eitaa logo
پایگاه جریان‌شناسی اسباط
655 دنبال‌کننده
594 عکس
30 ویدیو
3 فایل
"اسباط"، پایگاه تخصصی جریان‌شناسی حوزه و روحانیت، وابسته به موسسه مطالعات راهبردی بعثت 💻 asbaat.ir 🔸 eitaa.com/asbaat_ir 📷 www.instagram.com/asbaat_ir 💠 @Asbaatadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 بررسی شخصیت / بخش دوم 🔰 کیاست و استقامت شهید مدرس 🔹 در دوران ، مدرس در کنار حاج آقا نورالله اصفهانی تلاش زیادی را به منظور تدارک و تقویت انجام داد و در مقابل حاکم مستبد اصفهان (اقبال الدوله) ایستادگی کرد؛ اما پس از فتح تهران و پیروزی مشروطه‌خواهان و هنگامی که صمصام السلطنه بختیاری به حکومت اصفهان منصوب گردید؛ حاکم بختیاری برای حکومت بلامنازع خود در صدد تبعید روحانیان متنفذ و مقتدر اصفهان، آقا نجفی، آقا نورالله و مدرس برآمد. 🔹 وقتی از سواران بختیاری به آیت الله مدرس اخطار کردند آماده خروج از شهر باشد، وی بدون اندک تاملی کفش‌هایش را از پای درآورده، زیر بغل نهاد، در جلو آن دسته سوار به راه افتاد و گفت: «هرکجا می‌­خواهید، برویم». 🔹 مردم شهر خواستند مانع تبعید مدرس شوند، اما وی به آنان توصیه کرد آرام باشند، زیرا مایل نیست به خاطر این مساله کوچک نزاعی رخ دهد. 🔹 نیروهای بختیاری مدرس را به تخت فولاد بردند؛ اما با اعتراض عمومی مردم اصفهان و حمایت علمای شهر از او، صمصام السلطنه وادار شد مدرس را با نهایت احترام به خانه‌­اش بازگرداند. 🔹 به روایت علی مدرسی پس از این حادثه دشمنان در صدد حذف فیزیکی او برآمدند و در مدرسه جده بزرگ دو نفر از روحانی‌نمایان، مدرس را هدف قرار دادند؛ اما تیرهای ضاربان به خطا رفت و آسیبی به وی نرسید. 🔰 انتخاب آیت الله مدرس به عنوان مجلس شورای ملی 🔹 براساس فصل دوم متمم قانون اساسی، برای نظارت بر قوانین مصوب مجلس شورای ملی و تشخیص عدم مغایرت مصوبات مجلس با احکام شرع، ، بیست نفر از مجتهدان طراز اول را به مجلس شورای ملی معرفی کردند تا پنج نفر از میان آنان برگزیده شوند. 🔹 (دوره دوم) در جلسه هفتم شعبان ۱۳۲۸ ق، آیت الله مدرس و چهار نفر دیگر را از میان بیست نفر مجتهدی که مراجع نجف معرفی کرده بودند، انتخاب کرد. 🔹 آیت الله مدرس برای حضور در مجلس و انجام وظیفه نظارتی خود، به تهران مهاجرت کرد. وی در جلسه ۱۹۵ مجلس شورای ملی ( ۲۸ ذیحجه ۱۳۲۸) سوگند یاد کرد. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4658 🆔 @asbaat_ir
📌 پاسخِ پرسش یازدهم اسباط/ بخش نخست 1️⃣1️⃣ پرسش یازدهم: 🔹تاسیس ، ، و مراکز علمی پیرامون حوزه علمیه چقدر ضرورت دارد؟ 🔹مراکز علمی و تخصصی تا چه میزان در افزایش موثر بوده‌اند؟ 🔹نقاط ضعف و آسیب‌هایی که امکان دارد در این موسسات وجود داشته باشد، چیست؟ 🔹از منظر جریانشناسی، چه جریان‌هایی و با چه اندیشه‌هایی پشت صحنه موسسات و مراکز علمی حوزه هستند؟ ◀️ در پاسخ به این پرسش، از سوی کانال به ادمین اسباط ارسال شد که ضمن تشکر از مخاطبین گرامی، در ذیل منتشر می‌شوند و به جهت کثرت پاسخ‌ها، از ذکر اسامی ادمین آنها صرف نظر می‌گردد. 1️⃣ قبلا شاهد باز شدن بیوت بودیم حالا موسسه های وابسته به بیوت هم اضافه شده است، مگر هر بیت چند محقق و نویسنده خوب در اختیار دارد که باید موسسه بسازد. در همان بیوت اتاقی را برای همان چند نفر هم در نظر بگیرید. 2️⃣ حالا که همه چیز دارد مجازی می شود خوب است بسیاری از موسسه ها هم مجازی شوند، این همه هزینه برای چیست؟ 3️⃣ بعضی از این مراکز و موسسات به بلای جان و اخلاق بعضی از طلبه ها تبدیل شده است، اشرافیت و تجمل گرایی و نوع پذیرایی در بعضی از این مراکزو موسسات، حوزه را به سمتی می برد که طلبه همان گونه زندگی کند، طلبه ای که در چنین محیطی هایی کار می کند دیگر حاضر به زندگی کردن در خانه های محقر و حتی قشر متوسط نمی شود. به این آقایان بگویید مراکز و موسسات را ساده و طلبگی بسازند چراکه روی خلق و خوی طلبه ها اثر دارد. 4️⃣ اگر موسسات و پژوهشگاها و مراکز علمی که کار حوزوی می کنند و یا توسط حوزویان اداره می شوند در زیر شورای عالی حوزه علمیه و یا شورای مدیریت حوزه علمیه در می آمدند به خوبی اهداف و انگیزه های آنها مشخص و از تکرار پرهیز می شد، با این وضعیت هرکس با هر مرتبه ی علمی و بدون استعلام اخلاقی از حوزه می تواند موسسه و مرکز ایجاد کند. 5️⃣ برخی موسسات، موسسه نیستند، محل اشتغال فرزندان و نوه ها و اقوام صاحب موسسه است، ارثیه ای برای آیندگان است، اگر این موسسات از پول بیت المال و یا سهم امام ساخته شده است باید آقایانی که در دست دارند پس از خود به مرجع تقلید و ولی فقیه زمان خود واگذار کنند. 6️⃣ همیشه زیاد شدن موسسات و مراکز و پژوهشگاه ها نشانه بالا رفتن سطح علمی حوزه نبوده و نیست، همین الآن هم بیشتر آدم های ملا و صاحب نظر بیشتر از حجره ها و خانه های ساده بیرون می آیند. ادامه دارد ... 🆔 @asbaat_ir
📸 #عکس_نوشته| جنبش دانشجویی دوشادوش روحانیت 💠 #امام_خامنه_ای: از آن سال [16 آذر 32] تا سال 42 جنبش دانشجوئی کم و بیش تحرکاتی دارد. من یادم است سالهای 38 و 39 و 40 و ...، دانشجوها تحرکاتی داشتند، منتها بشدت سرکوب می‌شد و اجازه نمی‌دادند بروز پیدا کند؛ تا نهضت روحانیت در سال 1341 و اوجش در سال 42 شروع شد، که اینجا باز شما نشانه‌ی جنبش دانشجوئی را مشاهده می‌کنید؛ یعنی در تمام پانزده سالی که بین 1342 است که شروع نهضت روحانیت باشد، تا 1357 که پیروزی انقلاب اتفاق افتاد، شما در همه جا و دوشادوش روحانیت و در کنار او، جنبش دانشجوئی را مشاهده می‌کنید. 🗓 بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت‌ - 1387/09/24 #روز_دانشجو #جنبش_دانشجوئی #نهضت_روحانیت #امام_خمینی #انقلاب_اسلامی #استکبار_ستیزی #آمریکا_ستیزی 🆔 @asbaat_ir
🚩 نگاهی گذرا به #حوزه_علمیه_اصفهان/ بخش دوازدهم 💠 جریان‌ها و ویژگی‌های #مکتب_عرفانی_اصفهان/ قسمت نخست 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🚩 نگاهی گذرا به / بخش دوازدهم 💠 جریان‌ها و ویژگی‌های / قسمت نخست 🔺 در زیر به سه جریان عمده عرفانی و معنویت‌گرا و ویژگی‌های آنها در دوران اشاره می‌شود و از برخی از بزرگان هر جریان نیز نام برده می‌شود. 1️⃣ و سلسله­‌ای 🔹 از جمله فرق صوفیه از دوران صفویه به بعد، می­‌توان به سلسله­‌های ، نعمت‌­اللهیه، چشتیه و اویسیه اشاره کرد. صوفیانی مانند حسینعلی شاه اصفهانی، مشتاق علی­شاه، سعادت علی­شاه، شیخ مؤذن خراسانی، شیخ نجیب­‌الدین تبریزی، شیخ علی اصطهباناتی، و سید قطب­‌الدین نیریزی، رستم بیک، ایزد گشسب، ملاحسن آرندی نائینی و محمد جواد سرجویی بید­آبادی از جمله برزگان این سلسله­‌ها بوده‌­اند. 🔹 حاکمان صفوی با اینکه در اصل با ادعای تصوف و به مدد به حکومت رسیدند، از دوره شاه طهماسب به بعد به صوفیان قزلباش سخت گرفتند و برای حفظ حکومت خود و جلوگیری از شورش‌­های احتمالی، آنها را از مناصب دولتی کنار گذاشتند. 🔹 کار به اینجا نیز خاتمه نیافت و با قدرت گرفتن فقهای شیعه در حکومت صفوی و ردیه نویسی­‌های آنها بر ضد تصوف عرصه چنان بر آنها تنگ شد که حتی برخی از آنها مجبور شدند از ایران مهاجرت کنند. همچنین صفویان برای حفظ حکومت خود از گرم شدن بازار طریقه‌­های دیگر صوفیه نیز در ایران جلوگیری کردند. 🔹 البته خود صوفیان نیز در این دوره به انحراف کشیده شدند و همین سبب انحطاط جریان تصوف خانقاهی در این دوره شد؛ نمونه­‌هایی از این انحطاط را می‌­توان در حکومتی شدن صوفیان، خاندانی­ شدن تصوف، گرایش‌­های غالیانه و تندروانه قزلباشان و لاابالی­‌گری آنها مشاهده کرد. 🔹 در مجموع صوفیان صفوی به جز مواردی انگشت‌شمار، به دسته‌ای دوره‌گرد تبدیل شدند که به کارهایی مانند قصه­‌خوانی در معابر، گدایی و مناقب­‌خوانی مشغول بودند. 🔹 البته در این دوران از بین صوفیان خانقاهی، ذهبیه به علت اخلاص در تشیع و تمسک به ولایت ائمه و همچنین به دلیل دودمانی نشدن و دوری از ثروت و قدرت توانستند در بین مردم به حیات خود ادامه دهند. 🔹 به گونه­‌ای که مرکز فعالیت­‌های اقطاب و مشایخ بزرگ سلسله ذهبيه مانند شیخ محمد على مؤذن خراسانی (قطب ۲۹)، شیخ نجیب‌الدين رضا تبریزی (قطب ۳۰)، شیخ علی نقی اصطهباناتی (قطب ۳۱) و سید قطب الدین نیریزی(قطب ۳۲) در اصفهان بوده است. در اواخر دوره صفویه سید قطب به شیراز رفته و از آن به بعد آن شهر مرکز فعالیت­‌های سلسله ذهبيه شد. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4736 🆔 @asbaat_ir
🔖 جریان‌شناسی #سازمان_مجاهدین_خلق/ بخش ششم 🔰 تغییر‌ #ایدئولوژی 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔖 جریان‌شناسی / بخش ششم 🔰 تغییر‌ 🔺 پس از اینکه کار تدوین‌ایدئولوژی سازمن پایان یافت، از اواخر سال ۴۹ سازمان وارد فاز نظامی شد، یکی از عواملی که ورود به فاز نظامی را تسریع کرد عملیات در منطقه سیاهکل در بهمن ۴۹ بود که به دنبال آن سازمان تصمیم گرفت از حالت انفعال بیرون‌ آید. 🔺 آن‌ها معتقد بودند که اگر وارد فاز جدید نشوند، برخی نیروهای انقلابی آن زمان که به سازمان نزدیک شده بودند به سمت‌وسوی سازمان‌های تماماً کشانده شده و در نهایت آن‌ها را از دست خواهند داد. 🔺 اولین اقدام سازمان، تلاش برای بمب گذاری در کارخانه صنایع‏ الکتریکی‏ تهران بود؛ اما ‌این عملیات لو رفت و منجر به دستگیری تعداد زیادی از اعضاء سازمان گردید که مجاهدین از آن به «ضربه شهریور ۵۰» یاد می‌کنند. 🔺 در ‌این حادثه اکثر اعضاء کادر مرکزی سازمان نیز دستگیر و چند نفر از آنان هم در ۴ خرداد سال ۵۱ اعدام شدند و از مرکزیت آن تنها رضا رضایی موفق به فرار شد و چند روز بعد از فرار، با سیانور خودکشی کرد. 🔺 بعد از ‌این حوادث مرکزیت سازمان به دست سه نفر افتاد: تقی شهرام، بهرام آرام و مجید شریف واقفی. از این سه نفر تنها مجید شریف واقفی مذهبی بود و دو نفر دیگر مارکسیست بودند و اعتقادی به مذهب نداشتند. 🔺 شکست‌های سازمان و ضربه وارده بر آن از یک سو، و ورود به مرکزیت سازمان از سوی دیگر، زمینه را برای یک حرکت ارتدادی در سازمان مهیا کرد. 🔺 با تصمیم کادر مرکزی، تجدید نظر در ایدئولوژی سازمان در دستور کار قرار گرفت و در سال ۵۲ یک گروه ده نفره که سه نفر از آنها از مرکزیت بود، مطالعات بر روی ایدئولوژی سازمان را شروع کردند. 🔺 نتیجه ‌این مطالعات اعلام گرایش به مارکسیسم و عیان کردن هسته تفکرات واقعی سازمان بود. لذا در مهرماه سال ۱۳۵۴ «بیانیه اعلام مواضع‌ایدئولوژیک» توسط تقی شهرام تدوین شد و چرخش فکری سازمان را از اسلام به ‏مارکسیسم اعلام نمود. 🔺 این شخص چون گرایش شدیدتری نسبت به مارکسیسم داشت، گرایش اولیه سازمان را به سمت این تفکر شدت بخشید و با صدور بیانیه‌ای به نام «تغییر مواضع ایدئولوژیک»، عدول سازمان را از اسلام و گرایش آن را به مارکسیسم رسماً اعلام کرد. 🔺 دو نفر از اعضاء در مقابل ‌این ارتداد ‌ایستادگی کردند. یکی مجید شریف واقفی بود که توسط همسرش لیلا زمردیان به تقی شهرام و بهرام آرام لو داده شد و به وسیله «حسین سیاه کلاه» اعدام گردید و دیگری مرتضی صمدیه لباف بود که توسط مرتدین مجروح، سپس توسط ساواک دستگیر و اعدام گردید. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=1617 🆔 @asbaat_ir
🔰 #جریان_مخالف_دخالت_دین_در_سیاست/ بخش سوم 📝 #یادداشت|آیت‌الله #بروجردی و دخالت در سیاست 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔰 / بخش سوم 📝 |آیت‌الله و دخالت در سیاست 🔸 در زمان آیت‌الله بروجردی یکی از اشکالاتی که برخی همچون به ایشان داشتند، عدم دخالت آیت الله بروجردی در سیاست و قیام علیه رژیم شاه بود. در این باره نیز توجه به نکاتی حائز اهمیت می‌باشد: 🔸 در ابتدا باید به این نکته توجه داشته باشیم که آقای بروجردی نیز همچون به هیچ وجه قائل به عدم دخالت دین در سیاست نبود؛ چنانکه ایشان در درس خارج نماز جمعه، زمانی که به ادلّه نقلی و عقلی می‌پردازد، پیش از ورود به اصل بحث، به عنوان مقدمه، درباره ضرورت آمیختگی دین اسلام با سیاست بحث نموده است. 🔸 ایشان درباره همراه بودن احکام سیاسی و اجتماعی اسلام با احکام عبادی و فردی، می‌فرماید: «برای کسی که قوانین اسلام و ضوابط آن را بررسی کند، تردیدی باقی نمی‌ماند که اسلام دین سیاسی ـ اجتماعی است و احکام آن به اعمال عبادی محض، که هدفش تکامل فرد و تأمین سعادت اخروی است، منحصر نمی‌گردد، بلکه بیشتر احکام آن مربوط به امور سیاسی و تنظیم اجتماع و تأمین سعادت دنیای مردم است.» 🔸 ایشان در ادامه آورده است: «پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شخصا به تدبیر امور مسلمانان می‌پرداختند و امور آنان را سیاست‌گذاری می‌کردند و مسلمانان برای حل و فصل خصومت‌های خویش، به ایشان مراجعه می‌کردند و آن حضرت برای ولایات، حاکم و کارگزار منصوب می‌فرمودند و مالیات‌هایی نظیر خمس و زکات از آنها مطالبه می‌نمودند و… .» 🔸 بنابراین اعتقاد راسخ آیت الله بروجردی، دخالت دین در سیاست بود و حتی با اعتقاد به ولایت فقیه، سایر حکومتها در عصر غیبت (از جمله حکومت ) را نامشروع می‌دانست؛ 🔸 اما با توجه به شرایط خاص دینی و سیاسی ایران پس از شهریور۱۳۲۰ و به دنبال اشغال ایران توسط و وجود اکثریت جناح سیاسی طرفدار بلوک شرق یا غرب ، تحقق در آن شرایط را غیرممکن می‌دانست. 🔸 از نظر آیت الله بروجردی، اقدام برای تشکیل حکومت اسلامی در آن شرائط،از یک سو موجب تباهی مملکت شیعی ایران و دیانت می‌شد و از سوی دیگر، سلب امنیت و تضعیف نظام (هرچند طاغوتی) بدون جایگزینی نظام مطلوب، تنها ویرانی و هرج و مرج را به دنبال داشت. 🔸 با توجه به این، ایشان در آن شرایط که دشمنی‌ها علیه اسلام و مملک شیعی ایران رو به فزونی نهاده بود، به عنوان رهبر شیعیان جهان، در اولین اقدام خود، پس از پذیرش مسئولیت خطیر مرجعیت عامّه، با تأسی به روایت امام علی علیهم السلام «لابدّ للنّاس من امیر برّ او امیر فاجر»، برای سامان دهی امنیت اجتماعی، به سیاست اصلاحی و تعامل سازنده با شاه جوان، روی آورد و از تضعیف این سلطان به ظاهر مطیع (در زمان مرجعیت آیت الله بروجردی)، خودداری نمود. 🔸 ایشان در پاسخ معترضان گفت: «شاه حالا که از خودش اختیاری ندارد و تحت فشار دولت‌های بیگانه است؛ یک طرف روس و طرف دیگر غرب و آمریکا که خواسته‌های خود را تحمیل می‌کنند. اگر شاه احساس کند که موقعیتش در داخل تضعیف شده است و جای پایش سست است، برای حفظ خودش، تسلیم بیگانه می‌شود. لذا، کوشش ما این است که خیلی احساس ضعف نکند… مصالح مملکت و اسلام را به او تذکر می‌دهیم… .» ✍️ حجت الاسلام محمد ملک‌زاده ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2076 🆔 @asbaat_ir
📌 1️⃣1️⃣ پاسخِ پرسش یازدهم اسباط/ بخش دوم و پایانی ◀️ ادامه پاسخ مخاطبان گرامی اسباط به پرسش یازدهم: 7️⃣ این همه مراکز علمی پیرامونی و موسسات تحقیقاتی، چقدر اجاره آنها می شود، طلبه ها بخاطر معیشت دارند کار می کنند، بعد آن همه از پول وجوهات خرج ساختن و نگهداری موسسات می شود، ما که تغییر محسوسی در بالا بردن سطح علمی طلبه ها از این موسسات ندیدیم، چند مطهری و بهشتی و مفتح و ... از این موسسات بیرون آمده است. 8️⃣ بعضی از پژوهشگاه ها و پژوهشکده ها و موسسه ها، شده اند محلی برای تغییر گفتار و لباس و رفتار بعضی طلبه ها، به گونه ای که بعضی از طلبه ها بعد از مدتی می شوند یک کارمند با روحیات کارمندی البته معمم، وقتی با آنها صحبت می کنی، فکر نمی کنی که طلبه هستند، شناسنامه آنان فقط همان لباس روحانیت است نه چیز دیگر. 9️⃣ حوزه علمیه اگر مکانی را چون مدرسه آیت الله گلپایگانی (ره) در نزدیک حرم و یا مدرسه صدوق در زنبیل آباد را اختصاص به مراکز و موسسات علمی می داد، و در اختیار هر موسسه ای چند اتاق قرار می داد، این همه سهم امام اسراف نمی شد، این همه ترافیک به وجود نمی آمد، کارهای موازی نمی شد. 🔟 یکی از مراکز که نامش را نمی برم، الآن بیشتر اتاق های آن خالی است، استخرش را اجاره می دهد، آشپزخانه اش را اجاره داده است، با آن بزرگی تقریبا خالی است، آخر از اول فکر آن را نکرده بودند که مگر ما درباره آن موضوع چند پژوهشگر داریم و یا قرار است پرورش بدهیم که این همه هزینه شده است؟! 1️⃣1️⃣ برونداد موسساتی همچون موسسه امام، امام صادق، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه و مراکز مشابه، آبروی حوزه رو در ساحت اندیشه‌ورزی حفظ کرده اند. تصور کنید اگر این موسسات و مراکز نبودند نمود بیرونی حوزه چه بود؟ فرآیند تخصصی شدن دروس حوزوی را همین مراکز مبارک کلید زدند و عملآ نشان دادند کارآمدی حوزه مرهون تخصصی شدن است. 2️⃣1️⃣ احزاب و جریان های سیاسی به دنبال جاپایی در حوزه های علمیه بودند. از وقتی که برخی موسسات و پژوهشگاه ها دائر شدند به مرادشان رسیدند بعضی از این مراکز، محل کادرسازی بعضی از جریان های سیاسی خارج از حوزه است، بعضی هم در حال تئوری‌سازی برای شعارهای سیاسی آنها تبدیل شده اند. 🆔 @asbaat_ir
🔰 #انقلاب_و_روشنفکران/ بخش دوم 💠 دشمنی با ارزش‌های دینی 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔰 / بخش دوم 💠 دشمنی با ارزش‌های دینی 🔺 میراث‌خوارانی امثال میرزا فتحعلی آخوندزاده، عبدالرحیم طالبوف، میرزا آقا خان کرمانی و «ناظم الدوله» در عصر و محمدرضا پهلوی که نام «» بر خود گذاشتند، هجوم به ارزش‌های دینی و سنت‌های مردم را در دستور کار خود داشتند و در آثار و نوشته­های خویش کوشیدند تا اعتقادات مذهبی را مهمترین دلیل عقب ماندگی مردم ایران از قافله تمدن بشری قلمداد کنند. 🔺 زنده یاد جلال آل احمد در این مورد می نویسد: «یک واقعیت موجود است و آن اینکه روشنفکر غرب­‌زده ما به وسوسه حکومت­‌های وقت از همان اول که در فرنگ درس خواندن و از فرنگ برگشتن را آموخت، شروع کرد به لامذهبی، از کتاب‌های جلال الدوله و آثار ملکم­‌خان بگیر تا آثار کسروی و از جنجال بهایی‌گری بگیر تا حرف و سخن اصلی ، اغلب روشنفکران و نهضت­‌های روشنفکری، ندانسته عَلَم مخالفت با مذهب و روحانیت را برداشتند. 🔸 آنها همیشه با یک دنباله‌روی کودکانه در دعوای مدام حکومت و طرف حکومت را گرفتند و آخرین بار از قضیه بگیر و بیا تا کشتار بی‌رحمانه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و در تمام این صدساله اخیر، روشنفکر ایرانی مردد میان حکومت و مردم، در آخرین دقایق طرف حکومت را گرفته است…» 🔺 به دلیل همین مخالفت با آرمان­‌ها و اعتقادات مردم بود که کم کم پل­‌های ارتباطی روشنفکران ما با مردم ایران ویران شد و آنان همچون جزایری تک و تنها و بی‌رابطه در اقیانوس بی­‌اعتمادی مردم گرفتار ماندند و مبدل به عناصری بی‌ارتباط با توده‌ها و موجوداتی بی‌تاثیر در جامعه گردیدند. 🔺 مرحوم آل احمد در قسمتی دیگر از نوشته­‌اش درباره روشنفکران به این نکته اشاره می­‌کند و می­‌نویسد: «همیشه عقده نداشتن تاثیر در جامعه و در میان اکثریت مردم، روشنفکر ایرانی را آزار و اذیت کرده است و او را وادار ساخته به آرزوهای دور و دراز دامن بزند و رفاه روشنفکر جماعت که به قیمت حرمان اکثریت فراهم آمده، مانع از آن می‌‌شود که در غم دیگران شریک باشد. 🔸 چنین می­‌شود که او کم‌کم خنگ می­‌شود یا مالیخولیایی یا هروئینی یا مدرنیست و غرب­زده و از اثر افتاده و مهمتر از همه اینکه کم­‌کم همه ایده‌آل­‌ها را رها می­‌کند و آدمی می­‌شود بی‌خاصیت و سلب حیثیت شده و عقیم…» ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4722 🆔 @asbaat_ir