5⃣6⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
#شهید_محمد_بروجردی
✍راوی: همسـر شهید
💠 مسیح کردستان
🌷 میرزا اصلا دوست نداشت من زیاد از خانه بروم بیرون.
میخواست وقتی خودش نیست من #همیشه کنار بچهها باشم.✅
حتی گاهی میگفت به خانوادههایمان بگو خریدت را انجام #دهند.
🌷اما وقتی رفته بودیم #کردستان
با وضعیت نامشخص آن وقت جبهه غرب و حضور #ضد_انقلاب،
زمانی که میگفتم مثلا نفت نداریم میگفت: "خب #خودت برو تهیه کن."
یکبار با تعجب ازش پرسیدم چطور است که اینجا خودم میتوانم بروم در حالی که اوضاع هم عادی نیست⁉️
🌷میگفت:
" #باید اینجا در کنار این مردم باشی و با آنها زندگی کنی.
در این شرایط کارها بر عهده خودت است."
🌷خودش هم روزها در جمع مردم کرد بود
و با آنها #زندگی میکرد و شبها کارش #عبادت بود.
من فکر میکنم به این دلیل بود که او را #مسیح صدا میکردند.
شادی روحش #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
6.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👈استاد پناهیان
📹 مثل لوتیها باش!
🔻راز بازگشت خیلی از لوتیها با یک توبه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
4⃣6⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷 #شهید_نزار_حمد_کورانی 🔸 #شهید_مدافع_حرم «نزار حمد کورانی» جوان خوشرو و خوش م
به این میگن #رفاقت❤️😢
از کودکی
تا...
#بهشت
هر سه رفیق✌️
هر سه شهید مدافع حرم✌️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
📝خاطرهای از #عملیات_کربلای۵
#آرپی_جی_زن تانک را زد💥
تانک هم سر او را با گلولهی مستقیم زد.😧
🌷 بدنش که #بی_سر میدوید یکی از بچهها فیلمبرداری کرد.
بعدها #مادر_شهید شنیده بود از بچهاش توی آن وضعیت فیلم 🎥گرفتهاند.
اصرار میکرد میخواهم فیلم را ببینم.😥
سپرده بودم نگذراند.
خیلی #اصرار کرده بود و بچهها هم کوتاه آمده بودند.
برده بودنش تبلیغات لشکر و فیلم را برایش پخش📽 کرده بودند
نه یکبار که #چند_بار.
بچهها میگفتند:
دفعهی آخر وقتی دوربین روی رگهای بی سر شهید زوم کرد😭
مادرش رفت
جلوی تلویزیون
و از روی صفحهی تلویزیون📺
رگهای بریدهی شهیدش را بوسید
و گفت:
"حالا #حضرت_زینب(سلاماللَّهعلیها) را درک میکنم."😔
📚منبعــ
📕دژ اسطورهای/ ص۸۸
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🎤استـاد پناهیـان :
مواظب باشیم " دلـ💝ـمان " جایی نرود
که اگر رفت باز گرداندنش کار سختی است💕 وگاهی محال است.
اگر برگردد معلول و مجروح و سرخورده😞 باز میگردد
مراقب باشیم
❤️"دل"❤️
آرام
سربه هوا
و عاشق پیشه😍 است
وخیلی سریع " اُنــس " 💞میگیرد.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
7⃣6⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🏳 ارتباط با امام علی(ع)💞
خواب دیده بود که خواب است🛌 و یکی آمده دارد تکان تکانش می دهد و بیدارش😴 می کند.
پرسید تو کی هستی؟⁉️
گفت :من عثمان بن حنیف هستم. استاندار #علی (ع).
گفت: با من چه کار داری؟❗️
گفت :من را امام علی (ع) فرستاده🚶،
تا به تو بگویم 👈#نمازشب بخوانی.✨
یک دفعه از خواب بیدار شد.😥
رفیق هم حجره اش🚪، شیخ مرتضی #مطهری داشت تکان تکانش می داد.
می گفت: «پاشو، پاشو #نماز_شب🌙 بخونیم.»
🌷شادی روح #شهید_مرتضی_مطهری صلوات🌷
📎دوستان شهدایی التماس دعا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh