🌷شهید نظرزاده 🌷
📜وصیتنامه زیباے شهید مدافع حرم عباس دانشگر .... 🌷کلنا فداک یا زینب🌷 ✔️ارزش بارها دیدن را دارد👌 #ش
🔆 بسمه تعالی 🔆
9⃣9⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠 داستان شکل گیری یک #رفاقت_شهدایی تحت تاثیر کلیپ بالا👆
🔻آشنایی من با شهید خیلی جالبه:
🔹ایام عید بود که با خانواده به زیارت قبور شهدا به هویزه ومناطق اروند رود سفر کردیم
🔸واقعا اولش حال نداشتم و اصلا صرفا به خاطر خانواده رفتم ابتدا هویزه رفتیم وسپس اروند رود رفتیم و برای نماز ظهر اونجا بودیم.
🔹حس غریبی بود عکس شهدا زمان جنگ واقعا حال عجیبی به آدم میداد بعد از نماز ظهر وعصر قصد برگشتن کردیم و قبلش خواستیم ناهار رو در آبادان بخوریم.
🔸تو راه برگشت بودیم که من مشغول دیدن کلیپ های گوشی پدرم بودم که خیلی حال آدم رو عوض میکرد آخه پر از عکس شهدا وکلیپ هاشون بود
🔹در این حین یه کلیپی با زمینه بنفش توجهم رو جلب کرد بازش کردم موسیقی حزن انگیزی داشت، بعدش یه متن اومد بالا که نوشته بود:
نوشته آخر( #وصیتنامه)
شهید مدافع حرم
🌹 #عباس_دانشگر🌹
🔸کلیپ رو تا آخر دیدم مو به تنم سیخ شد؛ خدایا یعنی یه همچین وصیتنامه ای رو یه جوون بیست وسه ساله گفته!!!!!!!
🔹دوباره کلیپ رو پخش کردم هربار پخش میکردم بیشتر لذت میبردم و بیشتر غصه میخوردم
🔸هیچوقت یادم نمیره انقدر اون روز تحت تاثیر قرار گرفته بودم که اصلا تو حال خودم نبودم به حدی که سر سفره اصلا حوصله غذا خوردن هم نداشتم !!!
🔹من در اون ایام مشکل خییلی حادی برام پیش اومده بود بعد از آشنایی با عباس ازش خواستم تا خودش پیش خدا وساطت کنه تا حل شه
🔸باورتون نمیشه به 2هفته نکشیده مشکلم حل شد.
✍کاربر: حسین از اهواز
🔹شهدا واقعا جواب میدن، قبل از اونی که شما اونها رو برای رفاقت انتخاب کنید، دوست شهیدت شما رو برای دوستی انتخاب کرده.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عشق #دختر_آمریکایی به #شهدا
💠 ایرانیان فکر نکنند که کاری که برادران و پدران و عموهایشان کردند ناچیز و کوچک است !...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
شهیدی که سر بی تنش سخن گفت #شهید_علی_اکبر_دهقان🌷 شادی روحش #صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
0⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🌹شهیدی که سر بی تنش سخن گفت🌹
#شهید_علی_اکبر_دهقان
🌹🍃🌹🍃
💠 داستان شهادت برای ما تکراری اما جذاب است و زیباتر از آن داستانی به بلندای تاریخ است، داستانی که همه ی ما شنیده ایم، داستان سری که بر نیزه ها قرآن خواند و حالا تاریخ تکرار شده است…
🔹سربازان خمینی در شور دلدادگی قتیل العبرات به دنبال شهادتی همچون #امام_حسین (ع) هستند.
🔸#شهید_علی_اکبر_دهقان🌷 از رزمندگان دفاع مقدس بود که عشق به امام حسین علیه السلام کار او را بدانجا رساند که آرزویش شهادتی همچون مولایش سیدالشهدا بود.
🔹حجه الاسلام صادقی سرایانی، از راویان دفاع مقدس نقل می کند که وقتی #شهید_دهقان🌷 و عده ای از برادران رزمنده در جاده بصره-شلمچه در حال حرکت بودند، در پی انفجار های پیاپی دشمن، #شهید_علی_اکبر_دهقان🌷 از پشت مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
🔸در همان لحظه همرزمانش که می خواستند به سرعت از منطقه دور شوند متوجه می شوند، در حالیکه بدن این بزرگوار بدون سر می دود، 🌹سرش چند دقیقه ای یا حسین گویان روی زمین می غلتید.🌹
🔹تمام ده یا پانزده نفری که آنجا بودند دیگر یارای جمع آوری پیکر را نداشتند...
🔸همه داشتند گریه میکردند…
🔹به پیشنهاد یکی از رزمنده ها کوله پشتی اش را باز کردند و وصیت نامه ی این بزرگوار را گشودند.
🌹🍃🌹🍃
🌷ألسلام علی الرأس المرفوع🌷
✨خدایا من شنیده ام که #امام_حسین (ع ) با لب #تشنه شهیدشده ، من هم دوست دارم این گونه شهید بشم…
✨خدایا شنیده ام که #سر امام حسین (ع ) را از #پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم ازپشت بریده بشه…
✨خدایا شنیده ام سر امام حسین (ع ) بالای نیزه #قرآن خونده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دونم که بتونم با اون انس بگیرم و بتونم بعد مرگم قرآن بخونم، ولی به امام حسین (ع ) خیلی عشق دارم… دوست دارم وقتی شهید میشم سر بریده ام به #ذکر_یاحسین یاحسین باشه…
🌹🍃🌹🍃
✅عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است
✅دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
پرواز کردن سخت نیست...عاشق که باشی بالت میدهند و یادت میدهند تاپرواز کنی...آن هم عاشقانه...🌺 #شهی
1⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
#شال_سبز
🔹چند ماہ بعد از عقد من و آقامحمد رفتیم بازار برای خرید. دو تا شال خریدم...
یکیش شال سبز بود که چند بار هم پوشیدم..
🔸اما یه روز #محمد به من گفت :
خانومی اون شال سبزت رو میدیش به من؟حس خوبی به من میده..شما #سیدی و وقتی این شال سبز شما همراهمه قوت قلب می گیرم...
🔹گفتم : آره که می شه...گرفت و خودش هم دوردوزش کرد و شد شال گردنش...تو هر ماموریتی که می رفت یا به سرش می بست..یا دور گردنش مینداخت ...
🔸تو ماموریت آخرش هم همون شال دور گردنش بود که بعد #شهادت برام آوردن ...
🔹محمدم رو که نگاه می کردم بهش افتخار می کردم..گاهی اوقات توی جمع یا مهمونی که بودیم فقط بهش نگاه می کردم..انگار سال ها ندیده بودمش، بعد همون لحظه بهش پیام می دادم و می گفتم بهت افتخار می کنم
به خودم می بالم که تو همسرم هستی.
راوی: #همسر_سادات_شهید #شهید_محمدتقی_سالخورده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh