10.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تشییع پیکر شهید حسینی در بهارستان
🔹پیکر مطهر شهید «سیدعلی حسینی» از گردان فاطمیون که در دیرالزور سوریه به شهادت رسیده بود، با حضور مردم ولایتمدار شهرستان بهارستان تشییع و به خاک سپرده شد.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
به ماه من
که رساند پیام من
که ز هجران ...
به لب رسیده مرا جان
خودی به من برساند ...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🏴مقام حضرت ابوطالب علیه السلام
حضرت امام #باقر علیه السلام
▫️إنَّ إِيمَانَ أَبِي طَالِبٍ لَوْ وُضِعَ فِي كِفَّةِ مِيزَانٍ وَ إِيمَانُ هَذَا الْخَلْقِ فِي كِفَّةِ مِيزَانٍ لَرَجَحَ إِيمَانُ أَبِي طَالِبٍ عَلَى إِيمَانِهِم
▪️ اگر #ایمان #ابوطالب در یک کفّۀ ترازو و ایمان این مردم در کفّۀ دیگر قرار داده شود، ایمان ابوطالب بر ایمان آنها برتری خواهد یافت.
📚«بحار الانوار» ج۳۸، ص۱۱۲
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
چنان باش که همیشه زندهای
و چنان باش که فردا میمیری».
هم شوق شهادت داشت
و هم شوق زندگی
#شهید_نوید_صفری✨
#کلام_همسر_شهید✨
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
سلام عزیزان
لطفا برای پیروزی تیم فوتبال کشورمان هدیه به اقا رسول الله ص سوره نصر و صلوات بخوانید😍❤️
3.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قبل از رأی دادن به این شهدا فکر کنید....
حاوی تصاویر🔞
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💠ابوذر تمام زندگی من بود ولی تنهایم گذاشت..
به من وصیت کرده بود شب اول قبر پیشم بمان وتنهایم نگذار منم قول داده بودم.
در سرمای بهمن ماه آمدم یک چادر مسافرتی آوردم با چند نفر ازدوستانم برایش قرآن میخواندیم
💠پس از شهادتش هر زمان که به وجودش احتیاج داشته باشم خوابش را میبینم هر اتفاقی که بخواهد بیفتد به من میگوید و راهنماییام میکند و تا الان من و محدثه را رها نکرده است...
💠ابوذر معتقد بود که ما مدافعان حرم اگر سرباز آقا امام زمان(عج) هستیم، نباید نایبش را تنها بگذاریم. باید به ندای ولی زمان لبیک بگوییم، همیشه تابع ولایت باشیم و هر چند بار لازم باشد، به سوریه برویم و از حرم آل الله(ع) محافظت کنیم....
💠نماز اول وقتش هیچوقت به تاخیر نمیافتاد، صدقه میداد، به نیازمندان کمک میکرد، به هیچ کس بیاحترامی نمیکرد و همین خوبیهایش مرا مطمئن میکرد که ابوذر در این دنیا ماندنی نیست...
🌹شهید ابوذر داوودی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📌#روایت_کرمان
کربلایی یاسین
🌿خیلی دلش میخواست برود کربلا ولی پول رفتن نداشت. نزدیک اربعین که میرسید، زنجیر هیئتش را بر میداشت و از کرمان پیاده میرفت جوپار.
هرسال با همسایهمان راهی میشد؛ خاله صدا میزدش. امسال که خالهاش نبود، خیلی نگران پیادهروی روز اربعین شد. بهش دلداری دادم و گفتم :«نگران نباش پسرم، از هرجا شده پول اسنپ رو جور میکنم که خودمون رو به جاده جوپار برسونیم.»
🌱یاسین هم در جواب گفته بود: « هر طور شده باید به پیادهروی جوپار برسیم.زیارت امام نمیتونیم بریم، زیارت امامزاده که میتونیم...»
📝راوی: سمیه سلطانی نژاد مادر شهید.
🥀شهید یاسین تشت زر
✍نویسنده: زهرا یعقوبی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh