♡ولاتحسبن_الذين_قتلوفي_سبيل_الله_امواتا_بل_أحياء_عند_ربهم_يرزقون_📖
.
📩به مناسبت :سالروز تولد
⚘شهید_نوید_صفری
.
🔰تاریخ تولد : ۱۶ /۴/ ۱۳۶۵
.
🚩تاریخ شهادت : ۱۸ /۸/ ۱۳۹۶ .دیرالروز سوریه
.
🚩مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۵۳
⬅به نام او که بی نگاهش، هیچ نباشیم
.
🎈دلا طمع مبر از لطف بی نهایت دوست
🎈چو لاف عشق زدی سر بباز چابک و چست
.
💠می دانی؟ سرشار گشته ام از خوف و رجاء.
سرشار از امید به وجود فرصت اثبات ادعا و بیم از وسوسه های وهم آلود بی امان.
سر شار از امید به
💠 لطف بی نهایت دوست و بیم از غرور و طمع و شایبه ی این، خود .😞
سرشار از امید به #آزادی و بیم از گرفتاری.
سرشار از امید به شبیه شدن به 💓عشاقی چون نوید که همچون ⬇
✔خون_خدا، آن دایره دار عشق ابدی و عزیز ، نفس کشید و کوشید و چون او ، سر و جان به پای سخن عاشقی باخت.
و بیم از به خاکسترنشینی_جان و آزردگی_عشق.
.
💠می دانی؟ سرشار گشته ام از خوف و رجاء.
و همین حیرت است که عاشق حقیقی را هویدا می کند و یاوه گویان جاهل را، رسوا.😥
.
👌به راستی، من در کدامین جرگه ام؟
جاهل یا عاشق؟
یاوه_گو یا دل داده؟
.
⚘تو در کدامین جرگه ای؟
"خود" را بکاو.
خالص شو.
💔دل را، از دالان سهمناک و سیاهش، رهایی ده و رنگ عشق را، ارزانی اش دار.
رنگ خون را.
در سرای ما، منتهای عشق، خون است!
.
پ.ن: *جناب حافظ
.
<الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج>
برای سلامتی امام عصرعجل الله...
ارواح مطهرشهداوامام شهدا
وشهدای مدافع حرم آل الله.....
🌷صلـــــــــــــــوات🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شعار دادن با دستی که قطع شده بود
صبح روز عملیات به یک ستون، در حال حرکت بودیم؛ بچههائی که برای تصرف یکی از پایگاههای دشمن رفته بودند، دچار مشکل شدند و از ما کمک خواستند. هنوز به مواضع دشمن نزدیک نشده بودیم که با آتش شدیدی مواجه شدیم.
آتش دشمن لحظهای هم قطع نمیشد و این موضوع ما را آزار میداد.
درست در همین اوضاع، چشممان به دو نفر از برادران امدادگر افتاد که مجروحی را روی برانکارد قرار داده و روی زمین درازکش بودند تا در فرصتی مناسب که آتش سنگین فروکش کرد، به عقب بروند. به آن برادر که روی برانکار افتاده بود نگاهی کردم، تمام بدنش غرق در خون بود. مچ یک دستش نیز قطع شده بود. وضعیت ناگوار او دل بچهها را ریش کرد، حالمان بدجوری گرفته شد.
او که دید روحیهمان با دیدن او خراب شده، دردش را فراموش کرد و همان دستی که از مچ قطع شده بود را بالا برد و شروع کرد به شعار دادن که «لااله الا الله» و «الله اکبر» و مرگ بر صدام.
وقتی همه روحیهاش را این گونه دیدند لبخند بر صورت بچهها جوانه زد و به مسیر ادامه دادیم.
راوی: مفید اسماعیلی سراجی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
.
موج انفجار رزمنده را گرفته
برای جلوگیری از صدمات احتمالی
دست و پایش را بستهاند
تا او را به بیمارستان منتقل کنند..
عکاس : سعید صادقی
[ غرب طلاییه
ساحل شرقی هورالهویزه
اسفند ۶۳]
- مدیون خون شهدائیم تا ابدالدهر😔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💌#خاطرات_شهدا
🌕شهید مدافعحرم عبدالحسین یوسفیان
♨️اینم عاقبت تأخیر در نماز
صدای اذان را که میشنید، دست از کار میکشیــــد؛ وضو میگرفــــت و بااخــــلاص در درگاه خدایش نمــــاز میخواند. نمازخواندنش دیـــدنی بـــود؛ تا به حال کسی را با این حــــال و خلــــوص ندیده بودم😍
یک روز مأموریتی داشتیم که به لشکر رفته بودیم؛ کارهایمان که تمام شد، سوار ماشین شدیم. صــــدای اذان را میشنیدیم که عبدالحسین گفت: «پیــــاده شوید تا نمازهایمان را اول وقت بخوانیم و برویــــم!» یکی از دوستان گفت: «تا گردان راه زیادی نیســــت؛ در گــــردان نمازمان را میخوانیــــم»🤨
در طول مسیــــر، عبدالحسین دائمــــاً میگفت: «اگر در زمــــانِ نماز اول وقت تأخیــــر بیفتد، در تمام کارها تأخیــــر میُفتد!» یکهــــو برای ماشین اتفاقی افتاد و بدلیل آن مشکل، توقّف کردیم. عبدالحسین خندهای کرد و گفت: «اینم عاقبت تأخیــــر در نمــــاز»😏
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🎊اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#منتظࢪآنہ❤️
.
مامنتظرلحظہدیدار
بھاریم!💕🌱
آرامکنیدایندلِ
طوفانےمارا...😭
عمریستهمہ
درطلبوصلتوهستیـم
پایانبدهـاینحالِ
پریشانےمارا..😔💔
#السَّلامُعَلَيْكَيَا
حُجَّةاللّٰهِفِىأَرْضِهِ✋🏻
🍂⃟꙰ صَدْ ݜُڪرْ کہ اݫ ٺبآر زهڔاٮیم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
تمام صبح هایم ⛅️
با تو بخیر میشود ..♡..
تو آنی که با هر تبسمت 😍
خورشید طلوع میکند..☀️..
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh