eitaa logo
عماد
730 دنبال‌کننده
737 عکس
66 ویدیو
0 فایل
🔹ناب‌ترین نکات تاریخی سیاسی، اجتماعی 🔹آنچه فقط در این کانال یافت می‌شود 🔹 یادداشت‌های روزانه رسول قربانی مقدم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹یاد یاران شهید رجب غلامی 📊مردم قدردان بجستان وقتی وارد گلستان شهدای شهرشان می شوند، ابتدا به سراغ مزار شهید رجب غلامی می روند، سپس به سراغ دیگر شهیدان. پایگاه بسیج مسجد جامع بجستان نیز به نام شهید رجب غلامی نامگذاری شده است. ✅اما شهید رجب غلامی که بود و چه کرد؟ 🔹وی از اتباع افغانستان بود و خانواده اش را در جنگ از دست داده بود و در یک نانوایی در بجستان کار می کرد و شبها همانجا می خوابید. او مقلد امام بود و فرمان امام برای رفتن به جبهه ها را بر خود فرض می دانست، لذا هر چه داشت را برای کمک به جبهه ها فروخت و عازم جبهه شد. 🔴در ، به فرماندهی شهید محمود کاوه در جبهه شمال غرب، فرمانده یکی از گردانهای لشگر ویژه شهدا در برابر شهید کاوه از حماسه این شهید افغانستانی اینگونه می گوید : همه ما در پشت موانع گیر افتاده بودیم. واقعاً نمی دانستیم چه کنیم. در همین حین یک جوان به روی خوابید! بعد هم گفت :همه از روی من عبور کنید! بیش‌از ٣٠٠ نفر از روی بدن او عبور کردند. خارهای سیم در بدن جوان فرو رفته بود.....وقتی همه نیروها از روی بدن او عبور کردند عملیات با موفقیت آغاز شد. در همان لحظات جوان را از روی موانع بلند کردیم. همینطور که خون از تمام بدن او جاری بود دستانش را به سوی آسمان بلند کرد. می گفت :خدایا تحمل ندارم. شهادت را نصیبم کن. در همان لحظه گلوله ای بر چهره نورانی او نشست. منبع :شهید گمنام، گروه فرهنگی ، ١٣٩٣ صص ١١۶ تا ١٢٠ https://eitaa.com/joinchat/2700804115Cb7c0563901
3.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹یاد یاران شهید رجب غلامی 📊مردم قدردان بجستان وقتی وارد گلستان شهدای شهرشان می شوند، ابتدا به سراغ مزار شهید رجب غلامی می روند، سپس به سراغ دیگر شهیدان. پایگاه بسیج مسجد جامع بجستان نیز به نام شهید رجب غلامی نامگذاری شده است. ✅اما شهید رجب غلامی که بود و چه کرد؟ 🔹وی از اتباع افغانستان بود و خانواده اش را در جنگ از دست داده بود و در یک نانوایی در بجستان کار می کرد و شبها همانجا می خوابید. او مقلد امام بود و فرمان امام برای رفتن به جبهه ها را بر خود فرض می دانست، لذا هر چه داشت را برای کمک به جبهه ها فروخت و عازم جبهه شد. 🔴در ، به فرماندهی شهید محمود کاوه در جبهه شمال غرب، فرمانده یکی از گردانهای لشگر ویژه شهدا در برابر شهید کاوه از حماسه این شهید افغانستانی اینگونه می گوید : همه ما در پشت موانع گیر افتاده بودیم. واقعاً نمی دانستیم چه کنیم. در همین حین یک جوان به روی خوابید! بعد هم گفت :همه از روی من عبور کنید! بیش‌از ٣٠٠ نفر از روی بدن او عبور کردند. خارهای سیم در بدن جوان فرو رفته بود.....وقتی همه نیروها از روی بدن او عبور کردند عملیات با موفقیت آغاز شد. در همان لحظات جوان را از روی موانع بلند کردیم. همینطور که خون از تمام بدن او جاری بود دستانش را به سوی آسمان بلند کرد. می گفت :خدایا تحمل ندارم. شهادت را نصیبم کن. در همان لحظه گلوله ای بر چهره نورانی او نشست. منبع :شهید گمنام، گروه فرهنگی ، ١٣٩٣ صص ١١۶ تا ١٢٠ https://eitaa.com/joinchat/2700804115Cb7c0563901