eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
31.3هزار عکس
9.2هزار ویدیو
221 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍂🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍂 🌾یکی از بچه ها شیرینی #تولد بچه اش را آورده بود. 🌾تعارف کردیم #حاجی یکی برداشت. 🌾گفتم:
وقتی فرمانده را مےبینم بیشتر مردان بےادعا مےشوم این همان فرمانده ای است که مےگفت: "کار اگر برای ، گفتن برای چه؟" و ما همچنان در پیِ نام و نشان... 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍همسر شهید : 🌷| یک سالی از #زندگی مشترکمان می گذشت که یکی از دوستانش دعوت کرد، #برویم خانه شان🏡 گفت
🌸همسر شهید ❣بعضی وقت ها که عباس حرف از رفتن و #شهادت می زد، #دلتنگ می شدم و می گفتم: آخه تو بگو من با این سه تا بچه چی کار کنم؟ ❣می گفت: ببین ملیحه من فقط #وسیله هستم، همسرتم، مرد خونه تم، امیدتم، سایه بالا سرتم؛ اما #سرپرست تو #خداست، سرپرست همه ما خداست ❣می گفت: ملیحه! پشت صحنه زندگی من تو هستی که می تونم #فعالانه قدم بردارم ❣اگه من توی خانواده، پشتوانه گرمی نداشته باشم، اگه همسرم، خانواده ام رو نگردونه و مسئولیت بچه ها رو بر عهده نگیره و به کار من خدشه وارد کنه. مطمئن باش #هیچ_موفقیتی به دست نمیاد ❣اینها رو که می شنیدم یکم #آروم می شدم و تحمل دوریش برام شیرین می شد #شهید_عباس_بابایی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💞همسر شهید محمد تقی سالخورده:  محمدم خیلی دوست داشت زینب #حافظ_قرآن شود. چند روزقبل از رفتنش #زینب
#شهـــــدا🌷 تکیه کن به شـهـــ🕊ــدا شهــــدا تکیه شان به #خداست اصلا #کنار گــ🌺ـل بنشینی بوی گل میگیری 👌 پس #گلستــان کن زندگیت را با یاد شهــــدا 😍 #شهید_محمدتقی_سالخورده میخوام مثل تو باشم #رفیقم❣ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
@Ostad_Shojaeفکر 29_22.mp3
زمان: حجم: 9.06M
#مهندسی_فکر 29 💢اینکه میگن؛ عمر ما به اندازه ی خودِ #خــداست یعنی چی؟ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔹 #نمازش رو همیشه شمرده شمرده و #بادقت می خوند👌بهمون می گفت: اشکال کار ما اینه که برای #همه وقت می ذاریم، جز برای #خدا☝️ 🔸نمازمون رو سریع می خونیم و فکر می کنیم #زرنگی کردیم😊 اما یادمون می ره اونی که به وقت ها برکت می ده، فقط خود #خداست♥️ #شهید_علیرضا_کریمی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
برشی از کتاب #خدای_خوب_ابراهیم 🔰از بزرگان محل و مسجد ماست. کنارش نشستم و گفتم از #ابراهیم برایم بگو
📚برشی از کتاب #خدای_خوب_ابراهیم 🌷گاهی وقت ها با خودم میگویم: چه میشود که شهیدی مانند #ابـراهـیـم اینقدر محبوب شود که کتابش بیش از یک میلیون و دویست هزار نسخه چاپ شود؟! 🌷خدای خوب ابراهیم جوابم را می دهد که اگر بنده خوبی باشی محبتت را در دل مردم می اندازم همانطور که محبت موسی را در دل فرعون انداختم. 🌷محبت دست #خداست. من و تو کاره ای نیستیم. ما فقط برای او #بنده باشیم، آن موقع خدا جبران می کند. * إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا * (به یقین کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی خداوند رحمان محبتی برای آنان در دلها قرار می دهد!) (مریم۹۶) 📚 خدای خوب ابراهیم #شهید_ابراهیم_هادی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌺🌸عیدتون مبارکا باشه😍🌸🌺 💖 فرا رسیدن با سعادت حضرت ام ابیها (س) را محضر مطهر ومنور قطب عالم امکان حضرت "بقیه الله حجت ابن الحسن (عج)" تبریک وتهنیت عرض میکنیم🌼✨♥️✨🌼 💖وهمچنین و را محضر بانوان کانال تبریک عرض میکنم و امیدواریم خداوند در دنیا زیارت و در آخرت حضرت زهرا را به همه ما مرحمت فرماید ان شاءالله🌺 🔸کالای‌ حب‌فاطمه💖 را 🔹مشتری 🔸رزق گدای 🔹از دیگران جداست 🔸آری! 🔹زیر قدم‌های است😍 🔸وقتی که پای‌"فاطمه" 🔹بر خاک‌ مبارکباد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸یکروز با بچه ها👥 مشغول صحبت کردن بودیم. از هر موضوعی بحث می شد که من گفتم من برای بعد از #بازنشستگی
بوسه بر و بر لب دعای سلامتی🤲 در دل چه غوغاييست 💗 معامله است ديگر از جان خود گذشتند تا خريدار جانشان شود.. معامله خوبيست👌 سراسر سود طرف حسابت .... 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1 ﺯﻧﺪگی 🔻به ﺭﻭﺍیت: ﻫﻤﺴﺮشهیــد 6⃣2⃣ 🔮آن شب قرار بود مصطفی تهران بماند، گفته بود روز بعد برمی گردد. عصر بود و من در ستاد نشسته بودم، در اتاق . آنجا در واقع اتاق مصطفی بود و وقتی خودش نبود کسی آن جا نمي آمد🚫 اما ناگهان در اتاق باز شد، من ترسیدم فکر کردم چه کسی است که مصطفی وارد شد، تعجب کردم قرار نبود برگردد. 🔮او مرا نگاه کرد گفت مثل این که نشدی، دیدی من برگشته ام. من شب برای شما برگشتم. گفتم نه مصطفی تو هیچ وقت به خاطر من برنگشتی❌ برای کارت آمدی. مصطفی باهمان مهربانی گفت امشب برگشتم "به خاطر شما" از احمد سعیدی بپرس. من امشب اصرار داشتم به اهواز برگردم هواپیما نبود، تو می دانی من در همه عمرم از هواپیمای خصوصی استفاده نکرده ام ولی اصرار داشتم برگردم. 🔮با هواپیمای خصوصی آمدم که این جا باشم. من خیلی حالم منقلب بود💗 مصطفی من عصر داشتم کنار قدم می زدم احساس کردم این قدر دلم پر است که مي خواهم فریاد بزنم، خیلی گرفته بودم😢 احساس کردم هرچه در این رودخانه فریاد بزنم باز نمی توانم خودم را خالی کنم، مصطفی گوش می داد 🔮گفتم آن قدر در وجودم بود که حتی اگر تو می آمدی نمی توانستی مرا تسلی بدهی😔 او خندید و گفت «تو به عشق بزرگ تر از من نیاز داری و آن عشق باید به این مرحله از تکامل برسی که تو را جز خدا و عشق خدا♥️ هیچ چیز راضی نکند. حالا من با اطمينان خاطر می توانم بروم. 🔮من در آن لحظه متوجه این کلامش نشدم. شب رفتم بالا وارد اتاق که شدم دیدم روی تخت درازکشیده🛌 فکر کردم خواب است آمدم جلو و او را بوسیدم. مصطفی روی بعضی چیزها داشت. 🔮یک روز که آمدم دمپایی هایش را بگذارم جلو پایش خیلی ناراحت شد🙁 دوید دو زانو شد و دست مرا . گفت: تو برای من دمپایی می آوری؟ آن شب تعجب کردم که چرا وقتی را بوسیدم تکان نخورد احساس کردم او بیدار است. اما چیزی نمی گوید. چشم هایش را بسته و همین طور بود. 🔮مصطفی گفت: "من فردا می شوم" خیال کردم شوخی می کند. گفتم مگر شهادت دست شماست⁉️ گفت نه من از خدا خواستم و می دانم خدا به خواست من جواب می دهد ولی من می خواهم شما بدهید اگر رضایت ندهید من شهید نمی شوم✘ خیلی این حرف برای من تعجب بود. گفتم ... ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ •به نام او •که جایگاهش •قلب من♥️ است متعال حسی وصف ناپذیر دل هایی در هم آمیخته 💞 دو دوست، دو همراه👥 دو همسفر و دو همسرانی که روح شــــان در هم تنیده شده برای پرواز🕊 دل از هم می ستانند و هم میشوند و سرانجام دل هاشان را به دلدار حقیقی دل های عالمیان می سپارند💖 از برای ⇜مرد ما عمار همت است ⇜و زن، سمیه فطرت ↵اینجا، هم دوشی و هم جوشی و هم خروشی جاریست👌 ↵اینجا، لبریز از لطافت ابریشم کلام . ↵اینجا، قرار خزان🍂 پا بر جاست. ↵اینجا، مقربان از میان سادگی ها به پا می خیزند. ↵اینجا، سرزمین آشفته دلانی است که آخرین دوستت دارم♥️ هایشان موسوم گشته به . ✍ به قلم: 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_مصطفی_صدرزاده ایستاده بر تل قرین (تپه ای مشرف به مرزاسرائیل) 🔸از عملیات سختشان میگوید و از
🌴خودش را می‌دید. واسطه‌ای که باید کارش را کند، سختی‌ها را تحمل کند💪 و بداند که نتیجه دست . 🌴بله. سختی‌های زیادی را تحمل می‌کرد. ما یک ماشین داشتیم و هر کس که این ماشین را می‌دید به ما خرده می‌گرفت😕 که الان زمان پاترول نیست، زیاد مصرف می کند، خرج دارد و کلی مشکلات دیگر. 🌴وقتی این حرف‌ها را شنید گفت: این پاترول توانسته چند نفر👥 را که در جاده مانده بودند نجات دهد. گفت ماشینی🚗 در جوی آب افتاده بود و او با این پاترول آن را بیرون کشیده است. ماشین یکی از همسایه‌هایمان در مسیر شمال خراب شده بود. با همین پاترول این ماشین را حدود 90 کیلومتر بکسل کرد تا بجای مطمئنی برسند. 🌴وقتی گفتم که چرا هنوز از این ماشین استفاده می‌کنی⁉️ گفت که می‌خواهد با این ماشین به بقیه کمک کند. گفت: خدا این را به ما داده تا بتوانیم به دیگران استفاده کنیم. راوی: همسر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh