eitaa logo
گوهرشاد قم
355 دنبال‌کننده
709 عکس
188 ویدیو
5 فایل
این کانال جهت انتشار اشعار ،بداهه های زیبا و رویدادهای ایجاد شده در #انجمن_شعر_گوهرشاد_قم و معرفی بانوان شاعر کشور می باشد. ارتباط با ادمین @somayeh_kheradmand
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم بابا ببین که  سهم من از زندگی غم است دنیای من بدون تو لبریز ماتم است گنجی که در خرابه  نصیب رقیه شد مثلش   نبوده در همه عالم مسلم است ای سر شبیه دسته گلی در خزان من خوش آمدی که عطر گلاب تو  مرهم است این جسم زخم خورده و این دل فدای تو در این خرابه جان بدهم باز هم کم است از تو که جان  و عشق منی دل نمی کنم این رشته ای ‌که بین من و توست محکم است @sherekhobb ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-_ باز بی اختیار می‌آییم سوی دار القرار می‌آییم حب توجمع کرده دل ها را همه با این شعار می‌آییم چون غباری بر آستان حرم بر درت خاکسار می‌آییم بین خوبان بی حساب شما ما بدان در شمار می‌آییم؟ می رویم از جهان فانی خود ای غم ماندگار می‌آییم... - ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
30.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸🇮🇷🇵🇸🇮🇷🇵🇸 📌شعرخوانی خانم کبری حسینی بلخی شاعر افغانستانی در محفل شعر ندای هبه با محوریت بانوان مقاوم جهان اسلام در رواق حضرت خدیجه (س) واقع در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ♦️محفل شعر ندای هبه به مناسبت گرامیداشت یاد شهدای مقاومت و خصوصا شهید اسماعیل هنیئه، از طرف امور فرهنگی بانوان آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها با همکاری امور بانوان اداره کل تبلیغات اسلامی استان قم، برگزار شد. ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
32.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸🇮🇷🇵🇸🇮🇷🇵🇸 📌شعرخوانی خانم راضیه جبه داری شاعر آیینی در محفل شعر ندای هبه با محوریت بانوان مقاوم جهان اسلام در رواق حضرت خدیجه (س) واقع در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ♦️محفل شعر ندای هبه به مناسبت گرامیداشت یاد شهدای مقاومت و خصوصا شهید اسماعیل هنیئه، از طرف امور فرهنگی بانوان آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها با همکاری امور بانوان اداره کل تبلیغات اسلامی استان قم، برگزار شد. ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
🍃شاعران فرهیخته 🍃اهالی ادب و ادبیات ✅به خانه‌ی خودتان خوش آمدید. 🌹🌹🌹🌹 📒اینجا قرار است از دو چیز سخن به میان آید: ✔️از بیت‌های شاعران ✔️ از صاحبان بیت‌ها ☘☘☘☘ اینجا خانه‌ی گفتن از شعر و شاعر است و رسانه، محمل معرفی، تبیین و ترویج آن کلمات ناب 🌺🌺🌺🌺 🍃اصحاب ادبیات و دوستان ادیب‌تان را به محفل شاعران حوزوی فرا بخوانید😊 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3921805394C8402216852 💠 💠 @shaeranehowzavi
آنان که با کریم و کرم آشنا شدند دلداده‌ی همیشگی مجتبی شدند آنان که خاکِ پای حسن شد نصیبشان تنها به لطف یک نظرش کیمیا شدند تنها نه دوستان که در آن شهر، دشمنان در آستان او همه حاجت‌روا شدند باب کرم به یمن وجودش گشوده شد درهای بسته با مددش زود واشدند حال کبوترانِ حرم نانوشتنی‌ست تا در حوالیِ حرم او رها شدند حاتم ترین اهالی آبادی کرم مبهوت این کرامت بی انتها شدند! بی شک به پادشاهی و عزت رسیده‌اند آنان که در طواف حریمش گدا شدند میراث او غم است و در انبوه غربتش خوشبخت مردمی که به غم مبتلا شدند از شدت غریبیِ تنهاترین امام عمری تمام زمزمه‌ها بی صدا شدند... ✍ ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
محمدعلی بهمنی درگذشت 🔹عباس سجادی سخنگوی ستاد پیگیری وضعیت حال استاد محمدعلی بهمنی دقایقی قبل خبر درگذشت این شاعر بزرگ را داد. 🔹به گفته او علی رغم اینکه در آخرین لحظات پزشکان تلاش کردند با احیای قلبی وضعیت حال استاد را به پایداری برسانند اما پس از دوبار احیای قلبی این مهم میسر نشد و استاد محمدعلی بهمنی حوالی ساعت ۲۳ امروز جمعه نهم شهریور ماه آسمانی شد. 🔹زمان آیین تشییع این شاعر بزرگ معاصر  در تهران و تدفین او در بندرعباس طی اطلاعیه‌های بعدی به اطلاع عموم خواهد رسید. روحشون شاد فاتحه‌ای قرائت بفرمایید🖤
بسم‌الله تو مرگ نیستی آغاز تازه‌ها هستی... آقا بزرگ که به رحمت خدا رفت، قلب ده‌ ساله‌ام مچاله شد. همان وقت‌ها بود که کلمات به صورت موزون می‌آمدند توی ذهنم. وقتی برای اولین‌بار روی کاغذ آوردمشان و بلند خواندم، فکر کردم شاعرم. توی گعده‌های خانوادگی بادی به غبغب می‌انداختم و شعرهایم را می‌خواندم. اولین صله‌ی شاعری را عمو مهدی داد، به خاطر شعری که برای آقا بزرگ گفته بودم. یک اسکناس ده هزار تومانیِ نو که تازه توی بازار آمده بود و شده بود نقل محافل و تا آن روز فقط اسمش را شنیده بودم! بعدتر وقت‌هایی که می‌رفتم لب دریا یا رودخانه، یا مثلاً وقتی توی یک باغ قدم می‌زدم، یا درخت سیبی را می‌دیدم که گونه‌هایش سرخ شده، کلمات مثل مورچه توی سرم وول می‌خوردند و تا کاغذ دفترم را سیاه نمی‌کردم ذهنم آرام نمی‌شد. بزرگ‌تر که شدم شعرهایم را که این‌طرف و آن‌طرف خواندم فهمیدم برای بهتر شدن شعرهایم باید بروم جلسه‌ی شعر. پاشنه‌ی کفشم را ور کشیدم و راهی شدم. بار اول در جلسه شعر با اعتماد به نفس و محکم شعرم را خواندم و منتظر به‌به و چه‌چه حاضرین بودم اما کمی که گذشت حس کردم هیچ کس مثل بابا و عموها و ... لذت نمی‌برد و چه بسا حاضرین در جلسه چپ چپ نگاهم می‌کردند، شعر که تمام شد استاد گفتند وزن خراب است و برایم نسخه پیچیدند که باید از اشعار بهمنی بخوانی. این تنها جلسه‌ای نبود که استادش دوای دردم را بهمنی‌خوانی می‌دانست. همه‌ی اساتید قریب به اتفاق همین راهکار را برایم ضروری می‌دانستند. بعد دیگر دیوان بهمنی شد تکه‌ای از وجودم. هیچ وقت از من جدا نمی‌شد حتی وقتی می‌خواستیم مسافرت برویم می‌گذاشتمش قاطی خرت و پرت‌های توی چمدان و توی قطار و اتوبوس و ... همسفرم می‌شد! به برکت اشعار بهمنی شعرم از بی‌وزنی در آمد و زبان شعرم از قرن پنج و شش رسید به زبان کوچه و بازار امروزی. وقت‌هایی می‌شد یک بیت به ذهنم می‌رسید و با یک عالمه ذوق روی کاغذ می‌نوشتم، شب که می‌شد می‌رفتم سراغ دیوان بهمنی و می‌فهمیدم آن بیت مال من نبوده بلکه یک بیت از اشعار ایشان بوده. _چرا این‌ها را گفتم؟ خواستم بگویم ما شاعرها بذر شاعرانگی را در وجودمان داریم و تا رشد کند نیاز به آب و هوای پاک و نور خورشید داریم و این را هر شاعری می‌داند که شعرهای استاد بهمنی آب و اکسیژن و نور خورشیدند... وقتی فهمیدم استاد آسمانی شده‌اند دلم گرفت. اما کسی مدام توی گوشم زمزمه می‌کند: « من زنده‌ام هنوز و غزل فکر می‌کنم...» خدا را شکر می‌کنم که استاد هنوز با اشعارش زنده است و کلمه‌هایش هنوز جان دارند... از ما همین کلمه‌ها می‌مانند... ✍️ @tahere_sadat_maleki
به رسم بدرقه تقدیم به استاد فصل سکوت، فصل تماشا شدن رسید گم‌گشته‌ای به لحظهٔ پیدا شدن رسید آن خلوت‌آشنا که گذشت از خیالِ جمع کم‌کم به خط آخر تنها شدن رسید پرواز را کشید در آغوش و صبح زود بال‌وپرش به پنجرهٔ وا شدن رسید یک آسمان پرنده، قفس را شکست داد یک دشت رازقی به شکوفا شدن رسید آهسته گفت: «ای تن زخمی! تمام شد! آرام باش! وقت مداوا شدن رسید» لبخند زد، اشاره به دالان مرگ کرد پیکی که با بشارت احیا شدن رسید در گوش خاک، زمزمه‌ای شاعرانه ماند از رودخانه‌ای که به دریا شدن رسید دفتر پر از ترانه و دیوان پر از غزل اینگونه کارنامه به امضا شدن رسید @fatemeh_arefnejad ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
می‌نویسم "یا حسن"، حُسنِ ختامش با خودت بر لبم ذکر تو را دارم، دوامش با خودت لحظه‌های عُمر خود را می‌سپارم دست تو از سلام زندگی تا والسلامش با خودت از ادب دور است نزدت دست خالی آمدن زخم آوردم برایت، التیامش با خودت باز هم بال خیالم تا بقیع‌ات پَر کشید من کبوتر می‌شوم یک روز، بامش با خودت سر به دامان تو خواهم داشت یا زانوی غم؟ اینکه باشد لحظه‌ی مرگم کدامش، با خودت! از کریمان کم طلب کردن که کفرِ نعمت است حاجتم را هم که می‌دانی، تمامش با خودت... ✍ ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
تقدیم به پیامبر مهربانی‌ها کجای زندگی‌ات شعر تازه نیست،کجا؟ من از کجا بنویسم از ابتدای تو یا... از آن زمان که فقط خار جهل می‌رویید تو آمدی و به پاخواست لاله در صحرا از آن زمان که (بُحَیرا) اسیر مُهر تو شد هنوز غبطه به آن ابر می‌خورد (بُصری) شبان شدی و شب دشت رو به نور دوید و سبز کرد قدم‌های تو بیابان را حرا اگر چه چراغی نداشت روشن بود تو‌ آمدی که بگویی خداست در همه جا در آسمان تو‌ اول کبوتران بودند (علی عالی اعلاء)،(خدیجه‌ی کبری) علی شد آینه‌ی تو شکسته شد آنگاه غرور سنگی آن لات‌ها و عزی ها در امتداد تو باران‌ ادامه خواهد یافت قسم به چشمه‌ی کوثر،به رود اعطینا من از کجا بنویسم از ابتدای تو یا... کجای زندگی ات شعر تازه نیست کجا؟ ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom