#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#قصیده
🔹زهرۀ زهرا🔹
دختر خورشید و ماه، زهرۀ زهرا
آن که کرامات او گذشته ز احصا
هم شرفش بگذرد ز عرش الهی
هم نسبش میرسد به سید بطحا
زهره مخوانش که گشته زهره کنیزش
دخت مخوانش که گشته اُمّ أبیها
سنگ صبورش نبی راضی مرضی
محرم رازش علی عالی اعلا
تربت پاکش نهان ز دیدۀ مردم
چون شب قدری نهفته در سه شب اَحیا...
از پی دستاس توست چرخش گردون
زینت نعلین توست گنبد مینا
سورۀ کوثر به نام توست مزیّن
آیۀ تطهیر شد ز نام تو معنا...
حبّ تو جنت شدهست و بغض تو دوزخ
ای به قیامت معاندان تو رسوا
سوی تو آید نبی به روز تحدی
سمت تو گردیده قبله لیلةالأسرا
کیست به غیر از تو با علی مترادف
غیر علی کیست با تو همسر و همتا
روزه گرفت و سه بار نان خودش را
داد به درویش مستمند ز تقوا...
در حد ما نیست مدح نام تو کردن
مدح تو گوید مگر خدای تعالی
ما نتوانیم حق وصف تو گفتن
با همه کرّوبیان عالم بالا...
📝 #محمدرضا_طهماسبی
🌐 shereheyat.ir/node/162
✅ @ShereHeyat
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹شب تولّد هستی🔹
بهار، سفرۀ سبزیست از سیادت تو
شب تولّد هستیست یا ولادت تو؟
تو سرّ مخفی لولاکی و جهان گم بود
اگر نبود گلافشانی ولادت تو
شهود، شمّهای از ربّنای شعلهورت
حضور، گوشهای از خلوت عبادت تو
تو نورِ نورٌ علی نوری، ای تمامت نور!
کدام ذرّه ندارد سرِ ارادت تو؟...
پُر از جمال و جلالِ جمادی و رجبم
شب ولادت مولاست یا ولادت تو؟!
📝 #علیرضا_قزوه
🌐 shereheyat.ir/node/2123
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از KHAMENEI.IR
15.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌟 تاج سر هر دوعالمی تو و کافی است
🌟 چون تو یکی اسوه بانوان جهان را
📹 شعرخوانی آقای محمدرضا طهماسبی در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام با رهبر انقلاب. ۱۴۰۰/۱۱/۳
💻 @Khamenei_ir
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹خوشبخت، آن زنیست...🔹
وقتی خدا بنای جهان را گذاشته
در روح تو سخاوت دریا گذاشته...
آنقدر سربلند و شریفی که از ازل
در طالع تو، لیلۀ اسرا گذاشته...
بیهوده نیست اینکه دری از بهشت را
تنها برای خاطر تو وا گذاشته
روز نخست، از تو چه پنهان که آفتاب
ردّ تو را در آینهها جا گذاشته
خوشبخت، آن زنیست که در طول زندگی
پا جای پای حضرت زهرا گذاشته...
📝 #سارا_جلوداریان
🌐 shereheyat.ir/node/4416
✅ @ShereHeyat
#روز_مادر
#غزل
🔹مادرم🔹
آرامشی به وسعت صحراست مادرم
اصلاً گمان کنم خودِ دریاست مادرم
مثل ستاره در شب یلدا که بیدریغ
تا صبح میدرخشد و زیباست مادرم
یک سینه درد دارد و آهی نمیکشد
از بس که مثل کوه شکیباست مادرم
هر روز مهربانتر و هر روز تازهتر
مثل نگاهِ ساکت باباست مادرم
چشمش به غنچههای جوانش که میخورد
لبریزِ خندههای شکوفاست مادرم
شبهای بیکسی چه کسی مینوازدم؟
هرجاست اشکهای من، آنجاست مادرم
هر شب پس از نماز، دعا میکند مرا
در فکر روزهای مباداست مادرم
پهلوش مینشینم و لبخند میزند
تنهاییاش در آینه پیداست مادرم
سیراب میشوم به صدایش که میرسم
مانند آبهای گواراست مادرم
بازی کودکانه زمینم اگر زند
باکیم نیست، گرم تماشاست مادرم
از ماجرای هاجر و سارا سؤال کن
در قصههای مریم و حواست مادرم...
رازیست نانوشته الف لام میم عشق
حرفی که تا همیشه معمّاست مادرم
«آهسته باز از بغل پلّهها گذشت»
اما کسی ندید چه تنهاست مادرم
📝 #مهدی_جهاندار
🌐 shereheyat.ir/node/3599
✅ @ShereHeyat
این پرچمی که در همه عالم سرآمد است
از انقلاب کاوۀ آهنگر آمدهست
از گرگ و میش مبهم اسطورههای دور
از روشن حماسۀ این کشور آمدهست
در دستهای رستم دستان در اهتزاز
بر شانۀ سیاوش از آتش درآمدهست
با سرخِ لعل و سبزِ زمرد، سپیدِ دُر
در جلوهزار عشق به صد زیور آمدهست
خون دل از خیانت تاریخ خورده است
از خاک و خون و خنجر و خاکستر آمدهست...
در موجخیز حادثه افتاده است و باز
خیزان به عزم معرکهای دیگر آمدهست
تنها نه با مَوالی مختار بوده است
هر جای در حمایت حق با سر آمدهست
با سربهدارها به سر دار رفته است
چنگیز در برابر او مضطر آمدهست
گاهی برای قوت قلب رئیسعلی
در رزمگاه دشمن افسونگر آمدهست
گاهی انیس جنگلیان بوده است و گاه
مشروطهخواه را عَلَم لشکر آمدهست
حبلالمتین وحدت مستضعفان شدهست
آیینهدار هیمنۀ رهبر آمدهست
در جبهه تیر و ترکش و خمپاره خورده است
شبزندهدار خلوت همسنگر آمدهست
گاهی شدهست زینت تابوت لالهای
با عطر و بوی دستهگلی پرپر آمدهست
چون بیرقی که در کف سردار کربلاست
گاهی مدافع حرم حیدر آمدهست
زخم سنان دشمن و زخم زبان دوست
از هر طرف به پیکر او خنجر آمدهست
با این همه همیشه سرافراز و پایدار
در اهتزاز بر سر این کشور آمدهست
📝 #جواد_جعفری_نسب
🌐 shereheyat.ir/node/2661
✅ @ShereHeyat
#حضرت_ام_کلثوم علیهاالسلام
#مربع_ترکیب
🔹سنگ صبور خواهر🔹
چه خوب آموختی تحت لوای مادرت باشی
تمام عمر زیر سایۀ تاج سرت باشی
صدف باشی و بیاندازه فکر گوهرت باشی
خودت میخواستی تحتالشعاع خواهرت باشی
نوشتی در کتاب فاطمیون خط به خط زینب
قدم برداشتی گفتی فقط زینب فقط زینب
مدینه از حسن هم یک نفر مظلومتر دارد
همان خواهر که از حال دل خواهر خبر دارد
فدای ام کلثومی که فرمان از پدر دارد
که جای خویش زینب را همیشه در نظر دارد
برای یاری زهرا، دو دم را مرتضی آورد
علی میخواست تا زینب دوتا باشد، تو را آورد
قسم بر غربت تاریخ؛ این ترفند ممکن نیست
دروغ محضشان کافیست؛ این پیوند ممکن نیست
علی باشد به این وصلت رضایتمند؟ ممکن نیست
به تیغ خشمگین مرتضی سوگند؛ ممکن نیست
فلانی را بگو شهر نبی دروازهای دارد
نمیداند مگر که هر کسی اندازهای دارد
در این مکتب که حفظ شأن کعبه میشود لازم
تویی کعبه، که گرد تو جوانان بنیهاشم
برادرزادههایت از ادب پیش تو چون خادم
حجابت قامت اکبر، رکابت زانوی قاسم
چنان عباس، جانت از وفاداری لبالب بود
که بعد از کربلا کارت علمداری زینب بود
شنیدم ساربان نامهربانی کرده با سرها
سوار ناقه خواهرها، به روی نی برادرها
چهل منزل شدی سنگ صبور داغ مادرها
چهل منزل کشیدی خار از پای کبوترها
گمانم خوب فهمیدی پریشانی زینب را
که بستی با سکینه زخم پیشانی زینب را..
📝 #مجید_تال
🌐 shereheyat.ir/node/2127
✅ @ShereHeyat
#حضرت_ام_کلثوم علیهاالسلام
#غزل
🔹بنت الهدی🔹
هرچند درک ناقص تاریخ کافی نیست
در اینکه حق با توست اما اختلافی نیست
معنای اینکه عدهای حق را نمیبینند
جز گمشدن در یک مسیر انحرافی نیست
باید علی گفت و علی خواند و علی فهمید
فرصت برای گفتن حرف اضافی نیست
کم نقرهداغش کن ترکهایی که در کعبهست
پیش دهان دشمن حیدر شکافی نیست
هذیان نگویید! ازدواج نور با ظلمت
چیزی بهجز فکر و خیال و قصهبافی نیست
بنتالهدی در بیت گمراهی معاذالله!
آن وقت میگویند باورها خرافی نیست
زخمی اگر خوردید چوب کفرتان بوده
چسباندن این وصلهها راه تلافی نیست
حسنختام این غزل با تیغ در راه است
وقتی برای دست بردن در قوافی نیست
📝 #سیدابوالفضل_مبارز
🌐 shereheyat.ir/node/2128
✅ @ShereHeyat
#حضرت_ام_کلثوم علیهاالسلام
#غزل
🔹دلهای آشفته🔹
کمتر کسیست در غم من انجمن کند
از من سخن بیاورد، از من سخن کند
«دلهای جمع را کند آشفته یاد من
راضی نمیشوم که کسی یاد من کند»
یاد آورم ز قاسم و عبّاس و اکبرم
چشمم نظر چو بر گل و سرو و سمن کند
غوغای کربلا، غم کوفه، حدیث شام
جان بر لبم رسانَد و خون، قلب من کند
ما را خرابه، جای شد و هیچ کس نگفت:
باید که لاله جلوه به صحن چمن کند
از بازگشتمان به مدینه کنایتیست
هر کاروانِ خسته که رو در وطن کند
بار مرا اگر چه اجل بسته است و باز
خوش روبهرو مرا به حسین و حسن کند
شرمندۀ محبّت زینب شوم که آه!
باید دوباره جامۀ ماتم به تن کند
وقتی کفن برای من آماده میشود
او باز گریه بر بدن بیکفن کند
📝 #جواد_هاشمی_تربت
🌐 shereheyat.ir/node/1320
✅ @ShereHeyat
💠 #امام_صادق علیهالسلام
«إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ جَمَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ النَّاسَ فِي صَعِيدٍ وَاحِدٍ وَ وُضِعَتِ الْمَوَازِينُ فَتُوزَنُ دِمَاءُ الشُّهَدَاءِ مَعَ مِدَادِ الْعُلَمَاءِ فَيَرْجَحُ مِدَادُ الْعُلَمَاءِ عَلَى دِمَاءِ الشُّهَدَاءِ»
هنگامی که روز قیامت فرا رسد، خدای عَزَّ وَ جَلَّ مردمان را در صحرایی وسیع و هموار جمع میکند و مقدمات سنجش اعمال فراهم میشود. پس خون شهیدان با قلم عالمان سنجیده میشود و قلم عالمان بر خون شهیدان برتری مییابد.
📗 من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۳۹۹
🔹فضیلت علم🔹
از علم شود مرد خدا حقبینتر
عطر نفسش ز باغِ گل رنگینتر
سنجند اگر مداد دانشمندان
از خون شهید میشود سنگینتر
📝 #محمدجواد_غفورزاده
✅ @ShereHeyat
#امام_باقر علیهالسلام
#مربع_ترکیب
🔹مطلَعُالاَنوار🔹
آرم سخن به نام تو، یا باقرالعلوم
تا گویم از مقامِ تو، یا باقرالعلوم
گفتا نَبی سلام تو، یا باقرالعلوم
وین بس به احترام تو، یا باقرالعلوم
ای نام تو محمّد و خوی تو احمدی
تقدیم درگهت صلوات محمّدی
ای روشن از جمالِ تو افلاک، چون زمین
حاکِم به ممکناتی و، عالِم به عالَمین
مشمول رحمت تو هم آن باشد و هم این
تو پنجمین امامی و معصوم هفتمین
سیمای تو که مَطلَعُالاَنوار سرمدیست
آیینۀ کمال و جمال محمّدیست
ای سر نهاده خلق به طوق ارادتت
لطف و کرم سجیّت و جود است عادتت
مِهر فلک پدیدۀ نور سیادتت
ماه رجب طلیعۀ روز ولادتت
ماهی که باب لطف خدا، باز میشود
با سالروز جشنِ تو، آغاز میشود...
ای باغ فَرّ و دینِ نبی را تو فرودین
هم آسمان شرعی و هم آفتاب دین
زینتفَزای انجمن زینالعابدین
چشم و چراغ محفل مولای ساجدین
بر دو امام ذات شریف تو مُنتسب
بین ائمه نیست کسی را چنین نسب
آوازۀ عدالت و وجدان، ندای تو
پیک امیدبخش بشر شد صدای تو
در علم و دین نوابغ عالم، گدای تو
ای جدّ و مادر و پدر من، فدای تو
یک جدّ تو حسین و حسن جدّ دیگرت
خوانند سبط خویش، دو سبط پیمبرت
ای در کتاب حق به مَدیحت کلامها
از ما به حضرتت صلوات و سلامها
پیدا ز نسل پاک تو آمد امامها
پروردگان مکتب عِلمت هشامها
هر یک به علم خویش خردپرور عموم
از یُمن دانش تو، شکافندۀ علوم...
ای معنی نماز بیا و نماز کن
روی نیاز بر در آن بینیاز کن
دستی برای عرض تمنّا دراز کن
روح دعا تویی، به دعا لب تو باز کن
با هر نفس به پیکر ایمان حیات بخش
اسلام را ز چنگ حوادث نجات بخش
من کیستم که وصل تو را آرزو کنم
زین کمترم که با تو دمی گفتگو کنم
اما دقایقی که به سوی تو رو کنم
از خاک دَرگهت طلب آبرو کنم
هر چند رو سیاه ولی من موحدم
مداح اهلبیت، غلامت «مؤیدم»
📝 #سیدرضا_مؤید
🌐 shereheyat.ir/node/2129
✅ @ShereHeyat
#امام_باقر علیهالسلام
#قصیده
🔹باقر العلوم🔹
آن مقتدا که هستی دارد قوام از او
خورشيد و ماه نور گرفتند وام از او
آن پنجمين امام که معصوم هفتم است
دارد حريم کعبۀ دين احترام از او
دريا شکافِ علم و يقين «باقرالعلوم»
ماهی که شرمگين شده بدر تمام از او
او باغبان علم و فضيلت شد و به جاست
آن گلشنی که يافته فيض مدام از او
گلهای باغ معرفت و بوستان علم
دارند رنگ و جلوهگری هر کدام از او
روشن چراغ دانش و بينش ز نور اوست
دارد حياتِ علم و فضیلت دوام از او
بطحا شدهست باغ بهشت از ولادتش
يثرب شدهست روضۀ دارالسلام از او
در گردش مدار، فروغ اميد را
منظومههای عشق گرفتند وام از او
تا رهنمای خلق شود در ره نجات
اول گرفته بود خدا التزام از او
قولش هماره قول رسول کريم بود
شد جلوۀ حديث نبی مستدام از او
اين آفتاب عشق که سوی دمشق رفت
گفتی گرفت روشنی روز، شام از او
بزم هشام بود به شام و گمان نبود
دعوت کند به «سَبق رِمايه» هشام از او
هرچند عذر خواست ز پرتاب تير و خواست
تا حکم انصراف بگيرد امام از او
اما هشام بر سخن خود فشرد پای
تير و کمان گرفت امام همام از او
تير و کمان گرفت و هدف را نشانه رفت
تا ضرب شست بنگرد و اهتمام از او
فضل و بزرگواری آن مظهر گذشت
راضی نشد که خصم شود تلخکام از او
تير نخست چون به هدف کارگر فتاد
پروانه يافتند يکايک سهام از او
میدوخت تير را به دل تير در هدف
بود از خدای نصرت و سعی تمام از او
آماج تير شد چو هدف شد بر آسمان
تجليل بیمبالغۀ خاص و عام از او
اين است رهبری که به هر لحظه قدسيان
در عرش میبرند به تقديس نام از او
همراه اوست عطر شهيدان کربلا
خيزد هنوز رايحۀ آن قيام از او
«جابر» سلام ختم رُسل را به او رساند
با گوش جان شنيد جواب سلام از او
از سعی او گرفته صفا، مروه و صفا
بر جای مانده حرمت بيتالحرام از او
از صد هزار بوسۀ خورشيد خوشتر است
خال سياه کعبه و يک استلام از او
اصحاب معرفت به ادب گرد آمدند
باشد که بشنوند حديث و پيام از او
گوهرفشان به خدمت او طبع «حِميَری» است
شعر «کميت» يافته قدر و مقام از او
در ساحل غدير ولايت نشستهاند
آنان که چون «فُضيل» گرفتند جام از او
رو تشنگی بجوی «شفق» گر اميد توست
جامی ز حوض کوثر و شرب مدام از او
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🌐 shereheyat.ir/node/186
✅ @ShereHeyat