eitaa logo
نویسندگان حوزوی
4.6هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
632 ویدیو
209 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🍃#شبکه_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه شما فاضل ارجمند 🌱 یادداشت شما با این مشخصات پذیرش می‌شود ۱. نام و نام خانوادگی... ۲. از استان ... ۳. نشانی کانال شخصی @Jahaderevayat 🚫 این صفحه تبلیغ و تبادل عمومی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻چرا حوزه‌های علمیه به حکمت و عرفان نیاز دارند؟ ✍ میثم کارگریان حوزه‌های علمیه وظیفه دارند از قرآن و سنت دفاع و آن را تبیین کنند. معارف قرآن فقط به فقه و اخلاق محدود نمی‌شود، بلکه بخش بزرگی از آن مربوط به موضوعات عمیق معرفتی مانند توحید، معاد، نبوت، امامت و مقام انسان کامل است. متاسفانه در گذشته و حال، این مباحث در حوزه‌ها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در طول تاریخ، عالمان بزرگی از شیعه با بررسی آیات و روایات، نظام‌های فکری و معرفتی ایجاد کردند. این بزرگان معتقد بودند که بدون کار عقلی عمیق و استفاده از مشاهدات عرفانی، نمی‌توان گره‌های معارف قرآن و روایات را گشود. همین نگاه، سبب شد تا علوم عقلی و عرفان در حوزه‌های شیعی گسترش پیدا کند. امروزه نیز مفسران بزرگ قرآن و شارحان روایات اعتقادی، عمدتاً از متخصصان حکمت متعالیه و عرفان هستند. وقتی صحبت از این مباحث می‌شود، نام‌هایی مانند علامه طباطبایی، امام خمینی و آیت‌الله جوادی «رضوان الله علیهم اجمعین» برجسته می‌شوند و کمتر کسی می‌تواند در این عرصه با آنان رقابت کند. علاوه بر این، دفاع از دین و پاسخگویی به شبهات در دوران کنونی، نیازمند تخصص در علوم عقلی است. بدون این علوم، دفاع از دین ممکن نیست. این دو مسئله یعنی تبیین معارف عمیق دینی و دفاع از دین در برابر شبهات، دلیل اصلی ضرورت و در حوزه‌های علمیه است. 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
تکرارهای حکیمانه ✍عباس بابائی تکرار کلمات حتی در سخنرانی‌های غیرحرفه‌ای، ناپسند است و ملال‌آور، چه رسد به خطبای شهیر و زبردست؛ سخنان دیروز آقا از حیث تکرار بعضی از واژگان بسیار قابل‌توجه و تأمل است؛ ایشان در یک سخنرانی حدوداً ۳۰ دقیقه‌ای، کلمات «ایران» و «جوان» را بیش از ۳۰ بار تکرار کردند و به این هم بسنده نکردند و در خلال سخنان‌شان ترکیب این دو را در قالب کلمه‌ی «جوان ایرانی»، ۱۰ بار تکرار کردند! این میزان تکرار از اندیشمندِ سخنوری که حدود هفت دهه است به اذعان دوست و دشمن یکی از خطبای شهیر و توانمند ایران اسلامی هستند، چه دلیلی دارد؟ امروز «ایران عزیز» فضای بسیار خطیری دارد که برای گذار موفق از آن، این دو کلمه نقش تمدنی دارند. امروز «ایران» همان «جمهوری اسلامی» است؛ نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد! آنچه در این شرایط خاص می‌تواند «تمام مردم» را حول «اتحاد مقدس» نگه‌دارد، «ایران عزیز» است. آقا در ادامه‌ی نگاه بلندِ «ای ایران بخوان»، همگان و خصوصاً فرزندان انقلابی‌شان را به این «محور وحدت‌بخش» توجه دادند. «ایرانی» که در نگاه «امام‌جامعه» است، کشوری بزرگ و مقتدر است که باید پرچم انسانیت و اسلامیت و عدالت را بر قلل مرتفع دنیا به اهتزاز درآورد. در منظومه‌ی فکری امام خامنه‌ای خصوصاً بعد از صدور بیانیه‌ی راهبردی «گام دوم»، «جوان» نقش محوری و تعیین‌کننده در پیشبرد اهداف انقلاب دارد تا جایی که باید شانه‌های خود را زیر بار سنگین مسئولیت‌پذیری قرار دهد. با وجود این جوان که از نگاه ایشان مستعد و مقتدر و مؤمن است، «ایران امروز» به‌رغم نگاه مستکبران، «مظهر امید» است. ایشان دربرابر، ۱۲ بار برای آمریکا از کلمات «ترور و تروریست» و ۵ بار از «يأس و مأیوس‌بودن» برای رژیم کودک‌کش اسرائیل استفاده کردند تا در این جنگ جهانی رسانه، جای «جلاد و شهید» و جای «فاتح و مغلوب» عوض نشود. مطابق نگاه بلند ایشان، اگر «آمریکای تروریست» و «اسرائیل مأیوس» قصد تجاوز مجدد داشته باشند، باید از همان ترکیب طلاییِ «جوان ایرانی» که در دوران «دفاع مقدس» ۸ ساله و ۱۲ روزه توانست «حرم جمهوری اسلامی ایران» را دربرابر همه‌ی جبهه‌ی کفر محافظت کند، بهره جست. اقدامات میدانی برای استفاده‌ی بهنگام از ترکیب «جوان ایرانی» چیست؟ ۱) باورمندی خود جوانان به نقش تاریخی و تمدنی‌شان و مسئولیت‌پذیری حداکثری آنان؛ ۲) توجه ویژه به «ایران عزیز» در آثار مکتوب و شفاهی همگان خصوصاً انقلابیون؛ ۳) استفاده از ظرفیت جوانان در مدیریت‌های کلان به‌ویژه در سازمان‌های منتسب به رهبر انقلاب؛ ۴) بازگویی هنرمندانه از توان و ایمان جوانان در دفاع مقدس ۸ ساله و ۱۲ روزه توسط رسانه‌ی ملی و صاحبان بیان و بنان؛ ۵) مبارزه‌ی نفس‌گیر با جنگ سنگین شناختی علیه جوانان توسط استادان حوزه و دانشگاه؛ ۶) برطرف‌کردن موانع جهش ایمانی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... جوانان توسط مدیران قوای سه‌گانه؛ ۷) تکریم و الگوسازی از جوانان موفق امروز برای الگوگیری جوانان فردا توسط تمام مدیران دغدغه‌مند و انقلابی. روزها و ماه‌ها و سال‌های آینده‌ی «ایران عزیز»، فقط توسط «جوان ایرانی» به قله‌ای به‌نام «تمدن نوین اسلامی» منتهی خواهدشد. @howzavian_tehran
❇️ سقف فهم‌شان همین دنیاست بدبخت‌ترین آدم‌ها آنانی‌اند که خدا را از نگاهشان تبعید کرده‌اند؛ نه در زندگی‌شان ردّی از او هست، نه در تحلیل‌هایشان نوری از او می‌تابد. تمام فهمشان در حصار دنیا اسیر است، و سقف اندیشه‌شان، همین خاک و نان و عدد است. ﴿ذَٰلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ﴾ این است نهایت دانش‌شان؛ مرزی که از آن فراتر نمی‌روند، چرا که چشم دلشان کور است، و عقلشان بی‌ربّ. ✍صالحی @howzavian_khuzestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
19.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ⁉️ می‌دونستی اولین آیه‌ی «حجاب» کجا و در چه موقعیتی نازل شده؟ حجت الاسلام والمسلمین مهدی بیاتی توضیح می‌دهد👆 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
🟨 فراخوان ثبت‌نام اساتید توانمند برای تدریس حدیث در مدارس علمیه سطح یک قم 💠 مزایا: ✅ معرفی به مدارس و مؤسسات حدیثی ✅ زمیه فعالیت در «طرح تحول حدیث» ✅ اولویت در صدور مجوز تدریس حدیث جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به گروه زیر مراجعه کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/231801833C28f7827628
🔰نشانه واقعی قدرت یا نمایش ساختگی قدرت؟! ✍️ حجت الاسلام محسن رضایی 🔺شاید بسیاری از افراد در داخل و خارج از کشور رفتارهای خاص رئیس جمهور آمریکا در مواجهه با دیگران، همچنین حرکات نمایشی، شلوغ‌کاری، طنازی، لودگی، هوچی‌گری و استفاده او از کلمات ناشایست در مراسمات مختلف را نشانه ابرقدرتی و هیمنه آمریکا بدانند در حالی که این تحلیل به هیچ وجه صحیح نیست و واقعیت موضوع چیز دیگری است. 🔺ابرقدرت دنیا احتیاج به حرکات نمایشی، طنازی و لودگی ندارد، احتیاج به شلوغ‌کاری ندارد. همه اینها نوعی «عملیات روانی» برای تحقیر طرف مقابل و همچنین پوشاندن ضعفها، شکستها و ناکامی‌های آمریکا است. 🔺وضعیت ترامپ بسیار شبیه شعبده‌بازهاست. شعبده‌باز که در روی جایگاه به طور دائم در حال انجام «حرکات نمایشی» است این حرکات را در واقع به عنوان «فریب» و «عملیات روانی» و برای بر هم زدن «قدرت تشخیص» بیننده انجام می‌دهد. او بیننده را مشغول این حرکات می‌کند تا چیزهای دیگری را از دید او پنهان کند و او متوجه «واقعیت ماجرا» نشود. 🔺بنابراین بسیاری از رفتارهای ترامپ از جمله حضور اخیر او در سرزمین‌های اشغالی و همچنین نشست شرم الشیخ مصر را باید به عنوان «نمایش ساختگی قدرت» دانست نه «نشانه واقعی قدرت»، اینگونه رفتارها را باید بیشتر از سر «استیصال» دانست نه از روی «اقتدار». 🔺شاهد این تحلیل نتیجه عملکرد ترامپ در مدت مسوولیتش است. او همواره سعی داشته خود را سمبل «کفایت» و «کارآمدی» به دیگران معرفی کند و حتی دیگران را به بی‌عرضگی متهم سازد اما خود او در عمل نه توانسته اقتصاد آمریکا را رشد دهد، نه بر اقتدار سیاسی این کشور بیفزاید، نه به وعده‌هایی که داده عمل کند بلکه بر عکس با سیاستهای او جنگ اقتصادی آمریکا با چین تشدید شد، مشکلات و اختلافات داخلی آمریکا افزایش یافت و ابهت آمریکا توسط ایران، روسیه و حتی گروه‌های مقاومت مانند یمن و حماس شکسته شد. 🔺اعتراضات گسترده و میلیونی «نه به پادشاه» در آمریکا و زیر سوال بردن کارآمدی ترامپ و همکارانش، او را عملا در موقعیتی قرار داده که فکرش را هم نمی‌کرد. ادامه این روند و ماجراجویی‌های ترامپ که ناشی از تکبّر فوق‌العاده و درک نادرست او از مسائل واقعی جهان است، نظام سیاسی آمریکا را در آینده با چالش‌های بسیار بزرگ‌تری مواجه خواهد کرد. 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
🔵 آرامش در تلاطم؛ فرمولی برای عبور از بحران 🖊 حسین انجدانی زندگی انسانی در مدار اضطراب و امید معنا می‌یابد و مؤمن میان دو قطب اضطراب و امید زندگی می‌کند؛ اضطرابی که اگر منطقی و متعادل باشد، موتورِ تحرک است و امیدی که اگر واقع‌بینانه باشد، توانِ استمرار می‌بخشد. اما هنگامی که اضطراب به هیجان فلج‌کننده بدل شود یا امید به توهم آسودگی فروغلتد، هر دو به مانع بزرگ حرکت تبدیل می‌شوند. مؤمن، نه بی‌اضطراب است تا در غفلت بماند، و نه در اضطراب غرق می‌شود تا از حرکت بایستد. این ظرافت راهبری روح، هم در سیره‌ی انبیاء تجلی دارد و هم در آموزه‌های قرآن کریم که پیامبر را «مبشّر و منذر» خوانده است: انسان باید هم بیم را بداند و هم افق نجات را ببیند؛ بی‌خوف نباید کرد و بی‌رجا نباید نشست. نسبت اضطراب و امید، در منطق قرآن، نسبتی دیالکتیکی است؛ چنان‌که خداوند می‌فرماید: «ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً» یعنی بیم و امید را توأمان نگاه دارید؛ خوف، برای آگاهی از خطر؛ و رجا، برای پویایی راه. بحران‌های فردی و جمعی ما دو رخ دارند: یک رخ عینی مسئله (همان مخاطره‌ی خارجی یا داخلی که باید فهم شود) و رخ درونی واکنش ما: پاسخ روانی، فرهنگی و عملی که تعیین‌کننده‌ی سرنوشت است. بسیاری از شکست‌ها نه از ضعف ابزار که از اسارت دل و ذهن آغاز شده‌اند. جامعه‌ای که در هیاهوی اضطراب، تحلیل را رها کند، به تندباد تصمیمات شتاب‌زده و به ورطه‌ی یأس کشیده می‌شود؛ و جامعه‌ای که امید را بدون پیمودن راه‌های عقلانی و اخلاقی تبلیغ کند، به فریب کاذب دچار می‌آید. بنابراین نخستین الزام، «تفکیک دو سطح واقعیت و واکنش» است: فهم صحیح مشکل؛ اما فهم صرف کافی نیست مگر آنکه به برنامه و عمل معقول متصل گردد. از مجموعه‌ی آیات و روایات و تجربه‌ی عقل عملی، یک فرمول عملی و سنجیده نمایان می‌شود که اگر در متن زندگی فردی و جمعی جاری گردد، خروج از بحرانی که اضطراب تولید کرده است ممکن می‌گردد. این فرمول، زنجیره‌ای است از نُه مؤلفه که هر یک شرط مؤثر دیگری‌اند و هر جا حلقه‌ای ناقص بماند، عبور ممکن نیست: ۱. درک صحیح مشکل و تحلیل واقع‌بینانه، نه انکار خوش‌باورانه و نه بزرگ‌نمایی مصیبت‌زا؛ شناخت، شرط عقلانی اقدام و مقدمه‌ی نجات است. ۲. پرهیز از ناامیدی و ایمان به وعده‌های الهی و به امکان تدبیر انسانی؛ زیرا ناامیدی خود زلزله‌ی هویت است. ۳. تفکر تحلیلی و زمان کافی برای تدبّر؛ خواندن اسناد، رجوع به دانش و تاریخ نمونه‌ها؛ اندیشه بدون عمل بی‌ثمر و عمل بدون اندیشه بی‌خطر است. هر بحران، در دل خود بذر گشایش دارد، اگر خردورزی، جای اضطراب را بگیرد. ۴. مطالعه‌ی تخصصی و جست‌وجوی دانش موضوعی؛ در هر بحران، متخصصان راه‌گشا هستند؛ فقر علم، فقر راهبرد است. ۵. مشورت عالمانه، «وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ»؛ خرد جمعی سدّ حوادث می‌سازد. مشورت، تمرین عقل جمعی است. جامعه‌ای که اهل مشورت نباشد، در بحران، به استبداد نظر گرفتار می‌شود و خود را می‌فرساید. «وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ» دستور الهی است برای آنکه حتی پیامبر نیز از خرد جمعی مدد گیرد، تا امت در ساختار تصمیم، شریک شود. ۶. استمداد از غیب و توکل، توسل، دعا، صدقه و طلب نصرت؛ این پیوند قلب به ملکوت، نیروی درونی حرکت را تولید می‌کند. توکل، نیروی درونی را از اضطراب آزاد می‌کند، توسل، امید را زنده نگاه می‌دارد، دعا، افق نجات را می‌گشاید و صدقه، تقدیر را به سمت رحمت می‌برد. ۷. حرکت سریع و حساب‌شده و اقدام به‌موقع؛ تعلل، فرصت را می‌رباید و اضطراب را تولید می‌کند. ۸. استقامت و مداومت و استمرار در عمل عقلانی؛ پیروزی اغلب محصول پافشاری طولانی است نه تک‌ضرب‌ها. هیچ بحرانی با سکون حل نمی‌شود. حرکت رمز خروج است و استقامت ضمان دوام آن. ۹. صبر؛ صبر به معناى ایستادن بی‌تحرک نیست؛ بلکه ثبات قدم همراه اقدام هوشمند است. جامعه‌ای که صبر را بهانه‌ی سکوت می‌گیرد، از حقیقت آن بی‌خبر است؛ صبر یعنی ایستادن با معرفت، نه ماندن با ملامت. این زنجیره، ترکیب پویای عقل و ایمان است؛ عبور از بحران، راز هم‌افزایی این دو حوزه است: عقل نقلی و استمداد از غیب، تحلیل واقعیت و هم‌زمان امید به مدد الهی. این سلسله، اگر در جان انسان و جامعه جاری شود، بحران‌ها تمرین خواهند بود؛ و اضطراب، شتاب‌دهنده‌ی رشد خواهد شد. هر فتنه‌ای فرصتی برای پالایش مي‌شود و هر تنگنایی، پلی برای تعالی. مشکل از آن‌جا آغاز می‌شود که ما تنها بخشی از این فرمول را به‌کار می‌گیریم: گاهی فقط دعا می‌کنیم، بی‌حرکت؛ گاهی فقط حرکت می‌کنیم، بی‌تفکر؛ گاهی تحلیل می‌کنیم، بی‌توکل. و این ناتمام‌بودن، علت ناکامی‌های مکرر ماست. لذا سختی، خود زایشگاه گشایش است، اگر انسان، مؤمن بماند و مجاهد بایستد. @howzavian_tehran
بازگشت به اشرافی‌گری سخنی با
آقا یا خانم مسئول
در جمهوری اسلامی ✍️ سعید احمدی انقلاب اسلامی در ایران غم نان نبود؟ بود. درد ایمان نبود؟ بود. سطح و پهنه‌اش کجا بود؟ میان کاخ‌ها و خیابان‌های پر از دژبان و پاسبان؟ نه! در کوچه‌های تنگ جنوب شهر، در حلبی‌آبادها، در همان جاهایی که اسمش نابرابری اجتماعی بود. از همان پابرهنه‌هایی که امام خمینی صاحبان انقلاب می‌نامیدشان؛ همان ولی‌نعمت‌ها؛ همان‌ها که در عکس‌ها و فیلم‌های آغاز جنگ تحمیلی، به‌جای پوتین نظامی، صندل و کتانی به پا داشتند و به‌جای لباس رزم، همان پوشش روزمره‌شان را. به گفته‌ی علی شمخانیِ آن روزگار، تفنگ و توپ هم نداشتند؛ اما با جسارت و شهامت، غنیمت می‌گرفتند تا بمانند و مقاومت کنند. انقلاب برای عدالت بود؛ برای آنکه دیگر کسی پشت در کاخ نماند؛ برای آنکه اگر مردمی ندارند و در مشقت تحریم می‌سوزند، دست‌کم آن بالایی‌ها را هم مثل خودشان ببینند. چهل سال گذشته است. حالا چه؟ زندگی اشرافی برخی مسئولان عالی‌رتبه شده وجه‌المصالحه‌ی سیاست. شیخِ بنفش و نجات‌یافته‌ی اتاق ماینرها، هیچ‌کدام از جنس سادگی و بی‌تکلفی نیستند؛ اما همین را کرده‌اند چماق رقابت؛ نه معیار توبه. آنچه از دل این نزاع بیرون آمده، نه اصلاح، که حسِ بی‌جایی و بی‌اعتمادی در میان مردم است. عروسیِ دخترِ دریادار فقط یک مراسم خانوادگی نیست؛ نشانه‌ای‌ست از چیزی عمیق‌تر. از آن‌که سادگی، آرام‌آرام جای خود را به زرق و برق داده و نامش را گذاشته‌اند شأن و منزلت. مگر در سفارش‌های خمینی کبیر نبود که از کاخ‌نشینی بپرهیزید تا انحراف سراغتان نیاید؟ این حرف‌ها نه شعار بود، نه تعارف؛ تجربه بود. پیر دانای انقلاب، تاریخ می‌دانست و خشت خامِ دیگران برایش آینه بود. او دشمن انقلاب را نه در بیرون، که در اشرافیت درون می‌دید. امام خامنه‌ای نیز سال‌هاست همین را تکرار می‌کند و تکیه و تأکید دارد مسئول جمهوری اسلامی باید مردمی زندگی کند؛ نه تافته‌ای باشد جدابافته؛ اما گوشِ برخی بدهکار این رهنمود نیست انگار. چطور می‌شود مردمی را که با ریاضت و قسط و اجاره و هزار کوفت و زهرمار ناشی از بی‌درایتی سر می‌کنند، به صبر و شکیبایی فراخواند، وقتی می‌بینند فرزندان قدرت در رفاه و تجمل آب‌تنی می‌کنند و آفتاب می‌گیرند؟ چگونه می‌شود از عدالت گفت، وقتی سبک زندگیِ مسئولان ــ خواسته یا ناخواسته ــ سندِ نابرابری است؟ آیا انقلاب مستضعفان علیه مستکبران تمام شده است؟ آیا وقت آن رسیده که اشرافِ فراریِ دیروز با جام شراب، امروز با تسبیح و سجاده بازگردند؟ این همان ازک‌بزک و تجمل مغضوب انقلاب نیست که با زبانی تازه و لباسی دیگر سرک می‌کشد؟ ساده‌زیستی که امام و رهبر از آن گفته و می‌گویند، نه فقط توصیه‌ی اخلاقی بوده، نه شعار سیاسی؛ سندِ بقای انقلاب است. تا مسئولان حد خود را در زندگی بفهمند، مردم نیز آنان را از خود می‌دانند؛ اما وقتی دیوار فاصله بالا رفت، اعتماد پایین می‌آید. انقلابِ بی‌اعتماد هم مثل تنِ بی‌جان است. اگر هنوز می‌خواهیم بگوییم «خمینی ای امام!» باید از سادگی‌اش شروع کنیم؛ نه از نامش با پسوندها و القابی مثل ره و چه و‌ چه؛ نه از قاب عکس او بر دیوار دفترها. مظهر شرافت آن پیر و مراد، همان اتاق ساده‌ی جماران است؛ نه سالن‌های آینه‌کاریِ سعدآباد و نیاوران. انقلاب اسلامی، خاستگاهش کوچه‌ی باریک و مندرسِ یخچال‌قاضی قم است؛ نه سایه‌سار چنارهای زعفرانیه‌ی تهران. اشرافیت، حتی اگر عمامه بر سر بگذارد، باز همان سلطنت است و سلطنت، با همه زلم‌زیمبوهایش، با عدالت با همه‌ی شئونش زیر یک سقف نمی‌گنجد. برقِ چلچراغ کاخ‌های شماست که بر آرمان‌ها سایه می‌کشد و آرمان، وقتی در سایه بماند، آرام‌آرام می‌میرد. نه در فریاد که در سکوتی مظلومانه ذبح می‌شود. شهید می‌شود. این خشت کج را شماها گذاشته‌اید، آقای شیخ! آقای دریادار! 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
2.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋 و حالا، لحظه‌ی آزادی‌ست، اما نه آن‌چنان که وعده داده بودند دیوارها هنوز نفس می‌کشند، و سایه‌ها هنوز نامم را آه می‌کشند در راهروهای سرد. من، مهدیه‌ی مشروط، با دستانی که هنوز بوی زنجیر می‌دهد، به خورشید نگاه می‌کنم و نمی‌دانم کدام‌مان آزادتریم... من از قفس، یا او از ابر... کاغذها هنوز شهادت می‌دهند، که ایمان را نمی‌شود حبس کرد، که حتی سکوت، گاهی فریاد است. در کوچه‌ها صدایم پیچیده: آزادی مشروط، اما ایمان مطلق.... و این، آغاز دوباره‌ی من است، نه پایان حکمی علیه منحوس‌ترین شقاوت بشریت. 🖋مهتا صانعی @darvazhe
▫️ | آیت اخلاق در میدان سیاست آیت‌الله مهدوی‌کنی را می‌توان «آیت اخلاق» خواند؛ چهره‌ای که «حیات سیاسی» پرتلاطمش، نه در تقابل، که در امتداد «سلوک اخلاقی» او قرار داشت. 🔗 متن کامل یادداشت 🔘@tasnimhowzeh | تسنیم حوزه
Khamenei.ir14040730_47256_64k.mp3
زمان: حجم: 11M
📢 صوت کامل بیانات رهبر انقلاب دیدار دست‌اندرکاران برگزاری گردهمایی بین‌المللی بزرگداشت آیت‌الله میرزا محمّدحسین نائینی. ۱۴۰۴/۷/۳۰ 🖼 متن کامل بیانات | فیلم | تصاویر دیدار 🔘@tasnimhowzeh | تسنیم حوزه