اگر این عکس در اوکراین گرفته شده بود، هزار تا جایزه و ... می گرفت و مرتب روش تبلیغ می کردن که تاثیرگذار ترین عکس صد سال اخیره؛ ولی چون در غزه است اصلا برای غربی ها مهم نیست.
🗣 علیرضا تقوی نیا
🇮🇷 @DasTanaK_ir | داناب
🖼 دستنوشته شهید رشید یک هفته قبل از شهادت
🇮🇷 @DasTanaK_ir | داناب
13.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#درس_اخلاق
آیتالله عبداللّهی اصفهانی از علمای اخلاقی و از شاگردان حضرت امام، علامه طباطبایی، مرحوم حاج آقا رحیم ارباب و حاج میرزا علی آقا شیرازی هستند.
این فیلم قبل از بیماری ایشان به درخواست یکی از طلاب جهت موعظه به طلاب اصفهانی ضبط شده است.
برای سلامتی ایشان و همهی بیماران دعا کنید🙏
🇮🇷 @DasTanaK_ir | داناب
مسک219.pdf
حجم:
1.82M
🟡 دانلود کنید
🟢 ۲۱۹مین شماره نشریه #مسک منتشر شد!
📚 @DasTanaK_ir | داناب
داناب (داستانک+نکاتناب)💠
🟡 دانلود کنید 🟢 ۲۱۹مین شماره نشریه #مسک منتشر شد! 📚 @DasTanaK_ir | داناب
بوستان حدیث: بالاترین خوبیها
🇮🇷 @DasTanaK_ir | داناب
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اسم عملیات اسرائیل علیه ایران تغییر کرد 😉
🇮🇷 @DasTanaK_ir | داناب
عذرخواهی رهبر انقلاب از مهاجرانی
«اگر به شما توهین شده، عذر میخواهم»
📌در اردیبهشت سال ۱۳۶۹، اتفاقی افتاد که شاید در نگاه اول خیلی ساده بهنظر برسد، اما وقتی دقیقتر نگاه کنیم، میشود از دل آن درسهایی بزرگ درباره اخلاق سیاسی، انصاف، و منش رهبری انقلاب گرفت.
ماجرا از یک مقاله شروع شد.
سید عطاءالله مهاجرانی، چهرهای فرهنگی و سیاستورز، در یادداشتی پیشنهاد داد که جمهوری اسلامی وارد گفتوگوی مستقیم با آمریکا شود. پیشنهادی که در فضای آن روزها ـ درست بعد از پایان جنگ و در اوج حساسیتها نسبت به رابطه با آمریکا ـ خیلی زود جنجالی شد.
عدهای با چهره برافروخته به او تاختند. فضا آنقدر سنگین شد که مخالفت با «یک ایده»، تبدیل شد به حمله به «یک آدم».
در همین ایام، رهبر انقلاب در یک سخنرانی عمومی، به صراحت با ایده مذاکره مستقیم مخالفت کردند. اما بلافاصله پس از آن، برخیها این موضعگیری را بهانه کردند تا مهاجرانی را هدف حملات تند قرار دهند.
اینجاست که اتفاقی بینظیر رخ میدهد: رهبر انقلاب، شخصاً و با لحنی صمیمی و پدرانه، نامهای به مهاجرانی مینویسند. نامهای که نشان میدهد فاصلهای بزرگ وجود دارد بین نقد فکر و تخریب صاحب فکر.
ایشان در این نامه مینویسند:
«من یک فکر را تخطئه کردهام، نه یک شخص را. نیت توهین به کسی نداشتم، و اگر کسی با استناد به حرف من به شما توهین کرده، از شما عذر میخواهم.»
این جملهها نه یک تعارف رسمی، بلکه یک موضعگیری اخلاقی مهم است. وقتی رهبر نظام، با آن جایگاه بلند، مینویسد اگر به شما توهین شده، عذر میخواهم، یعنی در منطق رهبری، حفظ حرمت انسانها بالاتر از پیروزی در جدلهای فکری است. یعنی حتی اگر با کسی اختلافنظر داشته باشیم، اجازه نداریم شخصیت او را لگدمال کنیم.
رهبری در ادامه، تأکید میکنند که آقای مهاجرانی را از سالها قبل میشناسند، و به صفا و دلسوزی او باور دارند. و در نهایت با یک جمله ساده و روشن، مینویسند: «حداکثر این است که به توصیه شما عمل نخواهیم کرد.»
🇮🇷 @DasTanaK_ir | داناب
اسمهایی شبیه هم؛ یکی با امام، دیگری بر امام: نافع بن هلال و هلال بن نافع
🟢 بهشت / نافع بن هلال
نافع بن هلال، که با عناوین جَمَلی، بجلی، مرادی و بجلی مرادی در منابع تاریخی از وی یاد شده، از یاران امام علی (ع) و یکی از کوشاترین یاران امام حسین (ع) در جریان کربلا بوده است.
گفتنی است که شخص دیگری به نام هلال بن نافع، در کربلا حضور داشته که جزو سپاه عمر بن سعد و از گزارشگران حادثه کربلاست و گاه، وی با این نافع بن هلال، اشتباه گرفته شده است.
اما نافع یکی از چهار نفری است که در راه کوفه، در منزلی به نام «عُذَیب الهِجانات» به امام حسین (ع) پیوستند. هنگامی. که امام (ع)، سخنرانی معروف خود را در شب عاشورا خطاب به یارانش ایراد کرد، در پایان فرمود: «من، مرگ را چیزی جز خوشبختی، و زندگی با ستمگران را چیزی جز ملال نمی.دانم.» در این هنگام، نافع، پس از زهیر بن قین، از جا برخاست و گفت: «به خدا سوگند، ما از دیدار پروردگارمان، ناخشنود نیستیم، و براساس نیتها و بصیرتهای [درست] خود هستیم. با دوست تو، دوست و با دشمن تو، دشمن هستیم.»
نافع بن هلال، در رساندن آب به خانواده امام (ع) نقش مؤثری داشت. وی حوالی شب عاشورا، پرچمدار گروهی بود که مأموریت داشتند تا آب تهیه کنند.
وی هنگامی که علی بن قَرَظه، به بهانه خونخواهی برادرش به امام حسین(ع) حمله برد، راه را بر وی بست و با وارد کردن ضربهای به وسیله نیزه بر او، حمله وی را دفع کرد.
نافع بن هلال، تیراندازی ماهر بود و در روز عاشورا، 12 نفر از سپاه دشمن را هدف قرار داد و از پا درآورد و عدهای را نیز زخمی کرد و پس از تمام شدن تیرهایش، با شمشیر خود، به صف دشمن زد، در حالی که این رجز را بر لب داشت:
من غلام یمنی و بجلیام
دینم، دین حسین و علی است
وی، در نهایت، آنقدر جنگید تا هر دو بازویش شکست و به اسارت دشمن درآمد. وقتی او را نزد عمر بن سعد بردند، در حالی که خون بر محاسنش جاری بود، با شهامت تمام، خطاب به او گفت: «به خدا سوگند، من 12 نفر از شما را کشتم، و این، جز آنهایی است که زخمی کردم. خودم را برای تلاشی که کردهام، سرزنش نمیکنم، و اگر بازو و مچی برایم مانده بود، نمیتوانستید مرا اسیر کنید.»
عمر بن سعد، به شمر دستور داد تا او را بکشد، نافع، در آخرین لحظات زندگی، خطاب به شمر گفت: «به خدا سوگند، بدان که اگر تو در زمره مسلمانان بودی، بر تو گران میآمد که با [ریختن] خون ما به دیدار خدا نائل شوی! ستایش، خدایی را که مرگ ما را به دست بدترین آفریدگانش قرار داد»
نام وی در «زیارت رجبیّه» و «زیارت ناحیه» آمده است. در «زیارت ناحیه مقدسه» میخوانیم: «سلام بر نافع بن هلال بن نافع بجلی مرادی»
🟡 جهنم/ هلال بن نافع
امام حسین(ع) در راه کربلا به چند سوار که از کوفه می آمدند برخورد کردند؛ از جمله آنها هلال بن نافع و عمروبن خالد بود که خبر شهادت مسلم بن عقیل را به سیدالشهدا(ع) دادند و همان جمله معروف شمشیرها بر علیه شما و دل ها با شما می باشد را گفتند، اما به امام ملحق نشدند.
در کربلا نیز هلال بن نافع در لشکر عمربن سعد شرکت داشته و همان کسی است که داستان شهادت امام حسین(ع) در قتگاه را نقل می کند و می گوید:
🔹 من با لشکر عمر سعد نحس ایستاده بودم که شنیدم کسی را که فریاد میزند: ایها الامیر! تو را بشارت باد که اینکه شمر بن ذی الجوشن، حسین را به قتل رسانید. هلال گفت: من در میان دو صف لشکر آمدم و بر بالای سر آن جناب ایستادم در حالتی که آن مظلوم مشغول جان دادن بود؛ به خدا سوگند که هرگز ندیده بودم هیچ کشته به خون خویش آغشته را که در خوشرویی و نورانیت وجه، بهتر از حسین علیه السّلام باشد و به تحقیق که نور صورت و جمال هیئت او مرا از تفکر در کیفیت قتل آن جناب باز داشت و در آن حال خواهش جرعه آبی می نمود، شنیدم که کافری بی دین به آن سبط سیدالمرسلین علیه السّلام به زبان بریده این گونه جسارت نمود که به خدا آب نخواهی چشید تا آنکه خود وارد دوزخ گردی و از آب گرم و سوزان جهنم بیاشامی
🇮🇷 @DasTanaK_ir | داناب
9.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥راز حمام شیخ بهایی اصفهان که با یک شمع سالها متمادی آب حمام را گرم میکرد بدون این که خاموش شود
🇮🇷 @DasTanaK_ir | داناب