eitaa logo
نگاره‌هاے امیرعباس
323 دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
12 فایل
من نه شاعرم، نه فیلسوف؛ فقط مسافری هستم با چمدانی پر از سؤال... و اینجا، ایستگاهِ به اشتراک گذاشتنِ "حیرت"های من است. "در این دنیای پر زرق و برق، ما محکوم به راستگوی هستیم!" @Amirabbas_norozi✍️
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج محمود کریمینماهنگ مادر کجایی.mp3
زمان: حجم: 2.34M
🔉 نماهنگ مادر کجایی چرا هوا زمستونیه دیوار خونه مون خونیه در خونه پر از هیزمه مادر کجایی 💠@Amirabbas_n_ir
‌ آماده سازی برای تبلیغ...🥰 پ.ن: این هفته قراره بریم داخل تمام مدارس اصفهان
آماده سازی پاور پونیت...
🔺️امیربیان فقط یک مؤسسه نیست؛ یک جریان زنده و بیدار است. جایی که هر روز، در کلاس‌های کوچک و جمع‌های خودمانی‌اش، جوان‌هایی با فکرهای بزرگ دور هم می‌نشینند و جهادِ نرم را نه فقط می‌شنوند، بلکه زندگی می‌کنند. 💠@Amirabbas_n_ir
نگاره‌هاے امیرعباس
🔺️امیربیان فقط یک مؤسسه نیست؛ یک جریان زنده و بیدار است. جایی که هر روز، در کلاس‌های کوچک و جمع‌های
‌ ✍️تو اصفهان، هر جا صحبت از کار جدی و فکر عمیق باشد، یک نام بیشتر از همه شنیده می‌شود: امیربیان. انگار یک کارخانه‌ی انسان‌سازی است؛ از آن‌هایی که خروجی‌اش جوان‌هایی است که نگاهشان فرق دارد… که می‌دانند قرار است فقط تماشاچی نباشند. قرار است [تغییر بدهند]. ‌
🔺️با اجازه، یه معرفی خودمونی: حاج آقا دوستی؛ از اون آدم‌هایی که همیشه تو فضای مجازی دیده میشن و کلی هم فعال‌اند. 🌱نظر شخصیم اینه که با بعضی از محتواهای کانالش مشکل دارم... اما صادقانه بگم، آدمِ باسواد و تاثیرگذاری هستند. اگه دوست داری یه چهرهٔ جدید با یه سبک خاص ببینی، پیشنهاد می‌کنم عضو کانالش بشی👇 https://eitaa.com/joinchat/1077412921Cdb2613d4a1
📣بقول شهید تهرانی‌مقدم: «آقا، عشقِ مایی»❤ 💠@Amirabbas_n_ir
639.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
_ ‌ رفاقت تا قیامت به این میگن . .
✍️دیشب بحثی داغ و پرشور شکل گرفت… روی صحنه بودیم و حرف‌ها آرام‌آرام کشیده شد سمت گریه‌های حضرت زهرا(س)؛ گریه‌هایی که نه فقط اشک، که تاریخ پشت آن‌هاست. من هم مثل همیشه بی‌قرار پرسیدن شدم. نگاه کردم به جمع و گفتم: «آخر این اشک‌ها چه رازی داشت؟ چه چیزی در دل آن گریه‌ها نهفته بود که مدینه را به لرزه انداخت؟ چرا هر بار که نام زهرا(س) می‌آید، انگار زمان مکث می‌کند؟» 📌جمع ساکت ماند… انگار همه دنبال پاسخ بودند، پاسخی که بین تاریخ و دل آدم‌ها معلق است. شروع کردم سؤال‌ها را یکی‌یکی ردیف کردن؛ تا پرده‌ها کنار برود: «این گریه‌ها، اعتراض بود یا دلتنگی؟ سوختن دل بود یا بلندترین فریادِ بی‌صدا؟ مدینه چرا طاقت نیاورد؟ و ما… امروز چه می‌کنیم با این اشک‌ها؟ فقط روایت می‌کنیم یا می‌فهمیم؟» بحث آن‌قدر گرم شد که حس کردم اگر کمی دیگر ادامه دهیم، خود تاریخ از دل تاریکی‌اش بیرون می‌آید و کنارمان می‌نشیند. این‌ها را نوشتم که با شما هم شریکش کنم… گاهی یک اشک، از هزار خط تاریخ گویاتر است. 💠@Amirabbas_n_ir