من دوست میدارم تو را یک جورِ دیگر
اصلا نمیدانم چرا یک جورِ دیگر؟
از خاندانت هرچه که می شد گرفتم
اما ز دستان شما یک جورِ دیگر
خود را به دارایی زدم در نزد مَردم
هستم به عشق تو گدا یک جورِ دیگر
القاب تو هر یک به طرزی دلربایند ...
نامِ قشنگِ #مجتبی یک جورِ دیگر
وقتی که نامت می شود فریادِ عشقم
اصلا شود جنس صدا یک جورِ دیگر
لطفت همیشه شاملم بوده، ولیکن
ای کاش، دریابی مرا یک جورِ دیگر
ذاتا کبوتر مَسلَکَم، پرواز کیشم
یک بام دارم دو هوا یک جورِ دیگر
در اصل، فرقی با #حسین جانت نداری
هستی برایم #کـربلا یک جورِ دیگر
وقتی که حرفِ آرزوی گنبد توست
اصلا شود جنس دعا یک جورِ دیگر
آخر برایت #صحن می سازیم، آقا
مثل همین صحن #رضا یک جورِ
#نـوكـر_نـوشـت:
#حسن_جـان
عجـم شدم که شوم شیعـه با نگاه حسن
که شیعه گشتن ایران کرامت حسن است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عباس_عبدالهی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
سلام من به حَسَن شاهِ بی مِثال و قَرین
سلام من به حَسَن نورِ چشم اهلِ یقین
سلام من به صفایَش به صُلحِ بی مَثَلَش
سلام من به حَسَن پیشوایِ اهلِ یمین
سلام من به تو ای جلوه گاهِ حضرت حق
سلام من به تو اُستادِ جبرئیلِ امین
سلام من به تو ای قبله ی بدونِ حرم
سلام من به تو ای نورِ آسمان و زمین
سلام میدَهَمَت ای سرورِ قلبِ نبی
اِی آنکه حبِّ تو باشد کلیدِ خُلدِ برین
هزار شُکر که هستم غلام درگَهِ تان
نباشَدَم به جهان منصبی فراتر از این
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـن_جانـم💔
حسن امام من است و منم گدای حسن
تمام هفته فدای دوشنبه های حسن
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_امیرعلی_محمدیان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
دل را سپرده ایم به دست کریمها
امروز نه، ز روز ازل از قدیمها
ما خاک پای خادمتان هم نمی شویم
دلداده ی تو نوح و مسیح و کلیم ها
بر سینه ی کسی نزند دست رد حسن
دلبسته ی عطای تو حتی رجیم ها
هرکس که زیر سایه ی حُسنِ حَسن رسید
پر میزند ز قلب و دلش کل بیم ها
خیره شدن به تابش خورشید کی شود
درک شما کجا و عقول فهیم ها؟
وقتی حسن امام شود در تمام شهر
راحت شود خیال تمام یتیم ها
در اوج غربتش به برادر خطاب کرد
لا یوم مثل قصه ی ذبح عظیم ها
از تربت تو بوی غم و غصه میوزد
بویی ز دود کوچه گرفته نسیم ها
#نــوكــر_نـوشـت:
#حسن_جـانم
بی مرحمت که روز شما شب نمیشود
اصلا تـو آفـریده برای کَـرَم شدی
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عباس_آسمیه
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجم
دامن چشم من از گریه به دریا اُفتاد
چشم زخمیشده از کار تماشا اُفتاد
پارههایِ جگرم میچكد از كُنجِ لبم
عاقبت سایهی مرگ آمد و بر ما اُفتاد
باز هم خاطرههایم همگی زنده شدند
راه من باز بر آن كوچهی غمها اُفتاد
یاد آن کوچه که با مادر خود میرفتم
به سرم سایهای از غربتِ بابا اُفتاد
کوچه بنبست شد و در دل آن وانفسا
چشم نامرد به ناموس علی تا اُفتاد
آنچنان زد که رَهِ خانهی خود گُم كردیم
آنچنان زد که به رخسارهی گُل جا اُفتاد
گاه میخورد به دیوار و گَهی رویِ زمین
چشمِ زخمی شده از کار تماشا اُفتاد
من از آن دستکشیدن به زمین فهمیدم
گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد
شانهام بود عصایش ولی از شدت درد
من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد
#نــوكـر_نـوشـت:
#حسن_جـان
زَهرا حَرَم نداشت تو هم بیحَرَم شدی
از کـودکـی هَمیشه هَوادار مـادری...
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمد_پورهنگ
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
کلید کرب وبلا در متانت حسن است
قیام آنکه به نی شد قیامت حسن است
سکوت مسئله سازش فراتر از درک است
که حفظ وحدت امت سیاست حسن است
نه با معاویه لبخند زد نه سازش کرد
به زیر سلطه نرفتن ظرافت حسن است
به رغم مدعیانی که در پی صلحند
زمان گواه شکوه و شجاعت حسن است
فقط سکوت حسن را شنیده اند انگار
وگرنه جنگ جمل هم علامت حسن است
فقط نه اینکه به یادش دل من آشفته است
زمین، زمان، همه جا حرف غربت حسن است
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـن_جانــم💔
دوشنبه ها #حسنیه بپاست در قلبم
سلام میدهم از عمقِ جان بسمت #بقیع
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_حمید_محمدرضایی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
آنکه دارد به دلش غصهی بسیار، منم
ساکن غمکدهی ماتم دلدار، منم
همهی شهر، سر سفرهی من نان خوردند
ولی انگار به یک شهر بدهکار، منم
آنکه یک عمر، شبش سر شده با کابوسی
که در آن مادرِ او میشود آزار، منم
وسط کوچهی غم، خانه خرابم کردند
آنکه دنیا شده روی سرش آوار، منم
مقتل اصلی من در وسط آتش بود
آنکه جان داده میان در و دیوار، منم
اشک هم داغ دلِ خون مرا سرد نکرد
سینهی سوخته از سرخی مسمار، منم
دست سنگین کسی خورد به روی مادر
ولی آنکه شده نیلی رخش انگار، منم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـن_جان💔
تو کریم اهل بیتی، من تهیدست و فقیر
ای عصای دست مادر دست مارا هم بگیر
#صلی_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسین
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمود_شفیعی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
فرق داردبه یقین مزه ی احسان حسن
لب ما بوسه نگیرد مگر از نان حسن
زلف خود را به نخ چادر زهرا بسته
هرکسی هست دراین دَهرپریشان حسن
کرمش دست گدا را به خداوند رساند
سائلان را بنویسید مسلمان حسن
بی حرم هست ولی هرچه حرم زنده از اوست
زائر کرببلا هم شده مهمان حسن
عاقبت بامددحضرت زهرای بتول
مثل ایوان نجف میشودایوان حسن
سردرباغ حسن نام حسین است فقط
نذرگلهای حسین است گلستان حسن
بعدیک عمرفقط زهر توانست شود
مرهم زخم دل وسینه ی سوزان حسن
ظاهراً زهر شده قاتل او اما نه
کوچه ای تنگ شده نقطه ی پایان حسن
#نـوكــر_نـوشـت:
بیـن تاریکی دُنیـا، نَظـری کَرد به مـا
ما هدایت شُده ی چهره ی ماهِ حَسَنیم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مصطفی_عارفی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
پدرم با غمِ بی گنبدی ات خو کرده
چشم خود را ز غریبی تو کم سو کرده
در خیالات خودش خادم صحن تو شده
حرمت را چقَدَر با مژه جارو کرده
هر کجا روضه ای از غربت تو خوانده شده
مجلست را پرِ فریاد و هیاهو کرده
به امیدی که به درد حرم تو بخورد
#مادرم نذرِ ضریح تو النگو کرده
با گسل های غمت پیکر او لرزیده
درد خود را همه شب لرزش زانو کرده
آنقَدَر غصه ی خاک حرمت را خورده
بوی "نا" را فقط از چشم ترش بو کرده
شکر، که بچه ی یک #نوکر و یک #خادمه_ام
ادبِ این دو مرا نیز، "حَسَن جو" کرده
عاقبت نوکر تو صحن تو را می سازد
چون #دعا در حرم #ضامن_آهو کرده
#نـوكـر_نـوشـت:
#حـسـن_جان💔
من که از کار شما سر در نیاوردم کریم
هرچه من بد میکنم، آقا بزرگم می کنی
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_داریوش_درستی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
شروعِ روضهی او انتهایِ آن کوچهست
وَ قتلگاهِ حسن در فضایِ آن کوچهست
چه روضهها که نخواندهست در سکوتِ خودش
چرا که مرثیهی بی صدایِ آن کوچهست
نرفته خاطرهی تلخِ کوچه از ذهنش
هنوز شاهده بر روضههایِ آن کوچهست
همیشه خلوتِ خود را به گریه پر کرده
دو چشمِ خیسِ حسن از بلایِ آن کوچهست
شبیه صاعقه، دستی به رویِ مادر خورد
که بغضِ او فقط از بی حیایِ آن کوچهست
به جز حسن که خودش دیده، ما نفهمیدم
که گوشوارهی مادر کجایِ آن کوچهست
به شکلِ خون، غمِ در سینهاش به لب آمد
نه سم، که قاتلِ او ماجرایِ آن کوچهست
میانِ بستر خود گفت: ای برادرِ من
تمامِ شامِ بلا از بنایِ آن کوچهست
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـن_جـانم
سخت است تماشای زمین خوردن مادر
ای وای که این قرعه به نام حسن افتاد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سیدرضا_حسینی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
صحنه ی رزم شلوغ است و پر از گردو غبار
شیر در گله ی روباه به دنبال شکار...
ضربه در ضربه جسد بعد جسد می افتد
جملی بر جملی پای اسد می افتد
همه را کشتهِ ی چشمان سیاهش کرده است
جسدی تیغ نخورده است، نگاهش کرده است
وای از این همه بی باکی و پرچمداری
لشکر از دست حسن رد شده یک صد باری
وسعت جنگی او از سر تیغش تا چشم
در به در کرده اهالی جمل را با چشم
مجتبی مصطفوی مرتضوی زهرایی
رجز روی لبش کرده عجب غوغایی
تک به تک کی و کجا مرد مصافش هستند
همه ناخواسته مشغول طوافش هستند
کعبه کرده رخ دلجوی خودش را لبیک
مرتضی دید شکوه احدش را لبیک
#نـوكـر_نـوشـت:
#حسن_جانم
دشت یک مرتبه لرزید، سر تکبیِرت
شُتر عایشه را زد به زمین شمشیرت
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عسکر_زمانی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
پایین پلک چشم تو دائم پر از نم است
چشمت قشنگ، سوی نگاهت ولی کم است
از بس که اشک ریخته ای در عزای یاس
از بس که کوچه پیش نگاهت مجسم است
رد شراره بر رخ تو نقش بسته است
یا ردپای ضربه سیلی محکم است؟
سنّت زیاد نیست ولی پیر گشته ای
این ارث مادریست که قد شما خم است
آقا فدات شم چقدر غصه میخوری
تصویر لحظه لحظه ی عمرت چه پر غم است
این گریه ها که میکنی از بهر مادرت
پایه گذار اشک عـزای محـرّم است
در روضه های حضرت ارباب #یاحسن
سرمشق #یاحسین حسین دمادم است
هـرکس که سائل کـرم مجتبـی نشد
شایسته ی بکاء به شه کـرب و بلا نشد
#نـوكـر_نـوشـت:
#حسن_جانم
دلبران روی زمین گر چه بگردند زیاد
تا حسن هست نباید به کسی دل را داد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_ابراهیم_خلیلی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
نمی خواهم بگویم آنچه بین کوچه ها دیدم
مکن اصرار ای زینب بدانی آنچه را دیدم
به بند غم گرفتار و اسیرم تا دم مرگم
که بند ریسمان بر گردن شیرخدا دیدم
خدا داند که آن سیلی شروع دردهایم شد
به یک لحظه در آن کوچه دو صد کرب و بلا دیدم
از آن خنجر که بر پایم نشست هرگز نمی نالم
که من مسمار را در سینه ی خیرالنساء دیدم
شرار طعنه و زخم زبان از زهر بدتر بود
چه گویم من چه از دوستان بی وفا دیدم
در این غربت شبیه جد خود خیرالبشر هستم
که از ملعونه ای همسرنما جور و جفا دیدم
#نـوكـر_نـوشـت:
#یا_زهرا
کابوس هر شب حسنت میکشد مرا
این ماجرای گم شدن گوشواره چیست؟
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مصطفی_رشیدپور
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم