eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
31هزار عکس
8.8هزار ویدیو
217 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
7⃣5⃣ 🌷 🔰 🔴 🌸يكي از دوستان قدیمی با كت و شلوار خيلی شيك آمده بود و می خواست با آب حوض دوكوهه بگيرد. هادي رفت كنار اين آقا و چند بار محكم با مشت زد توی آب! 🌺سر تا پای اين رفيق ما خيس شد. يك دفعه دوست قدیمی ما دويد كه هادی را بگيرد و ادبش كند. 🌼هادی با چهره اي مظلومانه شروع كرد با زبان لالی صحبت كردن. اين بنده خدا هم تا ديد اين آقا قادر به صحبت نيست چيزی نگفت و رفت. 🔴👈شب وقتی توی اتاق ما آمد، يكباره چشمانش از تعجب گرد شد. هادی داشت مثل تو جمع ما حرف می زد! 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺 ماجرای شهیدی که حتی عراقی ها هم برایش مجلس ختم گرفتند. با ذکر #صلوات👇👇 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzade
6⃣2⃣3⃣ 🌷 💠حنابندان عباس ! 🌷عباس آقا قبل از ایام از منطقه آمد. یک شب 🌙با هم نشسته بودیم و حرف می‌زدیم. مامان، داری؟ میاری برام بذاری؟ برای چی⁉️ آخه این دست‌ها می‌خواهد قطع بشه. یک رو دستی به او زدم. می‌خواهی منو شکنجه بدی😢؟ 🌷به اصرارش رفتم حنا درست کردم و آوردم؛ هر وقت حنا می‌گذاشت، می‌گفت: «این برای 🔅حضرت قاسم(ع)، این برای🔅حضرت علی‌اکبر(ع)،این هم برای🔅حضرت علی‌اصغر(ع) ». با دیدن این کار او، اوقاتم حسابی تلخ شد 😣و گفتم: «عباس جان، تو رو خدا امسال توی تکیه که خودت به پا کردی، عزاداری کن🏴، نوحه بخون و صدایت را ضبط📼 کن» او هم گفت: « ». 🌷عباس قبل از شهادتش🕊 در فکه وقتی برای به پادگان رفته بود، همانجا روی نوار ضبط شده‌ای گفته بود: «من در حمام🚿 شهید همت هستم و غسل شهادت می‌کنم. آرزو دارم در روز عاشورای امسال در محضر (ع) باشم». 🌷عباس آقا کرده بود که ظهر عاشورا پیکرش⚰ را دفن کنند؛ همین طور هم شد؛ آن روز به جمعیت زیادی برای تشییع پیکر شهید🕊 آمده بودند. 🌷عباس آقا خیلی خوش اخلاق بود؛ او در دوران شهدا برای اینکه بتواند دل عراقی‌ها را به دست بیاورد تا آنها در تفحص شهدا با او همکاری کنند، برای آنها هدیه🎁 می‌گرفت، لباس و میوه و سیگار می‌برد و در مجموع با آنها رفتار می‌کرد؛ بعد از شهادتش ٥٠ هزار تومان خرج کردند و برای عباس آقا مراسم ختم گرفتند. 🌷بعد از شهادت عباس آقا، ( ديگر پسرم) همین رفتار را با عراقی‌ها داشت؛ بعد از شهادت 🌷حسین آقا، که آنجا بودند، می‌گفتند: «ما دیگر اینجا ماندن را نداریم🚫». 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💔ــگــی من یک هستم! نه دیده ام؛ و نه را زیارت کرده ام..... حتی زمان حیات را هم درک نکرده ام.......😔😔 نه در شب هایم را سحر کرده ام و نه در قبر های شبانه ضجّه زده ام......😭💔 نه با لالایی به خواب رفته ام و نه با نوای از خواب برخواسته ام.....😔😔 نه پرپر شدن را جلوی چشمان خیسم دیده ام و نه حتی بدون دویدن همرزمانم را....😭😭 نه صدای رفقایم را در شنیده ام و نه گریه های عملیات را دیده ام.....😔💔 من فقط عاشقی شهدا را دارم...😔 هیچ کدام از دوستانم روی پاهایم جان نداده اند...😭😭 رفیق شهیدم را برای جوانش نبرده ام.....😔😔 من با پرسشِ بی پاسخ فرزند رفیق شهیدم مواجه نشده ام...😭😭 ای ای ای .. ای .. من فقط یک هستم...... مدعی شهدا بودن......😔😔 اما همین مرا بیچاره کرده....... من هیچ یک از این صحنه ها را ندیده ام... اما تصورش هم سخت دلتنگم میکند... 😭💔 و اما شما که همه ی اینها را دیده اید چگونه با خود کنار می آید...؟ 😔 من میدانم که شما با زندگی میکنید و بالاتر از خاطرت با ...😔😔 شما را به قطره قطره خون قسم میدهم وقتی در خلوت خود از یادی کردید، یادی هم از ما کنید که سخت محتاج هستیم.😔💔🙏 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
3⃣3⃣4⃣ 🌷 💠غسل با رمل.... 🔰غروب روز ٢١ تیر، خبر هجوم دشمن⭕️ به منطقه ✫شرهانی، ✫فکه و ✫عین خوش به رزمندگان تهرونی مستقر در پادگان رسید و رزمندگان لشگر ٢٧حضرت رسول (ص) و ١٠ سیدالشهداء (ع) در روز ٢٢ تیرماه با حمله برق آسا، دشمن رو تا عقب زدند👊 و در صف این دلاور مردان بود که در عین خوش به شهادت🌷 رسید. 🔰پیکر مطهر شهید علی کریمی همانروز به منتقل شد، ⚡️اما پیکر در منای فکه روی زمین باقی ماند و بعد از ٧٠ روز در از زمین داغ فکه برداشته شد😔 و در روز جمعه اول مهر ٦٧ مصادف با یازدهم ماه صفر در بهشت زهرا (س) 🌷به خاک سپرده شد.... 🔰پیدا شدن شهدایی که در منطقه بدنهاشون روی زمین مانده بود حکایت غریبی داره😭.... همه اونها از شهید🕊 شده بودند و براى اینکه به چنگ دشمن نیفتند در منطقه عملیاتی پراکنده بودند و گازهاى شیمیایی☠ هم نفس های آخر اونها رو گرفته بود و پیدا کردن این همه که در منطقه پخش شده بودند زمان زیادی⌛️ می برد. هر كدوم کنار تپه ای و زیر سایه خارو خاشاکی به رفته بودند. حکایت بدنهای بر جای مانده سرزمین فکه تداعی کننده و روز بود.... 🔰پیکر وقتی برای تشییع اومد انگار نه انگار که بیش از دو ماه زیر آفتاب☀️ بوده. ✘نه بویی گرفته بود و ✘نه متلاشی شده بود..... ⚡️اما این بدن به آغشته بود و انگار لباسهایش را در رملهای فکه داده بودند... 🔰کسی لباس رزم غسل داده شده با رملهای فکه را از تن بیرون نکرد❌ و با همان لباس ها در خاک آرمید. هر كسى ردی از رمل های داغ♨️ فکه مى خواد به اینجا سر بزنه قطعه ۴٠.... راوی: 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎬👆 #روایت_آســـمانے 4⃣ مجموعہ نماهنگ زیبا و دیدنے یادمانهای #راهیان_نور این قسمت: دوکوهه 🍃🌹🍃🌹 @sh
 #دوکوهه قطعه‌ای از خاک کربلاست #دوکوهه حکایت سینه‌هایی که سپرگلوله💥 شد اینجا را با #شبهایش 🌙می شناسند  🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh