هدایت شده از روشنا استان اصفهان
✍ایده مقاومت
🖋افق انقلاب اسلامی، صرفاً یک هدف سیاسی (مانند اقتدار سیاسی) نیست؛ همهی اهداف سیاسی انقلاب و حتّی دستیابی به عدالت، «اهداف میانی» محسوب میشوند برای یک هدف بالاتر و آن عبارت است از یک «زندگی گوارا» که تعبیر قرآنی آن «حیات طیّبه» است.
🖋رهبر انقلاب اسلامی بارها و بارها این نکته را مورد تاکید قرار دادند و حتّی متذکّر شدهاند که اگر چیزی جز این هدف مدّنظر انقلاب باشد، «هباء منثورا» است.
🖋«ببینید برادران و خواهران عزیز! شماها مسئولین و کارگزاران این نظامید. نخبگان سیاسی و فرهنگی و اجتماعی این نظام، یا جمعی از نخبگان، اینجا جمع هستید؛ عمدهی مسئولین کشور الان اینجا جمع هستند. من و شما چرا در این نظام مشغول کار شدیم؟
🖋 آیا ما از اول به دنبال این بودیم که حکومتی تشکیل شود، دولتی به وجود بیاید، ما بشویم رئیس دولت، مسئول دولت، وزیر دولت، وکیل دولت؟ مگر مقصود این بوده؟ نه. اگر مقصود این باشد، باید عرض کنم زحماتی که هر کدام از ما میکشیم - اگر با این نیت باشد - همهاش «هبائاً منثورا» است؛ بیارزش است؛ پیش خدای متعال اجری ندارد؛ با زوال عمر زائل میشود، بلکه با زوال مدت مسئولیت زائل میشود.
🖋 ما فرقمان با بقیهی گروههائی که در کشورهای مختلف میآیند یک رژیمی را تغییر میدهند، بر سر کار میآیند و قدرت را به دست میگیرند، این است که ما آمدیم برای اینکه یک جامعهی اسلامی به وجود بیاوریم؛ ما آمدیم تا حیات طیبهی اسلامی را برای کشورمان و برای مردممان بازْتولید کنیم؛ آن را تأمین کنیم.
🖋و اگر بخواهیم با یک نگاه وسیعتر نگاه کنیم، چون بازتولیدِ حیات طیبهی اسلامی در کشور ما میتواند و میتوانست و میتواند همچنان الگوئی برای دنیای اسلام شود، در واقع آمدیم برای اینکه دنیای اسلام را متوجه به این حقیقت و این شجرهی طیبه بکنیم؛ ما برای این آمدیم. هدف، جز این چیز دیگری نبود، الان هم هدف جز این چیز دیگری نیست.» (بیانات در دیدار روسای سه قوه و مسئولان نظام، 19/6/1387)
🖋متاسفانه این خوانش از اهداف انقلاب اسلامی کمتر مورد توجّه قرار گرفته و به همین دلیل از بُعد «زندگی» که نقطهی قوّت انقلاب اسلامی نسبت به سایر حکومتها است، غفلت شده است. چنین غفلتی موجب شده است، شعار «زندگی» در برابر جمهوری اسلامی مطرح شود. در حوادث سال 1401، یکی از شعارهای سهگانهای که محور اغتشاشات بود، «زندگی» بود و ادّعای مستتر در شعار این بود که جمهوری اسلامی نسبت به «زندگی معمولی» بیاعتنا است.
🖋 اگر با نگاه درستی به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی نگریسته شود، میتوان گفت که نقطهی قوت جمهوری اسلامی مورد هجمه واقع شد. آن خلاء تبیینی که موجب شد چنین هجمهای رخ دهد، «بینسبتی ایدهی مقاومت جمهوری اسلامی با مقولهی زندگی» در ذهنیت بخشی از آحاد جامعه بود.
🖋 گزارهی تبیینی که در برابر آن باید در عملیات تبلیغی پیگیری شود این است است که هدف ایدهی مقاومت، رسیدن آحاد جامعهی ایران به «زندگی الگو» است؛ به تعبیر دیگر، «مقاومت برای زندگی است» و فراتر از آن «مقاومت، زندگیساز است».
🖋 ایدهی مقاومت با توجّه به تاکیدی که بر «درونزایی» و «اتّکای به نفس» دارد، حیات و زندگیِ را احیا میکند. در برابر ایدهی مقاومت که پیشرفت حقیقی در زندگی را در زندگی را در پی دارد، میتوان مسیری را پیش بُرد که شاید جامعه به پیشرفتهای ظاهری برسد، امّا چون درونزا و برآمده از ارادهی آحاد جامعه نیست، نتیجهی آن «زندگی معنادار» نخواهد بود.
🖋«زندگی مولّد و معنادار» را میتوان در برابر «زندگی مصرفی و پوچ» ترسیم کرد که تنها از طریق مقاومت امکانپذیر است.
حسن بابایی
مدرس روشنگری استان اصفهان
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
18.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
✍تاریخچه انجمن حجتیه نوین(قسمت هفتم )
✅میرزا مهدی اصفهانی
بنیانگذار مکتب معارفی خراسان یا مکتب تفکیک(3)
🖋اصفهانی سپس به نجف رفت و در درس فقه و اصول آخوند خراسانی حاضر شد. او در این دوران با سید احمد کربلایی، شیخ محمد بهاری، سیدعلی قاضی و سید جمال الدین گلپایگانی انس گرفت. گفتهاند او در مدت کوتاه حضورش در کنار سید احمد کربلایی، به اخذ مقام مرشدیت و راهبری مستعدّین موفق گشت. مصادف با ایام مشروطه به درس میرزای نائینی (۱۲۷۳-۱۳۵۵ق) رفت.
🖋 سید جمال گلپایگانی و سید محمود شاهرودی در آن درس حاضر بودندبه نظر میرسد میرزای اصفهانی تا قبل از مهاجرتش از نجف به سوی مشهد، در تمام ادوار درسی میرزای نائینی شرکت کرده، و در سال ۱۳۳۸ق از وی اجازه اجتهاد یافت و آقا ضیاء عراقی، شیخ عبدالکریم حائری یزدی و سید ابوالحسن اصفهانی نیز آن را در حاشیه تأیید کردند. جزئیات زندگی میرزای اصفهانی در نجف اشرف روشن نیست.
🖋میرزای اصفهانی در ۱۳۴۰ق و به نقلی ۱۳۴۵ق به مشهد آمد. او در ۱۳۳۸ق از میرزای نایینی اجازه گرفت. او پس از حضورش در مشهد به مدرسه پریزاد رفت و در درس میرزا هاشم قزوینی، حاضر شد، اما در پی اشکالی که در هنگام درس بر استاد خود گرفت، میرزا هاشم قزوینی مقام علمی او را بر خود ارجح دید و وی را در مقام تدریس نشاند و خود از آن پس در درس میرزای اصفهانی تا آخرین دوره حاضر شد.
🖋 در گزارشی این حضور چنین ترسیم شده است:
در حدود سال ۱۳۴۰ق، یکی از شاگردان ممتاز میرزای نائینی، مدرس بزرگ حوزهٔ علمیهٔ نجف و مرجع تقلید دورهٔ قبل (متوفی در ۱۳۵۵ق)، به نام میرزا مهدی اصفهانی به مشهد آمد. ابتدا به تدریس سطوح عالیه و سپس خارج فقه و اصول مشغول شد و چون بر مبانی اصولی میرزای نائینی تسلط کامل داشت و این مبانی در حد خود تازه و بیسابقه بود، مورد توجه فضلا و طلاب مشهد قرار گرفت و پس از مدتی، کرسی درس معارف را نیز برپا کرد.
ادامه دارد
حسن بابایی
مدرس روشنگری استان اصفهان
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
✍ایده مقاومت
🖋زن محور زندگی است و زندگی روزمرهی همهی آحاد جامعه با زن عجین است؛ پیوند میان «زن و زندگی» آنقدر وثیق است که شاید نتوان زندگی را بدون زن متصوّر شد.
🖋 میزان آمیختگی زندگیِ آحاد جامعه با فرهنگ مقاومت، به وضعیت بانوان جامعه آمیخته است. اگر روح مقاومت در رفتار و گفتار بانوان جامعه مستقر باشد، زندگی آحاد جامعه با مقاومت آمیخته است و اگر رفتار و گفتار بانوان جامعه تهی از مقاومت باشد، جامعه امکان استقامت نخواهد داشت.
🖋 تصویری که رهبری از نقش بانوان در مقاومت مردم ایران در شرایط دفاع مقدّس ارایه میدهند، حاوی دقّتهای فراوانی است.
🖋 در تصویرسازی ایشان، کافی است تصوّر کنیم بانوان ایرانی در ازایِ مصیبتهای وارده از جنگ، جزع و فزع نشان میدادند؛ همین برای زمینگیر شدن جنگ کافی بود.
🖋اگر مقاومت مردمی در جنگ امکانپذیر شد، روح مقاوم زنانهای در پسِ آن حضور داشته که چنین امکانی را میسّر کرده است.
🖋در جنگ تحمیلی اگر امثال همین مادر گرامی سه شهید و مادران شهیدان و همسران شهیدان - که من افتخار داشتهام با هزارها نفرِ اینها از نزدیک نشست و برخاست و گفتگو کنم و خصوصیات آنها را مشاهده کنم - ایمان خود، صبر خود، ایستادگی خود، معرفت خود و روشنبینی خود در قبال ضایعات جنگ و فداکاریهای جوانان و مردان را نشان نمیدادند، جنگ پیروز نمیشد.
🖋 اگر مادران و همسران شهدا بیصبری نشان میدادند، شوق جهاد در راه خدا و شهادت در دل مردها میخشکید؛ اینگونه نمیجوشید؛ اینگونه به جامعه طراوت نمیداد. در میدان جنگ هم زنان نقشهای درجه اوّل را ایفا کردند. (بیانات در دیدار جمعی از بانوان، 30/6/1379)
🖋در جنگ نیز همین طور بود. یعنی اگر خانوادههای شهدا - مادران و همسران - صبر نمیکردند، جنگ دچار مشکلات بسیار بزرگی میشد. در آن مقطع، نقش زنان، بسیار برجسته بود. انقلاب و جنگ، زنان ما را در جامعه از آگاهی و رشد سیاسی برخوردار کرد.
🖋 زن، وقتی با سواد باشد و از آگاهی سیاسی برخوردار شود، کسی نمیتواند به آسانی به او زور بگوید و حقّش را پایمال کند. اینها غنیمتهایی بود که در انقلاب برای زنان پیش آمد. (بیانات در جمع زنان شهر ارومیه، 28/6/1375)
🖋بانوان با توجّه به موقعیتی که در نهاد خانواده دارند، ظرفیتِ آن را دارند که برای اعضای خانواده، داعیِ به مقاومت باشند.
🖋 یعنی هر یک از اعضای خانواده که در رسیدن به افق موردنظر، با موانع و چالشهایی رو به رو میشود، این زن است که میتواند استقامت در مسیر را به تکتک اعضای خانواده القا نماید. غیر از تقویت مقاومت در بُعد فردی افرادِ خانواده، زن میتواند کل خانواده در در راستایِ «مقاومت ملّی» بسیج نماید.
حسن بابایی
مدرس روشنگری استان اصفهان
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
22.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از روشنا استان اصفهان
✍تاریخچه انجمن حجتیه نوین(قسمت هشتم )
✅میرزا مهدی اصفهانی
بنیانگذار مکتب معارفی خراسان یا مکتب تفکیک(4)
✅دورههای تدریس در مشهد
🖋دوره نخست:با ورود وی به مشهد، او مبانی فقهی و اصولی آخوند خراسانی و میرزای نایینی را تدریس کرد.
🖋شاگردان دوره نخست:
میرزا علیاکبر نوقانی آمیرزا هاشم قزوینی: او در دو دوره دیگر نیز شاگرد میرزا مهدی بوده است.سید صدرالدین صدرآسید حسین حائری، سید احمد کربلائی، محمد بهاری همدانی
🖋دوره دوم: در دوره دوم، مبانی فقهی و اصولی خود را درس میداد. در روزهای پنجشنبه و جمعه مباحثی جدید که سابقهٔ تدریس آنها در حوزههای علمیه وجود نداشت تحت عنوان مباحث معارف مطرح شد.
🖋از جملهٔ حضار در این دروس شیخ هاشم قزوینی، شیخ مجتبی قزوینی،و شیخ محمود حلبی تولایی بودهاند. از این دوره تقریرات محمدحسن بروجردی و محمود حلبی به جا مانده است. تقریرات حلبی با تصحیح میرزای اصفهانی است. کاملترین و دقیقترین اثر در این دوره آثار شیخ محمود حلبی میباشد که تحت عنوان تقریرات اصول، حجیت قرآن، هناک مطالب ثلاثه و مناصب النّبی در آستان قدس رضوی موجود است. بهتازگی تقریرات بحث حجیت قرآن از بروجردی نیز یافت شده است.
🖋دوره سوم: این دوره تدریس میرزای اصفهانی پس از گذشت مدتی از دوران رضاخان شروع شد. سیاستهای ضد روحانیت رضاخان موجب شد که اکثر مدارس مشهد، جز یکی دو مورد، تعطیل شود و درسها به صورت رسمی برپا نگردد و حوزهٔ مشهد به رکود دچار گردد. پس از شهریور ۱۳۲۰ شیخ مرتضی آشتیانی و میرزا مهدی اصفهانی، زعامت حوزه را به دست گرفتند و حوزه رشد خود را از سر گرفت. از نقلی که از ملکی میانجی باقی مانده است به نظر میرسد که درس این دوره فقط مباحث معارف بوده و این بار دیگر خبری از مباحث اصولی نبوده است؛
🖋در این دوره در بحث اصول مبانی خود میرزای اصفهانی نیز به طور جدیتری مطرح گردید. در فقه که از دورهٔ قبل اثری یافته نشده، در این دوره آثاری بهدست آمده است. در مباحث معارفی نیز میرزا تغییراتی داد. اگرچه هنوز به طور کامل روشن نیست که این تغییر در آرا به دلیل تغییر در شیوهٔ طرح و پیدا شدن پایگاهی مستحکم در حوزهٔ علمیه بوده یا اینکه وی تبدل رأیی یافته است.
ادامه دارد
حسن بابایی
مدرس روشنگری استان اصفهان