🎤مصاحبه مجله رهنامه پژوهش با استاد یزدانپناه
3️⃣
🔰موضوع مصاحبه: رابطه فلسفه و دین
❇️هستی شناسی دینی
🔺در دین اسلام، هستی شناسی خاصی مستبطن است.
🔸به این دلیل می گوییم مُستبطن است که دین مثل یک علم نیست که از جایی شروع کند و با مقدماتی به نتایجی برسد. ولی می توانیم بگوییم در دین گزاره هایی معطوف به حقایق هستی شناسانه داریم؛
🔹فعلاً به آن هستی شناسی نظام مند دینی دست پیدا نکرده ایم. بعضی گفته اند به اجمال دست پیدا کرده ایم؛ ولی اینکه آشکارا بتوانیم بگوییم چیست و مستندش کنیم، هنوز نمی توانیم.
🔸بعضی از هستی شناسی هایی که در دین اسلام آمده، با ادیان دیگر مشترک است و بعضی ویژه اسلام است. این بخش اختصاصی را دو گونه می توان توضیح داد: یکی اینکه بگوییم دین کمال یافته چیزهایی را بیان کرده است که دیگران نگفته اند؛ دوم اینکه چه بسا بعضی چیزها در دین اصلی بوده، ولی تحریف شده است.
🔹از سوی دیگر یک بستر عقلانی خاصی هم بر این هستی شناسی حاکم است که برای ما مهم است؛ به این معنا که متناقض سخن نمی گوید. در متون دینی هم به صراحت آمده است که هیچ تهافت و اختلافی در دین نیست.
🔸بستر دینی ما، بستر خاصی است و در آن گزاره هایی هست که به خوبی نشان می دهد دین اوّلاً دارای یک هستی شناسی منظم، یعنی بی اختلاف است؛ ثانیاً ناظر به حقایق واقعی است.
🔹همچنین نه تنها بین دو گزاره دینی در سطح خودشان تناقض وجود ندارد، بلکه بین لوازم هستی شناسی یک گزاره دینی و گزاره دیگر نیز تهافت و تناقضی نیست. همچنین این هستی شناسی با انگیزه خاصی، مثلاً هدایت عرضه شده است، بدون اینکه سهم واقع نمایی آن کم رنگ شود. حتی تحلیل های عقلانی خاصی در متون دینی آمده است.
_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_
#استاد_آیت_الله_یزدانپناه
#مصاحبه
#فلسفه_و_دین
#هستی_شناسی_دینی
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🎤مصاحبه مجله رهنامه پژوهش با استاد یزدانپناه
4️⃣
🔰موضوع مصاحبه: رابطه فلسفه و دین
❇️آیا فلسفه اسلامی داریم؟
✅هم افق بودن دین و فلسفه
🔺حال در پاسخ به این پرسش که «آیا فلسفه اسلامی داریم یا نه؟» در چند مرحله باید بحثمان را سامان دهیم.
🔻یکی بحث تحلیلی است که آیا اساساً فلسفه با اسلامی بودن جمع می شود یا خیر؟
🔸اگر قرار باشد هستی شناسی وحیانی داشته باشیم و فلسفه هم در راه استقلالی خودش حرکت کند، باز هم به دلیل تأثیرپذیری هایی که فلسفه از هستی شناسی وحیانی دارد، می توان از فلسفه اسلامی سخن گفت؟.
🔹فیلسوف در عین حال که از کار فلسفی خود دست نمی کشد، می تواند از فضاهایی نیز تأثیر پذیرد؛
🔸برای مثال می تواند از فیلسوفی که شهود عرفانی دارد، تأثیر بپذیرد و برای تثبیت آن تلاش فیلسوفانه کند. به نظر من اگر دین بخواهد هستی شناسی وحیانی داشته باشد، در این صورت یک بستر موافق با فلسفه و به تعبیری هم افق به وجود می آید.
⚠️گاهی دو حوزه معرفتی هم افق نیستند؛ مثلاً علم تجربی با شریعت در مورد ماورای طبیعت هم افق نیست. علم تجربی نمی تواند ادعا کند که می تواند مدعاهای شریعت را در مسائل ماورای طبیعت اثبات کند؛ چون حوزه کاری اش جدا است؛
👈ولی فلسفه و دین هم افق اند؛ چون دین نیز به هستی شناسی می پردازد و این هستی شناسی هم بستر عقلانی دارد. این امکان دارد که فلسفه بتواند خود را به افق دین نزدیک کند.
_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_
#استاد_آیت_الله_یزدانپناه
#مصاحبه
#فلسفه_و_دین
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🎤مصاحبه مجله رهنامه پژوهش با استاد یزدانپناه
5️⃣
🔰موضوع مصاحبه: رابطه فلسفه و دین
❇️آیا فلسفه اسلامی داریم؟
✅دغدغه فیلسوف مسلمان
🔺نکته مهم دیگر این است که پشت صحنه فیلسوف مسلمان چیست که دغدغه اسلامی بودن دارد.
🔸در پشت صحنه اندیشه فلسفیِ فیلسوف مسلمان، دغدغه کشف حقیقت است و به باور او، دین در گزاره های معرفتی، به متن واقع آن گونه که هست اشاره کرده است و صدق محض است و هیچ خطایی هم در آن راه ندارد.
🔹فیلسوف مسلمان با هر دلیلی، خواه از راه عقل، خواه از راه شهود یا از راه های دیگر، چنین برداشتی از دین دارد؛
🔸از این رو برای مثال ابن سینا و ملاصدرا تعبیرهایی مانند «صادق مصدّق»، «شریعت حقّه» و عبارت هایی مانند «مرگ بر آن فلسفه ای که اقوالش با شریعت حقّه نخواند» در کتاب هایشان فراوان دارند؛
🔹به تعبیر دیگر برای فیلسوف مسلمان، دین منبع هستی شناسی قدسی است؛ لذا در مسیر فلسفه اش اگر به تعارضی با دین برسد، مشکل را در مسیر فلسفه ورزی اش می داند؛
⚠️از این رو در سیر فلسفه اسلامی اگر فیلسوف قبلی نتوانست تعارضی را حل کند، فیلسوف بعدی برای رفع آن تلاش می کند. به همین دلیل می گویم عقلِ دوره اسلامی نوعی گشودگی نسبت به شریعت دارد.
🔸فیلسوف مسلمان، در مسیر فلسفه ورزی اش به تحلیل های پیشرفته تری از دین می رسد. کار عقلانی می کند؛ ولی به جایی می رسد که تحلیل های بعدی از دین حاصل می شود. تحلیل از دین به عنوان «صادق مصدّق» عمیق تر می شود و مثلاً به «عقل بالمستفاد بودن نبی» می رسد و حتی به جایی می رسد که گویی نبی «عقل کل» است؛ یعنی وقتی رسول الله چیزی را می گویند، متن واقع است، نه مثل ما که عقلمان گاهی به خطا هم دچار می شود؛
🔹از این رو وقتی فلسفه اسلامی به مرور خود را سامان داد، به ادعاهای پیشرفته تری از دین دست می یابد؛
🔸مثلاً به علم ربوبی می رسد و بعد می گوید دین بازتابِ علم ربوبی است. فیلسوف مسلمان در کار تحلیل فلسفی به چنین مسائلی دست می یابد؛
🔹مثلاً منظور فیلسوفان مشاء در علم عنایی، این است که همه چیز آنجا سامان یافته است؛ یعنی خداوند نظام احسن را آن گونه که هست ساخته و در بیرون ایجاد کرده و سپس همین حقیقت را به صورت وحی ابلاغ کرده است؛ لذا به نوعی تطابق بین وحی و متنِ واقع قائل اند؛
🔸از این رو متن دینی برای فیلسوف مسلمان، هم معیار، هم انگیزه و هم الهام بخش است. فیلسوف مسلمان هر چه پیش می رود، به تطابق این دو بیشتر صحه می گذارد.
_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_
#استاد_آیت_الله_یزدانپناه
#مصاحبه
#فلسفه_و_دین
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
استاد امینی نژاد-مصاحبه امتداد حکمت-مقایسهی امتدادیابی فلسفهی غرب و فلسفهی اسلامی.mp3
زمان:
حجم:
3.24M
🔲 #مصاحبه #امتداد_حکمت #استاد_امینی_نژاد
▫️ #امتدادیابی_فلسفه_ی_اسلامی
🎧 #صوت #گزیده
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🎤مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین استاد امینی نژاد
🔰موضوع مصاحبه: امتداد حکمت
🔺مقایسه ی امتدادیابی فلسفه ی غرب و فلسفه ی اسلامی
🔸ما باید دنبال این باشیم که چرا این امتدادیابی فلسفه و حکمت سرعت لازم را ندارد.
🔹این طور به چشم می آید که فلسفه ی غربی خودش را در همه جا حاضر می کند، در تمام علوم زیرمجموعه حاضر است، در تمام شئون حیات انسانی حاضر است.
- در هنر حاضر است،
- در علوم سیاسی حاضر است،
- در مجموعه علوم اجتماعی حاضر است،
- در بحث های اخلاق حاضر است،
- در قانون و حقوق حاضر است،
- حتی اگر عمیق بشویم و توجه بکنیم فلسفه ی غرب در تکنولوژی اش حاضر است،
- در تمام نمودهای بسیار سخت افزاریای که الان ما در دنیا مشاهده می کنیم هم حاضر است،
🔸یعنی فلسفه ی غرب در همه جا حضور دارد و لذا تحولات این فلسفه هم خودش را در تحولات و در بستر زندگی افراد نشان می دهد. فلسفه ی غرب این طور است.
❓آیا فلسفه ی اسلامی هم اینگونه است؟ چه تفاوتی بین فلسفه ی غرب و امتدادهایی که پیدا کرده وجود دارد با فلسفه ی اسلامی و مجموعه امتدادهایی که ما الان انتظار داریم. مسئله چیست؟
🔹در دنیای غرب، عملاً دین کنار گذاشته شد، نه تنها دین کنار گذاشته شد، دریافت های معرفت عرفانی هم کنار گذاشته شد، فقط یک مسئله باقی ماند، وقتی یکه تاز میدان، فقط عقلانیت بشری باشد، یعنی بنیادین ترین اندیشه ها را فلسفه و حکمت در دنیای غرب انجام می دهد.
🔸یعنی در فضای تمدن غرب، بنیادین ترین اندیشه ها که معتبر دانسته می شود، اندیشه های عقلی و فلسفی است و انسان کاملاً می فهمد که اگر بخواهد گزاره ای تهیه بکند، این گزاره ها متوقف است بر نوع شناخت ما از مباحث علم و معرفت، به نوع شناخت ما از جهان، از هستی و از انسان.
ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_
#استاد_امینی_نژاد
#امتداد_حکمت
#مصاحبه
#امتدادیابی_فلسفه_ی_اسلامی
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🎤مصاحبه مجله رهنامه پژوهش با استاد یزدانپناه
6️⃣
🔰موضوع مصاحبه: رابطه فلسفه و دین
❇️آیا فلسفه اسلامی داریم؟
✅تأثیرات دین بر فلسفه اسلامی
🔺بنابر آنچه گفتیم، تأثیرات دین بسیار زیاد است. وقتی پشت صحنه فیلسوف مسلمان چنین باشد، چند تأثیر وجود دارد:
1️⃣رفع اشتباه؛ فیلسوف با خود می گوید آیا می توانم چیزی بگویم که با مُرّ شریعت نسازد؟!
2️⃣مسائلی مانند ملائکه، واسطه ها، تکامل برزخی، شعور موجودات که دین مطرح کرده است، برای فیلسوف مسلمان نیز مطرح می شود.
3️⃣از آنجا که در دین به برخی مسائل مانند توحید و معاد بسیار توجه شده و از آن به طور جدی بحث شده است، در فلسفه نیز درباره این مسائل به صورت جدی تر بحث می شود.
🔸با در نظر گرفتن روایات، تأثیر دین بر فلسفه اسلامی به ویژه فلسفه ملاصدرا بسیار زیاد می شود. گاهی روایت معصوم(علیه السلام) در تحلیلِ مسئله موثر است؛
🔹مثلاً بیان امام علی(علیه السلام) در مورد توحید یا معاد بر تحلیل های فلسفی، بسیار تأثیر گذاشته است. همین تفسیر و تحلیل، مقدمه کارهای عقلی بعدی است.
🔸فیلسوف مسلمان هم در مقدمه و هم در برهان و هم در نتیجه می نگرد که آیا این امور می توانند مدعای شریعت را اثبات کنند یا نه؟
👈به نظر من سیر فلسفه اسلامی این است که خواسته است مدعاهای شریعت را بیشتر با عقل بفهمد.
⚠️این انگیزه او را از فیلسوف بودن نمی اندازد. هر فیلسوفی انگیزه ای دارد؛
🔹پوزیتیویست ها هم انگیزه های خود را دارند. مهم این است که ببینیم آنچه ارائه شده است، آیا معیارهای فلسفه را دارد یا نه. به اعتقاد ما در فلسفه اسلامی این معیارها وجود دارد.
⁉️شاید کسی بگوید با این سخن، فلسفه اسلامی به کلام تبدیل می شود.
✅در پاسخ می گوییم در کلام لزومی ندارد دغدغه های فیلسوفانه، مثل کشف حقیقت آن گونه که هست، وجود داشته باشد. همین که متکلم مسئله را موجه کند، کافی است؛ هرچند از مقدمات مشهور استفاده کند؛ ثانیاً حتی اگر متکلم کاری فلسفی کند، فلسفه ورزی کرده است.
👈این پشت صحنه حتی در فلسفه مشاء که اولین حرکت های فلسفه اسلامی است، وجود دارد.
🔸بحث تکامل برزخی و مسئله بُله و مجانین که فارابی مطرح می کند و ابن سینا نیز در اشارات بر آن تأکید می کند، از دین گرفته شده است.
🔹در فلسفه اشراق نیز بحث عالم مثال جدی تر می شود. مباحث مربوط به خداوند نیز که فیلسوفان مسلمان و حتی مشاء مطرح می کنند، از شریعت تأثیر پذیرفته است. عینِ ذات بودن صفات خداوند نیز چنین است؛
🔸حتی عرفان نظری ابن عربی در حکمت متعالیه، درصد اسلامی بودن آن را بالا می برد. ابن عربی نیز بیشتر از شریعت تأثیر پذیرفته است و خودش می گوید از خزائن قرآن مطالب را گرفته است. کسی که فصوص الحکم می خواند، احساس نمی کند فقط عرفان می خواند؛ زیرا ابن عربی مدام با آیات و روایات بحث می کند.
⁉️برخی گفته اند چون فلسفه از یونان آمده است، یونانی است و قرآنی نیست.
✅از اینان باید پرسید آیا دین گزاره های معرفتی دارد یا خیر و ناظر به واقع است یا نه.
اگر قبول داریم که دین هستی شناسی وحیانی دارد، فلسفه هم کم کم خود را به آن نزدیک می کند.
🔺امروزه بحث های «فلسفه سیاست» و «فلسفه اخلاق» از غرب به اینجا آمده است که در بسیاری موارد با دین متعارض است.
🔸فیلسوفان مسلمان امروز در باب سیاست و اخلاق به همان شیوه بحث می کنند؛ ولی می خواهند آن را به شریعت و دین نزدیک کنند. فیلسوفان مسلمان نسبت به فلسفه یونان نیز همین گونه بودند؛ مثلاً از همان ابتدا مباحث سوفسطاییان را کنار نهادند.
_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_
#استاد_آیت_الله_یزدانپناه
#مصاحبه
#فلسفه_و_دین
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
مصاحبه امتداد حکمت_حکمت عملی.mp3
زمان:
حجم:
2.91M
🔲 #مصاحبه #امتداد_حکمت #استاد_امینی_نژاد
▫️ #حکمت_عملی
🎧 #صوت #گزیده
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🎤مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین استاد امینی نژاد
🔰موضوع مصاحبه: امتداد حکمت
🔺حکمت عملی، امتداد فلسفه ی اسلامی
❔اما وضعیت در دنیای اسلام چگونه است؟
🔸خود شکل گیری حکمت عملی در زیرمجموعه ی حکمت نظری، خودش تبیین امتدادهای فلسفه ی اسلامی است.
🔹حکمت عملی به تدریج در دنیای اسلام لاغر و لاغر و لاغرتر شده، یعنی شما در آثار فارابی، مبسوط ترین مباحث را در کل اندیشه ورزی فلسفی اسلامی مشاهده می کنید که در حکمت عملی وجود دارد و لی در آثار ابن سینا می بینید این ها خیلی محدود شده است.
👈با وجود فقه که عرصه ی عمل را پوشش می دهد، ما شاید چندان نیازی به حکمت عملی نداشته باشیم.
🔸الان ما می فهمیم که از یک جهت کاملاً یک هوشمندی بزرگی بود، ولی از یک جهت ما دچار یک چالش جدی شدیم، چون حکمت عملی قرار نبود کار فقه را انجام بدهد.
🔹حکمت عملی موجب ارتباط حکمت نظری با بدنه ی فقهی بود که ما داشتیم و الان هم اگر ما دوباره می خواهیم مسئله ی امتدادهای فلسفه جدی بشود و فوایدش را ببریم که این موجب بارور شدن عمیق و مبسوط شدن فقه ما می شود، احیای دوباره ی حکمت عملی است.
🔸وقتی در دنیای اسلام راجع به امتدادهای فلسفه ی اسلامی بحث می کنیم باید مواظب باشیم.
- فلسفه ی اسلامی کاملاً آمادگی دارد در فلسفه های مضاف خودش را حاضر بکند.
- فلسفه ی اسلامی کاملاً آمادگی دارد خودش را در حکمت عملی حاضر بکند
🔹ولی یک نکته بسیار مهم است و آن این است که امتدادهای فلسفه ی اسلامی را در عرصه ی عمل و در عرصه ی اقدام و عینیت چه طور باید پیگیری بکنیم، عرصه ای که آنجا فقه حاضر است.
ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_
#استاد_امینی_نژاد
#امتداد_حکمت
#مصاحبه
#حکمت_عملی
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🎤مصاحبه مجله رهنامه پژوهش با استاد یزدانپناه
7️⃣
🔰موضوع مصاحبه: رابطه فلسفه و دین
❇️نسبت فلسفه اسلامی با دین و عرفان چیست؟
❓ابتدا باید پرسید عقلِ دوره اسلامی چیست و چگونه شکل گرفته است.
🔺به باور من فلسفه اسلامی در عین حال که کار فلسفی کرده است، درباره دو امر در سنت اسلامی، نوعی برداشت مثبت داشته و گشودگی نشان داده است:
➖فلسفه اسلامی در درجه اول نسبت به شریعت گشودگی نشان داد
➖و در درجه دوم نسبت به عرفان.
❇️گشودگی نسبت به عرفان
✅ابن سینا، در نمط نهم و دهم اشارات می گوید:
🔸عرفا حقیقت را شهود می کنند، نه از راه کسب و عقل، بلکه مستقیم به واقع می رسند. فیلسوفی که دغدغه رسیدن به واقع دارد، به محض اینکه چنین حرفی می زند، یعنی راه بدیل را پذیرفته است.
🔹ابن سینا سپس نمونه هایی را در سنت اسلامی ذکر می کند و می پذیرد؛ البته اصطلاح هایی مثل عابد، عارف و زاهد را که به کار می گیرد، بیشتر در فرهنگ اسلامی شکل گرفته اند، نه اینکه ابن سینا شکل داده باشد.
🔸وی در نمط دهم، اخبار غیب و شهود عرفا را تثبیت کرده است؛ همان گونه که درباره وحی چنین کاری کرده است.
✅در آثار سهروردی این امر را جدی تر می یابیم.
🔸او با تحلیل می گوید شهود قلبی قوی تر است؛ از این رو می توان آن را در فلسفه به کار گرفت.
🔹اگرچه سهرودی چنین مطلبی را بیان کرد، در محتوا نتوانست چندان خود را به عارفان نزدیک کند؛ زیرا محتوایی که پیش از سهروردی در عرفان نظری شکل گرفت، به عنوان حکمت صوفیانه و عرفان اسلامی، بسیار اندک و پراکنده بود و انسجام لازم را ندشت؛
✅ولی ملاصدرا، هم این روش را تثبیت می کند و هم خود از آن بهره می گیرد.
🔸او نه تنها صاحب این مکاشفه ها است و خودش را در محتوا به عرفان نزدیک می کند، بلکه می گوید بیشتر مباحث کتاب اسفار برای حل ادعای عارفان است.
🔹عرفان نظری با محی الدین جهش بی نظیری پیدا می کند و بسیار نیرومند می شود و همین برای ملاصدرا منبع تفکر می شود؛ البته او بر روی آن کار فلسفی انجام می دهد.
👈پس دین و عرفان، منبع اندیشه در فلسفه اسلامی اند؛
🔸یعنی فلسفه هم در فهم مدعا، هم در رسیدن به آن، هم در ترسیم آینده و طرحی که دارد و هم به عنوان واقعی که باید به آن نگاه کند، از آن ایده می گیرد؛ از این رو در سنت اسلامی به برکت شهود و شریعت و کار فلسفیِ ناظر به این دو، کم کم فلسفه اسلامی شکل گرفت و بر منبع تفکر، عقلِ دوره اسلامی افزوده شد.
👈ما ادعایمان این است که منطق، منطق عام است؛ اما در عین اینکه منطق عام داریم،
➖منطق مشایی داریم با اصول خاص خودش،
➖منطق اشراقی داریم با اصول مخصوص به خودش
➖و حتی میتوانیم مدعی شویم منطق صدرایی داریم با اصول و ضوابط ویژه.
🔸ملاصدرا درباره شهود می گوید:
➖«فیلسوف وقتی به حقیقت می نگرد، از هوای غبارآلود می نگرد؛ ولی عارف از نزدیک می نگرد»؛ یعنی در عرفان درجه مطابقت با واقع بیشتر است.
➖وی سپس می گوید:
➖«یافت حقایق از طریق فلسفه به آثار و لوازم است؛ ولی از راه عرفان و شهود به صریحِ واقع می توان رسید».
➖این نوع برداشت از کارهای عارفان نشان می دهد که او عارفان را یک گام جلوتر می بیند؛ سپس خود او هم اهل شهود می شود.
🔹در سنت اسلامی هم سهروردی و هم ملاصدرا را داریم که اهل شهودند.
⚠️فلسفه راه مستقل خود را دارد؛ از این رو گاهی به عرفان نزدیک می شود و گاهی فاصله می گیرد و دوباره تلاش می کند تا خود را نزدیک کند و اگر تعارض جدی شد و نتوانست تحلیل عقلیِ موافق ارائه دهد، آن را تأویل می کند.
_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_
#استاد_آیت_الله_یزدانپناه
#مصاحبه
#فلسفه_و_دین
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🎤مصاحبه مجله رهنامه پژوهش با استاد یزدانپناه
8️⃣
🔰موضوع مصاحبه: رابطه فلسفه و دین
❇️برای اسلامی شدن فلسفه چه باید کرد؟
1️⃣باید پیش از هر چیز، متون شریعت را به صورت استقلالی بفهمیم تا به فلسفه اخص برسیم؛
2️⃣دوم اینکه مدعاهای فیلسوفان هم ادامه بیابد؛
3️⃣سوم اینکه این دو مورد بررسی شوند و با هم تطبیق شوند تا به اسلامی تر شدن فلسفه ما کمک کنند.
🔺از قضا فیلسوفان مسلمان بعضی از راه ها را طی کرده اند.
✅ملاصدرا در فهمِ متون دینی به عنوان یک عالم دینی کار کرده است؛ از این رو فلسفه اش او را به تفسیر و تفسیرش او را به فلسفه کشانده است.
🔸یکی از کارهای بسیار خوبی که ملاصدرا کرده، این است که فهم منضبطی از متون دینی ارائه کرده است. این فهم منضبط مسئله ای بود که عالمان در کل دوره اسلامی برای حل آن می اندیشیدند و ملاصدرا در مفاتیح الغیب و دیگر آثارش این کار را کرد.
✅پس از او، فیض کاشانی در عین الیقین به این کار پرداخته است. فیض کسی بود که با آیات و روایات ارتباط مستقیم داشت، در عین حال، در سنت صدرایی می زیست.
✅این حرکت تا علامه طباطبایی ادامه یافت. تفسیر المیزان در عین حال که می خواهد فهم منضبطی از دین ارائه کند، وامدار عرفان و فلسفه است؛ البته نه اینکه عرفان و فلسفه را تحمیل کرده باشد؛
✔️از این رو سنت صدرایی به جاهایی دست یافته که بزرگانی مانند علامه طباطبایی را به فرهنگ اسلامی تقدیم کرده است.
❇️فیلسوف مسلمان وقتی مراحلی را طی کرد و به جایی رسید که شریعت را حق محض یافت، آن شریعت، منبعِ تفکر او می شود.
◾️فیلسوف مسلمان علی رغم اینکه باید از راه عقلی مسیرش را طی کند،
◻️از آنجایی که همیشه این گونه نیست که راه عقلی درست باشد،
🔳در نتیجه به تعارض با شریعت نیز کشیده می شود.
🔶موارد زیادی داریم که فیلسوفان ما به تعارض کشیده شده اند و خود آنان یا آیندگان آن را چاره کرده اند.
👈این راهی است که معمولاً فلسفه طی می کند.
🔹فیلسوف کار خودش را می کند؛ در تعارض
➖گاهی فیلسوف از ادعای خودش دست بر می دارد
➖و گاهی هم آن را توجیه می کند و موارد تعارض را با هم جمع می کند.
➖گاهی نیز فیلسوف بعدی می یابد که این مسئله با متون شریعت نمی سازد؛ از این رو از آن دست برمی دارد.
⁉️وقتی فیلسوف مسلمان دچار تعارض می شود، باید برای آن فکری کند.
⚠️مگر آنکه حجت عقلی چنان برای او قوی باشد و مقدماتش آن قدر واضح باشد که هیچ خدشه ای بر آن وارد نشود. در این موارد فیلسوف مسلمان می گوید معنای متن دینی، حتی به گواه متون دینی، دیگر این نیست؛
✔️البته آنان به لحاظ تاریخی در بیشتر مواردی که به تعارض رسیده اند، به تدریج از نظر فلسفی شان فاصله گرفته اند؛ نه به این معنا که گفته دین را بپذیرند، بلکه به این معنا که باز هم تلاش فیلسوفانه می کنند و می گویند به طبع مقدمات غلطی وجود داشته است.
❗️اگر کسی بگوید عقل مستند است و فیلسوف چگونه در تعارض، حرف دین را می پذیرد،
✔️در جواب باید گفت به این دلیل که عقل برای خود راهی را باز می کند و اگر آن راه را قوی دید، بر آن پافشاری می کند.
🔶من معتقدم فیلسوفان اسلامی ما، به ویژه سه فیلسوفی که به عنوان شاخص سه مکتب در نظر می گیریم، تلاششان این است در عین اینکه کار عقلانی مستقل می کنند، خود را با متن دینی ارتباط دهند.
🔹به لحاظ سیر تارخی، معمولاً چنین است که فیلسوفی، نظری را گفته است و فیلسوف بعدی کاستی های او را به لحاظ شریعت اصلاح کرده است. همچنان که امروزه نیز احساس می شود برخی از آرای ملاصدرا با شریعت نمی سازد و باز این تلاش ها ادامه دارد؛ ولی اگر انصاف را رعایت کنیم باید بگوییم مطابقت حکمت متعالیه با شریعت نسبت به گذشتگان، بسیار بیشتر است.
_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_
#استاد_آیت_الله_یزدانپناه
#مصاحبه
#فلسفه_و_دین
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
مصاحبه امتداد حکمت-دین و امتداد حکمت.mp3
زمان:
حجم:
5.03M
🔲 #مصاحبه #امتداد_حکمت #استاد_امینی_نژاد
▫️ #نسبت_دین_با_امتداد_حکمت
▫️ #امتداد_فلسفه_غرب
🎧 #صوت #گزیده
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🎤مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین استاد امینی نژاد
🔰موضوع مصاحبه: امتداد حکمت
🔺دین و امتداد فلسفه ی اسلامی
🔸ما به دلیل وجود منابع زیرزمینی عظیم مثل نفت، بسیار تنبل شده ایم و این تنبلی باعث شده که ما رکودهای فراوانی در عرصه های مختلف زندگی خودمان داشته باشیم.
⚠️وجود دین در کنار فلسفه ی اسلامی مثل ذخایر نفتی می ماند که ما را تنبل کرده.
🔹دنیای غرب به دلیل اینکه دین را کنار گذاشتند، چاره ای جز اینکه استنباط بکنند و استنطاق بکنند و استخراج بکنند تمام شئون عرصه های زندگی انسان را از همان اندیشه های بنیادین فلسفی، وجود نداشت و لذا فلسفه مجبور بود خودش را در ساحت های متعدد پیاده بکند و تقاضاهای موجود هم به حدی وسیع بود که فیلسوفان و فلسفه ها خودشان را در آن ساحت ها عرضه می کردند.
🔸اما در دنیای اسلام به دلیل وجود دین، یک وضعیت ویژه به وجود آمده یعنی ما از سرمایه خوردیم، از این سرمایه استفاده کردن، در عین اینکه یک سرمایه برای ما هست، آفت هایی را هم برای ما ایجاد کرده که ما باید به آن توجه بکنیم.
🔺امتدادهای فلسفی تمدن غرب
⚠️در کنار دین، ما تمدن غرب را هم داریم. یعنی وجود تمدن غرب در کنار ما باعث شده احساس نیاز چندانی نمیکنیم که اندیشههای بنیادین فلسفی ما خودش را در عرصه های متعدد حاضر کند، کأنّه سیری کاذب حاصل میشود.
👈من تقاضایم این است در ارتباط بین فلسفه و فقه و اینکه این ها چطور باید با هم تعامل داشته باشند و چه خدماتی فلسفه به فقه می تواند بکند، چه خدماتی فقه می تواند به فلسفه بکند، بحث های بسیار مبسوطی است که در نهایت ما به امتدادهای بسیار راقی فلسفه ی اسلامی در همه ی عرصه ها برسیم.
🔹از یک جهت این موجب شده که امتدادهای ما ضعیف بشود و من فکر میکنم اگر درست این ها روبروی همدیگر گذاشته بشود، مسئله ی امتدادها می تواند یک جهش بسیار وسیعی داشته باشد که هم خدمت عظیمی به فلسفه است و هم خدمت عظیمی به فقه است و به مبسوط شدن فقه بسیار کمک می کند و به جا پیدا کردن مسائل فقه بسیار کمک می کند و در نهایت این خدمات به جامعه و به همه ی عرصه های حیات بشری خواهد رسید.
🔸هم این را باید فکر کنیم و هم نحوهی تعامل تمدن اسلامی با تمدن غرب را در این ساحت باید توجه بکنیم یعنی باید مواظب باشیم این بی اشتهایی که به خاطر سیری کاذب در کنار تمدن غرب بودن برای ما ایجاد شده، این را باید چکار بکنیم در این میدان و چه طور ما از این تهدیدی که تمدن غرب از این منظر برای ما دارد، این را تبدیل به فرصت بکنیم.
🔹این یک فرصت هم برای ما میتواند باشد، می توانیم با مطالعه ی کیفیت امتدادیابی فلسفه ی غرب در مجموعه امتدادهایی که در عرصه های متعدد پیدا کرده، نکته های خوب را دریابیم و اشتباهاتی را که در آن ساحت پیدا شده، کشف بکنیم و فضاها جدی تر بشود.
❇️این بحث واقعاً جای دقت و توجه دارد، خصوصاً نحوهی تعامل فلسفه ی اسلامی با فقه برای شکل دادن به امتدادها، بسیار جدی و اساسی است.
ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_
#استاد_امینی_نژاد
#امتداد_حکمت
#مصاحبه
#نسبت_دین_با_امتداد_حکمت
#امتداد_فلسفه_ی_غرب
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac