eitaa logo
آستانِ مهر
7.5هزار دنبال‌کننده
13هزار عکس
3.4هزار ویدیو
70 فایل
کانال رسمی «فرهنگی خواهران» آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام ✔اطلاع رسانی اخبارخواهران حرم Admin: @Mehreharam @karimeh_135 سایت 🌐astanehmehr.amfm.ir اینستاگرام: https://Instagram.com/astanehmehr ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙🎵 محمد حسین حدادیان ذکر قلبم شد یا اباالزهرا 🌹➿🌹➿🌹➿🌹 @astanemehr
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠حال و هوای حرم مطهر در شب ولادت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و امام جعفر صادق (علیه السلام) 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🆔 @astanqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 💎 آیت‌الله اشرفی اصفهانی 🗓 شهادت: ٢٣ مهر ١٣۶١ 🔴 به دست منافقین خلق ◾️در نماز جمعه 🔷🔸💠🔸🔷 @astanehmehr | «آستانِ مهر»
آستانِ مهر
🕊 #شهد_عشق 💎 آیت‌الله اشرفی اصفهانی 🗓 شهادت: ٢٣ مهر ١٣۶١ 🔴 به دست منافقین خلق ◾️در نماز جمعه 🔷🔸💠
پدر من از آشپزخانه می‌خواست به اتاق برود. خوب پیرمرد بود حدود ۸۰، ۹۰ سال، عصا دستش بود. یک مرتبه دید که گربه دارد می دود گوشت دهانش است! تا دید گوشت دهانش است، با عصا روى گربه زد. بعد از این کار پدرم به اتاق رفت و گفت: چرا زدى؟ گربه غریزه‏ اش این است که هرجا گوشت دید ببرد. چون هم گرسنه اش است هم بچه دارد. تو هنر دارى باید گوشت خودت را حفظ کنى. تو وظیفه ‏ات این است که گوشت را حفظ کنى. گربه هم غریزه‏ اش این است که گوشت را دید ببرد. تو به وظیفه‏ ات عمل نکردى ولى او به غریزه‏ اش عمل کرده است. مقصر تو هستى! گفت: حسین! من هم آمدم گفتم: بله آقا! گفت: برو گربه را بیاور عذرخواهى کنم. گفتم: بابا ول کن. سفت گرفت، گفتم: بابا ول کن. آخر گربه که‏ عذرخواهى نمی خواهد. گفت: من به ایشان بیخود چوب زدم. من وظیفه دارم، حیوان غریزه؛ وظیفه‏ ى من حفظ گوشت است. غریزه‏ ى او هم اینکه گوشت را ببرد. من به وظیفه عمل نکردم و مقصر من هستم. نه گربه! گفتم: خوب حالا عوضش گوشت را برد. این گوشت براى اینکه … . گفت: نه! این چوبى که من زدم به او، این گناه کردم. هرچه گفتم دیدم ایشان سفت گرفته که آقا تو را به خدا برو او را بیاور. این گربه در سرداب رفته. برو او را بیاور. گفتم: آقا گربه را مگر می شود گرفت؟ مرغ که نیست. گربه چنگ می اندازد صورتمان را زخمى می کند. گفت: ببین یک کلاه روى سرت بکش، چشم‏هایت پیدا باشد. دستت را بکن در این کیسه‏ هاى که در حمام کیسه می کشند. صورتت را هم بپوشان، این را بگیر و بیاور. گفتم: آقا ولم کن! دیدم پیرمرد التماس می کند. دلم براى پدرم سوخت. صورتم را پوشاندم و خلاصه دستکش دست کردم و رفتم در زیر زمین، یواش این گربه را گرفتم. حالا از او هم می ترسم. آن را به آیت الله اشرفى دادم. آیت الله اشرفى بغلش گرفت و مرتب گفت: «خدایا! مرا ببخش! ظلم کردم. این حیوان که گناه نکرده بود. این باید گوشت را ببرد. من باید حفظ کنم. خدایا من را ببخش». براى ما صحنه‏ عجیبی پیش آمده بود و ما بهت زده شدیم. بعد از آن هر وقت آیت الله اشرفى می خواست غذا بخورد یک مقدارغذا در یک ظرف میکرد، پیرمرد ۸۰، ۹۰ ساله زیرزمین می برد و به گربه مى داد و برمی گشت غذا می خورد. مى‏گفت: باید این چوب را جبران کنم. آیت الله اشرفى که شهید شد، مى گفت: این گربه تا صبح ناله می‌زد. هرچه غذا به این گربه دادیم نخورد. پیکر پدر را اصفهان بردیم. گربه‏ اى هم که چند سال در خانه‏ ى ما بود، رفت که رفت. 🎙 راوی: پسر آیت‌الله اشرفی اصفهانی 🔷🔸💠🔸🔷 @astanehmehr | «آستانِ مهر»
📖 دوباره مطلع شعرم شده سلام شما بلال طبع لطیفم شده غلام شما دوباره رد شده ای از کنار و گوشه شهر دوباره گم شده ام بین ازدحام شما به هر طرف که نسیم عبایتان بِوَزَد بلند می شوم آقا به احترام شما ز شرم روی تو یوسف خجالتی شده است مسیح کوچه، گدای محبّتی شده است میان کنگره های تمام کسراها به پیش پای تو امشب قیامتی شده است چه کرده ای تو مگر بین نامسلمانها تمام رابطه هاشان رفاقتی شده است بدون یاد تو اصلا زمان نمی گذرد برایم این صلواتت عبادتی شده است ببین به برکت قرآن و اهل بیت شما میان شیعه و سنی چه وحدتی شده است ✍🏻نجمه پورملکی 🔷🔸💠🔸🔷 @astanehmehr | «آستانِ مهر»
اینجا اگر نبود مقدّر وصالِ ما مشتاقِ روی ماهِ تو در روز محشریم 〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️ @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشا به حال گدایی که منتظر باشد خوشا به سوز و دعایی که مستمر باشد به جمعه های فراقی که می رسند از راه خوشا به حال دو چشمی که دیده تر باشد ناوک مژگانت قلب سپیده دم را نشانه رفته و از آن دیده‌ای تر ساخته تا که با مهرش بشوید غبار خفته‌ی شهر می‌چرخد و می‌گردد هر آن سویی که نسیم نشانی از عطر شما را داشته باشد کوی به کوی بام‌ به بام‌ شهر به شهر در جست و جوی جرعه‌ای از یاد توست و ناگاه ... تو را می‌یابد ... در هیاهوی خوش عطر گل محمدی و شهری که در آغوش می‌گیرد عشق دو مولود این روز را ... ختم صفحه‌ی پر ز نور رسالت و آغازگر زنجیره‌ی سرشار از عشق تشیع‌‌‌ و چه زیباست این خاتمه و این آغاز درود خدا بر شما که بهترین آغاز و انجامید 📝 فاطمه پاکدامن 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫 عیدتون مبارک 💫 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr