دربارهٔ یک واقعهٔ مقدس».
۳.خطای معرفتشناختی (اشتباه در درک چگونگی شکلگیری دانش): تقلیل یک «شبکهٔ به همتنیده از شواهد تاریخی، عقلی، قرآنی و اجتماعی» به «یک سند منفردِ قابل خدشه».
این نوشتار، با واکاوی این سه خطا، نشان خواهد داد که چرا چنین نقدهایی، حتی اگر با ادعای علمیگری همراه باشند، از پایه سست و گمراهکننده هستند. این نه یک مناظرهٔ کلامی، بلکه یک هشدار روششناختی است: حقیقتیابی، نیازمند آن است که پیش از به کار بردن چاقو، بدانیم چه چیزی را میبُریم. ۱۴۰۴/۹/۱۲
ادامه دارد
#نویسندگان_حوزوی_زنجان
@howzavian_zanjan
🔶واحد پژوهش مدرسه مدینه العلم برگزار می کند؛
🔶جشنواره یادداشت نویسی نویسندگان حوزوی
✅در محور های زیر👇👇
۱. ولادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام
۲. شهادت امام علی النقی الهادی علیه السلام
۳. شب لیلة الرغائب
۴. میلاد حضرت عیسی علیه السلام
۵. تشکیل نهضت سوادآموزی توسط امام خمینی(ره)
۶. بزرگداشت علامه مصباح یزدی
۷. ولادت حضرت امام محمد تقی علیه السلام
۸. روز علوم انسانی اسلامی
۹. ولادت حضرت امام علی علیه السلام
۱۰. پیام تاریخی امام به گورباچوف
۱۱. شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی
۱۲. تغییر قبله مسلمین از بین المقدس به کعبه
۱۳. ارتحال حضرت زینب سلام الله علیها
۱۴. اجرای طرح استعماری حذف حجاب توسط رضا خان
۱۵. قیام خونین مردم قم
۱۶. شهادت میرزا تقی خان امیرکبیر
۱۷. فتح خیبر توسط امیرالمومنین علیه السلام
۱۸. وفات حضرت ابوطالب علیه السلام
۱۹. مبعث رسول اکرم (ص)
۲۰. شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام
۲۱. فرار شاه معدوم
۲۲. روز غزه
یادداشتهای خود را به نشانی: @mm_kn84 ارسال کنید.
🔺مهلت ارسال آثار: تا ۲۰ دی ماه
🔺هر یادداشت حداقل ۲۰۰ و حداکثر ۸۰۰ واژه باشد.
🔺از آثار برتر تقدیر و منتشر میشوند.
🔶زمان و مکان برگزاری اختتامیه جشنواره: ۳۰ دی ماه، سالن مراسمات مدرسه
#تبلیغ_مکتوب
#جهاد_روایت
💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
.
🔸فحاشی و غیرت دینی
✍️ علی اصغر بسطامی
ناسزاگویی، در هر شکل و شرایطی، بر خلاف اخلاق اسلامی و روح دیانت است. در سنت اسلامی، برخی رفتارها بهعنوان واکنشهای استثنایی پذیرفته شدهاند، مانند تکبر در برابر متکبر یا غیبتِ آشکارِ فاسق. اما دشنام، بهویژه ناسزای ناموسی، هیچگاه در دایره جواز قرار نگرفته است. این ممنوعیت، نشانهای از پیوند عمیق دین با کرامت انسانی و عقلانیت اخلاقی است.
در ماجرای مناظره اخیر پیرامون شهادت فاطمه زهرا(س) که بین حامد کاشانی و سلیمانی اردستانی انجام شد، اردستانی سخنانی موهن و بی اساس را با بی پروایی و عدم ملاحظه عقلایی به زبان آورد، و در بخشی از صحبتهایش هم صراحتا به ساحت امام جواد (ع) مرتکب جسارت شد، در واکنش به این سخنان سخیف، برخی از مداحان در مجالس عمومی از سر غیرت دینی، با فحاشی و ناسزای ناموسی ایشان را مورد خطاب قرار دادند، در واقع، به توجیه غیرت دینی، مرتکب رفتاری غیر اخلاقی شدند.
در سیره پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) چنین رفتارهایی منع و نکوهش شده است
امام على عليه السلام وقتی كه شنيد در جنگ صفین گروهى از يارانش به شاميان ناسزا مى گويند فرمود : إنّي أكرَهُ لَكُم أن تَكُونُوا سَبّابِينَ ، من خوش ندارم كه شما ناسزا گو باشيد
روشن است که دوستداران اهل بیت (علیهمالسلام) جسارت به آن بزرگواران را بر نمی تابند، ناراحت می شوند و دلشان به غیظ و غضب می افتد، اما تربیت دینی اقتضا می کند که این خشم به رفتار غیر اخلاقی منجر نشود،
در این ماجرا، روش درست همان بود که از حجت الاسلام حامد کاشانی در مناظره دیدیم، متین و محکم و مستدل، و در کمال ادب، بی اساس بودن ادعاهای طرف مقابل را آشکار کرد، شیوه اهل بیت (ع) در مواجهه با مخالفان فکری و اعتقادی هم همین بوده است،
نمونهاش منش امام صادق(ع)،
"ابن ابی العوجأ " یکی از ملحدان زمان امام صادق (ع) بود ، روزی با یکی از شاگردان امام وارد بحث شد ، در میانه بحث، آن شاگرد نتوانست خشم خود را از سخنان او کنترل کند و شروع کرد به توهین و بد و بیراه گفتن ، ابن ابی العوجأ گفت: «ای مرد، اگر تو از یاران جعفر بن محمد صادق هستی، او خود با ما چنین سخن نمیگوید و این گونه با ما مناظره نمیكند. او از سخنان ما بیش از آنچه تو شنیدی بارها شنیده ولی دشنام نداده است و در بحث بین ما و او از حد و ادب بیرون نرفته است، او آرام و بردبار و متین و خردمند است و هرگز خشم و سفاهت بر او چیره نمیشود، سخنان و دلائل ما را میشنود تا آنكه هر چه در دل داریم بر زبان میآوریم، آنگونه که گمان میكنیم بر او پیروز شده ایم، آنگاه با كمترین سخن دلائل ما را باطل میسازد و با كوتاهترین كلام، حجت را بر ما تمام میكند چنانكه نمیتوانیم پاسخ دهیم، اینك اگر تو از پیروان او هستی، چنانكه شایسته اوست، با ما سخن بگو».
غیرت دینی اگر تکیه بر عقل و اخلاق نداشته باشد، به آسانی به بی اخلاقی و بیادبی بدل میگردد و حقیقت دین را وارونه نشان میدهد. آنچه از سیره پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) فهمیده می شود، غیرتی است که با حلم و بردباری همراه است، غیرتی که خالی از هر گونه تحقیر و ناسزاست
.
https://eitaa.com/bastamia
.
#نویسندگان_حوزوی_ایلام
https://eitaa.com/howzavian_ilam
.
🔻مرز حیاتی میان بی پروایی توهین آمیز با صراحت مسئولانه
✍️ابراهیم انجم شعاع
▫️دغدغۀ اصلی جریان نواندیشی، پاسداری از حرمت گفتار و جلوگیری از لغزش اختلاف به خصومت است؛ رویکردی که از نظر اخلاقی قابل احترام است.
🔸اما یک ابهامی جدی باقی است که آن سخنِ به زعم آنان آسیبزا چه بوده که خاتمی را به واکنش واداشته، اما در سطح عمومی بیان نمیشود؟ این پنهانکاری ناخواسته زمینهساز حاشیههای بیشتر خواهد شد.
▫️تمرکز نقد در حلقهای محدود دال بر این مطلب است که اصلاحطلبان ترجیح میدهند اختلافات را دور از افکار عمومی مدیریت کنند نه با شفافیت و پاسخگویی.
🔸آقای ابطحی چنان بر حفظ ادب تأکید می کند که شجاعت گفتوگو به حاشیه میرود. میان بیپرواییِ توهینآمیز و صراحتِ مسئولانه، مرزی حیاتی وجود دارد که نباید گم شود.
🌐 رحامدیا (رسانه حوزه انقلابی)
🆔 @rahamedia
💢پیام تسلیت مدیر حوزه علمیه خوزستان بمناسبت درگذشت حجتالاسلام حسن صفایی عُبید
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله وانا الیه راجعون،
مردم ولایتمدار کرخه، حوزه علمیه امام جعفر صادق الوان، وطایفه بزرگ کعب:
ضایعهی مؤلمهی ارتحال حجت الاسلام شیخ حسن صفایی عُبید (کعبی)، وهمسر مکرّمه ایشان، مایه تأثر و تألم است.
تسلّای این مصیبت را با تمسّک به کلام نورانی حضرت حق میجوییم که فرمود: «وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ».
از درگاه خداوند سبحان برای این زوج سعید که در جوار بارگاه ثامن الحجج ع از دار دنیا رحلت کردند، غفران واسعهی الهی و حشر با صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را مسئلت نموده و برای خانواده محترم ایشان، وطلاب وفضلای شهرستان کرخه، وطایفه عریق کعب صبر جمیل و اجر جزیل خواستارم.
امیررضا هدایی
نماینده مردم شریف خوزستان در مجلس خبرگان رهبری و مدیر حوزه علمیه خوزستان
#نویسندگان_حوزوی_خوزستان
@howzavian_khuzestan
﷽
غریب هزار ساله
غریبی غریب، اگر غریب نبودی هزار سال برای فهم غربتت کم نبود که هیچ، زیادی هم بوده است، قد عمر نوح نبودی و دلتنگی تو برای ما، مرا، و هر چه العجل تو خالی ای که گفته ام را میسوزاند.
حالا که میشنویم نوح در طول هزار سال، سالی چند نفر پیرو دست اول، بیشتر نداشت؛ سختمان میشود، باورمان نمیشود. باور نمیخواهد اصلا، مولای غریب و وحید و فرید و طریدمان، فرزند رسول خدا فرزند زهرایی که به قیمت جان در حمایت از ولایت، ایستادگی کرد، حالا فرزندش از نوح هم غریب تر است، بعد هزار و اندی هنوزززز سپاه و سوار و سرباز ۳۱۳نفره، هنوز تکمیل نشده است. هنوز آنطور که او و خدایش راضی باشند نشدیم و نبودیم، و هی باد به غبغب میاندازیم، اشک تمساح میریزیم، با بیصبری، دم میزنیم:« خب آقا العجل، بیا دیگر یوسف زهرا!!»
بیاید که چه! دوباره پشتشان را خالی کنیم، باز تکرار تاریخ کوفه و غربت علی، محراب عبادت علی را قتلگاهشکنند و دم نزنیم، باز گلوی و جگر حسن را بسوزانند. و فقط تماشاچی باشیم. شبیه مسلم، در کوچه های کوفه، در آن شب ملعون، یا خنجری که بر گلوی جد بزرگوارش نشاندیم، در گودی قتلگاه، غریب گیر آوردیم، ذبح علی اصغر و عربا عربای علی اکبر، شبه پیمبر، باز تکرار مکررات، باز تل زینبیه و فریاد :«ابنی» زهرای مرضیه و غصه و اسیری زینب، باز گریه همیشگی زین العابدین بر آب و کودک نوزاد، تا آخر عمر را ، صبر کنیم.
باز بایستیم که وحوش و بهایم، محمد باقرها و جعفر صادق ها و موسی کاظم را بدرند و ما سکوت بر سکوت بشود محصول بی رمقی و بیحاصلی درولایت پذیریمان، تا کی تبعید علی بن موسی و اسارت جواد الائمه بدست مأمون های زمان، را ببینیم و حناق گرفته و دم نزنیم.
و تکلیف هادی، علی نقی، جوانترین امام شهید، که معلوم است، دوم حسن مظلوم آل رسول را چه گویی، که در اسارت و زندان بدنیا آمد و شد پدر معصومترین و غریب ترین و تنهاترین انسان، ۲۵۰ سال ظلم در حق انسان کامل، امانت های خدا برای رهایی نوع بشر، مصابیحالدجی، چراغهای هدایت و کشتیهای نجات! که یک به یک چراغ ها را شکسته و کشتی ها را سوراخ و غرق کردیم. چه شد پاسخ دسترنج رسول خدا، با اینهمه صبر و تحمل و تبعید و اسارت و... بعد هزار سال... اصلا انگار صفت غربت خلق شده برای آل محمد صلوات علیهم اجمعین و بس...
✍س.رضایی
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI