eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
31.4هزار عکس
9.2هزار ویدیو
222 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
✫⇠ ✫⇠در کانال کمیل چه گذشت؟😭 9⃣1⃣ 🔻کماندوهای بعثی ✨آتش دشمن تقریبا قطع شده بود. ما که با زحمت خود را در کانال سوم مخفی کرده بودیم، متوجه شدیم که کماندوهای بعثی به ما نزدیک می شوند! ابراهیم هادی گفت امکان تحرک داخل کانال نیست بگذارید بعثی ها کاملا جلو بیایند. با آتش من، همه شروع به تیراندازی کنند. تعدادی از مجروحان در لابه لای سیم های خاردارها و میدان مین، بین خاکریز ب شکل و کانال سوم جا مانده بود. خون از پیکرهای نیمه جان آنها جاری بود و توان حرکت نداشتند کماندهای بعثی با غرور خاصی جلو آمدند. آنها به جای اینکه مجروحان را به عنوان اسیر به عقب منتقل کنند، مشغول هدف گیری شدند. بعد شروع به شلیک کردند. بعثی ها به مجروحان تیر خلاص می زدند و هلهله می کردند. آنها مغرورانه از کشتن زخمی ها سرمست شده و جلو می آمدند. هر لحظه صدای گلوله ها نزدیک تر می شد. با هر گلوله ای صدای ناله یک مجروح خاموش می شد! ✨یکباره ابراهیم هادی تمام قامت در کانال ایستاد و با فریاد (سلام الله علیها) کماندوهایی را که بالای سر شهدا پایکوبی می کردند به رگبار بست. همه از جا بلند شدند و شروع به تیراندازی کردند. بچه ها انتقام مجروحانی که با تیر خلاص به شهادت رسیدند را گرفتند. با رگبار بچه ها بیشتر نیروهایی بعثی به هلاکت رسیدند و برخی مجروح روی زمین افتادند. کماندوها غافلگیر شدند. چند نفر از آنها شروع به دویدن کردند و روی مین های خودشان رفتند. با انفجار مین ها چند نفر از آنها به جهنم رفتند. بعثی ها تازه متوجه حضور ما شدند، عرض کم کانال سوم، قدرت دفاعی مرا بیشتر می کرد. بعد از آن، نیروهای دشمن به قدری آتش بر روی کانال ریختند که فکر می کردند یک تیپ آنجا مستقر شده! ...🖊 📚منبع :کتاب راز کانال کمیل 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_5886315578964049995.mp3
زمان: حجم: 6.96M
🍂ای دل وامونده ای دل تنهامونده 🍂دلی که ازرفیقای شهیدش جامونده 🎤 بانوای: #حسین_سیب_سرخی #صوت_شهدایی #جامانده_منمـ😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
★سنـگ را ❣در #نالـه می‌آرد ★وداعِ دوستــ😔ـان #سردارشهید_یدالله_کلهر شهادت منطقه شلمچه کربلای ۵ #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#صبـح با هر تپش ثانیه آمیختـه است 😍 #گوشـواری که به آونـگ ِ #دلـ❤️ آویخته است هر #نفس ، دست ِ دعا #صبحدم از جانب ما رنگ خـورشید☀️ به #چشمان شما ریخته است😍 #شهید_مرتضی_عطایی #سلام_صبحتون_شهدایی 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#حجاب🌺🍃 #چادری هستم و محجبه امـ😍 دختری از تبار #عاشورا مادرم شد کنیز #فاطمه و پدرم شد #غلام شیرخدا🙏 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
⁉️ 🔰 چون به شهادت این آقایونن که باید شهید بشن، تا به سعادت برسن😊 🔰خانم ها یه بکنند تو خونه، اجر یه شهید🕊 رو بهشون میدن دیگه نمیخواد کار زیادے بڪنن 🔰خانمها واقعا امکانات معنویشون بالاست ⚡️فقط باید بدونند ڪجا باید چیڪار ڪنند مرد بداخلاقشو😠 تحمل ڪنه 👈بچه " " میشه... 🔰همون روز اول ڪه حضرت ام البنین(س) اومدن تو خونه حضرت ، ڪسالت داشتند، شروع ڪرد به تیمار ڪردن... 🔰 تا سالها به بچه هاے حضرت، خودشون بچه دار نشدند... 🔰بعد ڪه چهار پسر آورد، همیشه به پسرانش میڪرد؛↓ 📌 من بچه هاے امیرالمومنین(ع) هستم و شماها بچه های آقا هستید... 🔰 " " ولایتمدار تربیت میڪنه مادرهاے بزرگوار! نقشتون ویژه هست به حق حضرت ام البنین یه بزرگے بڪنید،در تربیت بچه ها...😊 🔰پدر اگر امیرالمؤمنین هم باشه، نمیشه نقش" " رو انڪار ڪرد... 🔰 رو دارید تربیت میڪنید، به گونه ای خاص تربیت بڪنید ڪه پس فردا باشند. 🎤 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#مظلومانه تر از این وصیت شنیده اید⁉️ 📜وقتی آن روز فرا رسید که شما از یاد بردید که حوالی #شهیدآباد هم رفیقی💞 دارید. هر گاه که خواستید از جاده روبروی گلزار🌷 رد شوید از همانجا و از توی ماشین🚗 دستی بلند کنید✋ و برایم فقط یک #بوق بزنید. #همین. من آن بوق را بجای #فاتحه از شما قبول می کنم.😔 #شهید_محمود_صدیقی_راد ✍شهادت: عملیات بدر ۶۳/۱۲/۲۶ 🕊محل دفن: شهیدآباد دزفول 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
در سینہ خود #داغ فراوان داریم بنویس براین عقیدہ #ایمان داریم امنیت و #اسایش خود را امروز از برڪت خون
 : 🔹من کلاً خیلی دوست داشتم☺️ فرزند اولم را که باردار بودم، از خواستم به من چند پسر بدهد 🔸سالم باشند تا من آنها را امام زمان کنم که باشند✌️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
 #مادر_شهید: 🔹من کلاً خیلی #پسر دوست داشتم☺️ فرزند اولم را که باردار بودم، از #خدا خواستم به من چند
5⃣9⃣9⃣ 🌷 🔰حسین از بقیه پسرهایم شیطون‌تر بود☺️ یعنی بود. وقتی حسین آقا در خانه بود اگر در بدترین حالت‌ روحی😞 هم قرار داشتیم را روی لبمان می‌آورد. 🔰یک روز بزرگ‌ترش با دوستش👥 آمدند در خانه و گفتند: مامان سر من و دوستم را با آجر شکست💔 من با تعجب پرسیدم: چطور😟 حسین که از شما کوچکتر است دو نفر شما را با هم شکست⁉️ 🔰حسین گفت: می‌خواستم بکشم، آجر را به دیوار زدم، دو قسمت شد و سر هردو نفرشان شکست. حسین در عین شیطنتی که داشت خیلی مظلوم بود🙂 بدون نمی‌خوابید❌ دبستان بود اما صبح عهدش ترک نمی‌شد. هیچ وقت بدون زیارت عاشورا📖 نمی‌خوابید، من که هستم این کارها را نمی‌کردم. 🔰سال ۸۸ که از ماموریت برگشته بود به حسین آقا گفتم می‌خواهم برایت زن بگیرم💍 گفت: شما هر کسی را انتخاب کردی من قبول دارم 💥ولی باید باشد و با شرایط من کنار بیاید. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh