eitaa logo
احمدحسین شریفی
7.4هزار دنبال‌کننده
427 عکس
450 ویدیو
30 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
◻️روش تبليغی و تعليمی امام سجاد(ع) در انتقال معارف، از نگاه امام خمينی 🖊احمدحسين شريفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ امام خمينی در کتاب تقريرات فلسفه به مناسبتی درباره روش تبليغی و تعليمی امام سجاد(ع) و مقايسه آن با روش تعليمی و تبليغی امام صادق(ع) می‌فرمايد: «حضرت زين‌العابدين عليه السلام با آن عملش بشر را تعليم داده و مى‌‏دهد و چقدر اين ادعيه كه شايد از مختصات شيعه باشد، براى بشر مفيد است؛ ... اگر چه آنها همان دعا را كه مى‌‏خواندند و با خدا مناجات مى‌‏كردند، در حقيقت با خداى خودشان مناجات داشتند، ولى اگر ما خوب بنگريم، براى ما پند است. مى‏‌توان گفت: حضرت زين‌العابدين عليه السلام كمتر از حضرت صادق عليه السلام ترويج دين ننموده است و عصر آن حضرت عليه السلام گرچه طورى بوده كه ممكن نبود حضرتش كسى را دعوت به دين نمايد و حتى از حضرتش يك نفر مسأله سؤال نمى‏‌كرد، اما در همان حال كه در خانه خود نشسته، نيمه‏ شبها با خدا مناجات مى‏‌كرده و اين مناجات كه به دست مردم مى‏‌رسيد، مورد انتفاع قرار مى‌‏گرفت. در معارف، بهترين و مؤثرترين آثار حضرات، همان ادعيه‏‌شان است؛ چون وقتى كه حضرات جواب سؤال مردم را مى‏‌دادند ناچار بودند كه طبق متفاهم عرفى و افق عقل مردم تكلم نمايند؛ زيرا آنچه از معارف كه به حضرت صادق عليه السلام رسيده است، با چندين درجه تنزل هم، حضرت نمى‌‏تواند آن را به مردم عادى منتقل كند، ولى چون توجه ادعيه به خداست آنچه كه حق مطلب است ادا فرموده‌‏اند و آداب ذلّ عبوديت و عزّ ربوبيت را مراعات فرموده‏‌اند، و مى‏‌توان گفت: ادعيه، همان قرآن صاعد است و قرآن، قرآن نازل است كه روى قرآن و خطابش به مردم بوده و تنزل كرده، ولى روى ادعيه الى اللَّه مى‏‌باشد، و در نتيجه انبيا و ائمه عليهم السلام فعلًا هم داعى به حق هستند، چنانكه در زمان خودشان هم داعى به حق بودند.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️امام سجاد و راهبرد تبدیل تهدید به فرصت 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [یک] بدون شک یکی از شدیدترین و سهمگین‌ترین تهدیدات علیه تشیع، حادثه عاشورا بود. تا جایی که دشمنان اهل بیت می‌پنداشتند در عصر عاشورا همه چیز را در بیابان کربلا تمام کرده‌اند! در روایتی از امام صادق علیه السلام چنین نقل شده است که: «ارْتَدَّ النَّاسُ بَعْدَ الْحُسَيْنِ ع إِلَّا ثَلَاثَةً». این سه نفر هم افراد شناخته شده‌ای بودند که نام آنها در روایات ذکر شده است یکی «أَبُو خَالِدٍ كَابُلِيُّ» اهل کابل، دیگری «يَحْيَى ابْنُ أُمِّ الطَّوِيلِ» و نفر سوم هم «جُبَيْرُ بْنُ مُطْعِمٍ» یا بر اساس برخی دیگر از نقل‌ها «حَكِيمُ بْنُ جُبَيْرٍ» بودند. [دو] غربت جریان حق به جایی رسیده بود که امام سجاد علیه السلام می‌گفت نمی‌دانیم با این مردم چه کنیم! از طرفی سکوت و بی‌تفاوتی جایز نیست و باید به وظیفه خود در تعلیم و تبلیغ معارف و آموزه‌های اسلامی عمل کنیم؛ اما از طرفی مردم، نه تنها حاضر نیستند معارف اسلامی را بشنوند، بلکه حتی وقتی حدیثی از پیامبر اکرم(ص) برای آنان نقل می‌کنیم می‌خندند!: «مَا نَدْرِی كَيْفَ نَصْنَعُ بِالنَّاسِ إِنْ حَدَّثْنَاهُمْ بِمَا سَمِعْنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص ضَحِكُوا وَ إِنْ سَكَتْنَا لَمْ يَسَعْنَا» [سه] اما این مسائل موجب ناامیدی و یأس امام سجاد علیه السلام و همین یاران محدودش نشد. آنان با همه توان و با درایت و بردباری به تبلیغ معارف دینی پرداختند. آرام آرام پرده‌ها را از جلوی دیدگان مردمان آن عصر کنار زدند. حقایق را تبیین کردند. نتیجه این فعالیت‌ها آن شد که به تعبیر امام صادق علیه السلام آرام آرام تعداد بیشتری از مردم به جبهه حق ملحق شدند و روز به روز بر تعداد محبان اهل بیت افزوده شد: «ثُمَّ إِنَّ النَّاسَ لَحِقُوا وَ كَثُرُوا» [چهار] مهم‌ترین اقدام جهادی امام سجاد علیه السلام، تبلیغ و تبیین معارف اصیل اسلامی بود. البته انجام این وظیفه هم امر ساده‌ای نبود. با محدودیت‌های شدیدی همراه بود. هم از جانب دستگاه بنی‌امیه، که به هیچ وجه اجازه فعالیت آشکار به امام سجاد علیه السلام نمی‌داد. و هم از جانب خود مردم که همانطور که خود امام می‌فرماید اساساً حوصله شنیدن مستقیم معارف قرآنی و نبوی را نداشتند! مردمی که فاصله‌ای عمیق و جدی با اسلام ناب پیدا کرده بودند. آن هم در جایی مثل مدینه که در سایه انحرافات عمیقی که دستگاه بنی‌امیه ایجاد کرده بود، به مرکزی برای لهو و لعب و غنا و قطبی برای هرزه‌سرایی و هرزه‌گویی تبدیل شده بود! [پنج]‌ امام سجاد علیه السلام با زیرکی و هوشمندی، قالبی غیرحساسیت‌زا برای تبیین و انتقال معارف اصیل اسلامی برگزید: «قالب دعا و مناجات». عمیق‌ترین لایه‌های معارف اسلامی، مهم‌ترین اندیشه‌های سیاسی و انقلابی، و همچنین کارآمدترین روش‌های تربیت اجتماعی را در قالب دعا و مناجات منتقل کرد. به همین دلیل، دعاهای امام سجاد صرفاً دعا و مناجات به معنای متعارف نیستند. بلکه منبعی مهم و بی‌بدیل برای «فهم معارف اسلامی»، «شناخت راهبردها و اصول مبارزه با ظلم و ستم و روش برپایی حکومت اسلامی» و همچنین «راه‌کارهایی کارآمد برای اصلاح فکر و فرهنگ و اخلاق جامعه اسلامی» است. به عنوان مثال، تأکید بر زهد و دنیاگریزی به عنوان عامل مهم آزادی و آزادگی سیاسی و انقلابی، در ادعیه و سخنان امام سجاد موج می‌زند. در نامه‌ای عتاب‌آلود که به محمد بن شهاب زهری نوشتند و او را بابت همکاری با دستگاه ظلمه توبیخ کردند، از همین ادبیات و قالب استفاده کردند. [شش] نتیجه آنکه به اعتقاد من، یکی از موفق‌ترین افراد تاریخ در فرهنگ‌سازی اسلامی، علیه السلام بود. او در چنان جوی توانست عده‌ فراوانی از مردم را هم از تاریکی جهل و نادانی نجات دهد و هم از وابستگی و اعتماد به دستگاه جائر بنی‌امیه خارج کند و هم از کمند اندیشه‌ها و راهبری‌های علما و دانشمندان دنیاطلب برهاند. و در طول سه دهه فعالیت توانست جوّ غالب مدینه را تغییر دهد تا جایی که در زمان امام باقر و امام صادق علیهما السلام مدینه به عنوان مهم‌ترین پایگاه علمی و فرهنگی اهل بیت علیهم السلام شناخته شد. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔻گفتگو دربارۀ بیانیۀ ۱۸۰ استاد دانشگاه: عقب‌ماندگیِ تحلیلیِ روشنفکران (لیبرالیسم، علم نیست) 🖇با حضور مهدی جمشیدی 🖇 ۱۷ تیر، شبکۀ چهار، برنامۀ نصرالله 🖇 در اینجا ببینید: https://telewebion.com/episode/0x13a6724c ▪️به گمانم هیچ‌یک از گفتارهایم در تلویزیون، این اندازه صریح و گزنده نبوده. چون دریافتم که از پشت خنجر می‌زنند، شمشیر کشیدم و تضادها و دوگانگی‌ها و اغلاط را عیان کردم.‌ شخصیت‌ شبه‌فکری‌شان را در برابر دیدگان مردم، برهنه ساختم. این صدوهشتاد نفر، در اوج قشری‌گری و عوام‌فریبی به سر می‌برند. با استدلال، بیگانه‌اند و از حقیقت، پروا دارند. با تاریخ و تجربه و عینیت، همۀ سطرهای عقیم و هجوگونه‌شان را ابطال کردم. بر انقلاب تاختند، اما به عقب رانده شدند. آشکار کردم که آکامی و استادی، پوششی برای فروختن شبه‌علم‌شان به جامعه است. این سیلی تئوریک را از یاد نخواهند برد. جبهۀ انقلاب در برابر وقاحت و فضیلت‌سوزی و اغواگری اینان سکوت نخواهد کرد. جامعه شنید آنان که خود را استاد می‌خوانند، درخور شاگردی هم نیستند. شدت ناپخته‌نویسی و غلظت خامی‌شان، حد ندارد. به خطا پنداشته‌اند که اصحاب انقلاب، نظاره‌گر لجن‌پراکنی خواهند بود و اینان، روایت ناصواب خویش را بر ذهنیت جامعه تحمیل خواهند کرد. دریغ از یک استدلال، شکستن شبه‌استدلال که دشوار نیست. استادی کجا و بافته‌های قشری و پریشان اینان کجا. بر غرب‌زدگی و انفعال و فقدان‌تفکر، جامۀ علم پوشانده‌اند و قصد فریب مردمان دارند؛ که البته رسوای خلق شدند. آن چند سطر نوشتۀ ناچیزشان، شایستۀ نقد نبود اما وقاحت‌شان، درخور ملامت بود. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
احمدحسین شریفی
🔻گفتگو دربارۀ بیانیۀ ۱۸۰ استاد دانشگاه: عقب‌ماندگیِ تحلیلیِ روشنفکران (لیبرالیسم، علم نیست) 🖇با حضو
🔸درود خدا بر جناب دکتر جمشیدی؛ بسیار عالمانه، محققانه، دقیق و صریح به نقد بیانیه ۱۸۰ استاد دانشگاه پرداختند. ضعف‌های علمی و ادراکی نویسندگان این بیانیه را به صورتی شفاف و صریح آفتابی کرده‌اند. دوری و بیگانگی امضا کنندگان این بیانیه را از فهم حقیقت و فهم ایران و فهم غرب و فهم فرهنگ به شکلی مستند و مستدل نشان داده‌اند. 🔻به دوستان عزیز توصیه اکید می‌کنم این گفتگوی جناب دکتر جمشیدی، در نقد بیانیه خفت‌بار ۱۸۰ استاد دانشگاه، را با دقت گوش دهید؛ حتی ارزش چند بار گوش دادن را دارد. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️از گرایش‌های انقلابی تا رفتارهای انقلابی: 🔻وظایف تبیینی نیروهای انقلاب در دوران پساجنگ 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [یک] هویت انسانی، هویتی مرکب است؛ مرکب از «بینش‌ها»، «گرایش‌ها»، «انگیزش‌ها» و «کنش‌ها». این حلقات چهارگانه، ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند. یعنی بینش‌ها، به همان اندازه که می‌توانند گرایش‌ها و انگیزش‌ها و کنش‌ها را تحت تأثیر قرار دهند به همان اندازه هم می‌توانند تحت تأثیر آنها قرار گیرند. [دو]‌ در این میان، یکی از پرقدرت‌ترین و البته عمومی‌ترین اجزای این زنجیره، «گرایش‌ها» هستند (که مجموعه پرشماری از احساسات، هیجانات و عواطف را شامل می‌شوند)؛ در اغلب آدمیان، نخستین تغییرات از تغییر در گرایش‌ها شروع می‌شود. [سه] به اذعان دوست و دشمن، یکی از آثار جنگ تحمیلی اخیر، برانگیخته شدن احساسات انقلابی و اسلامی ایرانیان و حتی بسیاری از غیرایرانیان در گوشه و کنار جهان بود. عشق به ایران، عشق به انقلاب اسلامی و به ویژه عشق به رهبر شجاع و مقتدر انقلاب اسلامی، حضرت ‌آیت‌الله خامنه‌ای، عالم‌گیر شد. اگر نوشته‌ها و گفته‌ها و کلیپ‌های مربوطه در طول این مدت جمع‌آوری شود، مجموعه‌ای بی‌نظیر و بی‌سابقه از مستندات این گرایش متعالی را نمایان خواهد کرد. همگان دیدیم که بسیاری از دختران و پسرانی که در سال‌های اخیر فریب تبلیغات دشمنان انقلاب را خورده بودند و خود را در جبهه مقابل نیروهای انقلابی تعریف می‌کردند، به اشتباه خود پی بردند و به صراحت ابراز ندامت می‌کردند. و در نوشته‌ها و گفته‌های خود عشق و محبت وافرشان را به رهبر انقلاب و نیروهای انقلابی ابراز می‌کردند. [چهار] کار بزرگ و مهمی که الان باید نیروهای انقلاب انجام دهند آن است که آن احساسات و عواطف متعالی و انقلابی را به باورها و بینش‌های انقلابی پیوند زنند. الان موقع آن است که بنیان‌های فکری انقلاب اسلامی به درستی برای این نسل تبیین شود؛ چرایی تقابل جبهه کفر و استکبار با انقلاب اسلامی تشریح شود؛ تاریخ پر از جرم و جنایت غربیان و صهیونیسم بین‌المللی به درستی گزارش شود. تنها در آن صورت است که آن احساسات انقلابی، پایدار خواهند شد و کارکرد خود را در تعالی و پیشرفت ایران اسلامی و جبهه حق نشان خواهند داد. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️جهل را بی‌علتی عالِم کند/ علم را «علت» کژ و ظالم کند 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یک اندیشمند و جامعه‌شناس فرانسوی به نام میشل فوکو (۱۹۲۶-۱۹۸۴)، علی‌رغم بیگانگی با اندیشه اسلامی و بیگانگی با تاریخ و فرهنگ ایران، صرفاً با دو سفر کوتاه ۸ روزه و ۶ روزه در شهریور و آبان سال ۱۳۵۷ به ایران، در ماه‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، توانست به درستی روح و پیام اصلی انقلاب اسلامی و انگیزه‌ها و آرمان‌های انقلاب را (حتی چند ماه قبل از پیروزی آن) درک می‌کند [کتاب «ایرانی‌ها چه رؤیایی در سر دارند»؛ حاوی هشت گزارش کوتاه است که وی درباره مسائل ایران برای روزنامه ایتالیایی «کوریره دلا سرا» نوشته است و همچنین مصاحبه‌ای درباره انقلاب اسلامی ایران دارد که با عنوان «ایران، روح یک جهان بی‌روح» ترجمه شده است.] در عین حال، تعداد نه چندان کمی از جامعه‌شناسان و فرهنگ‌شناسان و مردم‌شناسان مدعی روشنفکری در ایران هستند که هیچ فهمی از حقیقت انقلاب و آرمان‌ها و اهداف آن ندارند! این در حالی است که ۴۷ سال تاریخ پر فراز و نشیب انقلاب را بالعین و العیان دیده‌اند و بعضاً از آغازین روزهای شروع نهضت اسلامی در سال ۱۳۴۲ شاهد این حرکت بوده‌اند! و عجیب‌تر اینکه استاد دانشگاه جمهوری اسلامی هم هستند! اما با جمهوری اسلامی و اهداف و آرمان‌ها و مبانی و بنیان‌های فکری و فلسفی آن کاملاً‌ بیگانه‌اند! به نظر بنده این موضوع، ارزش بررسی و تحقیق و تحلیل دارد. واقعاً مشکل از کجا است؟ آیا آن فهم درست از ناحیه یک بیگانه و این فهم‌های نادرست از ناحیه خودی‌ها، «دلیل» دارد یا «علت»؟ ✔️آیا مشکل در روش تحقیق و بررسی و تحلیل آنها است؟ ✔️آیا مشکل در پیشفرض‌های آنها است؟ ✔️آیا مشکل در مبانی نظری و فلسفی آنهاست؟ ✔️آیا انگیزه‌ها و مسائل شخصی آنها حجاب فهم آنها شده است؟ ✔️آیا روحیات شخصی و فردی و خودکم‌بینی و غرب‌باوری موجب کدخدا دیدن غرب و آمریکا شده است؟ @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️«ترک عادت، همه گر زهر بود، دشوارست» 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [یک] معتادان بعد از آنکه متوجه آسیب‌های اعتیاد می‌شود و می‌بینند که در چه منجلابی فرو رفته‌اند، اغلب‌شان در خود عزم و اراده‌ای برای نجات نمی‌بینند! به همین دلیل در منجلاب اعتیاد آنقدر دست و پا می‌زنند تا کاملاً غرق شده و از بین بروند. اما برخی از آنان که موفق به ترک اعتیاد می‌شوند، تا مدت‌ها ناخودآگاه به سمت مواد مخدر حرکت می‌کنند! حتی هر شب خواب مواد مخدر می‌بینند! با دیدن یک معتاد یا شنیدن نام تریاک و هروئین و امثال آن، هوش و شعور خود را از دست می‌دهند و بلافاصله در جستجوی یافتن آن می‌روند! به همین دلیل، اقوام و اطرافیان و دلسوزان آنها باید تا مدت‌های مدید به صورت مستمر از آنان مواظبت کنند تا مبادا مجدداً گرفتار اعتیاد شوند؛ چه آنکه در چنان حالتی اگر یک بار دیگر به سراغ مواد مخدر بروند، دیگر ترک دادن آنها تقریباً محال خواهد بود! [دو] حکایت مدافعان مذاکره با غرب و کدخداباوران کشور ما نیز دقیقاً همین حکایت است! آنان سالیان سال با این فکر و اندیشه بزرگ شده‌اند که غرب را قبله آمال و آرزوهای خود دانسته‌اند! بسیاری از آنان در کشورهای غربی ملک و املاکی تهیه کرده‌اند! فرزندان و اقوام خود را در آنجا سکنا داده‌اند! تابعیت آنجا را گرفته‌اند! حتی اگر مقاله‌ای از آنان در یک ژورنال غربی چاپ شده باشد، دیگر خدا را هم بنده نیستند! حال چنین افرادی با اینکه خودشان کراراً بی‌تعهدی‌های غربیان را دیده‌اند و کراراً توسط همین غربیان، تحقیر شده و تشنه از لب دریا باز گردانده شده‌اند و علیرغم آنکه خود آمریکاییان تصریح کرد‌ه‌اند که مذاکره صرفاً یک «تله فریب» و یک «عملیات پوشش» برای حمله نظامی به ایران و نابود کردن زیرساخت‌های آن و تجزیه ایران بوده است! اما این عزیزان مذاکره‌باور، باز هم دست‌بردار نیستند! واقعاً گمان می‌کنند که گشایش در مذاکره با آمریکا است! واقعاً می‌پندارند که کلید حل مشکلات ایران در لوزان و ژنو و نیویورک است! واقعاً گمان می‌کنند که بیگانگان دلسوز ملت ایران‌اند! اینان با آنکه دست‌کم در بیست و چهار سال اخیر کراراً دیده‌اند که مذاکره با آمریکا شرافت‌مندانه و خردمندانه و هوشمندانه نبوده و نیست، اما باز هم نمی‌توانند این عادت را ترک کنند. آنان با اینکه با چشمان خود دیدند که آمریکائيان در وسط مذاکره،‌ زنجیرهای سگ هارش، رژیم صهیونی، را برای حمله به ایران باز کرد و خود نیز با همه توان به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله کرد، اما باز هم کلید گشایش و پیشرفت و امنیت کشور را در دستان آمریکا می‌دانند! حتی حدود ۱۸۰ تن از این معتادان عزیز جدیداً در بیانیه‌ای نوشته‌اند که افزون بر مسائل هسته‌ای باید همه هویت‌مان را نیز در میز مذاکره با آمریکا به حراج بگذاریم! حقیقتاً نه تنها به تعبیر صائب تبریزی «ترک عادت، همه گر زهر بود، دشوار است»؛ بلکه به تعبیر سعدی: خویِ بد در طبیعتی که نشست ندهد جز به وقتِ مرگ از دست @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️نیروبخشی حرکت در مسیر حق 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸به نظر این بنده هیچ چیزی نیروبخش‌تر و حرکت‌آفرین‌تر از این نیست که انسان خود را در همان خطی بداند که پیامبران الهی بوده‌اند. در زیر همان پرچمی سینه‌ بزند که بهترین و پاک‌ترین انسان‌های روی زمین جان خود را فدای برپایی آن کرده‌اند: «پرچم دین». یعنی همان پرچمی که نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد صلوات الله علیهم اجمعین و همه خوبان عالم زندگی و جان خود را وقف تحقق آن کرده‌اند: شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهيمَ وَ مُوسى‏ وَ عيسى‏ أَنْ أَقيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فيهِ؛(شوری، ۱۳) 🔻اصلاً مهم‌ نیست که تعدادمان زیاد است یا کم. و حتی مهم نیست که در این راه دچار چه محدودیت‌ها و محرومیت‌هایی می‌شویم. باکی نیست که سرنوشت ما چگونه رغم می‌خورد. در تحقق این هدف چه میزان موفقیت کسب می‌کنیم. مگر نه اینکه «نوح نهصد سال دعوت می‌نمود» اما موفقیت چندانی کسب نکرد. زیرا «دم به دم انکار قومش می‌فزود». اما آیا «هیچ از گفتن عنان واپس کشید؟» آیا «هیچ اندر غار خاموشی خزید؟» هرگز. بلکه او هر روز امیدوارتر و جدی‌تر از روز قبل به تبلیغ و دعوت می‌پرداخت. هر روز سرزنده‌تر و بانشاط‌تر از روز قبل به حرکت خود ادامه می‌داد. 🔹وقتی علی اکبر(ع) در مسیر کربلا، آیه استرجاع (إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون‏) را از امام حسین شنید و در ضمن گفتگوی که با امام داشت، از او شنید که این کاروان به سوی مرگ می‌شتابد، به پدر عرض کرد: «أَ لَسْنَا عَلَى‏ الْحَقِ‏؟؛ آیا ما بر حق نیستیم؟» بعد از شنیدن پاسخ مثبت امام، عرض کرد: چون چنین است دیگر از مرگ باکی نیست: «فَإِنَّنَا إِذاً لَا نُبَالِي أَنْ نَمُوتَ مُحِقِّين‏». مهم این است که در مسیر حق و بر جاده حق باشیم. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🖊 احمدحسین شریفی مدتی است که دائماً درباره ناامن بودن پیام‌رسان واتس‌اپ سخن گفته می‌شود. نقش این پیام‌رسان در ترور فرماندهان و دانشمندان ما دائماً مطرح می‌شود. اخیراً هم دولت آمریکا استفاده از این پیام‌رسان را، به دلیل ناامن بودن، برای کارمندان دولت ممنوع کرده است. اما در ایران مسؤولان ما با افتخار از رفع فیلترینگ آن سخن می‌گویند! به نظرم کمترین حق مردم بر دولتمردان این است که لااقل وزیر محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات در یک برنامه زنده تلویزیونی حاضر شود و به سؤالات و ابهامات در این خصوص پاسخ دهد. اگر این گزارش‌ها نادرست است به صراحت بگوید و مسئولیت بپذیرد و اگر درست است به مردم توضیح دهد که چرا اقدام به رفع فیلتر آن کرده‌اند. مدافعان پشت پرده رفع فیلترینگ این ابزار جاسوسی را به صورتی شفاف به مردم معرفی کنند. آیا این مطالبه ناحقی است؟! @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔸 ضرورت تغییر پارادایم‌ 🖊احمدحسین شریفی 🔹همه مردم ایران و منطقه و دنیا، ارزش و قدرت پارادایم مقاومت را در دفاع متعالی ۱۲روزه جمهوری اسلامی در مقابل جنگ جهانی اخیر دیدند. 🔻شهید حاجی‌زاده و نیروهای موشکی ما، در میان شدیدترین تحریم‌های خارجی و حتی داخلی [فراموش نکرده‌ایم گلایه‌های آن شهید مظلوم را از برخی دولت‌مردان که حتی اجازه تست موشکها را به آنها نمی‌دادند، چه رسد به تأمین بودجه لازم برای فعالیتهای آنها]، با خلاقیت انقلابی و تکیه بر توانمندی‌های داخلی توانست چنان قدرتی در عرصه موشکی بیافرینند که همه فناوری‌های پدافندی غرب و لایه‌های پیچیده پدافندی اسرائیل را درنوردید و هر نقطه‌ای را که اراده کردند با خاک یکسان کردند. 🔸راه قدرتمند شدن در همه عرصه‌های حکمرانی، (به ویژه عرصه اقتصادی) تغییر پارادایم‌های غرب‌گرایانه و لیبرالی به پارادایم پایداری و انقلابی است. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️عبرت برجام و مذاکره! 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نظر می‌رسد واژ‌ه‌های «برجام» و «مذاکره»، پس از جنگ جهانی غرب علیه جمهوری اسلامی به نفرت‌انگیزترین واژه‌ها نزد اغلب ایرانیان تبدیل شده‌اند. ایرانیان خسارت‌های جبران‌ناپذیر این دو واژه‌ای که سالیانی است فضای ذهن و زبان سیاستمداران و فرهنگ عمومی ما را پر کرده بود، با همه وجود لمس کردند. «بی‌فرجامی» و بلکه «بدفرجامی» برجام را همگان دیدند و در آینده بیشتر هم خواهند دید؛ «تله جنگ» و «عملیات فریب» بودن مذاکره را نیز حتی افراد خوش‌باور و غرب‌باور هم فهمیدند. برای همگان معلوم شد که «دیپلماسی برجام»، نوعی دیپلماسی «ساده‌لوحانه» و «خیال‌پردازانه» از سوی عده‌ای از سیاستمداران ایرانی و همزمان یک دیپلماسی «تزویر» از سوی غربیان بوده است. معلوم شد که عده‌ای از سیاستمداران ما در طول سالیان دراز مذاکره با غربیان نتوانستند یا نخواستند که دست‌های چدنی را در زیر دستکش‌های مخملی غربیان ببینند! نتوانستند خنجرهای آخته‌ی پنهان‌شده در زیر میز مذاکره را مشاهده کنند! نتوانستند درک کنند که میز مذاکره، صرفاً «ویترین فریب» است و در اتاق کناری آن، فرماندهان نظامی غرب، همزمان و بی‌وقفه، در حال طراحی بازی جنگ هستند! امیدوارم سیاستمداران ما هم به این درک واقع‌بینانه عامه مردم رسیده باشند که تکرار بازی مذاکره، با هر رنگ و لعابی و به هر بهانه‌ای، خسارت محض است و امنیت و عزت و شرافت و غیرت ملی ما را خدشه‌دار می‌کند. امیدوارم سیاستمداران ما به حقیقت آن سخن حضرت ولایت رسیده باشند که کلید گشایش‌های اقتصادی در اتکای به توانمندی‌های داخلی و تعامل با کشورهای دوست است و نه در مذاکره با غربیان فریبکاری که به هیچ چیز جز تسلیم و نابودی ایران فکر نمی‌کنند! @Ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️«علوم انسانی اسلامی» و «دفاع متعالیه ۱۲روزه» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [یک] دفاع متعالیه ۱۲ روزه دربرابر جنگ جهانی علیه جمهوری اسلامی را می‌توان میدانی واقعی و عینی برای مقایسه کارآمدی و درستی نظریه‌های پیروان علوم انسانی اسلامی و نظریه‌های مدعیان علوم انسانی غربی و اومانیستی در ایران دانست. توضیح آنکه از مهم‌ترین نظریه‌های علوم انسانی اسلامی می‌توان به «نظریه ولایت فقیه»، «نظریه مقاومت»، «نظریه‌ ملت ــ امت» و «نظریه استقلال و خودکفایی» اشاره کرد. در مقابل، از مهم‌ترین ایده‌های مدافعان علوم انسانی غربی و اومانیستی در ایران می‌توان به «نظریه‌ سکولاریسم» (جدایی دین از سیاست)، «نظریه پیروی از جریان سلطه»، «ملی‌گرایی در تقابل با دین‌گرایی»، «نظریه وابستگی و بیگانه‌گُزینی»، «نظریه‌ نئولیبرالیسم اقتصادی» و امثال آن اشاره کرد. [دو] همگان دیدیم که عامل پیروزی و عزت و سربلندی و حفظ شرافت ایرانیان در این جنگ، دستاوردهایی بود که همگی محصول و مولود نظریه‌های علوم انسانی اسلامی بود؛ قدرت و عظمت و ارزش ولایت فقیه در ساعات اولیه این جنگ تحمیلی کاملاً نمایان شد. زمانی که همه ملت در بهت و حیرت هجوم ناگهانی، غافل‌گیرانه و ترکیبی دشمن فرو رفته و یأس و ترس بر سراسر ایران حاکم شده بود، با نخستین پیام تصویری حضرت نائب المهدی و مشاهده صلابت و قدرت و قاطعیت و آرامش الهی این مرد خدا، گویا سکینه و آرامشی الهی بر سراسر کشور حاکم شد؛ ناگهان ورق برگشت و تقریباً همه ملت یکپارچه مطمئن به پیروزی شدند! همگان دیدیم که عزت و حکمت سیاسی ولایت فقیه و مدیریت جنگ و دیپلماسی توسط ولی فقیه چگونه توانست دو قدرت هسته‌ای را به زانو درآورده، سرافکنده کند و ذلیلانه به دریوزگی آتش‌بس بیاندازد. از کنار این حادثه نباید به سادگی گذشت. این قدرت امامت و ولایت و قدرت روحی و معنوی و مدیریتی نائب المهدی است. افزون براین، همگان دیدیم که ابزارهای قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی در این جنگ، محصول تلاش‌های کسانی بود که با عمق وجود خود به خودکفایی و خوداتکایی باور داشتند. کسانی که علیرغم همه تحریم‌های خارجی و داخلی توانسته بودند با تکیه بر قدرت ایمان و علم و با اعتقاد به ثمربخشی جهاد در راه خدا، چنان موشک‌هایی را تولید کنند که نه تنها همه سامانه‌های پدافندی غرب را درنوردیدند که در فاصله ۲۰۰۰ کیلومتری به همان نقطه‌ای اصابت می‌کردند که ما می‌خواستیم! همگان دیدند که ملت ایران، برای دومین بار در تاریخ ۲۵۰ساله اخیر خود بود که به برکت انقلاب اسلامی و به برکت روح حسینی و علوی که در اثر انقلاب اسلامی در کالبد ایران دمیده شده بود، به صورتی منسجم و هماهنگ، جانانه و شجاعانه مقاومت کردند و قاطعانه به میدان آمدند و یکصدا گفتند جان می‌دهیم اما به اجنبی اجازه نمی‌دهیم که برای «ملت امام حسین» تعیین تکلیف کند. ملی‌گرایی منهای دین و معنویت، همانی بود که در ۲۰۰ سال پیش از انقلاب دربرابر تجزیه ایران و جدا شدن سه میلیون و پانصد هزار متر مربع از خاک ایران، هیچ عکس‌العملی انجام نداده بود! بطلان «ملی‌گرایی محض» و ملی‌گرایی بدون روح و هویت اسلامی، و درستی نظریه «ملت ــ امت» و نظریه «ملت امام حسین» به وضوح بر همگان روشن شد. [سه] اکنون انتظار می‌رود: یک. مراکز دانشگاهی، تغییراتی جدی در برنامه‌های درسی خود ایجاد کنند؛ به جای ترویج نظریه‌های علوم انسانی غربی، همه توش و توان خود را برای تعلیم و تعلم نظریه‌های علوم انسانی اسلامی به کار گیرند. تعلیم و تعلم نظریه‌های غربی را به خود آنها واگذارند. ذهن و ضمیر دانشجویان را با لاطائات غربیان مشغول نکنند. در همه عرصه‌های علوم انسانی به نظریه‌های اسلامی روی بیاورند که قدرت و اقتدار و امنیت و عزت و پیشرفت و شرافت ما در گرو آنهاست. دو. حال که کارآمدی علوم انسانی اسلامی در ساحت سیاسی و نظامی بر همگان آشکار شده است، انتظار می‌رود برای آنکه طعم شرافت و کرامت اسلامی و ایرانی در عرصه‌های اقتصادی و هنری و فرهنگی نیز چشیده شود، تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران اقتصادی کشور، به جای نظریه‌های اقتصاد لیبرالی و نئولیبرالی، به نظریه‌های اقتصاد اسلامی روی آورده و در مقام عمل نیز اقتصاد اسلامی را اجرا کنند؛ و متصدیان علمی و عملی فرهنگ و هنر کشور نیز به جای ترویج فرهنگ و هنر خانمان‌برانداز و انسان‌سوز غربی و لیبرالی، فرهنگ و هنر اسلام‌پسند را ترویج داده و اجرایی کنند. 🔻خلاصه آنکه معتقدم اگر بعد از این جنگ جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران، درهای مراکز علمی و دانشگاهی ما بر همان پاشنه‌های پیشین غرب‌گرایی و غربزدگی علمی بچرخد، نه تنها هدر رفت منابع مادی و معنوی خواهد بود که خیانت به حقیقت و خیانت به خون شهدای مقاومت و اقتدار هم هست. @Ahmadhoseinsharifi 🌹