مهربان خدای من
و به خاطر نادانی ام مرا از درگاهت مران و برای كم طاقتی ام مهرت را از من بازمدار به خاطر نيازی كه دارم به من بده و برای ناتوانی ام به من رحم كن ای آقای من.
🔰 الحمدالله در چهارمین روز ماه مبارک ۸۰۰ مرتبه سوره ناس قرائت شد.
❇️ #پنجمین_روز_مهمانی_خدا
✳️ #قرائت_آیه_الکرسی
⏳ #مهلت_قرائت_تا_سحر
🎁 #ثواب_قرائتها_به_نیت_تعجیل_در_فرج
💜 در صورت سهیم شدن در این #طرح_آسمانی، تعداد را به آیدی زیر اعلام نمایید.
@shahid_ahmadali_nayeri
#العجلمولایغریبم
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
اگه سر سفره افطار به کسی که کنارمان نشسته بگوئیم : روزه ات قبول باشه ، اون چی جواب میده ؟
حتما میگه: ازشمام قبول باشه و ممنونم و کلی بهمون محبت میکنه .
حالا اگه سر افطار سرمون رو بالا بگیریم و به امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه) عرض کنیم : آقاجون روزه تون قبول ، مطمئن باشید آقا هر جوابی بدهند ، دعاشون در حقمون مستجابه .
من سر سفره افطار میگم: آقاجون روزه تون قبول باشه و امید دارم به اینکه آقا بفرمایند: از شمام قبول باشه ، عاقبت بخیر بشی .
این پیام رو اینقدر منتشر کنین که همه سر افطار با امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه) حرف بزنن و به یاد حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه) باشن و برای ظهورش دعا کنن.
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
ختم صلوات امروز به نیت:
#شهید_اسدالله_بهدگانی
🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺
🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
#اختصاصی_عکسنوشته_شهداا
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
🍃🌹زندگینامه شهید اسدالله بهدگانی🌹🍃
🍃🌹شهید اسدالله بهدگانی در هفتم فروردین سال 1313 در روستای خراشاد بیرجند در خانوادهای کشاورز متولد شد. او در پنج سالگی پدرش را از دست داد. اسدالله پنج ساله بود که به مکتب پا گذاشت و درس دینداری آموخت و در سن هفت سالگی به دبستان رفت. همزمان با اتمام دبستان غم از دست دادن مادر او را داغدار کرد.
🍃🌹در سن 12 سالگی بود که برای تأمین هزینههای زندگی، ترک تحصیل کرد و در مغازهای در روستای زادگاهش بکار مشغول شد. او شبها به خواندن قرآن و مطالعه دروس دینی همت میگماشت. پس از اندوختن مبلغ ناچیزی با عشق و علاقهای که به سرور آزادگان حسین ابن علی (ع) داشت با کاروانی راهی کربلا شد و با پای پیاده و بدون گذرنامه به زیارت ائمه اطهار (ع) در خاک عراق نائل آمد.
🍃🌹او پس از بازگشت از کربلای معلی به دلیل علاقه به امام هشتم حضرت رضا (ع) مشهد را برای زندگی کردن انتخاب کرد و در اتحادیه کرباسی مشغول به کار شد. او در سال 1344 ازدواج کرد که نتیجه آن هفت فرزند شد.
🍃🌹شهید ایام فراقت از کار را در مجالس روضه و دعا و حرم امام هشتم (ع) سپری میکرد و دوستان را نیز دعوت به این مجالس مینمود.
🍃🌹پس از قیام خونین خرداد 1342 فرمایشات امام خمینی (ره) را برای دوستان و کسبهای که با آنها ارتباط داشت نقل کرد و آنها را به طرفداری از حضرت امام (ره)دعوت و هدایت میکرد.
🍃🌹در تظاهرات و راهپیمائیهای ضد رژیم طاغوت شرکت داشت و طبق فرمایشات روحانیت مبارز مشهد همچون مرحوم آیتالله شیرازی و شهید هاشمینژاد و دیگر مجتهدین عمل میکرد.
🍃🌹با شروع جنگ تحمیلی شهید بهدگانی به علت مریضیای که داشت قادر نبود تا در جنگ شرکت کند و او از این موضوع رنج میبرد تا اینکه سه عمل جراحی روی وی انجام شد که آخرین آن جراحی چشم بود.
🍃🌹بعد از بهبودی جهت حضور در جبهههای حق علیه باطل ثبت نام کرد و به آموزش رفت. بعد از پایان آموزش به منظور ادای دین به انقلاب و اسلام در دو مرحله به جبهه اعزام شد و در این دو نوبت مدت 6 ماه در جبههها حضور داشت.
🍃🌹در مدت حضورش در جبهه فقط یک مرتبه به مرخصی آمد. همسنگران شهید بهدگانی نقل میکردند که او اکثراً به جای دوستان دیگر که جوان هم بودند نگهبانی و گشت میداد تا جوانان بیشتر استراحت کنند تا در زمان حمله کارائی بیشتری داشته باشند.
🍃🌹شهید فرزندان خود را به داشتن تقوا و انس با قرآن و عمل به دین و پیروی از دستورات امام امت و ادامه راه شهیدان سفارش میکرد. شهید بهدگانی حتی برای اینکه فرزند ارشدش در لباس مقدس پاسداری در دفاع مقدس حاضر شود او را ترغیب کرد تا به عضویت سپاه دربیاید.
🍃🌹اسدالله بهدگانی در نهایت در 6 اردیبهشت سال 1367 همزمان با نهمین روز از ماه مبارک رمضان در منطقه سید صادق عراق براثر اصابت ترکش به سینه و سر و صورت به شهادت رسید و در روز شهادت مولایش حضرت علی (ع) در مشهد تشییع و در بهشت رضا به خاک سپرده شد.🌹🍃
هدایت شده از اخبار سوریه
این هم خبرگزاری ایرنا... اگر فردا ما را به سهمخواهی متهم نکنند، خواستم یادآور شوم طویلهای به اسم اورشلیم نداریم، آنجا قدس شریف است. کمی کار کنید تا اپن پول و سهمی که میگیرد حلال شود.
@syriankhabar
.
♻️ متن نامه تاریخی امام راحل به آقای منتظری، قائم مقام وقت رهبری در ۶ فروردین سال 68 / با این نامه در حقیقت، امام خمینی (ره) حسینعلی منتظری را عزل کردند.
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای منتظری
با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمهای برایتان مینویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشتهاید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم میدانم؛ خدا را در نظر میگیرم و مسائلی را گوشزد میکنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید.
شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که میگفتید دیکته شده منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم. مثلا در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید. در مساله مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر میدانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام میدادید که او را نکشید.
از قضایای مثل قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حال بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمیباشید و به طلابی که پول برای شما میآورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمد الله از این پس شما مساله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود میدانید -که مسلماً منافقین صلاح نمیدانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی میشوید که آخرتتان را خرابتر میکند- با دلی شکسته و سینهای گداخته از آتش بیمهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت میکنم دیگر خود دانید:
1 - سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.
2 - از آنجا که سادهلوح هستید و سریعاً تحریک میشوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.
3 - دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.
4 - نامهها و سخنرانیهای منافقین که به وسیله شما از رسانههای گروهی به مردم میرسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان -روحی له الفدا- و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.
و الله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را سادهلوح میدانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزههای علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید، مسلما تکلیف دیگری دارم و میدانید که از تکلیف خود سرپیچی نمیکنم.
و الله قسم، من با نخستوزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی میدانستم. والله قسم، من رای به ریاست جمهوری بنیصدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.
سخنی از سر درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشمپوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بستهام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمیدارم.
من کار به تاریخ و آنچه اتفاق میافتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بستهام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغهای دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش میکنند نگردند. از خدا میخواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه هست اوست. و السلام.
یکشنبه ۶۸/۱/۶
روحالله الموسوی الخمینی