🍃بسم رب الشهدا و الصدیقین🍃
🍃سَلاَمٌ عَلیٰ آلِ الْمُتَّقِینَ؛ سلام بر تو، ای سردار عزیز.
🍃امروز، انیس دل از تو سخن میگوید، از عزیز سفر کرده ای که سالها چشمه ای برای خیرات و برکات مردم سینه سوخته از #خمپاره و ترکش ظالم بود، چشمه ای که با ذرات وجودش، حیات را به ممات همسایگانش میبخشید.
🍃ای پرنده ی همیشه در پرواز، میدانیم که سرو قامتت در سجده به درگاه ربانی باری تعالی بر خاک افتاد و #پیکر مقدست چون گلی همیشه بهار، معصومانه در شهیدستان این خاک قد علم کرد و با #عطر بهشتیش آرام جانمان گشت.
🍃اما امروز ای تجلی نفس #مطمئنه، بیشتر نبود امثال تو حس می شود، همانانی که جز قربِ اللّه چیز دیگری را نمیخواهند و همه چیزُ همه چیزشان جز برای جانانشان نیست.
🍃دستی برار و برای ما اسیر شدگان #دنیایی دعایی بخوان.
✍️نویسنده: #زهرا_حسینی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_رجبعلی_محمدزاده
📅تاریخ تولد : ٢ اردیبهشت ١٣۴٠
📅تاریخ شهادت : ٢۶ مهر ١٣٨٨
📅تاریخ انتشار : ٢۵ مهر ١۴٠٠
🕊محل شهادت : سرباز
🥀مزار شهید : بهشت رضای مشهد
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
.‹♥️🌱›
•
کوتاه میگویم
چه کسی بدبخت تر از آنکه
"صفحه مجازی اش " بوی #خدا و #شهدا
را می دهد
و "زندگیش" نه! :)☘
🌹🍃🌹🍃
@ShahidNazarzadeh
#داستان روزگار من (۱۸)
من تو اتاقم تمام مانتوهامو ریخته بودم زمین وای حالا کدومو بپوشم کاش سحر زود میومد
در اتاقم به صدا در اومد تق...تق
بله
سحر داخل اتاق شد
سلام سحر کی اومدی اصلا انقدر حواسم پرت بود که متوجه اومدنت نشدم
عه دختر تو که هنوز آماده نشدی ؟؟؟
اخه نمیدونم چی بپوشم ☹️☹️☹️
سحر- بذار ببینم
اینا نه ...اینم خوب نیست ...
این یکیم که مدلش جالب نیست ...
فقط همینارو داری اینا همش یا بلنده یا گشاده ...
یکی دارم اما برام کوچیک شده...
خب بیار ببینمش ...
ایناهاش سحر اینه ... بذار بپوشم
خب این از همش بهتره فقط مشکل استیناشه که مهم نیست تاش میزنی
چی میگی این خیلی کوتاه و تنگه ...
تازه مامانمم عمرن بذار من اینو بپوشم
حالا زود باش آماده شو شاید گذاشت فقط بدووو
من آماده شدمو با سحر اومدیم از اتاق بیرون دلشوره داشتم مامانمم تو پذیرایی مشغول تماشای فیلم بود
ما اروم داشتیم به سمت در ورودی میرفتیم که مامانم گفت ...
فرزاااانه اینجوری میخوای بری
با این سرو وضع
منم که حسابی هول کرده بودم یهو چشم به آینه قدیه کنار در افتاد با استرس گفتم نه مامان ...😰😰
اومدم ببینم مانتو تن خورش چه جوریه ...
سحر وایسا من چادرما بیارم ...
چادرما سرم کردمو راهی شدیم
سحر تو راه گفت یعنی تو با چادر میخوای بیای 😒😳😳😳
اره ن پس بدون چادر ؟؟!! چه حرفایی میزنی سحر
اینجوری نمیشه خیلی ضایعه خواهشن در بیار چادرتو اینجوری مثل اون دختره زینب میشی خیلی خوشم میاد ازش
بالاخره هرجوری که بود سحر متقاعدم کرد
تو پارک با اون سرو وضع منتظر پسرا بودیم خدایی اصلا ظاهرمون خوب نبود چرا من داشتم این کارارو میکردم اصلا چم شده بود
اقایی از کنارمون رد میشد همین جور خیره به ما دونفر شد سحرم سریع گفت چیه خوشگل ندیدی
مرده هم با خم کردن لباش به حالت تاسف گفت چرا خوشگل دیدم تا دلتون بخواد اما ولگرد ندیدم
سحر میخواست جواب بده که دستشو گرفتمو با خودم بردم
سحر من واقعا مردم از خجالت یعنی همه به چشم ولگرد به ما نگاه میکنن
ادامه دارد....
نویسنده 📝 انارگل🌹 📝
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🌹🍃🌹🍃
@ShahidNazarzadeh
#امامزمان
سـلام_آقـا_جان♥️✋🏻
ایــاڪ نـعبـد و ایــاڪ نـستـعـین
یـعنـے سـلـآم مـسجـد مـولآے آخـریـن
اےجـمڪرانبـگوڪجـاستآخـریـنامــید
ایـن الشـموس الطـالعه ایـن مــه جـبـین:)
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#گمنامے یعنی درد...
دردے #شیرین...
یعنے با #عشق یڪے شدن...
یعنے اثبات اینکه از همه چیزت براے #معشوقت گذشتے...
یعنی فقط #خدا را دیدی و #رضای او را خواستی نه تعریف و #تمجیدمردم را
گمنامی یعنی .......
اے کاش همه ے ما گمنام باشیم
#شهید_گمنام
#سلام
#صبحتون_شهدایی گمنام
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#بازنشر
طرح به مناسبت سالروز شهادت شهید علاء حسن نجمه🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃دانه دانه می روند و کم می شوند مثل تسبیح مادربزرگ. آرام آرام ذکر می گفت و دلش آرام می شد اما من نگران دانه های تسبیح بودم که کم می شدند و چیزی از آنها باقی نمی ماند. روزگار هم شبیه همان تسبیح مادربزرگ است. فرق ندارد دهه شصتی باشند یا هفتادی یا حتی #هشتادی...
🍃در آزمون دنیا رو سفید می شوند و می روند و دل های شکسته بسیاری بدرقه راهشان می شود. اینکه باز هم قصه #شهادت دیگری در راه است عجیب نیست اما تاریخ تولدِ جوان ۲۵ ساله لبنانی، داغ جاماندن را بر دلم تازه کرد. تنها چیزی که می توانست آقا علاء حسن خوشتیپ و خوش سیما را از دنیا و تعلقاتش جدا کند #عشق بود. عاشق #امام_حسین بود و حسرت زیارت کربلا بر سر در قلبش جاخوش کرده بود. اما در عاشورای دفاع از حرم خواهر ارباب حاضر شد، شهید شد و به قافله ارباب پیوست...
🍃هنوز هم در باغ شهادت باز است. می توان مثل شهید علاء حسن نجمه، عاشق بود و خود را جایی در میان عکس های #شهدا یا زندگی نامه هایشان پیدا کرد. دل کند از دنیا و اهلش و رفت. در تشییع پیکرش، دل شکسته مادرش بود و لباس سفیدی که وصیت کرده بود مادر بپوشد. مگر نهایت آرزوی یک مادر برای فرزندش، چیزی جز #عاقبت_بخیری است و چه خوب عاقبت بخیر شد🕊
🍃حرفهای به جامانده از او برای خواهرش دنیای درس است و #غیرت، کاش کمی بیدار شوند به خواب رفتگان این دنیای پر از رنگ های فانتزی. هرروز قصه یک شهید، دلم را می لرزاند و من تا نهایت آرزوی" يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة ً" پیش می روم اما به خود که می آیم پاهایم در غل و زنجیر گناه گرفتار است و دلم به تعلقات شیرین و کوچک دنیایی وابسته....
🍃 #تراب_الحسین نگاهی کن به ما که جاماندیم واسیر شدیم و بلاتکلیفیم. دردنیای گناه پیر شدیم دعایمان کن🤲
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_علاء_حسن_نجمه(نام جهادی تراب الحسین)
📅تاریخ تولد : ۱٧ شهریور ۱٣٧۱
📅تاریخ شهادت : ٢٧ مهر ۱٣٩۵
📅تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب_سوریه
🥀مزار شهید : لبنان_عدلون
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#تلنگـرشهیدانہ🌱
مےگفتـــ ↓
اگہطـالب #شهادتــ باشۍ!
یڪ #نگـاه حـرام ممڪناسٺــ سالها؛
تورااز شهادتـــ دورڪند..
وگفتـــ ↓
منحـرفهاے #لغــو و بیهـودهـ را
ڪـمتر از لقمہۍ #حـــرام نمےدانمـ
مےگفٺــــ ↓
#فڪـر ڪـار بـاطل و حـرامـ
حتۍاگـرانجـام هم نـداده باشیمـ!
بهپاۍمانثبتــ خواهد شد
شهـدا #حــلال ڪنید ڪه #حـرامـ ڪردیمـ
جبهہهاۍنور #اڪسیـژن استــ بـراےمـا،
#غـرق شـدگـان نَفَس ڪـم آورده ...
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید سید محمدجواد حسن زاده🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh