eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
31.1هزار عکس
8.9هزار ویدیو
217 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻شهیدی که خبر شهادتش را از امام زمان(عج) گرفت. #شهید_محمدعلی_نکونام_آزاد❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻شهیدی که خبر شهادتش را از امام زمان(عج) گرفت. #شهید_محمدعلی_نکونام_آزاد❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🌹🍃🌹🍃
3⃣0⃣1⃣ 🌷 ❤️شهیدی که خبر شهادتش را از امام زمان عج گرفت 🔹 پس از اين كه به بچه ها خبر رسيد دكتر «رحيمي» شهيد شده است، همه ي بچه ها دعاي توسل را به ياد او خواندند. 🔸دعا را «محمدعلي» مي خواند. وقتي به نام مقدس امام حسين (ع) رسيد، دعا را قطع كرد و خطاب به بچه ها گفت: «برادرها اگر مرا نديديد حلالم كنيد، من از همه ي شما حلاليت مي طلبم». 🔹پس از اتمام دعا نزد او رفتم، گفتم: «چرا وقت دعا از همه حلاليت طلبيدي؟» 🔸گفت: «وقتي به جبهه آمدم، امام زمان (عج) را در خواب ديدم، ايشان به من فرمودند: «به زودي عملياتي شروع مي شود و تو نيز در اين عمليات شركت مي كني و شهيد خواهي شد»». 🔹همين گونه شد، او در همان عمليات (مسلم بن عقيل (ع)) به شهادت رسيد. با اين كه قبل از عمليات به علت درد آپانديسيت به شدت بيمار بود و حتي فرماندهان مي خواستند از حضور او در عمليات جلوگيري كنند، ولي او مي گفت: «چرا شما مي خواهيد از شهادت من جلوگيري كنيد؟» راوي : يكي از همرزمانِ 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃هر که شد گمنام تر زهرا (س) خریدارش شود 🍃بر در این خانه از نام و نشان باید گذشت... گمنامی و اخلاص ، انسان را ماندگار میکند‌. #شهید_ابراهیم_هادی❤️🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥💿 #کلیپ_تصویری 💿🎥 👈موضوع: #تو_هم_اسمت_رو_مینویسی؟ 🎤 #استاد_پناهیان یه دفتر گذاشتن برای ثبت نام در یاری کردن امام زمان《عج》...! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
جانم‌ امام حسن ... ضـربـه ای بـر ابـن ملجـم زد امـام مجتبـیٰ کـز نـجـف آمـد نـدای نـاز شصـتت یـاحـَسـن @ShahidNazarzadeh
1528864403383.mp3
1.71M
🎙صوت 🔮اهمیت کار تشکیلاتی برای ظهور اگه آداب اجتماعی بلد نیستی، از الان سعی کن یاد بگیری! ⭕️رفتی یه گوشه ای هیئت زدی⁉️ 👇👇👇👇👇👇👇👇 @ShahidNazarzadeh
یا ضامن آهو❣ چه خاطرات خوشی من رقم زدم آنجا کبوتر دل من پَر زده حرم آقا تمام زندگیم نذر راه جانان است نفس کشیدن من هم به عشق سلطان است 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_237497664105611783_1395-9-10-0-43.mp3
1.47M
🔊 فایل صوتی 🌸نوجوانی که علیه السلام خریدارش شد 🗣به روایت حاج مهدی سلحشور 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌹دختری که دوست داشت مانند شهیدمطهری به شهادت برسد و بعد از یک خواب عجیب به آرزویش رسید #شهیده_نسرین_افضل🌷 شادی روحش #صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌹دختری که دوست داشت مانند شهیدمطهری به شهادت برسد و بعد از یک خواب عجیب به آرزویش رسید #شهیده_نسرین
4⃣0⃣1⃣ 🌷 🌹دختری که دوست داشت مانند به شهادت برسد و بعد از یک خواب عجیب به آرزویش رسید. 🌹🍃🌹🍃 🔹نمی دونم از کجا شروع کنم ، زندگیِ اونقدر زیبایی داره که قطعا توی یک پست نمی‌گنجه 🔸دختری که توی جمعِ دوستانش شوخ و شاد بود و توی روضه ها بارونی می‌شد و آسمونی 🔹کسی که وقتِ کار برای خدا پر تلاش و قهرمان، و به گفتهٔ شوهرش در جایگاهِ ، رفیقی بود تمام عیار و ناب... 🔸بانوی مجاهدی که قبل از انقلاب به حکومت شاه اعتراض کرد و تحت تعقیب قرار گرفت، بعد از انقلاب هم با حضور در جهاد سازندگی و کمیته امداد کارش شده بود به مردم محروم روستاها... 🔹حتی این همه فعالیت هم آرومش نکرد و با پیشنهاد برادر شهیدش (احمد افضل) رفت کردستان. اونجا هم تا دلتون بخواد کار کرد. 🔸مدتی مسئول تبلیغات و انتشارات سپاه مهاباد بود. بعد به خاطر نیازِ شدید آموزش و پرورش به عنوان مربی در مهاباد مشغول به کار شد و همزمان معلمان نهضت سوادآموزی نیز تحت تعلیم او قرار گرفتند. 🌹🍃🌹🍃 🔹بگذریم! می خوام از آرزوی ایشون براتون بگم. نسرین افضل آرزو داشت مانند شهید مطهری به شهادت برسه، که بعد از یک عجیب به آرزوش رسید. 🔸نسرین مدتی قبل از شهادتش اومد شیراز خونه خواهرش. توی اتاق نشست و زل زد به قاب عکس شهید مطهری که تیر به پیشانی‌اش خورده و خون می یومد... 🔹نسرین همونجور که به عکس شهیدمطهری زل زده بود، خوابِ چند شب پیشش رو مرور کرد: خواب دیده بود یه کتاب دستشه و داره از راهی مه آلود عبور میکنه، یهو توی خواب گرگی بهش حمله کرد. نسرین موقعِ فرار ، پاهاش به سنگی خورد ، اما زمین نیفتاد. تا اینکه رسید به بالای کوهی که از گذشته بود. اونجا روی زمین افتاد و از سرش خون جاری شد... 🔸همچنان زل زده بود به قاب عکس و به خوابش فکر می کرد ، که خواهرش با سینی چای وارد شد. نسرین همین جور که به قاب عکس شهید مطهری زل زده بود ، گفت: «من هم همین جای سرم تیر می‌خورد، انشاءالله » 🌹🍃🌹🍃 🔹مدتی از این قضیه گذشت و نسرین برگشت مهاباد... و یه شب که تب شدیدی هم داشت، با اصرار از همسرش خواست تا ببردش . حالِ نسرین اون شب توی مراسم به شدت منقلب بود. ساعت 10 شب دعا تموم شد. 🔸وقتی می‌خواستند سوار ماشین بشن ، صدای تک تیرهای دشمن به گوش می‌رسید، به ماشین که نزدیک شدن، نسرین گفت: بچه‌ها شهادتین‌تون رو بگید، دلم شور می‌زنه. یکی گفت: دلشوره‌ات به خاطر اینه که تب داری... ما که تب نداریم رو نمیگیم، فقط تو بگو نسرین جان... 🔹همگی سوار ماشین شده بودند. نسرین کنار در نشسته و شهادتین را می‌گفت که تیری شلیک شد و درست به سرش اصابت کرد. و همان طوری که آرزو داشت، شامگاه دهم تیر ۱۳۶۱ ، مانند شهید مطهری به رسید. 🌹🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💕قسمتی از وصیت‌نامه شهیده نسرین افضل خطاب به همسرش 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📜 💢 به سید مجتبی گفتم : اینا ڪین ڪه می آری هیئت و بهشون مسئولیت میدی؟ 👈 گفت : وقتی تحویلشون بگیری و بهشون بها بدۍ جذب همین راه میشن . 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh