eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
طرح به مناسبت سالروز تولد شهید حامد کوچک زاده🌸 @ammarabdi_ir
*بسم رب الحسین* 🍃"پسر کو ندارد نشان از پدر" پدر که قهرمان باشد و راه و رسمش ، پسر نیز راه اورا در پیش میگیرد. جانانه جهاد میکند و عاشقانه به راه اربابش حسین(ع)نماز عشق اقتدا میکند. 🍃ایرج رضازاده، فرزند شهید رضا رضازاده. ای که پس از پدر، در مسیر مجاهدت، فرمان های امام را به جان سپرد. بارها معنا کرد" بابی انت و امی" را و با گذشتن از خانواده عشق بی کرانش را به خاندان علی(ع) نشان داد... 🍃مرام حسین گونه اش را که کنار بگذاریم، وفاداری عباس وار اوست که چشم های همه را خیره خود میکند. بارها و بارها جانبازی را از کربلا آموخت اما هیچکدام مانع از شوق بی تمثیل او نبود. 🍃آری! میان این راه، چشم های سر بسته و چشم دل باز میشود. پایان این جاده، منتهی به آغوش خداست و فتح کنندگان راه، آنانی هستند همچون ایرج رضازاده که جان و مال و فرزندانشان وقف خدا شده است! 🍃فرزندان زهرا گمنامی را بیشتر میپسندند اما چه باید کرد با دل های بیقرار خانواده هایشان. این چنین شد که پس از مدت ها، بازگشت پیکرش آرامش دل ها شد... شهیدِ عزیزمان♥️ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢٧ شهریور ۱٣۴۰ 📅تاریخ شهادت : ٢٨ اردیبهشت ۱٣۶۶ 📅تاریخ انتشار : ٢۸ شهریور ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : ماووت_کربلای ده 🥀مزار شهید : گرگان
2.jpg
حجم: 8.16M
فایل با کیفیت طرح جدید به مناسبت سالروز تولد شهید ایرج رضا زاده🌺 @ammarabdi_ir
طرح جدید به مناسبت سالروز تولد شهید ایرج رضا زاده🌺 @ammarabdi_ir
🍃بند دلم پاره شد و عکس های سنجاق شده به آن می رقصند و از مقابل چشمانم رد می شوند. عکس فاطمه با پدرش، همان روزها که تنها فرزند خانواده بود و به قول آقا مهدی، مادرِ بابا بود. آنقدر محبت این دختر در دل پدر ریشه زده بود که مرهم دلتنگی های پدر برای مادرش بود. 🍃صدای ترک های دلم را می شنوم و این بار عکس زهرا و پدر به من لبخند می زند. پرنسس بابا بود و عاشق پدر؛ اینکه دخترها بابایی اند را همه می دانند. زهرا هم با دستهای کوچکش برای آرزوی پدر دعا می کرد. اشک هایم سرازیر می شوند و چشمان تارشده از اشکم، به عکس محمد جواد و آقا مهدی روشن می شود همان لحظه وداع، محمد جواد در خواب بود، پدر با یک بوسه و یک نوازش که هنوز گرمایش بر تن پسر مانده، از او دل کند. 🍃اشک هایم از هم سبقت گرفته اند اما عکس همسر شهید، قصه جدیدی است. نذر کرده بود این بار خودش همسرش را راهی دفاع از حرم کند. رفت پیش فرمانده و خواهش کرد که همسرش بازهم راهی شود. نشست و تمام لحظه های باقی مانده از حضور همسرش را نظاره کرد و بخاطرش سپرد. عکس هایی که شریک زندگی اش آماده می کرد برای شهادتش، وصیت نامه ای که برای روز های نبودنش می نوشت. در ظاهر می خندید اما خدا می داند که در دلش چه می گذشت. اشک هایش این بار به دادش رسیدند. 🍃بدرقه کرد همسرش و به یک چشم بر هم زدنی خود را در معراج دید، در بالای سر پدر بچه هایش. فاطمه پنج ساله به چهره بابا نگاه می کرد و گریه می کرد. زهرای سه ساله چقدر شبیه سه ساله ارباب شده بود و سر بابا را نوازش می کرد.و اگر محمد جواد لب می گشود و بابا می گفت چه میشد. نسیمی می وزد و این بار آخرین عکس را می بینم. دل داغدار فاطمه و زهرا با سنگ سرد مزار مرهم می یابد. درد و دل می کند با شهیدش از روزی که محمد جواد تب کرده بود و در خواب فقط سراغ پدر را می گرفت.... ✨ آقا مهدی، به حرمت نازدانه هایت دعایمان کن🤲 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢٨ شهریور ۱٣۵٨ 📅تاریخ شهادت : ٢۱ آذر ۱٣٩۶ 📅تاریخ انتشار : ٢٨ شهریور ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : دیرالزور_سوریه
1.jpg
حجم: 1.46M
فایل با کیفیت طرح جدید به مناسبت سالروز تولد شهید مهدی قره محمدی🌷 @ammarabdi_ir
طرح جدید به مناسبت سالروز تولد شهید مهدی قره محمدی🌷 @ammarabdi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون نادانی نیست...👌 ☆نهج البلاغه؛ حکمت۵۴☆ @ammarabdi_ir
🍃طلبه بود، عشق را از وجود امام زمانش طلب میکرد. هر شب در کانال تلگرامیش را برای اعضای کانال میگذاشت و دل ها را به وقت بی قراری برای امام غریب میلرزاند. در سختی ها از امامش مدد میگرفت حتی وقتی به قزوین میرفت که برسد به هیئت حسین جان و بنزین ماشین داشت نفس های اخرش را میکشید؛ با ذکر یاصاحب الزمان به هیئت رسید. 🍃 معروف قزوین بود، پای مداحی اش اشک ها و ناله ها ردیف میشدند. "هوای این روزای من هوای سنگره یه حسی روحم و تا زینیبه میبره" از حرم میگفت، از اسارتِ عمه ی سادات، از گودال و تل زینبه، از سر بریده و دل مضطر خواهر و در اخر از آرزوی قلبی اش. "تا کی باید بشینم و خدا خدا کنم، به عکس صورت شهیدامون نگاه کنم" 🍃اشک میریخت و در آخر مجلس شعر مورد علاقه اش را زمزمه میکرد. "میخانه را بستند، جام مرا شکستند دیگر پس از شهیدان ، عمرم ثمر ندارد" پانزده سال خادمی کرد، مداحی کرد تا قسمتش شد نامش در میان خواهر ارباب ثبت شود. از عکس های ارسالی برای همسرش که به یادگار مانده، یک عکس عجیب دل میبرد، آنقدر نزدیک ایستاده به حرم حضرت زینب که گویی دستش به حرم میخورد. 🍃دوستانش میگویند همان روز آخر بعد از همان عکس، پنجره اتاق را باز کرده و رو به حرم گفته: «پانزده سال نوکری کردم برایتان یک شب را بخرید و من در شب شهادت مادرتان شهید شوم...» 🍃مگر میشود کسی دست خالی از درگاه خواهر و برادر برگردد مخصوصا وقتی که نام مادرشان در میان باشد. نامه اش امضا شد همان شب که انفجار در زینبیه رخ داد، رفته بود کمک زائرها و وقتی عامل انتحاری بعدی کار خودش را کرد، ترکش ها مهمان پهلویش شدند و همچون حضرت مادر، پهلو شکسته شهید شد. بازوی کبود و صورت نیلی اش روضه بود برای همه. حال یک هیئت حسین جان مانده و یاد و خاطره ی مداح شهید پهلو شکسته... 🍃آقا حجت ما که رو سیاهیم و دست پایمان در غل و زنجیر گناه اسیر، اما به حرمت آنان که همچون یعقوب در فراق یوسف زمان اشک میریزند و گریه میکنند. برای دعا کن. ✨ یارباوفای امام زمان ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٣۰ شهریور ۱٣۶۰ 📅تاریخ شهادت : ٢ اسفند ۱٣٩۴ 📅تاریخ انتشار : ٢٩ شهریور ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : زینبیه_سوریه 🥀مزار شهید : گلزار قزوین
1.jpg
حجم: 1.58M
فایل با کیفیت طرح جدید به مناسبت سالروز تولد شهید حجت اسدی🌼 @ammarabdi_ir
طرح جدید به مناسبت سالروز تولد شهید حجت اسدی🌼 @ammarabdi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 💠امام علی علیه السلام : "مَن تَعاهَدَ نَفسَهُ بالمُحاسِبَه امِنَ فیها المُداهَنَه" 🌿 @ammarabdi_ir