eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
31.3هزار عکس
9.1هزار ویدیو
221 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
💞☘بِسْمـِ اللّهِ القاصِمـ الجَبّارین☘💞 🇮🇷رمــــــــان شهدایی و 🇮🇶 💣قسمت پیراهن صبوری‌ام را پاره ڪردم وجراحت جانم را نشانش دادم : _عباس میدونی سرحیدر چه بلایی اومده؟ زخمی بود، اسیرش ڪردن، الان نمیدونم زنده‌اس یا نه! هر دفعه میومدی خونه دلم میخواست بهت بگم با حیدر چی ڪار ڪردن اما انقدر خسته بودی خجالت میڪشیدم حرفی بزنم! عباس من دارم از داغ تو و حیدر دق میڪنم! دیگر باران اشڪ به یاری دستانم آمده بود تا نقش خون را از رویش بشویم بلڪه یڪبار دیگر صورتش را سیر ببینم و همین چشمان بسته و چهره مظلومش برای ڪشتن دل من ڪافی بود. حیایم اجازه نمیداد نغمه ناله‌هایم را نامحرم بشنود ڪه سرم را روی سینه پُر خاڪ و خونش فشار میدادم و بیصدا ضجه میزدم. بدنش هنوز گرم بود و همین گرما باعث میشد تا از هجوم گریه در گلو نمیرم و حس ڪنم دوباره در آغوشش جا شده‌ام ڪه ناله مردی سرم را بلند ڪرد. عمو از خانه رسیده بود، از سنگینی قلب دست روی سینه گرفته و قدم‌هایش را دنبال خودش میڪشید. پایین‌پای‌عباس رسید، نگاهی به پیڪرش ڪرد و دیگر ناله‌ای برایش نمانده بود ڪه با نفس‌هایی بریده نجوا میڪرد. نمیشنیدم چه میگوید اما میدیدم با هر ڪلمه رنگ زندگی از صورتش میپَرد و تا خواستم سمتش بروم همانجا زمین خورد. پیڪر پاره‌پاره عباس، عمو ڪه از درد به خودش میپیچید و درمانگاهی ڪه جز پایداری پرستارانش وسیله‌ای برای مداوا نداشت. بیش از دو ماه درد غیرت و مراقبت از ناموس در برابر داعش و هرلحظه شاهد تشنگی و گرسنگی ما بودن، طاقتش را تمام ڪرده و شهادت عباس دیگر قلبش را از هم متلاشی ڪرده بود. هر لحظه بین عباس و عمو ڪه پرستاران با دست خالی میخواستند احیایش ڪنند پَرپَر میزدم تا آخر عمو در برابر چشمانم پس از یڪ ساعت درد ڪشیدن جان داد. یڪ نگاهم به قامت غرق خون عباس بود، یڪ نگاهم به عمو ڪه هنوز گوشه چشمانش اشڪ پیدابود و دلم برای حیدر پر میزد ڪه اگر اینجا بود، دست دلم را میگرفت و حالا داغ فراقش قاتل من شده بود. جهت مقام امام مجتبی﴿؏﴾ را پیدا نمیڪردم، نفسی برای دعا نمانده بود و تنها با گریه به حضرت التماس میڪردم به فریادمان برسد. میدانستم عمو پیش از آمدن به بقیه آرامش داده تا خبری خوش برایشان ببرد و حالا با دو پیڪری ڪه روبرویم مانده بود، با چه دلی میشد به خانه برگردم؟ رنج بیماری یوسف و گرگ مرگی که هر لحظه دورش میچرخید برای حال حلیه ڪافی بود و میترسیدم مصیبت شهادت عباس، نفسش را بگیرد. عباس برای زن عمو مثل پسر و برای زینب و زهرا برادر بود و میدانستم رفتن عباس و عمو با هم، تاروپود دلشان را از هم پاره میڪند. یقین داشتم خبر حیدر جانشان را میگیرد و دل من به تنهایی مرد اینهمه‌درد نبود ڪه بین پیڪر عباس و عمو به خاڪ مصیبت نشسته و در سیلاب اشڪ دست و پا میزدم. نه توانی به تنم مانده بود تا به خانه برگردم، نه دلم جرأت داشت چشمان منتظر حلیه و نگاه نگران دخترعموها را ببیند و تأخیرم، آنها را به درمانگاه آورد. قدم‌هایشان به زمین قفل شده بود، باورشان نمیشد چه میبینند و همین حیرت نگاهشان جانم را به آتش ڪشید. دیدن عباس بی‌دست،...... ادامه دارد.... 💣نویسنده؛ فاطمه ولی نژاد ☘ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📖مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا ‌ --⚘•؛❁؛•⚘-- ⚘شهیدبراتعلی نظرزاده، 📋تاریخ تولد:۱۳۲۳/۱/۱۲، 📋تاریخ شهادت:۱۳۶۵/۳/۱، ✅مکان شهادت:مهران براثرترکش ✅نام پدر:علی نظر، ✅نام مادر:صفیه، ✅متأهل دارای سه پسر وسه دختر ✅ کشاورزبود بعنوان بسیجی در جبهه حضوریافت ⛳مزارشهید:بهشت رضای شهرستان مشهد، . 📜فرازي از وصيتنامه شهيد 📝به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان⚘ وصيتنامه اينجانب بشرح زير ميباشد: اگر قسمت من بود كه ⚘شهيد شدم خدا را شكر مى‌كنم🙏 كه بنده ناچيز خود را پذيرفتن و از من گنه‌كار😔 اين خون ناقابل مرا فداى اسلام و📖 قرآن نمود .. 📝و من به همه دوستان و دشمنان مى‌گويم كه من اين راه را با چشم باز👌 انتخاب نمودم نه با چشم بسته😔 و درس شهادت را از امام حسين (ع) آموختم و باكى از شهادت ندارم... چون 🔥مرگ_باعزت بهتر از زندگى با ذلت مى‌باشد و من هم با دل جان اين مرگ را مى‌پذيرم.... 📝اينجانب بعد شهادتم🕊 وصى خود را نوروز نظرزاده و همسرم💞 عصمت تاج ناظر مى‌باشد و از شما مى‌خواهم كه در تربيت 👫فرزندانم كوشا باشيد و به اسلام و قرآن📖 و نماز جماعت آنها را يارى نمائيد تا در آينده سربار جامعه نباشند بلكه ✌سرباز خوبى براى امام زمان (عج) و نايب امام امت خمينى كبير باشد و راه مرا ادامه دهند✅ بعد از تو💕تا همیشه...... ✨شبها و روزها...... بی مـ🌙ـاه و مهر مےگذرند از کنار ما 💥اما پشت دریچه ها در عمق سینه ها ماهہ قصه های تو همیشه تابان است ای شهید⚘ به یاد تمامی شهدا وشهید براتعلی نظرزاده ⚘صلـــــــــــــــوات⚘ 🌺@shahidNazarzadeh🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 سلام بر تو ای مولایی که دستگیر درماندگانی. بشتاب ای پناه عالم که زمین و زمان درمانده شده! 🌼 السَّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا العَلَمُ المَنصوبُ 🌼 ...وَ الغَوثُ وَ الرَّحمَةُ الواسِعَةُ و 🌼 سلام بر تو اي پرچم برافراشته 🌼 سلام بر تو ای فريادرس 🌼 و ای رحمت گسترده 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
تو بگو چشم هایت تشنه کدامین نسیم آشناییست که هر روز صبــح تا نامی از عشق می برم خورشید را در آغوش میکشی... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 | 🔻امام‌خامنه‌ای: امام (رضوان الله علیه) فرمود خرّمشهر را خدا آزاد کرد؛ این همه جوانها آنجا مجاهدت کردند، شهید شدند، کار کردند، [امام فرمود] خدا آزاد کرد؛ این درست است؛ خدا آزاد کرد. میتوانستند همین قدر شهید بدهند و هیچ اتّفاقی هم نیفتد. در عملیّات رمضان، -در جنگی که همان وقتها انجام گرفت- خدا نخواست ما فتح کنیم امّا در خرّمشهر اتّفاق افتاد؛ این اراده‌ی الهی بود. ۹۷/۱۲/۲۳ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📊 | 🔻۳ خرداد ماه سالروز آزاد سازی خرمشهر گرامی باد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید محمدتقی رضوی🥀
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 🌸به مناسبت سالروز شهادت ⚘شهید_محمدتقی_رضوی 📝تاریخ تولد : ٢۶ /۱/ ۱٣٣۴ 📝تاریخ شهادت : ۱۳۶۶/۳/۳ 📝تاریخ انتشار : ۴ /۳/ ۱۴۰۰ 🕊⚘محل شهادت : کربلای ده 🥀مزار شهید : حرم مطهر امام رضا علیه سلام 🥀ــــــــــــــــ🥀 👌چقدر امروز اگر پیش ما بود سبک_زندگی و کردار و رفتارش به درد مان میخورد و گره گشای مشکلات مان بود. 🥀ــــــــــــــــ🥀 ⭐هنوز انقلاب نشده بود و دانشجوی راه و ساختمان دانشگاه_مشهد بود، آنقدر استعداد و نبوغ داشت که از همه دانشجوها یک سرو گردن بالاتر بود،پدرش یک روز کشیدش کنار و گفت:حیف است اینجا بمانی، بیا وسایلت را جمع کن و برو خارج درس بخوان. 🥀ـــــــــــــــــ🥀 💠اما او در عین جوانی، خیلی محکم و متین جواب داد که: ما جوانها با اسلام‌ خو گرفته‌ايم‌ و نمي‌توانيم‌ دركشور بيگانه‌ زندگي‌ كنيم‌. پدر هم که دید پسرش اینقدر آگاهانه اعتقاداتش برایش مهم است و در حفظ آن عزم راسخ دارد دیگر اصراری نکرد. 🥀ـــــــــــــــــ🥀 📝سالها گذشت و در دوران دفاع_مقدس معلوم شد که او برای حفظ عقیده اش راه مناسبی پیدا کرده و تخصص یافتن را هم فدای آن نکرده بود. توی جبهه های جنگ هم وقتی همه مطابق معمول جبهه ها انجام وظیفه میکردند، او با توجه به تخصصی که داشت، گشت و باری را که روی زمین مانده بود و بقیه نمیتوانستند برش دارند برداشت تا گره از کار ارتش اسلام باز شود. 🥀ـــــــــــــــــ🥀 💠به جمع سنگرسازان_بی_سنگر پیوست و مشغول ساختن جاده برای رزمندگان شد. زیر آتش سنگین و بی حفاظ دشمن، او و دوستانش مردانه می ایستادند و راه باز می کردند تا نیروها بتوانند به سهولت خودشان را به خط درگیری ها برسانند 🥀ـــــــــــــــــ🥀 ♻سید محمد تقی رضوی مبرقع با همین روحیات بود که در چشم خدا گل کرد و خود را لایق ردای والای شهادت نمود، روحیاتی که همین امروز میتواند گره گشای گره های کور اجتماع ما باشد 🥀ـــــــــــــــــ🥀 أللَّھُمَّ؏َـجِّلْ‌لِوَلیِّڪَ‌ألْفَــرَج‌بحِّق‌الزینب؏ 🌷 . . 🥀ــــــــــــــــــــــ🥀 @shahidNazarzadeh