eitaa logo
مـاهــ نشان💫 🇵🇸🕊️
1.2هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
703 ویدیو
89 فایل
بسیج دانشجویی دانشگاه بین المللی قم _ واحد خواهران🌻 . 🌱 ارتباط با ما : @QomBasijkhaharan 👈 روابط عمومی بسیج ✉️☎️ 📍ارتباط با فضای مجازی 👈 @resaneh_bsij 📝 ثبت‌نام 👈 @NiroEnsani_bsij
مشاهده در ایتا
دانلود
قبل از خرداد بود که جلسه خادمان برگزار شد. جلسه‌ای به وسعت تشکل‌ها و کانون‌ها و انجمن‌ها باور داشتیم که: در زیر خیمه‌اش همه یک خانواده‌ایم .. جلسه‌ی خادمین اربعین را می‌گویم. از چند ماه قبل فکرمان در سمت و سوی کاروان دانشجویی کربلا سرگردان بود، ذکرمان حسین بود و دل گرم و سرگرم سفری عجیب بودیم به مقصدِ بهشت! جنگ شد و سایه تردید بر سرِ ما هم افتاد ... و پرسش! کربلایی می‌شویم؟ به شناسه بسیج پیام می‌آمد و محتوا این بود: از کربلا چه خبر؟ می‌رویم؟ جواب چیزی نبود جز این‌که: نوید دهیم که اطلاع‌رسانی می‌شود ... و با هر جواب از خودمان می‌پرسیدیم: می‌شود؟ ما نمی‌دانستیم .. ولی حسین علیه‌السلام که می‌دانست و خود، حنین را نفس و جان بخشید و راهی کرد اولین کاروان اربعین دانشجوییِ دانشگاه قم ‌♡⁩~⁩‌♡⁩~⁩‌♡⁩~⁩ حنین جوانه‌ی شوقی‌ست که از پس امید و ناامیدی، رفتن یا نرفتن، نفس کشید و بزرگ شد و به حسین علیه‌السلام رسید .. حسین علیه‌السلام به جوانه‌ی حنین آب داد حنین از مای بارد حسین علیه‌السلام سیراب شد و قصد آسمان کرد - سفرنامه‌ی حنین را، داستان شوقی که به دیدار مبدل شد بخوانید: بسم الله الرحمن الرحیم 🏴 @Bkh_Qom
اطلاعیه‌ی سفر اربعین واردِ کانال می‌شه و ما رو ماه نشون می‌کنه :)) و حالا ماموریت گروه ثبت‌نام شروع شده! ماموریتی که شاید هیچ‌وقت به اندازه زحمت‌هاش به چشم نیاد اما فقط کافیه کمی با انگشت‌هات صفحه پیام‌های شناسه‌ی اربعین رو بالا پایین کنی بچه‌ها بی‌وقفه کار می‌کنن از اولین دقایق گذاشتن اطلاعیه، شناسه پر از پیام شده و درست تا روز قبل از حرکت ادامه داره. کار سخته و حساس! شناسه تا ۴ صبح پاسخگوی سوالات زائرهاست تامبادا پیامی خونده نشده باقی بمونه:) الحمدالله کار با مدد شهدا و پیگیری بچه‌ها جلو می‌ره - امروز دهم مرداده! ما درست وسط نمازخونه‌ی خوابگاه فاطمیه نشستیم؛ پر از هیاهو پر از صدای مداحی‌هایی که زائرا فرستادن تا تو مشایه پخش شه پر از رنگ پر از رنگ هدیه‌های فرهنگی برای بچه‌های عراقی که گاه و بی‌گاه صدای ذوق بچه‌هارو بلند می‌کنه پر از عطر پر از عطر املتی که صبحانهٔ‌ دیروقت بچه‌هاست و خاکشیرهایی که داره بسته‌بندی می‌شه بچه‌های پشتیبانی جلسه دارن؛ جلسه‌ای که ناهارش شروع داستانِ ادامه‌دارِ این سفر می‌شه: قیمه - به وقت یازدهم مرداد ماه! زائرها یکی یکی از راه می‌رسن کلید اتاق‌های خالی خوابگاه رو تحویل می‌گیریم؛ یه بند کفش که دوسرش گره خورده و دونه دونه کلید اتاق‌ها داخلشه اتاق‌های سوت و کور ناباور و مشتاق به انتظار زائرها نشسته‌ن. راهروی بی‌جون خوابگاه، به یکباره پر از نبضِ حیات شده! 🏴@Bkh_Qom
بالأخره اذان مغرب روز یازدهم مرداد از راه می‌رسه و بچه‌ها به سمت محل افتتاحیه می‌رن، سالن شیخ مفید. نمی‌تونم از افتتاحیه چیزی بنویسم چون ماهنوز توی خوابگاه نشستیم و دور نقشه فلسطین رو می‌بُریم تا به تسبیح‌ها وصلش کنیم احساس می‌کنم بعد دو ساعت قیچی کردن چیزی از دست و کمرم نمونده. حالا که بهر آزادی قدس از کربلا باید گذشت، کاش یه کمی از طول و عرض بیشتر پیشروی کنیم تا نقشه صاف بشه وَ اِلاّ بعد پیروزی هم همین آشه و همین کاسه! یه کم بعد از برگشتن بچه‌ها، غذا هم می‌رسه که نه آش داریم ونه کاسه! وبله باید بگم که درست حدس زدید: قیمه این در حالی‌ هست که علاوه بر ناهار دیروز، ناهار امروزم قیمه بود! و هر دفعه انگار یه آشپز جدید هنرنمایی کرده بود خدایا راضیم به رضای تو: اللهم الرزقنا رزقا حلالاً ... همین حین صدایی میادکه: - باید بریم به اتاقا تا با زائرا صحبت کنیم، میای؟ میرم؛ تو دلم دعا می‌کنم برای ماندگاری قیمه‌ها تا لحظه‌ای که برگردیم. تک تک اتاق‌ها اتفاق‌های بامزه‌ای داره به بچه‌ها می‌گیم که ساعت چهار و ربع بیدار باش هست و اگه می‌خوان که با کسی تو یه گروه باشن و اسم ندادن الآن اسم بدن و با بچه‌هایی مواجه می‌شیم که انگار مدت‌هاست که رفیق اند اما موقع اسم دادن می‌فهمیم حتی اسم هم رو بلد نیستن! و رفاقت خوبه ... با رفیقای امام حسینی... از پله‌ها پایین می‌آیم و زیر لب ذکر می‌گیرم: غذا مونده باشه، غذا مونده باشه و قیمه داستانی‌ست دامنه دار! 🏴@Bkh_Qom
ساعت دوی نیمه‌شب شده به وقت ۱۲ مرداد! توی پاتوق بچه‌های پشتیبانی سرک می‌کشم بی‌وقفه مشغولن و مواظب که کوله‌های پشتیبانی کم و کسر نداشته باشه کم مونده که دنبال پادزهر مار کبری و اشک پری دریایی بگردن برای گذاشتن تو کوله‌هایی که خودشون برای راهیان نور دوخته بودن و حالا مقصدشون کربلاست... هنوز اسم زائر های اتوبوس‌ها چیده نشده و بخش زیادی از اسم هم‌گروه‌ها دست منه بچه‌ها که کم کم می‌خوابن وقت بستن اتوبوس‌هاست ... - صبح روز حرکت صدای اذان صبح از گوشی‌هامون بلند می‌شه و از جامون کنده می‌شیم! هر چند که از شدت بی‌خوابی پاها سنگینه و چشما تو جداله برای باز موندن یکی از بچه‌های پشتیبانی روی زمین سرد سالن، نشسته خوابش برده نماز می‌خونیم و می‌ریم که صوت بیدار باش‌ رو پخش کنیم بچه‌ها یکی یکی پایین میان‌ و کم کم جمع می‌شن صحنهٔ صبحگاهی فوق‌العاده‌ای روبرومونه: ده‌ها زائری که با کوله‌هاشون لبه‌های جدول نشستن به انتظار اتوبوس. فهرست اسامی دست یکی از بچه‌هاست که با صدای بلند اسامی رو بخونه و بالأخره اتوبوس ها می‌رسن و سوار می‌شیم از پشت شیشه اتوبوس به بچه‌ها و خداحافظی‌هاشون نگاه می‌کنم و باید رفت... 🏴@Bkh_Qom
36.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 | اینچنین است که فریاد غزه، در گام‌های عاشقان حسینی(ع) طنین‌انداز می‌شود✊️🇵🇸 🔻"در این سفر، در میان زائران حسینی در مسیر پربرکت پیاده‌روی اربعین توقف کردیم و از ایشان پرس‌و‌جو نمودیم که: نظر شما در خصوص مردم ستمدیده و مظلوم غزه چیست؟ 🕊️ و اینچنین است که فریاد غزه، در گام‌های عاشقان حسینی(ع) طنین‌انداز می‌شود؛ هر زائرِ دل‌سوزِ کربلا، خود را در صف یاران فلسطین می‌بیند و اشک‌هایش، آینه‌دارِ اشک‌های مشترک امت بر مظلومیت قدس است. 🔸️کاری از گروه رسانه‌ای قافلهٔ حَنین 🆔 @QomBasij
30.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| نگاهی گذرا بر قافله زیارتی حَنین دانشگاه بین المللی قم از دانشگاه قم، تا مهران و نجف و مسیر عاشقی "مشایه"... ✨ قافله زیارتی حَنین برگشت، اما دل‌ها ماند آنجا، پایِ ضریحِ آقا. یادِ آن اشتیاقِ حرکت، آن رنجِ شیرینِ راه، و آن اشک‌هایِ رهایِ کنارِ حرم، همیشه در قلبم زنده است. یا اباعبدالله(ع) 🔻اثری از زائران قافله زیارتی حَنین 🏴@Bkh_Qom
16.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| از کربلای ایران تا کربلای حسین... ✨ از کربلای ایران،که بوی خاکش عطر شهادت می‌دهد، تا کربلای حسین،که نجوایش نجات است. 💌 قافلهٔ حنین، کاروانِ عشق است... از ایرانِ عزیز تا بارگاهِ حسین، همین دل‌هایِ مشتاق، قافله‌اند. قافله‌ای که پیوند می‌زند عشقِ شهادت را با زیارت. 🔻اثری از زائران قافله زیارتی حنین 🏴@Bkh_Qom
3.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سوار اتوبوس میشیم خادما درمورد بسته های فرهنگی توضیح میدن و بعد ازاون چیزی نمیگذره که چشم زائرا به‌خواب سلام میکنه مقاومت میکنم که نخوابم میخوام بازائر های بیدارآشناشم اما فقط‌خداست‌که: لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ‌...خوابم میبره حدود ساعت یازده یکی یکی بیدار میشیم تارسیدن به‌اسکان اول وخوردن‌ناهار وقت داریم با بچه های اتوبوسمون‌حرف بزنیم - دوباره سوار میشیم وسط گفت‌وگوها بیشتر حواسم جمع حالات زیارت اولی هاست سوال هاشون ،نگرانی هاشون و شوق شون... یکی از بچه های پشتیبانی بلند میشه که با زائر ها صحبت کنه در مورد کاراهای پشتیبانی میگه وبعد حواس بچه هارو به نکته خیلی خیلی مهمی جمع می‌کنه: بچه ها مارو شریک غم و شادی خوراکیاتون بدونید لب بچه ها به خنده باز میشه و چشم هاشون با چشم های همیشه مواظبِ بچه های پشتیبانی آشنا میشه - مگه میشه راه کربلا باشه و صدای مداحی تو اتوبوس بلند نشه؟گوشی هارو به هم وصل کردیم تا صدا بلند شه - هرکی تک بیااره... بیااره این راه حل ماست برای اینکه کی بگه چی گوش کنیم؟ یکی یکی مداحی ها پخش میشه‌و میرسیم به صوتی که بچه هارو فوق العاده همراه خودش میکنه صدای بچه ها همراه حاج محمود پیچیده توی اتوبوس: ای‌میهن‌خدایی‌صحن امام رضایی وجمهوری‌اسلامی‌ایران‌حرم‌ماست:) - نزدیک مرزیم هوابس ناجوانمردانه گرم است! دارم به مرز ورود دل ها فکر میکنم به حسینی شدنِ واقعی وسلاح اشک: ای چشم ببار فصل اشک افشانی ست ای اشک! فقط تویی گذرنامه عشق:) واردعراق میشیم... 🏴@Bkh_Qom
6.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گنجاندن ۱۰ روز پرواز و تنفس در حریم امن الهی در کمتر از یک دقیقه ویدئو! حقیقت آن سرزمین را باید با چشم دید و با قدم قدم حس کرد... و هله زائر هله زائر گفتن هارا باید با گوش جان شنید... ۱۰ روز پرواز... پرواز از ایران... به حریم امن الهی... سفر به خانه ی خودمان... با رخصت از پدر امت ادخلوها بسلام آمنین همانگونه که مداح می‌گوید...به خونه برگردیم... خونه آغوش حسینه مگه نه؟! 🔻اثری از زائران قافله زیارتی حنین 🏴@Bkh_Qom
8.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| هدیه‌های کوچک، با عشقِ بزرگ برای کودکان عراقی ✨ به برکت قافله زیارتی حَنین، بسته‌های فرهنگی برای فرزندان عراقی آماده شد. این هدایا، نشانۀ پیوند دلی است که در سایۀ عشق به اهل‌بیت(ع) و خدمتگزاری به کودکان این سرزمین شکل گرفته است. هدیه‌ی ما سوی عراق است و کودکانش نسخه‌ی عشق است به خط مهربانی‌ها 🕊@Bkh_Qom
بسم الله الرحمن الرحیم شاید بپرسید چرا این همه بین روایت قبلی و این روایت فاصله افتاد راستش ما بیشتر از اون چه که تصور می‌شد، تو جاده بودیم البته کاملا طبیعی بود این نوع دیر و زودها و تازه به طرز موفقیت‌آمیزی ون‌هایی که قرار بود توی مرز دنبالمون بیان مارو چشم انتظار نذاشتن با این حال رسیدن به نجف حوالی ساعت ۶صبح تبدیل شد به رویا و ماحوالی ساعت ۱۱ رسیدیم نجف. آب که از سر اسکان اول گذشت رفتیم سراغ اسکان جایگزین. حتما شماهم اتفاقات پیش بینی نشده‌ی سفر رو درک می‌کنید و عذر این تاخیر رو می‌پذیرید ومثلا اصلا این تاخیر به خاطر امتحانات و سرشلوغی‌ها نبوده گفتم که مبادا فکرتون اون‌جاها بره😂🌱 صبحانه از مرز که رد می‌شیم ون‌ها منتظر ایستاده‌ان اول صبحانه می‌خوریم، غذایی که برای خیلی از بچه‌ها ناشناخته‌ست: دال عدس! و بعد دوباره حرکت می‌کنیم و به قول یکی از زائرها: خواب مسافر عبادته :) بیدار می‌شیم و کم کم صدای مداحی از ون بلند می‌شه، مداحی‌هایی که راننده پخش می‌کنه، مداحی‌هایی که همه‌شون اثر مداح‌های ایرانیه، اما به زبون عربی ما هزارتا تقلا و تلاش می‌کنیم که بذاره ما وصل شیم و حالا ما مداحی مداحان عرب رو پخش می‌کنیم صدا، صدای ملت امام حسینه.. به نجف می‌رسیم شوق خانه‌ی پدری غالب بر قلب‌های زواره. اسکان موقتمون برای نماز و ناهار، مزار شهید محمدباقر صدر هست عالم مبارزی که زمزمه‌ی جهادش به گوش‌هامون خورده :) بچه ها به شدت گرمشون شده و همینجا پیش چشم امیرمون اولین صحنه‌ی ایثار جمعی رقم می‌خوره خادم و غیر خادم آب میآرن برای بچه‌ها اسپری گلاب‌ها افتتاح می‌شه و بطری خاکشیرها باز می‌شن...وبعد راهی اسکان مي‌شیم... انگار اسکان‌های نجفمون به جهاد گره خورده... اسکان‌مون مدرسه‌ی علمیه‌ی امام خمینی‌هست صدای اذان مغرب که بلند می‌شه پرنده‌ی شوق بیشتر بال می‌زنه .. و نگاهم که به حرم می‌افته تازه باور می‌کنم... «زائران‌ِ درگهت را بر در خُلدِ برین می‌دهند آواز طبتم فادخلوها خالدین» 🏴@Bkh_Qom
مثل همچین شبی از حسینیه قاسم ابن الحسن‌ راه افتادیم برای پیاده روی شب دوم. دیگر یاد گرفته بودیم که هر کجا ، کاروان را گم کردیم ، صدایی هست که بلند میگوید: زائرین کاروان حَنین ، پشت بیرق سبز رنگ آماده حرکت شوید و از بیرق قرمز رنگ عقب نمانید! زائرین کاروان حنین ، اسکان موقت! زائرین کاروان حنین... در راه ، این حجم از عشاق اباعبدالله را که میدیدیم ، احساس غربت نمیکردیم ، احساس تنهایی نمیکردیم مثل همچین شبی قرار بود تا موکب صاحب الزمان پیاده روی کنیم عمود ۸۲۸ مثل همچین شبی... 🆔 @Bkh_qom