بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#محمد_سهرابی
▶️
گریه ها حلقه شده پا به رکابش کردند
کِل کشان اهل حرم مرد ربابش کردند
بی زره آمده از بس که شجاعت دارد
کس حریفش نشد و زود جوابش کردند
تیر مرد افکن بر طفلک شش ماهه زدند
یعنی اندازه ی عباس حسابش کردند
@hosenih
زودرس بود بزرگ همه ی قوم شدن
چون خدا خواست بدین شیوه خضابش کردند
سر شب شیر نمی خورد، نمی خفت علی
این که خوابیده، گُمانم که عتابش کردند
شورِ چشمِ تر او داشت اثر می بخشید
کوفیان هلهله کردند و خرابش کردند
@hosenih
باخت چون سر، به تراش نوک نی منزل کرد
این نگین را ز درون برده رکابش کردند
بعد از این خاک سرِ هر چه ثواب است که قوم
هر چه کردند به شه بهر ثوابش کردند
نخریدند دلِ سوخته ی سلطان را
لیک اصغر جگری داشت که آبش کردند
مادر تشنه ی شش ماهه خود اقیانوس است
ربِّ آب است و در این جلوه سرابش کردند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
#محمد_سهرابی
▶️
تا نیزهای غریب عنان مرا گرفت
پهلوی من نشست و نشان مرا گرفت
میرفت تا که فاش؛ پدر خوانمت عمو!
سُمّ فَرَس رسید و دهان مرا گرفت
@hosenih
گویند بو کشیدنِ گُل، مرگ مؤمن است
بوی خوش دهان تو جان مرا گرفت
من سینهام دُکان محبّتفروشی است
آهنفروش از چه دُکان مرا گرفت
دشمن که چشم ِ دیدن ابروی من نداشت
سنگی رها نمود و کمان مرا گرفت
از پیرهای زخمی جنگ جمل رسید
هر چه رسید و عمر جوان مرا گرفت
لکنت نداشت من که زبانم ز کودکی
موم ِ عسل چگونه زبان مرا گرفت؟
@hosenih
چون کندوی عسل بدنم رخنهرخنه است
این نیشهای نیزه توان مرا گرفت
پر شد ز خاک سُمّ ِ فرس چشم ِ زخم من
ریگ روان، همه جریان مرا گرفت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#محمد_سهرابی
▶️
گریه ها حلقه شده پا به رکابش کردند
کِل کشان اهل حرم مرد ربابش کردند
بی زره آمده از بس که شجاعت دارد
کس حریفش نشد و زود جوابش کردند
تیر مرد افکن بر طفلک شش ماهه زدند
یعنی اندازه ی عباس حسابش کردند
@hosenih
زودرس بود بزرگ همه ی قوم شدن
چون خدا خواست بدین شیوه خضابش کردند
سر شب شیر نمی خورد، نمی خفت علی
این که خوابیده، گُمانم که عتابش کردند
شورِ چشمِ تر او داشت اثر می بخشید
کوفیان هلهله کردند و خرابش کردند
@hosenih
باخت چون سر، به تراش نوک نی منزل کرد
این نگین را ز درون برده رکابش کردند
بعد از این خاک سرِ هر چه ثواب است که قوم
هر چه کردند به شه بهر ثوابش کردند
نخریدند دلِ سوخته ی سلطان را
لیک اصغر جگری داشت که آبش کردند
مادر تشنه ی شش ماهه خود اقیانوس است
ربِّ آب است و در این جلوه سرابش کردند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_کلبه_احزان
#محمد_سهرابى
▶️
گفتهاند اين خبر ارباب عقول
كه چنين آمده در حال رسول
چون كه شمع دل از اين خانه برفت
بر هوا دود ز پروانه برفت
@hosenih
عالمى از غم او محزون شد
حضرت فاطمه بس دل خون شد
بس كه از فاطمه دل سوخته بود
يثرب از نالهاش افروخته بود
نالهی فاطمه بگداخت بسى
كارها را به هم انداخت بسى
زين مصيبت همه اشباه رجال
به على شكوه كنان پر ز ملال
همه گفتند كه گشتيم ملول
بس كه ناليده در اين شهر بتول
نيست گر پيرو قانون زهرا
مردم آزارى اين شهر چرا؟
همه گفتند بگو با زهرا
روزها گريه كند يا شبها
تا دل فاطمه آشفته شده
خانههامان همه آشفته شده
حرف بر حضرت صديقه رسيد
پاى از دامن آن شهر كشيد
گفت گر اشک نريزم چه كنم؟
با عدو گر نستيزم چه كنم؟
كوهها يار سزاوار منند
شهدا محرم اسرار منند
چون سخن از شرر آهم رفت
به سر قبر عمو خواهم رفت
تا بگويم ستم ظالم را
مىزنم ناله بنىهاشم را
صبح زهرا چو ز يثرب مىرفت
رجعتش تا دم مغرب مىرفت
ساكن كلبه احزان شده بود
همدم كوه و بيابان شده بود
آب شد در ره آن خاک، تنش
سوخت رخسار حسين و حسنش
@hosenih
سايبانى كه على ساخته بود
دشمن از كينهاش انداخته بود
گريه بانگى است كه عالمگير است
گريه گر گريه بود شمشير است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
#محمد_سهرابی
▶️
صحبت اگر به ساحت ام البنین کشد
بر شعر پرده غیرت روح الامین کشد
ذیل مقام توست بلندای آسمان
حاشا که دامن تو به روی زمین کشد
@hosenih
خاموش نیست شب چو ببیند ز شمع سوز
مروان به بانگ شیون تو آفرین کشد !
تدبیر جنگ نیز بود در ستارگان
طفل تو اسب فاجعه را زیر زین کشد
آهو ز احترام به صحرا نمی رود
گر چادر تو پای به اقصای چین کشد
ما را ز چشم های اباالفضل کن نگاه !
خاشاک منت از نظر ذره بین کشد
بر عزّتت بس است علی خواستگار توست
شاهی که آستین ز زمان و زمین کشد
از آستین تو اسد الله گرفته است
حاشا که شمر گوشه ی آن آستین کشد
@hosenih
معنی خموش باش ! که آگاه نیستی
ز آن معجری که دست سنان لعین کشد
آن زن که ریخته ست به معنی کلام ناب
از شک بعید نیست که بار یقین کشد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#محمد_سهرابی
▶️
فارغ از خود کی کند ساز پریشانی مرا
بس بود جمعیتم کز خویش میدانی مرا
در بساط وصل، چشم و لب ندارند اختلاف
گر بگریانی دلم را یا بخندانی مرا
@hosenih
خیزران از حرمتم برخاست اما بد نشست
کاش ای بابا نمیبردی به مهمانی مرا
چند شب بیبوسه خوابیدم دهانم تلخ شد
نیستی دختر مرنج از من نمیدانی مرا
دختران شام میگردند همراه پدر
کاش میشد تا تو هم با خود بگردانی مرا
دخترت نازکتر از گل هیچ گه نشنیده بود
گوش من چون چشم شد اسباب حیرانی مرا
تخت و بختی داشتم از سلطنت در ملک خویش
کاش میشد باز بر زانوت بنشانی مرا
انتظاری مانده روی گونهای پژمردهام
میتوان برداشت با بوسی به آسانی مرا
@hosenih
شبنم صبحم، خیالم، خاطرم، شوقم، دلم
ارتباطی نیست هرگز با گرانجانی مرا
چشم تو هستم، ز غیر من بیا بگذر پدر
چشمپوشی کن کفن باید بپوشانی مرا
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e