eitaa logo
کانال رسمی آیت الله العظمی جوادی آملی
15.8هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
29 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 کیمیای ولایت 🔹 آنكه عداوت را به صداقت تبدیل می ‌كند، است، این با نصیحت حل نمی ‌شود. نصیحت یعنی آنجا كه سخن از علم است و تعلیم است و گفتن است و نوشتن است، منطقه اش عقل نظر است كه این حرف ها را گوش می‌ دهد و بررسی می ‌كند و می‌ فهمد؛ اما كلید و تصمیم گیری به دست انگیزه و عقل عمل است. آنكه كلید‌دار درِ دل است آنكه باید دل را رفت و روب كند آنكه جای عزم است و نه جای جزم آنكه جای عمل است و نه جای فهم، آنجا را هم باید تطهیر كرد. كار انبیا و همچنین اولیا (علیهم الصلاة و علیهم السلام) این است كه از درون وارد می‌ شوند و نه از بیرون؛ بیرون، راه گوش است، راه گوش بُرد محدودی دارد و این قدر توانا نیست كه درون را تطهیر كند. آنها هستند؛ همان طوری كه جان ما در بدن ما نافذ و متصرف است، این ذوات قدسی در جان ما چنین تصرفی دارند. آنها جان جانان ‌اند؛ از راه درون، وارد دل می ‌شوند و دل را زیر و رو می ‌كنند. 🔹 این گونه از تصرف در جهان، مخصوص است كه از راه درون وارد می ‌شود. آن كه شمشیر را كنار می ‌گذارد و قلم به دست می‌ گیرد و اهل كتابت می ‌شود، آن كه مشت را باز می ‌كند و به صورت دست مسافحه كننده در می ‌آورد، این یك كار كیمیاگرانه می ‌طلبد و آن كار را خدای سبحان به وسیله وحی و نبوت انجام داد؛ فرمود شما اعدای یكدیگر بودید ﴿فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً﴾. 🔹 وجود مبارك یكی از كارهای اساسی او تبدیل عداوت به صداقت است، این كار كیمیاگری از او ساخته است؛ یعنی در منطقه انگیزه تصرف كردن و به درون دل راه پیدا كردن و دل را در جراحی كردن و این غده‌ های كینه و جاه طلبی را بیرون آوردن بعد دوخت و دوز كردن و این قلب شكسته را ترمیم كردن، این كارِ است. 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1383/07/10 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 مظهر اسماء 🔸 فصل اول كه مربوط به هویت مطلقه و ذات اقدس الهی است كسی به آنجا دسترسی ندارد؛ فصل دوم هم كه اكتناه صفات ذاتی است كسی به آن دسترسی ندارد؛ می ‌ماند فیض خدا, وجه خدا, نور خدا كه ﴿اللَّهُ نُورُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾ است، این فصل سوم كه است و فصل آفرینش و افاضه ذات اقدس الهی است، این برای انسان ها قابل دسترسی است. 🔸 انسان می ‌تواند مشاهده كند كه ذات اقدس الهی چگونه كریم است، چگونه رحیم است، چگونه شافی است، ﴿یطْعِمُنِی وَ یسْقِینِ ٭ وَ إذا مرضت فهو یشفین﴾ و مانند اینها را می تواند مشاهده كند؛ بعد از اینكه اینها را مشاهده كرد شوق و شعفِ شرف ‌باری برای او پیدا می‌ شود سعی می‌ كند كه این اسما را در خودش هم پیاده كند كه بشود؛ مرحله سوم آن است كه بشود مظهر این اسما. 🔸 این ایام كه میلاد وجود مبارك امام نهم بود او بود. اگر كسی شد مرحله سوم را می ‌تواند طی كند؛ یعنی خودش مظهر اسمی از اسمای خدای سبحان بشود. اگر كسی خیال كند كه احادیث اهل بیت (علیهم السلام) كه آن ذوات قدسی همتای قرآن كریم ‌اند مثل باران نازل شده است این احادیث را به یك‌ نحو خاص معنا می كند؛ اما وقتی فهمید كه اینها آویخته شدند نه انداخته، همراه این یكی پس از دیگری می ‌رود؛ اول این اسمای حسنا را شماره می ‌كند، معنایش را می‌ فهمد، آثار ادبی و لغوی ‌اش را می ‌فهمد، بحث‌های تفسیری ‌اش را می ‌فهمد، درس و بحثش را اداره می ‌كند که این فیض خوبی است که كار حوزه و دانشگاه هم در این مرحله است؛ بعد، از راه اخلاق كم كم آن دیدِ ‌او باز می ‌شود، مشاهده می ‌كند كه چگونه ذات اقدس الهی با این اسما دارد عالَم را اداره می ‌كند. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1392/03/02 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 جلوه اعظم 🔸 مبعث رسول گرامی (عَلَیهِ وَ عَلَی آلِه‏ آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء) در دعای شب بیست و هفتم رجب به صورت نام برده شد. دعای شب بیست و هفتم ماه رجب این بود که ما خدا را قَسم می ‌دهیم و از او مسئلت می ‌کنیم «بِالتَّجَلِّی الْأَعْظَمِ فِی هَذِهِ اللَّیلَة»؛ این اصل اول. 🔸 مطابق این دعای نورانی شب بیست و هفتم، معلوم می ‌شود که کل صحنه خلقت، است، این هم درست است، چون در نهج البلاغه چنین آمده است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّی لِخَلْقِهِ بِخَلْقِه‏»؛ یعنی هر چه که مصداق خلق خداست، معلوم می‌ شود که جلوه الهی است، آیت الهی است. «جلوه» عبارت دیگری از «آیت» است؛ آیت یعنی نشانه؛ اما آنکه نشانه ضعیفی است، آیت صغری است و آنکه نشانه أعظم است، است. 🔸 مطلب سوم یک بیان نورانی از وجود مبارک حضرت امیر (سَلامُ الله عَلَیه) است که این را مرحوم مجلسی در بحارالانوار و بزرگان دیگر هم نقل کردند و آن این است که فرمود: «مَا لِلَّهِ آیةٌ أَكْبَرُ مِنِّی»؛ وجود مبارک امیرالمومنین فرمود به استثنای وجود مبارک پیغمبر هیچ آیتی از من بزرگ‌تر نیست؛ یا مثل من است یا کوچک‌تر است. این همه ملائکه که هستند، اینها در برابر انسان کامل به اذن خدا سجده کردند؛ امروز مصداق کامل آن «خلیفة الله»، وجود مبارک است. این جریان خلافت حضرت آدم که «قَضِیةٌ فِی وَاقِعَة» نبود، كه یک قضیه تاریخی باشد که در گذشته اتفاق افتاده باشد! این ﴿إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً﴾، جمله اسمیه است، یک؛ این ﴿جَاعِلٌ﴾ اسم فاعل نیست، صفت مشبهه است، دو؛ دیگر اینکه نفرمود «خلیف»، فرمود: ﴿خَلِیفَةً﴾، خب آدم که مؤنث نبود، پس این «تاء» تای تأنیث نیست، این «تاء» تای مبالغه است. خیلی از موجودات خلیفه هستند؛ اما آن خلیفه کامل که علامه باشد در خلافت، آن است و این گاهی به صورت حضرت آدم (سَلامُ الله عَلَیه) است و امروز وجود مبارک حضرت حجت (سَلامُ الله عَلَیه) است؛ او است! آپارات: https://aparat.com/v/kiOlu 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1396/02/05 🆔 @a_javadiamoli_esra
20.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ویژه برنامه 🔸 درآمدی بر عرفان عملی 🔸 فصل اول جلسه 4 🔹 سلوك براي انسان در فرصتي مناسب و مقدور هست كه او خود را حفظ كند و اگر اين صبغه را حفظ كرد؛ هم مي ‌تواند سلوك زميني و هم سلوك آسماني و هم سلوك جامع بين أرض و آسمان داشته باشد. 🔹 محور بحث كنوني آن سلوك تام است که در نظام هستي فقط مقدور خليفه الهي است به نام . يك وقت انسان مأموريت پيدا مي ‌كند كه خليفه خدا باشد و حاكم در زمين باشد وليّ جامعه باشد؛ نظير آنچه درباره داوود (سلام الله عليه) آمده است كه ﴿يَا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُم بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ﴾؛ اين يك نحوه خلافت است، يك وقت خلافتي است كه تعليم اسما براي فرشتگان است؛ نظير آنچه در جريان آدم (سلام الله عليه) رخ داده است كه فرمود: ﴿أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هؤُلاَءِ﴾؛ اين‌گونه از خلافت ‌ها, خلافت ‌هاي مقطعي است، آن خلافتي جامع است كه از فرش شروع شود و به عرش برسد، اين راه را مهندسي كند، معماري كند، تسطيح كند و برود.... . 📚 ویژه برنامه ماه مبارک رمضان سال تولید: 1392 آپارات: https://aparat.com/v/hBRip 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 ثقلین 🔻 رسول گرامی‏ (صلّی الله علیه وآله وسلّم) در فرمود: «إنّی تارك فیكم الثقلین كتاب اللّه وعترتی». بعد انگشت سبّابه دو دست را كنار هم نهاد و فرمود: «هما لن یفترقا حتّی یردا علی الحوض». آن حضرت دو انگشت سبّابه و وسطی را كنار هم جمع نكرد و نفرمود قرآن و عترت من مانند دو انگشت سبّابه و وُسْطایند، كه یكی بزرگ و دیگری كوچك باشد. گرچه در نشأه طبیعت یكی و دیگری است و ثقل اصغر جسمش را فدای ثقل اكبر می‏كند و در راه آن به شهادت می‏رسد، ولی در بارگاه قرب، هیچ گاه مقام از مقام برتر نیست. 📚 عید ولایت - صفحه 135 🌐 http://news.esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 قيام حقّانی ▫️ نهضت سالار شهیدان حسین ‌بن ‌علی ‌بن ‌ابی طالب مطابق با هویت یعنی امام معصوم (سلام الله علیه) سامان پذیرفت. انسانِ كامل, است و اگر قیام و نهضتی داشته باشد در سامان می ‌پذیرد. ▫️ در قرآن كریم «حق» گاهی بر ذات اقدس الهی اطلاق می ‌شود: ﴿ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ﴾. این حق همان است كه مقابل ندارد و اگر احیاناً باطل در مقابل آن قرار می‌گیرد، آن باطل, به معنای عدم و نیستی است و بطلان آن مربوط به صنم و وثن و مانند آن است. آن حق كه به معنای هستی محض است مقابلش فقط عدم است و اگر چیزی مقابل آن حق بود تقابلش به نحو تناقض است نه عدم و ملكه. ▫️ اما این حقّی كه انسان كامل در مدار آن است یا آن حق در مدار انسان كامل است، است; یعنی فعل خداست. در سوره مباركه «آل ‌عمران» و مانند آن آمده است: ﴿الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ﴾ پس یك حق است به معنای ذات خدا كه در دسترس احدی نیست و یك حق است به معنای كه صادر از خدا یا ظاهر از خدا سبحانه و تعالی است که ﴿الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ﴾. 📚 ویژه برنامه نهضت سید الشهدا در مقام عقل و عدل تاریخ: محرم 1393 🌐 http://news.esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 لسان حق ▫️ آنجا كه حسین ‌بن ‌علی (سلام الله علیهما) فرمود: «مَنْ‏ كَانَ‏ بَاذِلًا فِینَا»؛ یعنی در راه خدا! چون در خدای سبحان در مقام «فعل» ـ نه در مقام ذات ـ زبان گویای آن ولی خود است: «وَ لِسَانَهُ الَّذِی ینْطِقُ بِهِ» و حسین ‌بن‌ علی (سلام الله علیهما) مصداق بارز «قُرب نوافل» است، آنجا كه می ‌گوید: «مَنْ‏ كَانَ‏ بَاذِلًا فِینَا» با می ‌گوید و چون با «لسان الله» می ‌گوید، این «فِینَا» یعنی «فی سبیل الله»؛ مثل اینكه ذات اقدس الهی در قرآن كریم فرمود: ﴿وَ الَّذینَ جاهَدُوا فِینَا﴾. بر اساس توحید, تنها جهادی كه مقبول و معقول است است و امام یعنی ، مصداق كامل «سبیل الله» است، صراط مستقیم است، شریعت مطهّر است و مانند آن. گوینده حسین ‌بن ‌علی است؛ ولی با «لسان الله» سخن می‌ گوید. ▫️ حسین‌ بن‌ علی (سلام الله علیه) با گفت: «مَنْ‏ كَانَ‏ بَاذِلًا فِینَا مُهْجَتَهُ‏» و اگر با زبان الهی گفت: «مَنْ‏ كَانَ‏ بَاذِلًا فِینَا مُهْجَتَهُ‏»، پیام خدا را می‌ رساند كه فرمود: ﴿وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا﴾. آنجا كه حسین ‌بن ‌علی فرمود: «مَنْ‏ كَانَ‏ بَاذِلًا فِینَا»، با «لسان الله» گفت و چون با «لسان الله» گفت، با آنچه که در هست یا آنچه در حرم مطهّر خوانده می‌ شود كه «وَ بَذَلَ‏ مُهْجَتَهُ‏ فِیكَ» یكسان در می‌ آید. راهی برای حقیقت نیست مگر و این صراط مستقیم همان صراط است، صراط است, صراط است. 📚 ویژه برنامه نهضت سید الشهدا در مقام عقل و عدل تاریخ: محرم 1393 🌐 http://news.esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 طلب علم 🔹 دین به ما گفته است که لازم است؛ اگر دین بخواهد جاهلیت را به عقلانیت تبدیل کند تنها راه آن فرهنگ و علم است، لذا فراگیری علم را واجب کرده است. بعضی از علوم واجب عینی است و بعضی‌ ها واجب کفایی. فرمود: «طَلَبُ العِلمِ فَرِیضَةٌ» نه «فَرِیضٌ»؛ با اینکه مبتدا مذکر است، خبر، «تاء» دارد؛ «تاء» «فریضة»، «تاء» مبالغه است «تاء» تأنیث نیست. 🔹 اگر گفتند حضرت زینب (سلام الله علیها) عقیله بنی هاشم است، به همان معنا که حسین بن علی (سلام الله علیهما) عقیله بنی هاشم است به همان معنا زینب عقیله است، «تاء»، «تاء» تأنیث نیست؛ یا اگر درباره گفته شد: ﴿إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً﴾ نه «خلیفاً» که یعنی آدم، خلیف نیست خلیفه است، این «تاء»، «تاء» تانیث نیست، «تاء» مبالغه است. وقتی گفتند: «طَلَبُ العِلمِ فَرِیضَةٌ»؛ یعنی خیلی واجب است. 🔹 این دین برای اینکه ثابت کند می‌ شود جاهلیت را به عقلانیت تبدیل کرد و راهش هم علم است، کلّی‎گویی نکرده؛ آن کسی که کلّی می‌ گوید او می ‌شود واعظ، نه مدیر نه مدبّر نه راهنما. وجود مبارک حضرت گذشته از اینکه طبق آیه کریمه ﴿ادْعُ إِلى‏ سَبیلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ﴾، با موعظه، مردم را هدایت می ‌کرد، ﴿یعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة﴾ هم بود. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1395/10/02 🌐 http://news.esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠
 رغبت مذموم
▫️ وجود مبارك در یك بیان نورانی فرمود: «مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّه‏»؛ فرمود ما گرایش هایی داریم علاقه ‌هایی داریم یك اشتها و میلی داریم؛ این میل های ما گاهی صادق است گاهی كاذب؛ همان‌طور كه عطش گاهی صادق است گاهی كاذب و تشخیص عطش صادق و كاذب به عهده پزشك معالج است یا صبح گاهی صادق است گاهی كاذب و تشخیص صبح صادق و كاذب به عهده منجم اخترشناس است، رغبت و میل هم گاهی صادق است گاهی كاذب و تشخیص آن به عهده است. ▫️ انسان‌ شناس واقعی همان واقعی است كه خدای سبحان باشد و انبیا و معصومین (علیهم الصلاة و علیهم السلام) سخنان همان انسان ‌آفرین را می ‌گویند. ما گاهی به غذایی اشتها داریم و ذائقه ما لذت می ‌برد؛ لكن این لذت ، لذت كاذب است، چرا؟ برای اینكه این غذا را كه مصرف كردیم و به دستگاه گوارش دادیم آسیب می ‌بینیم و درد شروع می ‌شود، معلوم می ‌شود این لذت، لذت كاذب است. ما به بعضی از امور رغبت داریم میل داریم ولی نمی ‌دانیم این میل، میل صادق است یا كاذب؛ این را طبیب ظاهری متوجه نمی‌ شود، این را می‌ داند نه معده شناس و روده شناس و طبیعت شناس؛ فطرت شناس، است. ▫️ وجود مبارك فرمود: «مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّه‏»؛ چقدر ناشایست است انسان به چیزی علاقه داشته باشد كه باعث ذلت اوست. می ‌بینید برخی ها برای رسیدن به یك مقام و پست و جاه، تلاش و كوشش می ‌كنند، در حالی كه توان آن را ندارند یا برای آنها مصلحت نیست، لذا همین كه به آنجا رسیدند ذلت اینها ظاهر می‌ شود. فرمود مبادا شما به چیزی رغبت داشته باشید كه این با شما سازگار نیست! 📚 درس اخلاق تاریخ: 1386/02/06 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠
 احیای زمینه

🔸 اگر ما در جریان موسی (سلام الله علیه) دیده ‌ایم كه از او باعث تسلط بر دریاست و انحراف از دستور او مایه سرگردانی در بیابان صاف است، پس معلوم می ‌شود ﴿وَ لِلّهِ جُنُودُ السَّمَاواتِ وَ اْلأَرْضِ﴾ هم آن دشت صاف سپاه خداست، هم این دریای مواج سپاه خداست! این خدا اگر بخواهد توان آن را دارد كه دل ها را پر از پر از و در برابر استقلال و آزادی كند؛ این‌چنین دل ها، هم آن اندیشه ‌های ناب نبوی را می ‌پذیرند، هم آن انگیزه ‌های صائب و صالح ولوی و علوی را می‌ پذیرند و با تربیت شاگردانی چون می‌ توانند جهان را پر از عدل و داد كنند. 🔸 وقتی وجود مبارك امیرالمومنین را شرح می دهد می‌ گوید پیغمبر از ماست، حسن از ماست، حسین از ماست و مانند آن، بعد جریان را ذكر می ‌كند كه مهدی این امت از ماست همه به وجود مبارك آن حضرت افتخار می‌ كنند تا به ثمر برسد. 🔸 تا كنون درخت انسانیت میوه نداد ﴿وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِی اْلأَرْضِ یضِلُّوكَ﴾ روزی بالاخره باید به ثمر برسد و میوه بدهد. آن روزی كه جامعه بشری به ثمر می ‌رسد و میوه ‌اش بار می ‌یابد هم دارد كه میوه علمی اوست، هم دارد كه میوه عملی اوست، روز ظهور است؛ لذا ذات اقدس الهی فرمود همان طور كه ما را زنده می ‌كنیم، را هم زنده می ‌كنیم و اگر آن وحی الهی ظهور پیدا كرد بر هر فكر و اراده ‌ای مصمم باشد مسلط است. هیچ كسی در برابر ظهور سلطنت وحی قدرت مقاومت ندارد. 🔸 انبیای بزرگ وقتی وحی الهی دریافت كردند دستور رسیده است ‌هستند. مستحضرید در سوره «حشر» فرمود این قرآن را كوه نمی ‌تواند تحمل كند ﴿لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلی جَبَلٍ لَرَأَیتَهُ خاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْیةِ اللّهِ وَتِلْكَ اْلأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ﴾ اما همین قرآن را تحمل می‌ كند. انسان كامل در برابر كوه یا آسمان یا زمین و مانند آن ستبرتر است، ولی در برابر خاضع است. وقتی به ابراهیم خلیل دستور می ‌رسد كه حرف اینها را گوش نكن ﴿حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُمْ﴾ تو را مرعوب نكند این می‌ شود خود را به امواج آتش تسلیم می ‌كند و مانند این در جریان انبیا فراوان است؛ وقتی آن وحی با آن سلطنت در اختیار ولیّ عصر قرار می‌ گیرد، دل های مردم به وسیله آن حضرت می ‌شود. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1380/08/10 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_doross
کلام الهی و انسان کامل 🔸 پایگاه اطلاع رسانی اسراء، آیت الله العظمی جوادی آملی: ما عالَمی داریم به نام دنیا، عالَمی هم داریم به نام آخرت، آن باطن همین است. اگر دقیق باشیم می ‌توانیم وضع باطن را ببینیم هم اکنون ببینیم، جایمان را ببینیم و وضعمان را ببینیم و راحت بشویم. دیگر نگوییم نسیه است، آن نقد است و هم دارد و هم دارد و با هم به همراه است. 🔸 این دنیا و آخرت که باطن این دنیا به نام آخرت است، وقتی به صورت یک انسان در بیاید، می ‌شود امام؛ وقتی به صورت یک کتاب در بیاید می ‌شود قرآن. این قرآن یک ظاهر و باطنی دارد، ظاهر قرآن را خیلی ‌ها ممکن است بروند در حوزه‌ ها درس بخوانند؛ اما باطن قرآن را همان می ‌فهمد... . مطالعه بیشتر: 🌐 esra.ir 📚 درس اخلاق تاریخ: 1395/05/28 🌐 http://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 باطن دنیا 🔹
پایگاه اطلاع رسانی اسراء، 
آیت الله العظمی جوادی آملی: ما عالَمی داریم به نام ، عالَمی هم داریم به نام ، آن باطن همین است. اگر دقیق باشیم می‌توانیم وضع باطن را ببینیم هم اکنون ببینیم، جایمان را ببینیم و وضعمان را ببینیم و راحت بشویم. دیگر نگوییم نسیه است، آن نقد است و هم دارد و هم دارد و هم به همراه است. 🔹 می ‌شود آخرت، این طور نیست که دنیا یک عالَمی باشد جدا، آخرت یک عالَمی باشد جدا، این کلاً نابود ‌شود و آن تازه پدید می ‌آید! اگر تازه پدید بیاید که نتیجه این عالَم نیست. بنابراین آنها که هر دو را می ‌بینند هم اکنون جایشان را می ‌بینند. اینکه وجود مبارک سید الشهداء در جای یک عده را نشان داد از همین قبیل است. اینکه وجود مبارک امام سجاد و امام باقر(علیهما السلام) هر دو در سرزمین باطن یک عده را نشان دادند از همین قبیل است، چون هم امام باقر هم امام سجاد (علیهما السلام) کسانی را که با امام زمانشان هماهنگ نبودند نشان داند که اینها این طور هستند. 🔹 این دنیا و آخرت که باطن این دنیا به نام آخرت است، وقتی به صورت یک انسان در بیاید، می ‌شود ؛ وقتی به صورت یک کتاب در بیاید می‌شود . این قرآن یک ظاهر و باطنی دارد، ظاهر قرآن را خیلی‌ ها ممکن است بروند در حوزه ‌ها درس بخوانند؛ اما
باطن قرآن
را همان می ‌فهمد. مطالعه بیشتر: 🌐 esra.ir 📚 درس اخلاق تاریخ: 1395/05/28 🌐 http://news.esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra