سه روایت از یک جنگ؛ تصویر ایران در آیینه جهانی رسانهها - بخش دوم
#یادداشت #محسن_دوباشی
در جنگ اخیر میان ایران و اسرائیل، تنها موشکها و پهپادها نبودند که بهسوی هدف روانه شدند؛ بلکه سیل روایتها از سوی سه جبهه مختلف نیز افکار عمومی منطقه و جهان را درگیر خود ساختند. در این نبرد رسانهای، سه نوع روایت با اهداف و شیوههای متفاوت، به بازنمایی واقعیت جنگ پرداختند:
۱. روایت غربی با محوریت دفاع از اسرائیل: این روایت که عمدتاً توسط رسانههایی چون CNN، نیویورکتایمز و موسسات تحلیل امنیتی مانند ISW منتشر میشود، ایران را بهعنوان تهدیدی هستهای و وجودی برای اسرائیل معرفی کرده و عملیات اسرائیل را «پیشگیرانه، موفق و مشروع» قلمداد میکند. استفاده از واژگانی چون "انهدام ظرفیت هستهای"، "افزایش بازدارندگی" و "حمایت جهانی" در این خط خبری به وفور دیده میشود.
۲. روایت رسمی جمهوری اسلامی ایران: روایت دوم که در رسانههای داخلی چون تسنیم، فارس و ایرنا برجسته میشود، بر مفاهیمی همچون "پاسخ قاطع"، "اقتدار موشکی"، "شهادت دانشمندان" و "نقض آشکار حقوق بینالملل" تکیه دارد. در این روایت، رژیم صهیونیستی بهعنوان عامل تجاوزگر معرفی شده و تلاش میشود همبستگی ملی و مشروعیت مقاومت تقویت شود.
۳. روایت رسانههای مستقل و منطقهای: رسانههایی مانند الجزیره، میدلایستآی و پرستیوی انگلیسی، نگاهی بینابینی و گاه متوازنتر ارائه میدهند. این منابع نهتنها به بیان آسیبهای انسانی و زیرساختی هر دو طرف میپردازند، بلکه خطر گسترش جنگ و بحران انسانی در منطقه را نیز پررنگ میکنند. روایت آنها بیشتر از جنس هشدار و تحلیل است تا تبلیغ یا تقبیح.
این سه روایت، سه زاویه از یک واقعیت را به تصویر میکشند و هرکدام تلاش میکنند افکار عمومی را در جهتگیری خاصی همراه کنند. در این میان، روایت رسمی ایران اگرچه از منظر دفاعی مشروع است، اما برای اثرگذاری فراملی، نیازمند بازسازی زبانی، تصویری و محتوایی است. اگر روایت ما صرفاً به مصرف داخلی محدود شود، در میدان جهانی شنیده نخواهد شد.
در یادداشت بعدی خواهیم گفت: چرا رسانه ایرانی باید جهانی روایت کند؟
#رسانه #جنگ_روایت #ایران #اسرائیل #تحلیل_رسانهای #میدان_نرم #افکار_عمومی #راوی_ایران #محسن_دوباشی #پاتوق_نوآوری_و_پیشرفت_ایران
چرا رسانه ایرانی باید جهانی روایت کند؟ - بخش سوم
#یادداشت #محسن_دوباشی
در دنیای امروز، رسانه موفق، رسانهای نیست که فقط «بگوید»، بلکه باید «طوری بگوید» که شنیده شود. و برای شنیده شدن در عرصه جهانی، لازم است روایت رسانهای ما به زبان، فرم و نیاز مخاطب بینالمللی ترجمه شود. ما نمیتوانیم با لحن و ساختار داخلی، ذهن جهانی را درگیر کنیم.
یکی از ضعفهای اساسی رسانههای ایرانی در نبرد روایتها، تمرکز بیش از حد بر پیامرسانی شعاری و قالبهای سنتی است. روایتهایی که صرفاً با واژگان کلیشهای یا تصاویر تکراری بیان میشوند، تأثیرگذار نیستند. در حالی که روایتگری جهانی نیازمند زبان تصویری مؤثر، رویکرد مستندمحور، روایت شخصی و داستانمحور و طراحی بستههای رسانهای برای مخاطب جهانی است.
رسانههای موفق منطقه مانند الجزیره، روسیا الیوم یا حتی برخی پلتفرمهای مستقل در لبنان و یمن، از سالها پیش اهمیت «جهانی روایت کردن» را فهمیدهاند. آنها تولیداتی دارند که نه تنها در دنیای عرب، بلکه در رسانههای غربی نیز بازنشر میشود؛ چون فهمپذیر، همدلساز و فراملیاند.
اگر روایت ایرانی بخواهد در نبرد رسانهای منطقه شنیده شود، باید از مرزهای زبانی، ذهنی و رسانهای عبور کند. باید هم برای جوان ایرانی قابل افتخار باشد، هم برای مخاطب غربی قابل درک. این مهم، بدون بازطراحی راهبرد رسانهای، تربیت نسل جدیدی از «روایتگران بینالمللی» و سرمایهگذاری در تولید چندرسانهای قابل رقابت، ممکن نیست.
---
در یادداشت بعدی به پیشنهادهایی برای ساختن یک روایت مؤثر ملی و فراملی خواهیم پرداخت
#رسانه #جنگ_روایت #ایران #اسرائیل #تحلیل_رسانهای #میدان_نرم #افکار_عمومی #راوی_ایران #محسن_دوباشی #پاتوق_نوآوری_و_پیشرفت_ایران
پیشنهادهایی برای ساختن یک روایت مؤثر ملی و فراملی - بخش چهارم
#یادداشت #محسن_دوباشی
برای ساختن روایتی که هم در داخل کشور معنا داشته باشد و هم در عرصه بینالملل شنیده شود، نیازمند مجموعهای از تحرکات راهبردی، ساختاری و محتوایی هستیم. در ادامه، چند پیشنهاد کلیدی برای نوسازی روایت رسانهای جمهوری اسلامی ایران ارائه میشود:
۱. بازتعریف مخاطب رسانه: روایت ملی، تنها برای مردم ایران نیست. باید رسانهها، خبرنگاران و تولیدکنندگان محتوا را آموزش داد تا ذهن مخاطب منطقهای و جهانی را نیز درک کنند. این درک باید در زبان، محتوا و حتی قالبهای بصری بازتاب یابد.
۲. تقویت روایتمحوری بهجای خبرمحوری: بسیاری از رسانههای ما، همچنان در قالب گزارش خبری یا اطلاعرسانی سریع گیر افتادهاند. در حالی که مخاطب جهانی، با روایت و داستان همدل میشود. ما باید از «تیترهای خبری» عبور کرده و به سمت روایتهای انسانی، مستند، مصور و مبتنی بر تجربه حرکت کنیم.
۳. سرمایهگذاری هدفمند در تولیدات چندرسانهای بینالمللی: استفاده از موشنگرافی، پادکست، مستندهای کوتاه، مصاحبههای تعاملی و روایتهای زنده، از ابزارهای ضروری برای جهانیسازی روایت ایران است. این تولیدات باید با زیرنویس و گویش بینالمللی عرضه شوند.
۴. ایجاد نهادهای پشتیبان روایتسازی مستقل مردمی: نمیتوان روایت مؤثر ساخت، مگر آنکه به میدان اجتماعی، فرهنگی و دانشجویی اعتماد کرد. حمایت از «انسان رسانهای» در قالب شبکههای روایتمحور، از الزامات این راه است.
۵. تعامل فعال با رسانههای مستقل جهانی: بهجای سکوت یا انفعال، رسانههای ایرانی باید با رسانههای مستقل و حتی منتقد جهانی وارد گفتوگو شوند. این تعامل، هم امکان تصحیح روایت را میدهد و هم اعتمادسازی میآورد.
در یادداشت بعدی خواهیم نوشت: «اگر روایت نکنیم، برایمان روایت خواهند کرد».
#رسانه #جنگ_روایت #ایران #اسرائیل #تحلیل_رسانهای #میدان_نرم #افکار_عمومی #راوی_ایران #محسن_دوباشی #پاتوق_نوآوری_و_پیشرفت_ایران
اگر روایت نکنیم، برایمان روایت خواهند کرد - بخش پایانی
#یادداشت #محسن_دوباشی
در دنیای رسانهمحور امروز، غیبت ما در میدان روایت، هیچگاه به سکوت منجر نمیشود؛ بلکه همواره فرصتی برای «دیگری» است تا بهجای ما سخن بگوید، ما را تعریف کند، و حتی آینده ما را بازنویسی کند. جنگ روایتها، مثل جریان یک رودخانه است: اگر سد معنا نداشته باشیم، جریان آن به هر سمتی میرود که قدرت بیشتر و صدا بلندتر است.
در چهار یادداشت پیشین، نشان دادیم که:
جنگ امروز فقط در میدان نظامی رخ نمیدهد، بلکه روایتها نیز بهمثابه اسلحه عمل میکنند؛
در نبرد اخیر ایران و اسرائیل، سه روایت اصلی (غربی، ایرانی و مستقل) میدان رسانهای را شکل دادند؛
روایت ایرانی برای اثرگذاری جهانی نیازمند بازسازی در زبان، تصویر و محتواست؛
و برای ساختن یک روایت مؤثر ملی و فراملی، باید از ابزارهای نوین و ظرفیتهای مردمی و فرامرزی بهره گرفت.
اکنون در این یادداشت نهایی، باید تأکید کنیم: اگر ما درباره عملیاتها، شهادتها، مظلومیتها، مقاومت و قدرت ملی خود، روایت نسازیم، دشمن ما این عناصر را یا حذف خواهد کرد، یا تحریف. شهیدی که نامش در روایت نیاید، تنها در صفحه تقویم دفن میشود، نه در حافظه تاریخی ملتها. پیروزی که در دوربین ثبت نشود و در زبان جهانی بازگو نشود، تنها یک آمار نظامی باقی میماند.
در نبرد اخیر ایران و اسرائیل، رسانههای غربی بلافاصله روایتهای خود را آماده کردند: موشکهای ایران را «غیردقیق»، عملیات اسرائیل را «موفق»، و ترور دانشمندان را «ضروری» جلوه دادند. مثلاً در گزارش ISW در همان ساعات ابتدایی عملیات، عبارتهایی چون «ایران توان بازدارندگی خود را از دست داد»، «اسرائیل تهدید را خنثی کرد» و «ترور دانشمندان حیاتی بود» بهکار رفت. در مقابل، روایت رسانههای ایرانی چند روز بعد و با تأخیر منتشر شد؛ آنهم بدون تصاویر، مستندات و جذابیت رسانهای لازم.
همین تأخیر، باعث شد حتی برخی تحلیلگران بیطرف بینالمللی نیز برای تحلیل وقایع، به روایتهای اسرائیلی ارجاع دهند. وقتی رسانههای ما دیر میرسند، یا روایتگریشان کلی، خشک یا صرفاً شعاری است، میدان معنا را واگذار کردهاند.
مثال دیگر، حمله به پالایشگاه گاز پارس جنوبی بود. رسانههای غربی این حمله را «هدف هوشمند برای بیثباتسازی رژیم» معرفی کردند. در رسانههای ایرانی، روایت یکدست و قابلانتشار منطقهای برای این حمله وجود نداشت. در حالیکه میشد این رویداد را با روایتهایی مانند «حمله به زیرساخت انرژی مردم»، «ادامه تحریم با سلاح» یا «هدف گرفتن زندگی» به شکلی انسانی و جهانی بازنمایی کرد.
ما به روایتهایی نیاز داریم که:
هم دقیق و مستند باشند،
هم تصویری و چندرسانهای باشند،
هم احساسی و همدلساز باشند،
و هم ترجمهپذیر و قابلفهم برای جهان.
رسانه فقط وسیله انتقال پیام نیست؛ ابزار تثبیت حقیقت است. اگر حقیقت را نگوییم، دروغ بر آن سایه میافکند. رسانه باید زود، دقیق، انسانی، و چندلایه روایت کند. باید روایتهایی بسازد که نه فقط برای مخاطب داخلی قابلافتخار باشد، بلکه مخاطب جهانی نیز بتواند آن را بفهمد، باور کند و بازنشر دهد.
جمعبندی نهایی: این مجموعه یادداشتها، دعوتیست به خودآگاهی رسانهای. ما باید روایت را بهمثابه «کنش راهبردی» ببینیم، نه فقط «پاسخ رسانهای». آینده نبردها، بیش از آنکه به تعداد پهپادها و موشکها وابسته باشد، به کیفیت روایتهایی بستگی دارد که درباره آنها ساخته میشود.
و در پایان، تکرار یک هشدار کافیست: روایتسازی، انتخاب نیست؛ وظیفه است. و اگر آن را ما بر عهده نگیریم، آنهایی که نفعی در تحریف ما دارند، این مسئولیت را بهجایمان اجرا خواهند کرد.
#رسانه #جنگ_روایت #ایران #اسرائیل #تحلیل_رسانهای #میدان_نرم #افکار_عمومی #راوی_ایران #محسن_دوباشی #پاتوق_نوآوری_و_پیشرفت_ایران
📌 پنج یادداشت درباره جنگ روایتها؛ از ایران چگونه باید گفت؟
در روزهایی که بمب و موشک سقوط میکند، جنگ اصلی شاید در قاب تصویر و تیتر خبرها در جریان باشد.
در میدان روایت، اگر ما روایت نکنیم، دیگران بهجای ما روایت خواهند کرد.
در یک مجموعه یادداشت تحلیلی، به این پرسشها پاسخ دادیم:
🔹 چرا روایت مهمتر از رویداد است؟
🔹 سه جریان رسانهای چگونه درباره جنگ ایران و اسرائیل روایتسازی کردند؟
🔹 رسانه ایرانی چطور میتواند برای جهان روایت کند؟
🔹 چه باید کرد تا روایت ما مؤثر، قابلفهم و فراملی باشد؟
📝 عناوین یادداشتها:
1️⃣ جنگ فقط در میدان نیست؛ روایت هم میجنگد
2️⃣ سه روایت از یک جنگ؛ تصویر ایران در آیینه جهانی رسانهها
3️⃣ چرا رسانه ایرانی باید جهانی روایت کند؟
4️⃣ پیشنهادهایی برای ساختن یک روایت مؤثر ملی و فراملی
5️⃣ اگر روایت نکنیم، برایمان روایت خواهند کرد
📣 اگر رسانه دارید، دانشجو، فعال فرهنگی یا روایتگر این سرزمین هستید، امیدوارم که خواندن این یادداشت ها به شما کمک کند.
#رسانه #جنگ_روایت #ایران #اسرائیل #تحلیل_رسانهای #میدان_نرم #افکار_عمومی #راوی_ایران #محسن_دوباشی #پاتوق_نوآوری_و_پیشرفت_ایران
هدایت شده از کانال تخصصی نوآوران دینی و نبردهای تمدنی 🇮🇷
💠ارائه های اولین نشست هم اندیشی و ایده پردازی نقش آفرینی نوآوران دینی در جنگ تمدنی با اسرائیل
▪️جناب آقای هادی کبیری راد
▫️جناب آقای علی محمد اخلاصمند
▪️دکتر مجتبی رستمی کیا
▫️جناب آقای مجید فیاضی
▪️حجت الاسلام سید مالک خادمی
▫️حجت الاسلام محمدباقر ولدان
▪️حجت الاسلام دکتر علی صداقت
▫️حجت الاسلام دکتر علی آذرنگ
▪️دکتر سعید فرضی زاده
▫️حجت الاسلام محمدمجید دائی دائی
▪️حجت الاسلام عمران سالخورده
▫️دکتر مهدی نصیری
▪️دکتر مهدی مرادی
▫️دکتر محسن دوباشی
🔗کانال تخصصی نوآوران دینی و نبردهای تمدنی
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
🆔https://zil.ink/aalaa
✅@nabrdeakhar313