11 اردیبهشت
روز جهانی کارگر
ای سحرخیزتر از سحرها
ِ ای شما بهترین پدرها
سالها مانده بر شانههاتان
جا به جا، جای زخم تبرها
این همه عشق دارید و خالیست
جایتان در میان خبرها...
#بهارخواب
#محمدحسین_نجفی
#انتشارات_شهرستان_ادب
@Shahrestaneadabpub
میشود در نگاهشان خواندن
حل مشکلترین معما را
دست در دستشان قدم زد و رفت
همۀ جادههای رؤیا را
پای لبخندهایشان عسل است
طعم صبحانههای هر روزم
گرد گچهای زرد تخته سیاه
بهترین جامههای زردوزم
...
#دقایق
#سعید_تاجمحمدی
#انتشارات_شهرستان_ادب
@Shahrestaneadabpub
🔷
باران گرفته است
باران که سرنوشت زمین را
از سر گرفته است
دیوار
دیوانهوار
خود را در آستانۀ باران گرفته است
خاک ایستاده
انگار باد از هیجان جان گرفته است
دست شکوفه دامن باران را
آنسوتر از تمام درختان، گرفته است
باران گرفته است
ای ابر
ای شاعر همیشگی شعرهای تر
شعری بگو برای زمانی که خسته است
شعری بخوان برای زمینی که تشنه است
اندوه را بشوی
از قامت دلی که شکسته نشسته است
ای ابر!
ای عدالت سرریز
آیا برای تو فرقی نداشت این زمین
از آن مرد کشاورز خسته است یا در تملک دهقان روستاست؟...
📗 مجموعه نیمایی #ناگزیر
🖋#حامد_صافی
📚 #انتشارات_شهرستان_ادب
☘️ #شعر_نیمایی
@Shahrestaneadabpub
گفتیم هوا پس است، نالان رفتیم
سنگین سنگین، سربهگریبان رفتیم
هر گُل در دست کاسهای داشت و ما
با چتر به پیشواز باران رفتیم
#آنات
#حامد_طونی
#مجموعه_رباعی
#تازه_های_انتشارات_شهرستان_ادب
@Shahrestaneadabpub
چه جای شادی است و غم میان حیرت حرم
فقط سکوت میکنیم و این علامت «رضا»ست
#بهرنگ_درنگ
#محمد_مرادی
#انتشارات_شهرستان_ادب
@shahrestaneadabpub
در خاطر من هر شب، میخواند و میگرید
چوپان پریشانی، با نیلبکی بدکوک
میسوزم و خاموشم، در خویش فراموشم
مانند بیابانی، شوریدهدل و مفلوک
چون شِمهای از بوی گیسوی تو آمد دوش
پیچیده در آغوشم عطر علف و شلتوک...
#مجموعه_غزل_کوهزاد
#قادر_طراوت_پور
#تازه_های_انتشارات_شهرستان_ادب
@shahrestaneadabpub
ماجرای عاشقانۀ من و جهان
سخت بود
سخت بود و سخت ناگزیر بود!
جیک و پوک دائم پرنده و درخت پیر بود...
#کهکشان_چهرهها
#علیمحمد_مودب
#انتشارات_شهرستان_ادب
@shahrestaneadabpub
به فتوای من، اگر در دلتنگی و اندوه معشوقی جان بسپاری، پیش از آنکــه نکیر و منکر پرسـش آغاز کنند، بهشت تو را در شمایل آواز فرشتگان به خود میخواند. ربالعالمین از دیدار هیچ گروهی به قدر عشاق خشنود نمیشود. به فرشتگان مقرب خود میگوید: «کنار بروید و بنگرید. اینک همقبیلگان من».
ِ زیرا که عاشق کبیر هم اوست.
#ایران_شهر_دو
#محمدحسن_شهسواری
#انتشارات_شهرستان_ادب
@shahrestaneadabpub
یکبار از برادرش پرسید اگر هوا روشن بود و نه از باران خبری بود نه از رعد، چگونه پیغامش را به خدا برساند؟ منصور لبخند زده و گفته بود:
میتوانی به باغ بروی و برگ درختی را مثل گوش انسانی بگیری و آرزویت را در آن نجوا کنی. درختان چون به خدا بسیار نزدیکند، پیغام تو را به او میرسانند...
#پس_از_بیست_سال
#سلمان_کدیور
#انتشارات_شهرستان_ادب
@shahrestaneadabpub
در آسمان غزلهام گرم پروازند
کبوتران خیالی که آب و دان دادی
غمت بهرغم فراوانیاش، مرا کم بود
اگرچه سهم مرا بیش از این و آن دادی...
#مجموعه_شعر_1375
#محمدرضا_معلمی
#انتشارات_شهرستان_ادب
@shahrestaneadabpub
و صحابه گفتند: يا رسولالله چون بودى اگر تو ايشان را لعنت كردى؟
گفت: «مرا به رحمت فرستادهاند نه بدانكه لعنت كنم.»
📖 #قاف
#بازخوانی_زندگی_آخرین_پیامبر
#ياسين_حجازى
@shahrestaneadabpub
شوقی برای دیدن باران نداشتم
از پنجره غبار نمیرفت قبل تو
از دل بعید بود، دل بیخیال من
هرگز سر قرار نمیرفت قبل تو
گل داده چارچوب تمام اتاقها
از خانه انتظار نمیرفت قبل تو...
#صبح_تازه_دم
#عاطفه_جوشقانیان
#انتشارات_شهرستان_ادب
@shahrestaneadabpubb
#شعر #غزل #غزل_عاشقانه #شعر_عاشقانه #شاعر_معاصر #شهرستان_ادب #ادب_بوک