eitaa logo
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
6هزار دنبال‌کننده
43هزار عکس
12.6هزار ویدیو
349 فایل
عکسنوشته‌شهدا @AXNEVESHTESHOHADA عکسنوشته‌‌ فرهنگ و حجاب @AXNEVESHTEHEJAB پاسخگویی به شبهات @saberiansari @sjd_k1401 ارتباط با ما @KavoshGar12
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پاسخ مجری برنامه ثریا به شبهه سعودي ها و ترامپ در خصوص نقش ایران در حمله به آرامکو 🔹اگر قرار بود حمله به آرامکو عربستان را ایران انجام دهد نیمی از آرامکو نابود نشده بود بلکه کل آل سعود ساقط می‌شد. 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
واکنش مهدی زاهدی، نماینده مجلس به ماجرای برادرزاده پروانه سلحشوری 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
✨﷽✨ #داستان_مذهبی #رمان_عاشقانه_دو_مدافع ════════ ✾💙✾💙✾ #قسمت_بیست‌وپنجم _اردلان اومد تو اتاقمو
✨﷽✨ ════════ ✾💙✾💙✾ _پاشو پاشو آماده شو الاݧ از راه میرسن کمدمو باز کردم یہ مانتوے سفید با روسرے گل بهے کہ مامان بزرگ از مکہ آورده بود و سر کردم🌸 _با یہ چادر سفید با گلهاے ریز صورتے زنگ خونہ🛎 بہ صدا در اومد از پنجره بیرونو نگاه کردم علے با ماماݧ و بابا و خواهرش جلوے در وایساده بودݧ یہ کت و شلوار مشکی با یہ پیرهن سفید تنش بود🤵 _یہ دستہ گل یاس💐 بزرگ هم دستش بود سرشو آورد بالا و بہ سمت پنجره نگاه کرد سریع پرده رو انداختم و اومدم اینور صداے یااللہ‌هاے آقایوݧ و میشنیدم _استرس داشتم نمیتونستم از اتاق برم بیروݧ😦 ماماݧ همراه با ماماݧ بزرگ اومدݧ تو اتاق مامان:بزرگ بغلم کرد و برام "لا حول ولاقوه الاباللہ" میخوند🍃 _ماماݧ هم دستمو گرفت و فشرد و با چشماش👀 تحسینم میکرد وارد حال شدم و سلام دادم. علے زیر زیرکے نگاهم میکرد👀 _از استرس عرق کرده بود و پاهاشو تکوݧ میداد مادرش و خواهرش بلند شدند اومدند سمتم و بغلم کردند پدرش هم با لبخند نگاهم میکرد😀 _بزرگترها مشغول تعییݧ مهریہ و مراسم بودند🌸🍃 مهریہ مݧ همونطور کہ قبلا بہ مادرم گفتہ بودم یک جلد قرآن چندشاخہ نبات و ۱۴سکہ بهار آزادے بود سفر کربلا و مکہ هم بہ خواست خوانواده‌ے علے جزو مهریم شد🍃 _همہ چے خیلے خوب پیش رفت و قرار شد فردا خطبہ‌ے محرمیت خونده بشہ تا اینکہ بعدا مراسم عقد💖 رو تعییݧ کنن بعد از رفتنشوݧ هر کسے مشغول نظر دادݧ راجب علے و خوانوادش شد بے توجہ بہ حرفهاے دیگراݧ دسته گل💐 و برداشتم گذاشتم تو اتاقم _مثل همیشہ اتاق پر شد از بوے گل یاس احساس آرامش خاصے داشتم. ساعت ۸ و نیم صبح بود مامانینا آماده جلوے در منتظر مݧ بودݧ تا بریم محضر چادرم و سر کردم و رفتم جلوے در😍 اردلاݧ در حال غر زدݧ بود: اسماء بدو دیگہ دیر شد الاݧ میوفتیم تو ترافیک، دستشو گرفتم کشوندمش سمت ماشیݧ🚗 و گفتم: ایشالا قسمت شما خندید😁 و گفت :ایشالا ایشالاـ _علے جلوے محضر منتظر وایساده بود... بابا جلوے محضر پارک کرد و ازموݧ خواست پیاده شیم علے با دیدݧ ما دستشو گذاشت روسینشو همونطور کہ لبخند بہ لب😊 داشت بہ نشونہ سلام خم شد✋ _اردلاݧ خندید و گفت ببیـݧ چہ پاچہ خوارے میکنہ هیچے نشده😂 محکم زدم بہ بازوش و بهش اخم😖 کردم. اردلاݧ دستم و گرفت و از ماشیݧ🚗 پیاده شدیم. ماماݧ و بابا شونہ بہ شونہ‌ے هم وارد محضر شدݧ منو اردلاݧ هم با هم علے هم پشت ما با ورود ما بہ داخل محضر  همہ صلوات فرستادند🍃 _فاطمہ خواهر علے اومد و دستم از دست اردلاݧ کشید و برد سمت سفره‌ے عقد💞 دختره با مزه‌اے بود صورت گرد و سفید با چشماے مشکے، درست مثل چشماے علی.👀 _مادرش هم چادر مشکیمو از سرم برداشت و چادر سفید حریرے کہ بہ گفتہ‌ے خودش براے زݧ علے از مکہ آورده بود و سرم کرد و روصندلے نشوند😊 _هیچ کسي حواسش بہ علے کہ جلوے در سر بہ زیر وایساده بود نبود😳 عاقد علے و صدا کرد آقا داماد بفرمایید بشینید همہ حواسشوݧ بہ عروس خانومہ👰 یکے هم هواے داماد و داشتہ باشہ🤵 _با خجالت رو صندلے کنارے مـݧ نشست باورم نمیشد همہ چے خیلے زود گذشت و مـݧ الاݧ کنار علے نشستہ بودم😍 و تا چند دیقہ‌ے دیگہ شرعا همسرش میشدم استرس تموم جونم و گرفتہ بود. 😥 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ خانم علی‌آبـــــادی 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رهبر حکیم انقلاب : باید منتظر بود . این نگاه ادیان به پایان راه بشری ، نگاه بسیار امید بخشی است . حقیقتا روحیه ی انتظار و روحیه ی ارتباط با ولی عصر ارواحنا فداه و منتظر ظهور بودن و منتظر آن روز بودن ، یکی از بزرگترین دریچه های فرج برای جامعه اسلامی است . #سلام_امام_مهربانم #انتظار 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
🌹ختم صلوات امروز به نیت : #شهید_محمد_اسدی 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA #اختصاصی_عکسنوشته_شهدا
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
🍃🌹جملاتی از شهید بزرگوار:  خوشحال از اینم که دیگر عمه جانمان زینب (س) تنها نیست و فدایی زیاد دارد کلنا فداک یا سیدة زینب س 🍃🌹دیگر جمله شهید: این دنیا بسیار کوچک وگذراست و مثل یک دیوار میماند که ما بر لبه آن راه میرویم و انتهای این دیوار که هدف ماست شهادت است و ما باید هدف خود را با دقت و هوشیاری ببینیم و با سرعت و اشتیاق به طرف ان بدویم و مواظب باشیم که در این مسیر کوچکترین لغزشی در ما به وجود نیاید که ممکن از این دیوار سقوط کنیم و به هدفمان که شهادت است نرسیم. 🍃🌹زمان حضور طولانی مدت(حدود شش ماه) در سوریه به همرزمش گفته بود: دلم برای خانواده و پدر و مادر و برادران و خواهرانم تنگ شده است ولی غیرتم اجازه رفتن به مرخصی را به من نمیدهد و از حضرت زینب (س) خجالت میکشم که او را تنها بگذارم ، اگر او را تنها بگذارم در آن دنیا جوابی برای حضرت علی(ع) ندارم که بدهم، و من پوتینهایم را جفت کرده ام و اصلا به مرخصی نمیروم یا باید جنگ تمام شود و ما به پیروزی کامل برسیم یا اینکه من به شهادت برسم و اینگونه شد که حضرت زینب خستگی زیاد را در چهره غلام عباس دید و او را برای همیشه به مرخصی نزد خودشان(اهل بیت (ع) ) فرا خواند 🍃🌹یکی از وصیتهای این شهید عزیز از زبان همرزش این بوده که دوست دارم من هم مثل مادرم فاطمه الزهرا پیکرم مجهول المکان بماند و پیکرم در اینجا نزد بی بی جان عمه جانم زینب بماند  و با اقتدا به اربابش بی کفن  و دور از وطن به شهادت رسید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
جمله ای از شهید ☝️ 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA #اختصاصی_عکسنوشته_شهدا