کارشناس مذهبی تصریح کرد: بنابراین، وقتی عاقبت امر، چنین باشد، چرا امام کاری کند که در نهایت به ذلت و خواری بینجامد، بلکه از همان ابتدا با عزت و سربلندی، تمام راههای نفوذ را بر دشمن بسته و دشمن را از این نظر خلع سلاح میکند، و این کاری بود که امام علیه السلام انجام داد.
وی افزود: در مورد مکه نیز همین سخن جاری است؛ زیرا وقتی امام در مدینه که سالها در آن زندگی کرد و اکنون نیز محل زندگی او بود، پناهگاه و محل امنی نداشته باشد، در مکه حتماً محل امنی نخواهد داشت.
3⃣کامل کردن نهضت عاشورا
حجتالاسلاموالمسلمین چگینی گفت: انگیزه دیگری که میتوان برای حضور خانواده امام حسین علیه السلام در کربلا ذکر کرد، این است که قیام حضرت بدون آنها کامل نمیشد. امام حسین علیه السلام با علم به توانمندیهای بانوان و نقش آنان در گزارش وقایع عاشورا، با تدبیر و حسابگری دقیق زنان و فرزندان را همراه خود به کربلا برد تا راوی رنجها و گزارشگر صحنههای عاشورا و پیامرسان خون شهیدان باشند و سلطه یزیدی نتواند بر آن جنایت عظیم پرده بکشد یا قضایا را به گونهای دیگر وانمود کند.
وی اضافه کرد: امام حسین (ع) میدانست که اصحابش توسط سپاه یزید به شهادت میرسند و هیچکسی از افراد بشر به این فاجعه و هدف آن آگاه نمیشوند؛ پس احتیاج به مروجینی دارد که ندای حق و حقیقت را به گوش انسانهای عاقل برسانند و آن مروجین اهلبیت و زنها و بچههای او بودند که مکمل قیام خونین کربلا بودند.
پژوهشگر امامت یادآور شد: یکی از هدفهای تبلیغاتی حضرت این بود که اهلبیت و کودکان خود را همراه خود ببرد و به این وسیله در واقع دشمن را ناآگاهانه استخدام کرد که حامل یک عده مبلغ برای امام حسین علیه السلام و برای اسلام حسینی علیه یزید باشد و این یکی از مهمترین عناصر تبلیغی امام حسین علیه السلام بود.
وی گفت: هدف امام حسین این نبود که خود و یاران و فرزندان خویش را به کشتن دهد بلکه هدف ایشان متوجه کردن مردم به فساد بنیامیه بود و اینکه حکومت آنها حکومت اسلامی نیست و آنها در صدد محو و نابودی اسلام به خصوص اسم پیامبر هستند.
حجتالاسلاموالمسلمین چگینی تصریح کرد: بنابراین ایشان کاملاً عالمانه اقدام به این کار نمود و به مردم دنیا ثابت کرد که اینها حاضر نیستند احدی از بنیهاشم زنده بماند حتی طفل شیرخوار را هم هدف تیر خواهند کرد و با اهل بیت پیغمبر (ص) نوعی رفتار میکنند که با امرای مشرکین هم آنطور سخت رفتار نکردهاند و نظرشان جز نابودی اسلام و آثار نبوت و ریاست و حکومت چیزی دیگری نیست.
❇️کدام زنان بنیهاشم در کربلا حضور داشتند؟
⭕️خواهران امام حسین علیه السلام
1⃣حضرت زینب (س)
وی با بیان اینکه مهمترین اقدامات روشنگرانهای که پس از شهادت امام حسین علیه السلام اتفاق افتاد، توسط خواهران حضرت بود، گفت: زینب کبری (س) دختر امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت زهرا سلاماللهعلیها بود که در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله متولد شد و در دامن آنان پرورش یافت. کنیه شان حضرت ام کلثوم و القاب ایشان عقیله بنی هاشم، عالمه، عابده آل علی علیه السلام کامله و فاضله بود.
کارشناس مذهبی ادامه داد: حضرت زینب (س) از جهت علم و تقوا، جمال و عفاف در میان زنان عصرش به راستی یگانه بود. چنان که از نظر دانش امام سجاد (ع)، وی را دانشمندی آموزش ندیده دانسته است و از نشر پارسایی و عبودیت در شب یازدهم حرم و دوران اسارت با همه سختیها و مشکلاتی که داشت نماز شب را فراموش نکرد.
2⃣ام کلثوم (س)
وی اضافه کرد: یکی دیگر از زنانی در این حادثه عظیم نقش داشته است، حضرت ام کلثوم سلاماللهعلیها دختر دیگر امام علی علیه السلام و خواهر پدری امام حسین علیه السلام است. او همگام با خواهرش زینب سلاماللهعلیها، در رساندن پیام شهدا و رسوا کردن بنی امیه نقش آفریده است و در کوفه به ایراد خطبه پرداخته است.
3⃣زینب صغری
حجتالاسلاموالمسلمین چگینی اظهار کرد: یکی دیگر از دختران امیرالمؤمنین علیه السلام بود که با محمد بن عقیل بن ابیطالب ازدواج کرده بود.
4⃣رقیه دختر حضرت علی (ع)
وی بیان کرد: لقبش ام کلثوم صغری و مادرش ام حبیبه است که نامش «صهبا» بود. دختر او عاتکه نیز با او بود که بعد از شهادت امام حسین علیه السلام و هنگام حمله دشمن به خیام در زیر پای اسبان به شهادت رسید.
⭕️همسران امام حسین علیه السلام
پژوهشگر امامت عنوان کرد: بر پایه گزارش منابع تاریخی، امام حسین علیه السلام در طول زندگی، با پنج زن ازدواج کرده است. این افراد عبارتاند از:
1⃣ شهربانو
مادر امام سجاد علیه السلام است. وی به هنگام تولد امام زینالعابدین علیه السلام از دنیا رفت؛ لذا در کربلا حضور نداشت.
2⃣لیلی
او مادر علی اکبر (ع) است، در مورد زندگی این بانو، از جمله تاریخ ولادت و وفات و مدت عمر، زمان ازدواج و . .، آگاهی معتبری در دست نیست. اما از شواهد و همین اطلاعات میتوان گفت که ایشان قبل از سال ۶۰ هجری از دنیا رفتهاند؛ همچنین هیچ سند معتبری برای حضور او در واقعه کربلا وجود ندارد.
3⃣رباب
وی مادر سکینه و عبدالله است. او به همراه فرزندانش در کربلا حضور داشت و به همراه اسرا به شام رفت. رباب پس از شهادت همسرش امام حسین علیه السلام یک سال بیشتر زنده نماند و در تمام این مدت به زیر هیچ مکانی که سایه داشته باشد، نرفت تا آن که از غم فراق او از دنیا رفت.
4⃣ام اسحاق
وی ابتدا همسر امام مجتبی علیه السلام بود. ایشان به هنگام شهادت به امام حسین علیه السلام وصیت نمود مراقبت از او را بر عهده گیرد. از این رو امام حسین علیه السلام پس از شهادت برادرش، با ام اسحاق ازدواج کرد و از او صاحب دختری به نام فاطمه شد. او در کربلا همراه امام حسین علیه السلام بود.
5⃣ام جعفر
وی مادر جعفر بن حسین است. در برخی منابع گفته شده که او از قبیله قضاعه بوده است. از وی (غیر از این همین مقدار) هیچگونه اطلاعات دیگری در دست نیست.
کارشناس مذهبی اضافه کرد: با توجه گزارشهای تاریخی رباب و ام اسحاق در کربلا حضور داشتند و همراه اسرا به شام برده شدند. همسران دیگر ایشان مانند لیلی و شهربانو که قبل از سال ۶۰ هجری از دنیا رفته بودند پس نمیتوانستند در کربلا حاضر شوند. از ام جعفر اطلاعات تاریخی در دسترس نیست؛ بنابراین نمیتوان در مورد ایشان اظهار نظری انجام داد.
⭕️دختران امام حسین علیه السلام
1⃣فاطمه
وی با بیان اینکه از دختران امام حسین علیه السلام، فاطمه، سکینه و رقیه در واقعه عاشورا حضور داشته است، گفت: فاطمه که مادرش ام اسحاق بوده از زنان بافضیلت و نمونه روزگار خویش بود، وی به عنوان راوی حدیث از پدرش امام حسین علیه السلام، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها، ابن عباس، بلال مؤذن پیامبر صلی الله علیه وآله حدیث نقل کرده است. فاطمه با فرزند امام حسن مجتبی علیه السلام به نام حسن مثنی ازدواج کرده است.
2⃣سکینه
حجتالاسلاموالمسلمین چگینی افزود: سکینه دختر امام حسین علیه السلام و رباب است. وی سید زنان عصر خویش بود. در عقل و ادب، اخلاق و عفت بر زنان برتری داشت. ایشان را عفیفه، بخشنده، باوقار و نیکوکارترین زنان عصر خویش معرفی کردهاند. سکینه در واقعه عاشورا دوازده یا پانزده سال سن داشت. همسرش عبدالله حسن، در روز عاشورا شهید شد.
وی ادامه داد: ایشان جزء شعرای زمان خویش بود و شاعران به خدمت ایشان میآمدند و شعرهایشان را عرضه میکردند و ایشان اشکال شعرها را بیان میکرد. همچنین جزء راویان حدیث است و این حدیث را از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقل کرده است: حملة القران عرفاء اهل الجنة یوم القیامة؛ حاملان (عمل کنندگان) قرآن، سروران اهل بهشت در روز قیامت هستند.
3⃣فاطمه صغری یا رقیه
پژوهشگر امامت عنوان کرد: در برخی منابع میتوان وجود دختری به نام فاطمه صغری یا رقیه را برای امام حسین علیه السلام ثبت کردهاند؛ مانند لباب الانساب ابن فندق (م 565ق).
وی گفت: عماد الدین طبری (قرن هفتم) در کتاب «کامل بهایی» ماجرای خرابه شام را اینگونه نقل کرده است: «زنان خاندان نبوّت در حالت اسیری، حال مردانی را که در کربلا شهید شده بودند بر پسران و دختران ایشان پوشیده می داشتند و هرکودکی را وعده می دادندکه پدرتو به فلان سفر رفته است باز می آید، تا ایشان را به خانه یزید آوردند. دخترکی بود چهارساله، شبی از خواب بیدار شد و گفت: پدر من حسین کجاست؟ این ساعت او را به خواب دیدم. سخت پریشان بود. زنان وکودکان جمله درگریه افتادند وفغان ازایشان برخاست. یزید خفته بود، از خواب بیدارشد و از ماجرا سؤال کرد. خبر بردندکه ماجرا چنین است آن لعین درحال گفت: بروند سر پدر را بیاورند و در کنار او نهند. پس آن سر مقدّس را بیاوردند و در کنار آن دختر چهارساله نهادند. پرسید این چیست؟ گفتند: سر پدر توست. دختر بترسید و فریاد برآورد ورنجور شد و در آن چند روز جان به حق تسلیم کرد.»
📌 #حقایق_تاریخی
📌 #عاشورا_پژوهی
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
🔖در گفتگو با خبرگزاری حوزه مطرح شد
🎙رسول چگینی
♨️چرا امام حسین علیه السلام خانواده خود را به کربلا برد؟
♨️کدام زنان بنی هاشم در کربلا حضور داشتند؟
🔹برای مطالعه متن کامل به خبرگزاری حوزه به این آدرس مراجعه کنید:
👇👇👇👇👇
🆔https://hawzahnews.com/xcX8f
👆👆👆👆👆
📌#عاشورا_پژوهی
📌#مصاحبه
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
🔰گزارشی از جنایات فرهنگی بنی امیه در ترویج دشمنی با اهل بیت علیهم السلام (2)
✍️ رسول چگینی
🖌در یادداشت قبل، با استناد به گزارش ابوالفتوح کراجکی (م 449ق) به برخی جنایات فرهنگی بنی امیه در ترویج دشمنی اهل بیت علیهم السلام در میان مسلمانان اشاره کردیم.
💢در این فرسته، به گزارش دیگری اشاره می کنیم که به رسوخ فرهنگ ناصبی گری امویان در میان مسلمانان ایرانزمین اشاره دارد.
🔹 عماد الدین طبری (م حدود 700 ق) در کتاب «کامل بهایی» به ماجرای دشمنی مسلمانان قرطبه با اهل بیت علیهم السلام و تعظیم و بزرگداشت روز عاشورا از سوی آنان اشاره می کند. او می نویسد:
🔖«و گويند در ديار عرب شهرى است نام آن قرطبه, در شب عاشورا جوانان آن شهر سرگاوى يا خر مردارى به دست آرند و به سر نيزه كنند و خلق در دنبال آن سر افتند با دف و چنگ و انواع ملاهى و رقاصان رقص مى كنند و مغنيان غنا مى گويند و بر در خانه هاى گردند و در آن شب طعام هاى گوناگون و حلواها و قطاب ها سازند از براى تبرك و شادى و آن سر را تشبيه كنند به سر حسين ـ عليه السلام ـ و بدان طرب و شادى كنند و گويند: يا سنى المردبسة اطعمنا المطنفسة اى سنى به سه طعام دهد ما را به قطايف اين عبارت بود (كذا). و اين مشهور است كه سنيان عراق و خراسان روز عاشورا سرمه در چشم كشند و هفت دانه پزند و طعام هاى مختلف سازند و زينت مزخرفات دنيا مردان و زنان ايشان كنند و پوشند و اين است دوستى كه شنيدى كه روز قتل خاندان ايشان را روز فرح و شادى باشد و آن را عيدى دانند.»
📚 عماد الدین طبری، كامل البهايى, ج2, ص86.
♨️ ذکر این نکته ضروری است که هدف از بیان این مطلب، آگاه کردن مسلمانان نسبت به وجود چنین پیشینه ای در ترویج فرهنگ اموی در میان مسلمانان بوده است و لازم است امروزه نیز با آگاهی کامل، از گسترش چنین اعتقادات نادرستی اجتناب کنند.
📌 #حقایق_تاریخی
📌 #عاشورا_پژوهی
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
🖤 توصیه به جَزَع در عزاداری امام حسین علیه السلام
✍️ رسول چگینی
🖌همه ساله با نزدیک شدن ایام عزاداری سالار شهیدان علیه السلام، هجمه فراوانی از سوی دشمنان دین و قرآن علیه فرهنگ عزاداری امام حسین علیه السلام مطرح می شود. صد البته چنین تلاشهایی، بیانگر تأثیرگذار بودن این فرهنگ حسینی است که راه نفوذ و ترویج اندیشه های غیر اسلامی در میان مسلمانان را مسدود می سازد. اما جای انکار نیست که در این میان برخی افراد تحت تأثیر چنین القائاتی قرار گرفته و دانسته یا نادانسته، به تکرار سخنان شبههبرانگیز دشمنان می پردازند.
🖌در جدیدترین این اقدامات، نوشته ای با عنوان «تنآزاری در عزاداری، از سینهزنی تا قمهزنی» توسط نویسنده ای با نام مهدی مسائلی منتشر شده است که روح حاکم بر آن، اعتراض به وضعیت برخی مراسمات عزاداری است که در آنها به سینه زنی و لطمه زنی توصیه می کنند. این نوشته که بیشتر به متنهای انتقادی روزنامه های ایران در دهه 30 و 40 شمسی می ماند، افزون بر غیر مستند بودن، دارای قضاوت های ناشایستی است که برخاسته از نیتخوانی و ارزیابی امور ناپیدای درونی عزاداران است. در بخشی از نوشته آمده: «البته این تنآزاری در سینهزنی تحت تأثیر شنیدن مصیبت نیست، بلکه بیشتر معلول موسیقی و هیجان محیطی است که مداح آن را ایجاد میکند، از این جهت نمیتوان آن را ناشی از حزن و احساس درونی دانست و عزاداری قلمداد کرد.» اینکه این نویسنده چگونه به ژرفای باطنی افراد رخنه کرده و با چه شاقولی، میزان تأثیرگذاری مصیبت بر ضمیر آنان را محک زده و با چه حجتی، عزاداری افراد را عزاداری ندانسته، ابهاماتی است که نه در این دنیا، که در روز رستاخیز باید پاسخگوی قضاوت خود باشد.
اما بیت الغزل این سیاهه اینگونه خودنمایی می کند: «مختصر بگویم که در ماهیت عزاداری در توصیههای اهلبیت(ع) تنآزاری ظهوری ندارد و از افزودنیهای بعضی از شیعیان است.»
این سخن بر پایه کژی بنا نهاده شده که گویای بی دقتی نویسنده در استخدام کلمات و بیتوجهی او به بخشی از میراث روایی شیعه است. در ادامه ادعای «عدم توصیه اهل بیت (ع) به لطمهزنی» را مورد بررسی قرار می دهیم.
1️⃣ تعبیر مغرضانه از عمل مؤمنانه!
پیش از ورود به پاسخ تحلیلی، ذکر این نکته ضروری است که نویسنده مزبور، اموری از قبیل «سینهزنی» و «لطمهزنی» را با تعبیر «تنآزاری» یاد کرده است!
بر کسی پوشیده نیست که الفاظ دارای قدرت نفوذ و رسایی متفاوتی هستند که کاربست هر یک از آنها می تواند زاویه نگاه مخاطب را به مفهوم مورد نظر تغییر دهد. در موضوع مورد بحث، نویسنده که ناتوان از بیان استدلال برای سخن خویش است، با استفاده از الفاظی که درک ناپسندی آن برای همگان ثابت شده (تنآزاری)، به دنبال همراه ساختن مخاطب با خود در قبیح نشان دادن اموری مانند سینهزنی و لطمهزنی است. او با نادیده گرفتن نیت و انگیزه از اموری همچون سینهزنی و لطمهزنی، به ظاهر این اعمال استناد کرده و آنها را «تنآزاری» نامیده است.
در واقع نویسنده، بی توجه به باطن این امور، تنها به ظاهر آنها بسنده کرده و این امور را تنآزاری قلمداد نموده است. زشتی این تعبیر آنجا نمایان می شود که بسیاری از دشمنان دین نیز برای زیر سؤال بردن برخی مناسک دین، از این شیوه استفاده کرده و امور دینی را با تعابیر نادرستی یاد می کنند مانند ذبح و قربانی حیوانات که آن را بیرحمی و وحشیگری توصیف می کنند.
بنابراین، استفاده صحیح از کلمات نقش بسزایی در دستیابی به نتیجه دارد و نباید با تغییر اصطلاح، به دنبال تغییر حکم آن بود. وانگهی، نیتزدایی از برخی اعمال تلاش نابخردانه ای است که به ناکجاآباد سردرمی آورد؛ زیرا اگر با این نسخه پیش رویم، روزه گرفتن، ختنه کردن و... نیز «تنآزاری» به شمار می رود!
2️⃣واکاوی معنای جزع
پاسخ این افراد از مسیر واکاوی دقیق واژگان عبور می کند. «سینهزنی» و «لطمهزنی» که نویسنده از آنها به «تنآزاری» تعبیر کرده است، از مصادیق مفهومی با عنوان «جَزَع» به شمار می روند. اهل لغت جزع را به معنای بریدن طناب و دو نیم کردن آن دانسته اند و به همین مناسبت در بریدن طاقت و تحمل انسان در هنگام هجوم مصائب نیز استعمال شده است.
این معنا در روایات اهل بیت علیهم السلام نیز منعکس شده است و امام باقر علیه السلام در تبیین معنای جزع فرمودند: «شدیدترین حالت جزع، فریاد واویلا سر دادن و بر صورت و سینه سیلی زدن و کندن موی بالای پیشانی است.» بنابراین؛ سینهزنی و لطمهزنی از مصادیق جزع به شمار می رود. اکنون باید دید که در روایات چه حکمی برای جزع در نظر گرفته شده است.
3️⃣دو دسته روایات مربوط به جزع
عموم کسانی که به دنبال منهی نشان دادن برخی مصادیق عزاداری امام حسین علیه السلام هستند، به روایاتی استناد می کنند که در آنها بر نکوهیده بودن جزع تأکید شده است. در سوی دیگر برخی با زیر سؤال بردن این روایات از جهت سندی، در تلاش هستند که مشروعیت مصادیق عزاداری را به کرسی بنشانند. این در حالی است که روایات را نمی توان منحصر در این مفهوم دانست و حداقل، دو دسته روایت در مسئله جزع قابل دستیابی است:
دسته اول: نهی از جزع
دسته دوم: استثنای جزع برای امام حسین علیه السلام.
روایات متعددی از اهل بیت علیهم السلام وجود دارد که از آنها نهی از جزع فهمیده می شود مانند این سخن امام صادق علیه السلام که فرمود:
«رسول خدا پیش یکی از اصحابش رفت. او در حال جان دادن بود. فرمود: ای ملک الموت با دوست من مدارا کن، او مومن است. عرض کرد: ای محمد خوشحال باش، زیرا من با هر مومنی مدارا میکنم و بدان که من وقتی روح فرزند آدم را میگیرم و نزدیکانش برای او جزع میکنند، در گوشهای میایستم و میگویم: این جزع برای چیست؟ به خدا قسم که ما قبل از پایان مهلتش اقدام نکردیم و ما در قبض آن خطا کار نیستیم، پس اگر این مصیبت را به حساب خدا بگذارید و صبر پیشه کنید، اجر میبرید و اگر جزع کنید، گناه کرده و بار سنگین آن را به دوش میکشید.»
در نقطه مقابل، روایات دیگری وجود دارند که بر استثنا شدن جزع برای امام حسین علیه السلام دلالت دارد مانند سخن امام صادق علیه السلام که فرمود: «هر جزع و گریه ای مکروه است مگر جزع و گریه بر حسین.» در روایت دیگری امام صادق علیه السلام، نه تنها جزع برای امام حسین علیه السلام را استثنا کرده اند، بلکه برای آن نیز اجر و پاداش پیشبینی کرده اند:
«همانا گریه و بیتابی برای بنده خدا، ناپسند است، در هر آنچه بیتابی کند، مگر گریه بر حسین، او برای این گریه ثواب خواهد داشت.»
بنابراین، هیچ تعارضی میان این دو دسته از روایات وجود ندارد؛ دسته اول عموم جزع را نهی قرار داده است و دسته دوم، جزع در عزاداری امام حسین علیه السلام را استثنا کرده است. در نتیجه سینهزنی و لطمه زنی که از مصادیق جزع به شمار می رود، در عزاداری امام حسین علیه السلام جایز است.
4️⃣فلسفه استثنا شدن جزع برای امام حسین علیه السلام
فلسفه استثنا شدن جزع برای امام حسین علیه السلام با بازخوانی روایات وگزارشات تاریخی میسور می شود. در روایات شاهد نهی شدن از مصادیق متعدد عزاداری مانند نیاحه، ندبه، جزع و... هستیم. ریشه این ممنوعیت را باید در منابع تاریخی جستجو کرد. با نگاهی به تاریخ عصر نزول، شاهد هستیم که یکی از فرهنگ های باطل دوران جاهلیت، مراسمات عزاداری مشرکان بوده است. آنان در این مراسمات امور متعددی از قبیل نیاحه، ندبه، جزع، گریبان چاک کردن و... را انجام می دادند که شالوده این افعال، اعلام نارضایتی از تقدیر خداوند بوده است. مشرکان پس از وارد آمدن مصیبت، مجالس عزاداری برگزار کرده و به شکوه و اعتراض به تقدیر خداوند می پرداختند. در این مراسمات، صفاتی برای مردگان خود برمی شمردند که سزاوار خالق یکتا است. آنان برای اموات خود نوحه سرایی و ندبه می کردند و آنان را اینگونه خطاب می کردند: «وا کهفاه، وا جبلاه، وا سنداه»؛ (ای پناهگاه من، ای کوه [پشتوانه] من، ای تکیه گاه من).
به همین جهت اسلام به مبارزه با این عادات ناروا برخاسته و مسلمانان را از آن بر حذر داشته است. اما این به معنای حرمت همه مصادیق عزاداری نیست، بلکه در اسلام میان عزاداری حرام با حلال تفکیک داده شده است. با نگاهی به روایات پیامبر صلی الله علیه وآله می توان به وجه تمایز عزاداری حلال با حرام پی برد که حتی در منابع اهل سنت نیز منعکس شده اند. در روایتی وارد شده که روزی سعد بن عباده از بیماری خود نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله شکوه داشت، حضرت به همراه چندتن از صحابه به ملاقات او رفتند، وقتی وارد خانه سعد شدند، حال سعد را از خانواده او جویا شدند و در آنجا گریستند و اطرافیان نیز به گریه افتادند. پیامبر خدا(ص) فرمودند:
«خداوند برای اشک چشم و حزن قلب عذاب نمی کند ولکن با این – حضرت به زبانشان اشاره کردند – عذاب می کند یا مورد رحمت قرار می دهد.»
مراد حضرت از اشاره به زبانشان این است که انسان به جهت بیان سخنان مورد عذاب یا رحمت قرار می گیرد. بدین معنا که اگر هنگام عزاداری سخنان ناپسند بر زبان جاری کند، آن عزاداری حرام و موجب عذاب می شود اما اگر عزاداری به همراه اعلام رضایت به قضا و قدر الهی و صبر بر مصیبت باشد، این گریه برای او رحمت است. در حقیقت نحوه عزاداری انعکاس دهنده ایمان و عمق توحید و تسلیم انسان در مقابل مقدّرات خداوند علیم است. بنابراین معیار اصلی در حرمت یا حلیت عزاداری، صبر و رضایت به تقدیر یا شکایت از قضا و قدر الهی است.
حدیث دیگری از رسول خدا صلی الله علیه وآله وجود دارد که همین محتوا را تأیید می کند. در این حدیث پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله اموری از عزاداری که باعث از بین رفتن ایمان انسان می شود را نام برده اند:
«پیامبر خدا(ص) فرمود: از ما نیست کسی که بر صورت خود لطمه بزند، و گریبان چاک کند و دعاهای جاهلیت را سر دهد.»
در این حدیث به معیار حرمت و حلیت عزاداری اشاره کرده و آن بیان سخنانی است که در زمان جاهلیت، در فقدان نزدیکان و بستگان خود بر زبان جاری می کردند.
بر اساس معیار فوق الذکر، می توان به علت استثنا شدن عزاداری و جزع برای امام حسین علیه السلام پی برد؛ زیرا در این عزاداری، نه تنها هیچ اعتراض و شکوه ای به تقدیر خداوند وجود ندارد، بلکه دوستداران امام حسین علیه السلام، شهادت ایشان را کمال تقرب حضرت به باری تعالی می دانند و نه تنها هیچ شکایتی از تقدیر خداوند ندارند؛ بلکه از امام خود آموخته اند که راضی به رضای الهی و تسلیم قضای الهی باشند.
اما نمی توانند نسبت به ظلم و جنایاتی که در حق سید جوانان اهل بهشت و خاندان و اصحاب ایشان روا داشته شده است، بی تفاوت باشند. مسلمانان با شنیدن ظلم و جور یزیدیان، عنان از کف ربوده و نالان و گریان می شوند و بی تابی و بی قراری خود را با اشک و آه و سینهزنی و لطمهزنی نمایان می سازند. کدام انسان آزاده ای است که مصیبت شهادت طفل شیرخواره را بشنود و بی تاب نگردد؟! آیا بی تابی برای دختر سه ساله ای که در کُنج خرابه شام با رأس پدر مواجه شده، غیر از تأثیر پذیری از شنیدن مصیبت ایشان است؟!
در نتیجه می توان ابراز داشت که عزاداری برای امام حسین علیه السلام، خارج از مصادیق جزع، نیاحه، ندبه و... حرام است؛ زیرا جنس عزاداری برای امام حسین علیه السلام، تفاوت ماهوی با انواع دیگر عزاداری دارد و نمی توان احکام مربوط به دیگر عزاداری را درباره عزاداری برای امام حسین علیه السلام جاری دانست.
5️⃣آیا توصیه به سینه زنی و لطمه زنی صحیح است؟
نکته پایانی که باید به آن اشاره کرد، اینکه با اثبات مشروعیت سینهزنی و لطمهزنی برای امام حسین علیه السلام که از مصادیق جزع محسوب می شوند، دیگر نمی توان به توصیه مداحان در مراسم عزاداری برای انجام این امور خرده گرفت؛ زیرا آنان به اموری توصیه می کنند که از سوی اهل بیت علیهم السلام مشروع و پسندیده دانسته شده است. افزون بر اینکه روایاتی وجود دارد که به صراحت به لطمه زنی و گریبان چاک کردن در عزای امام حسین علیه السلام دستور داده اند. امام صادق علیه السلام فرمود:
«و بدون ترديد، زنان فاطمي براي حسين، گريبان چاك كردند و سيلي به صورت زدند، و البته براي مثل حسين، بر صورت زده ميشود و گريبان چاك ميخورد.»
با وجود چنین روایاتی آیا می توان به توصیه مداحان برای سینه زنی و لطمه زنی خرده گرفت؟!
البته ناگفته نماند بروز برخی فرهنگ های بیگانه در مراسمات عزاداری مانند استفاده از سبک های مداحی مبتذل، تبدیل مراسم عزا به کنسرت موسیقی و... از اموری است که می تواند آسیب های جبران ناپذیری بر فرهنگ عزاداری وارد سازد و لازم است همه دوستداران اهل بیت علیهم السلام نسبت به خطرات آن اطلاع رسانی داشته باشند.
این نکته را نیز بیافزاییم که اگر توصیه به لطمه زنی، ناپسند انگاشته شود، توصیه به مراتب دیگر عزاداری مانند گریه نیز باید ناپسند باشد؛ زیرا هر دو مسئله برخاسته از حس اندوهناک عمیق و درونی انسان است که نمی توان با توصیه و سفارش آن را برانگیخت؛ بنابراین، اگر توصیه به لطمه زنی را نادرست می دانند باید توصیه به گریه کردن را نیز نادرست بدانند. این در حالی است که هیچ کسی به لوازم این سخن پایبند نیست.
📌#عاشورا_پژوهی
📌#یادداشت
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
🏴 السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ؛
♦️أَعْظَمَ اللّٰهُ أُجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَيْنِ عليه السلام، وَجَعَلَنا وَإِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثارِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الْإِمامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلاٰمُ
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
6.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥تصاویر غمانگیز از حرم امام حسین علیهالسلام در زمان رژیم صدام
📍این عزت و سربلندی این روزهامون و راحت زیارت رفتنمون رو مدیون اونا هستیم
برای شادی روح شهدای جنگ تحمیلی و مدافع حرممون یه صلوات بفرستید 🙏🌷
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
🔰امام سجاد علیه السلام در کلام بزرگان اهل سنت
📌امام علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیهم السلام، مشهور به امام سجاد و زین العابدین (۳۸- ۹۵ق)، به مدت ۳۴ سال امامت شیعیان را بر عهده داشت. امام سجاد(ع) در واقعه کربلا حضور داشت؛ ولی به علت بیماری، در جنگ شرکت نکرد. لشکر عمر بن سعد پس از شهادت امام حسین(ع) او را همراه اسیران کربلا به کوفه و شام بردند. خطبه امام سجاد در شام باعث آگاهی مردم از جایگاه اهل بیت شد.
📌واقعه حره، نهضت توابین و قیام مختار در زمان امام سجاد(ع) روی داد. مجموعه ادعیه و مناجاتهای امام سجاد(ع) در کتاب صحیفه سجادیه گرد آمده است.
📌بنابر روایات شیعه، امام سجاد(ع) به دستور ولید بن عبد الملک با سمّ به شهادت رسید. مدفن وی در قبرستان بقیع کنار قبر امام حسن مجتبی(ع)، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) است.
❇️ بزرگان اهل سنت همواره امام سجاد (ع) را مورد مدح و ستایش قرار داده اند:
1️⃣ عبداللّه بن عباس (م 68 ه.): وقتی که امام را می دید، چنین می گفت: «مرحباً بالحبیب ابن حبیب.»
2️⃣سعید بن مسیّب (م 93 ه.): «ما رأیتُ قطّ افضل من علیّ بن الحسین، ما رأیتُه ضاحکاً یوماً قطّ»23 در جای دیگر می گوید: «ما رأیتُ اورع منه».
3️⃣ نافع بن جُبیر (م 99 ه.): «کان علیّ بن الحسین رجلاً له فضل فی الدّین»25 و در جای دیگر خطاب به امام سجّاد علیه السلام می گوید: «انت سیّد النّاس و افضلهم».
4️⃣عمر بن عبدالعزیز (م 101 ه.) بعد از رحلت امام، چنین گفت: «ذهب سراج الدّنیا و جمال الدّنیا و زین العابدین».
5️⃣طاووس (م 106 ه..): «رجل صالح من اهل بیت الخیر»، «رجال صالح من اهل بیت النّبوّة» و «رجل صالح من اهل بیت طیّب».
6️⃣ابوفراس فرزدق (م 110 ه.): او قصیده معروفی در وصف امام سجاد علیه السلام سرود:
هذا الذی تعرف البطحاء و طأته و البیت یعرفه و الحلّ و الحرم
هذا ابن خیر عباد اللّه کلّهم هذا التّقیّ النّقیّ الّطاهر العَلَم
7️⃣ابن شهاب زُهری (م 123 یا 124 ه .): در مقاطع گوناگون از آن حضرت به بزرگی یاد می کند؛ از جمله: «لم اُدرِک من اهل البیت افضل من علیّ بن الحسین»، «ما رأیت قرشیّاً افضل من علیّ بن الحسین.»، «کان اکثر مجالستی مع علیّ بن الحسین و ما رأیت احداً کان افقه منه»، «کان علیّ بن الحسین من افضل اهل بیته و احسنهم طاعة»،«مارأیت قرشیّاً افضل منه ولا افقه»، «ما رأیت قرشیّاً اورع منه ولا افضل»، «ما رأیت قطّ افضل من علیّ بن الحسین»، «ما رأیت هاشمیّاً اعبد منه»، «ما رأیت هاشمیّاً افضل من علیّ بن الحسین» و «علیّ بن الحسین اعظم الناس علیّ منّةً».
8️⃣زید بن اسلم (م 136 ه.): «ما رأیت فیهم مثل علیّ بن الحسین».
9️⃣ابو حازم مدنی (م 140 ه.): «ما رأیت هاشمیّاً افضل من علیّ بن الحسین»42 «ما رأیتُ هاشمیّاً افقه من علیّ بن الحسین».
🔟یحیی بن سعید (م 143 ه.) نیز ایشان را یکی از فقهای بنام مدینه می دانست و درباره آن حضرت می گفت: «افضل هاشمیّاً رأیته بالمدینه»، «ما رأیت هاشمیّاً قطّ افضل منه» و «کان افضل هاشمیّاً ادرکته».
1️⃣1️⃣مالک بن انس (م 179 ه.): «انَّ علیّ بن الحسین کان من اهل الفضل»48 و در جای دیگر می گوید: «لم یکن فی اهل بیت رسول اللّه مثله و هو ابن اَمَة».
2️⃣1️⃣محمد بن عمر واقدی (م 207 ه.): «کان من اورع النّاس و اعبدهم و اتقاهم للّه عزّوجلّ».
3️⃣1️⃣ عتبی (228 ق.) «کان علیّ بن الحسین افضل بنی هاشم».
4️⃣1️⃣علی بن مدینی (م 230 ه.): «یکی از اتقیا، پرهیزکاران و پارسایان، علی بن الحسین است.»
5️⃣1️⃣محمد بن سعد بصری (م 230 ه.): «و کان علیّ بن الحسین ثقة مأموناً کثیر الحدیث عالیاً رفیعاً ورعاً».
6️⃣1️⃣ابوبکر بن برقی (م 249 ه.): «نسل الحسین کلّه مِنْ قِبَلِ ابنه علیّ الاصغر و کان افضل اهل زمانه...ما رأیت هاشمیّاً افضل منه».
7️⃣1️⃣عجلی (م 261 ه.) «علیّ بن الحسین مدنیٌّ تابعیٌّ ثقةٌ و کان رجلاً صالحاً».
8️⃣1️⃣ ابن قتیبه دینوری (م 276 ه.): «و کان خیّراً فاضلاً».
9️⃣1️⃣ابن واضح یعقوبی (م 284 ه.): «کان افضل النّاس و اشدّهم عبادةً و کان یسمّی زین العابدین و یسمّی ایضاً ذا الثّفنات لما کان فی وجهه من اثر السّجود و کان یصلّی فی الیوم و اللیلة الف رکعة و لمّا غسل وجد علی کتفیه جُلَب کجُلبِ البعیر فقیل لأهله ما هذه الآثار؟ قالوا من حمله للطعام فی اللیل یدور به علی منازل الفقراء».
0️⃣2️⃣ابن عبد ربّه اندلسی (م 327 ه.): «علیّ بن الحسین کان من افضل بنی هاشم» و در جای دیگر، امام را به فقاهت و دانش و پرهیزکاری متّصف می کند.
📌#امام_سجاد_علیه_السلام
📌#حقایق_تاریخی
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|