♦️شهادت یک مرزبان در سیستانوبلوچستان
🔹استواردوم سجاد صیامی حین مبارزه با کالای قاچاق، ارز و موادمخدر براثر برخورد عمدی خودروی شوتی مجروح و پس از ۱۰ روز بستری در بیمارستان به شهادت رسید. شهید صیامی اهل مشهد، متاهل و یک فرزند پسر داشت.
#مرگ_بر_اسرائیل
#مرگ_بر_آمریکا
#شهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
درکلاس هفتم به علت
وجود معلمهای خانم ،که بی حجاب
درمدارس مشغول به کاربودند،ترک
تحصیل کرد🌺
ازویژگی های شاخص اوتقوای
بسیاربود
#شهیدمحمدجزینی🌸🍃
#مرگ_بر_اسرائیل
#مرگ_بر_آمریکا
#شهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
بچهها فـردا روزی شمارا در قبرتان بگذارنـد از شما نمیپرسنـد بلـدی انگلیسی حرف بزنی یا نـه؟
بلکه میپرسنـد:
قـرآن خوانـدی؟ با قـرآن اخت داشتی؟
| شهید مصطفی صدرزاده 🕊🌹 |
#شهدا
#شهادت
#کلامـشهدا
#مرگ_بر_اسرائیل
#مرگ_بر_آمریکا
#شهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
یادی کنیم از
#طلبهشهیدآرمانعلیوردی♥️🌸
کیفش را باز کردند و تا دیدند کتاب هایی مربوط به دین و یک عبا داخلش هست فریاد زدند..... طلبه است! بیشتر بزنیدش💔
او را شهید کردند با توهین و ناسزا با سنگ و چاقو و در آخر جسم بی جانش را عریان رها کردند...
#مرگ_بر_اسرائیل
#مرگ_بر_آمریکا
#شهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💐تصویر دیده نشده از شهید حاج مهدی ربانی و فرزندشان شهید حامد ربانی
#مرگ_بر_اسرائیل
#مرگ_بر_آمریکا
#شهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✍ ببخشید کم بود؟ ( #از_خاطرات_شهید )
یکی از جملاتی که او را ناراحت می کرد این بود که در مهمانی موقع جمع کردن سفره صاحب خانه بگوید ببخشید کم بود.
این جمله را که می شنید خیلی ناراحت می شد من هم چون می دانستم هیچ وقت این حرف را نمی زدم.
می گفت این همه نعمت خدا سر سفره است چرا میگویید ببخشید؟
🌷 #شهید_مدافع_حرم_مهدی_قاضی_خانی
#مرگ_بر_اسرائیل
#مرگ_بر_آمریکا
#شهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
6.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦غیرت که به قد و هیکل نیست!
#مرگ_بر_اسرائیل
#مرگ_بر_آمریکا
#شهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#نماز اول وقت
سفارش#شهدا
هرگاه صدای اذان به گوشش می رسید بلافاصله وضو می گرفت و به نماز می ایستاد. این عادت همیشکی حسین بود.
یک شب که همگی خواب بودند از رختخواب برخاستم تا یک لیوان آب بخورم، نور ضعیفی در آشپزخانه دیدم.
به سمت آشپزخانه رفتم.
حسین را دیدم که با صدای زیبایش زیارت عاشورا می خواند.
گفتم: مادر چرا چراغ را خاموش کرده ای؟
گفت: می خواستم شما بیدار نشوید.
زمزم های زیبای حسین هنوز در خانه به گوشم می رسد.
#شهید_حسین_جمالی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#نماز اول وقت
سفارش #شهدا
شهید مدافع حرم عباس #دانشگر
هیچگاه ندیدم که نماز اول وقتش ترک شود. همیشه به این موضوع اهمیت میداد و خانواده را برای خواندن نماز اول وقت تشویق و ترغیب میکرد. صدای اذان همیشه در تلفن همراهش پخش میشد. یادم است پس از شهادتش، نیمههای شب که همه خواب بودند با صدای اذان بیموقع از خواب بیدار شدم و به حیاط خانه رفتم تا ببینم اذان مسجد است یا نه! الظاهر صدا از جای دیگر بود که پس از جستجو تلفن همراه عباس را که در چمدانش بود یافتم و آن صدای اذان از این تلفن بلند میشد. ساعت اذان مطابق برساعت شرعی منطقه حلب سوریه بود. خدا را بخاطر این قربانی پاک شکر کردم و با خودم گفتم «یا قابل القربان...»
🌷🌷🌷🌷
شهيد دانشگر كمي قبل از شهادت نماز ظهر را در تيررس دشمن اقامه ميكند؛ مثل ياران حسين(ع) اما باز هم آرام است و اين موقعيت خطرناك از كيفيت نمازش كم نميكند. كسي نميداند در اين نماز ميان عباس و خدا چه ميگذرد. او چند ساعت بعد به شهادت ميرسد:
یاد همه اسمانی هاجاودان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💔
#عاشقانه_شهدایی
بهم گفت دوست داره تا جوونِ از دنیا بره
گفتم به شرطی که شهید بشی فقط راضیام توی جوونی از دنیا بری...
گفت یعنی راضی هستی به شهادتم؟
مکثی کردم و گفتم:
دنیای تو (بچه ها و بزرگ کردنشون و خونه و زندگی) با من، آخرت من با تو....
قبول کرد...
راوی: همسر #شهید_جلال_حیدری
#مرگ_بر_اسرائیل
#شهید
#شهدا
#مرگ_براسرائیل
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
▪️نقل از فرزند شهید مدافع حرم جبار_عراقی
پدر هیچ وقت غذایش را تنهایی نمیخورد. وقت ناهار
یا حتی صبحانه که میشد پشت بلندگو پیج میکرد تا
همه در مقر جمع شوند و دسته جمعی با هم صبحانه
یا ناهار بخورند.
پدرم شب آخر قبل از شهادتش از دوستش میخواهد
که برایش آب گرم تهیه کند تا غسل شهادت کند.
همرزمان پدرم به او خندیدند و گفتند شما شهید نمیشوید.
پدر جواب میدهد که من شهید میشوم و جایی هم شهید
میشوم که شما نمیتوانید من را برگردانید.
همان طور شد که گفته بود بعد از شهادت پدرم تا ۲۰ روز
نتوانسته بودند پیکر او را برگردانند.
#شهید
#شهدا
#مرگ_براسرائیل
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
2.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایتگری از شهیده فاطمه اسدی :
پارت اول
به نام فاطمه
در ایامِ سوگِ فاطمه و برای فاطمه ...
داستانی که روایت میکنم داستانی حماسی و واقعی از بلاهایی ست که حزب دموکرات کردستان بر سر مادری بیست و یک ساله آورده اند.
فاطمه در یازدهم مرداد ماه دنیا امده بود در پرت ترین نقطه ی کردستان به نام قادرآباد، از شدت فقر هیچگاه نتوانسته بود به مکتب برود و سواد بیاموزد تا لذت نوشتن نام فاطمه را تجربه کند.
در سن پایین به ازدواج یک نیروی پیشمرگ و انقلابی کرد در آمد
فاطمه مادر شد و گمان میکرد زندگی دیگر همین چند لحظه دلخوشی ست اما دنیا سرگذشت بدی برای او رقم زده بود
دموکرات های کورد به همسر فاطمه شک کردند اورا دستگیر و از فاطمه درخواست ۲۰۰ هزارتومن پول نقد کردند.
تاریخ ۷ شهریور ۱۳۶۱ فاطمه تمام اسباب منزل به همراه خود منزلش را فروخت تا همسرش که حالا پدر دو کودک خردسال فاطمه بود را ازاد کند اما آن به اصطلاح آزادی خواه نه تنها پول های فاطمه را از او به زور گرفتند و شوهرش را ازاد نکردند بلکه اورا اسیر کرده و به کوهستان بردند....
هیچکس بعد از آن روز فاطمه را ندید ، فرزند شش ماهه اش از دوری والدین و بی سرپرستی در گهواره جان داد و چشم دخترِ سه ساله اش ۳۹ سال به در خشک شد اما فاطمه بازنگشت !
فاطمه کجا بود؟
چرا حتی جنازه ای از او یافت نشده بود؟
دموکرات های کورد با فاطمه چه کرده بودند؟
#شهدا
#شهیده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh